تهمتی دیگر از وهابیت بر ضد شیعه

09:21 - 1395/03/28

چکیده:وهابیت برای اینکه شیعیان را در مقابل اهل تسنن قرار دهند، مدعی هستند که شیعیان، صحابه را کافر دانسته، و تلاش می‌کنند، این نکته را در کتب خویش پر رنگ نشان دهند، به عنوان نمونه، به تعدادی از این سخنان اشاره می‌کنیم.

تفکیر صحابه در کلام شیعه

وهابیت برای اینکه شیعیان را در مقابل اهل تسنن قرار دهند، مدعی هستند که شیعیان، صحابه را کافر دانسته، و تلاش می‌کنند، این نکته را در کتب خویش پر رنگ نشان دهند، به عنوان نمونه، به تعدادی از این سخنان اشاره می‌کنیم.

محمدبن‌عبدالوهاب در کتاب «فی الرد علی الرافضة» می‌گوید: یکی از ادعاهای شیعه این است که صحابه مرتد شده‌اند[1]. و یا عبدالله بن جبرین به عنوان یکی از علماء معاصر وهابیت، در ادعایی این‌گونه می‌گوید: «رافضه احادیث اصحاب را قبول ندارند، چون آنها را کافر می‌دانند»[2]، و گاهی نیز پا فراتر نهاده و مدعی می‌شوند، که شیعیان، قائل به جواز کشتن اهل سنت هستند، [3]، و سپس تلاش می‌کنند، برای ادعای خویش، از روایاتی بهره ببرند، که در آنها مخالفان اهل بیت(علیهم‌السلام) کافر معرفی شده‌اند، به عنوان نمونه، امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «امام نشانه‌ای بین خدا و خلق است، هر کس او را بشناسد، مؤمن و هر کس انکار کند کافر است»[4] و یا در حدیثی دیگر، از امام باقر(علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: «علی دری است که هر کس داخل آن شود مؤمن و هر کس خارج شود کافر است». [5]

از این رو، در این نوشتار تلاش می‌کنیم، به این ادعای وهابیت پاسخی کامل، دهیم، و این شبهه را دفع کنیم.

اولین نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که، این‌گونه روایات فقط مربوط به شیعه نیست، بلکه در روایات اهل تسنن نیز به مواردی برخورد می‌کنیم که در آنها مخالفان خلفاء به کفر متهم شده‌اند به عنوان مثال در حدیثی آمده است که «من أنکر خلافة أبي بکر فهو کافر»[6]

نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که کفر در لغت به معنای پوشاندن است، و در اصطلاح به معنای، اعتقاد نداشتن به چیز است که باید به آن اعتقاد داشت،و پوشاندن چیز که باید آشکار شود، آنچنان که این معنا در آیه «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي‏ لَشَديدٌ[ابراهیم/7] و به ياد بياوريد آن زمانى را كه-پروردگارتان اعلام كرد كه اگر سپاسگزارى كنيد،حتماافزونتان دهم و اگر كفران كنيد،عذاب من بسيار سخت است‏» با توجه به این تعریف، متوجه می‌شویم که اگر شخصی به اعتقاد ضروری ایمان نداشت، می‌توان وی را کافر خطاب کرد، یعنی چنین شخصی اعتقادی حق را پوشانده است. و در واقع این نوع کفر در مقابل ایمان، به کار می‌رود.

گاهی نیز کفر در فقه و اصطلاح فقها به کار می‌رود، که به معنای خروج از دايره اسلام و ارتداد است؛ این نوع کفر دارای احکام خاصی است از جمله، اینکه شخص کافر نجس شمرده می‌شود و در صورتی که با مسلمانان، به جنگ بپردازد، باید وی را به قتل رساند، و در صورتی که با مسلمانان، صلح کنند، وادار به پرداخت جزیه می‎‎گردد.

با توجه به این تبیین، باید بگویم، که اصطلاح کفر، در کتب حدیثی و نزد علماء شیعه به معنای پوشاندن، و مخفی کردن، ولایت امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) است. نه کفر به  معنای فقهی آن که احکامی خاص دارد.

