مديتيشن و يوگا و هيپنوتيزم چه هستند؟

10:06 - 1396/05/21

مديتيشن و يوگا تركيبي از رياضت هاي فكري و بدني است و مشتمل بر منازل و مقاماتي است كه هدف از پيمودن آن ها رسيدن به «نجات» است و استفاده از سياله مغناطيسي انسان را هیپنوتیزم نامیدند.

پرسش: مديتيشن و يوگا و هيپنوتيزم چي هستند؟ آيا براي مسير كمال انسان مفيد هستتد؟ چه مضراتي دارند؟

پاسخ: مديتيشن و يوگا تركيبي از رياضت هاي فكري و بدني است و مشتمل بر منازل و مقاماتي است كه هدف از پيمودن آن ها رسيدن به «نجات» است. بعضي از اين مقامات جنبه سلبي دارد، مثل پرهيز از بعضي امور و بعضي جنبه ايجابي مانند اجراي بعضي مناسك و آداب… .
اساس رياضت هاي يوگا عبارت است از: خلوت نشيني، مداومت در روزه، تمركز حواس، حبس نفس، تفكر و ذكر. به گفته كارشناسان اين ورزش، فلسفه يوگا با روح دروني انسان، گيتي و چگونگي ارتباط و پيوستگي اين دو سروكار دارد. با مطالعه مطالب بالا روشن كه يوگا را نمي توان تنها يك ورزش تصور كرد، بلكه بايد آن را به عنوان يك مكتب فكري و فلسفي كه متناسب با فرهنگ هندي مي باشد قلمداد كرد بنابراين مي توان گفت اين ورزش جسماني هندي همراه با آموزه‌هايي از هندوئيسم است كه مي‌تواند براي اعتقادات يك مسلمان خطرناك باشد . يوگا، تنها شامل تمرين‌هاي بدني نبوده و عناصر مذهبي روحاني هندو نيز همراه با ذكر و عبادت از اجزاي آن به شمار مي‌روند.متاسفانه بسياري از مسلمانان كه اين ورزش را انجام مي دهند، نمي‌دانند كه هدف نهايي آن، يكي شدن با خداي يك مذهب ديگر است.
چند نكته مهم:
1.بنابر استفتاء از مراجع تقليد ورزش بدني و تمركز حواس با يوگا اگر موجب آزار و ضرر بدني و روحي نشود و با اصول و مباني اسلامي تضاد نداشته باشد، اشكال ندارد.
2. بعضي حركات ابتدايي و ساده يوگا ضرري ندارد، اما تمركزهاي سخت و رياضت هاي افراطي شايد براي بسياري غيرقابل تحمل و سبب آسيب گردد. به بيان ديگر ورزش يوگا مراحل مختلفى دارد؛ بعضى از حركات ساده آن ـ كه تنها براى تمركز فكر به كار مى‏رود ـ اشكالى ندارد؛ولى برخى از حركات آن ـ كه به صورت رياضت‏هاى افراطى است ـ در بينش اسلام توجيهى ندارد.
3. بعضي رياضت ها و حبس هاي سفارش شده در يوگا، مخالف بعضي مباني اسلامي است. اسلام رهبانيت را نفي كرده است و اگر اين مراقبت ها، باعث شود انسان از سير عادي و طبيعي زندگي خارج شده و گوشه گير شود تا به قدرت و مقام معنوي برسد، خلاف دستورات اجتماعي اسلام است. در اسلام زندگي با مردم و جامعه و رسيدن به قرب خدا از كانال زندگي با خانواده و مردم توصيه شده است و هر گونه كار افراطي در اسلام مذمت شده است.يوگا تركيبي از رياضت هاي فكري و بدني است و مشتمل بر منازل و مقاماتي است كه هدف از پيمودن آن ها رسيدن به «نجات» است. بعضي از اين مقامات جنبه سلبي دارد، مثل پرهيز از بعضي امور و بعضي جنبه ايجابي مانند اجراي بعضي مناسك و آداب… .
4. اگر انجام يوگا صرف انجام اعمال ورزشي و تمركز ساده فكري باشد، حكم همان است كه از مراجع رسيده كه بدون آسيب، مانعي ندارد، اما اگر برپايي اين ورزش همراه با ترويج مباني فكري آن باشد كه نشأت گرفته از عقايدي است كه ذكر شد و بخواهد ترويج آن همراه با تبليغ آئين هاي غيرالهي و يا افكاري مانند كفايت ورزش و