و مهم‌ترین دلیل این است که، در طول تاریخ، علماء شیعه هیچگاه در احکام و فتاوی خویش با اهل سنت معامله کفار را نکرده‌اند. یعنی در طول هزار و چهارصد سال، که از عمر شیعه می‌گذرد هیچگاه، بزرگی از بزرگان شیعه فتوا به نجاست، اهل سنت نداده است.[7] آنچنان که مرحوم مجلسی در ذیل روایات با تفاوت قائل شدن بین ایمان و اسلام، این‌گونه می‌گوید که، هر شخصی که شهادتین را جاری کند، از تمام احکام اسلام بهره‌مند است[8] و یا امام خمینی در کتاب طهارت خویش اینگونه بیان می‌کند که، کفری که در کتب ما نسبت به اهل سنت به کار می‌رود کفر واقع نیست، و در مورد اهل تسنن، بر طبق روایات متعددی که وجود دارد، باید بر طبق احکام ظاهری برخورد شود.[9]

علاوه بر این علماء شیعه در توضیح احادیثی که در آنها منکران ولایت را کافر معرفی کرده است، کفر را در مقابل ایمان گرفته‌اند، نه در مقابل اسلام آن‌چنان که صاحب جواهر، در کتاب خویش می‌نویسد: روایت متعددی که منکران ولایت امیرالمؤمنین علی(علیه‌اسلام) را کافر معرفی می‌کند، کفر به معنای فقهی آن نیست، بلکه کفر به در مقابل ایمان مراد است. [10] یا شيخ انصارى با اينكه امامت را از اصول دين مى‌‏داند، با نسبت دادن كفر به مخالفان، به شدت مخالفت كرده و در پاسخ كسانى كه براى اثبات كفر مخالفان، به این‌گونه روايات استناد كرده‌‏اند، مى‌‏نويسد: «کفری که در این‌گونه روایات به کار رفته است، کفر در مقابل ایمان است، که اخص از کفر در مقابل اسلام است»[11]

پس این‌گونه نتیجه می‌گیریم: وهابیت بین دو اصطلاح کفر در مقابل ایمان، و کفر در مقابل اسلام خلط کرده است، حال آن‌که شیعیان هیچ‌گاه در مورد اهل تسنن این کفر در مقابل ایمان را به کار نبرده‌اند.

___________________________________
پی‌نوشت
1]. محمد بن‌عبد الوهاب، رساله فی الرد علی الرافضه، ص12.
[2]. ابن جبرین، شرح عقیده الطحاویه، درس شماره 56، ص11.
[3]. الاثری، ابی‌ عبد الله النعمانی، مجمل عقائد الشیعه و المراجعات فی المیزان، ص37.
[4]. صدوق، محمد بن‌علی بن‌بابویه، کمال‏ الدين، ج2، ص412.
[5]. کلینی، پیشین، ج1، ص437.
[6] فتاواي هنديه، ج2، ص 263 الشيخ نظام وجماعة من علماء الهند - الصواعق المحرقة على أهل الرفض ،ابن حجر هیثمی،ج 1 ص 139.{ پس باید طبق این قول که منکر خلافت ابوبکر کافر است، نعوذبالله حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) را هم کافر بدانیم چرا که در کتب اهل سنت آمده است که حضرت زهرا از حکومت ابوبکر ناراضی بود.«ماتت و هي غضبان عن أبي بکر.حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) در حال غضب از ابوبکر از دنیا وفات کرد---فلم تکلمه حتي توفيت.با ابوبکر سخن نگفت تا این که وفات کرد--صحيح البخاري، ج5، ص82 - صحيح مسلم، ج5، ص154}
[7]. گرچه امکان دارد که فتوایی داده باشند که لازمه‌اش ایمان باشد، و از این دیدگاه اهل سنت را از شیعه جدا کرده باشند.
[8]. مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏7، ص: 121.
[9]. (كتاب الطهارة امام خمینی، ج‌3، ص: 323.
[10]. صاحب جواهر مى‏گويد: «فلعلّ ما ورد فى الأخبار الكثيرة، من تكفير منكر على عليه السّلام محمول على إرادة الكافر فى مقابل الإيمان».( نجفی، جواهر الكلام، ج6، ص60.) و یا شيخ انصارى با اينكه امامت را از اصول دين مى‏داند، با نسبت دادن كفر به مخالفان، به شدت مخالفت كرده، در پاسخ كسانى كه براى اثبات كفر مخالفان، به روايات استناد كرده‏اند، مى‏نويسد: «أنّ المراد بهذا الكفر، المقابل للإيمان الّذى هو أخصّ من الإسلام».
[11]. كتاب الطهارة (للشيخ الأنصاري)، ج‌5، ص: 123.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 0 =
*****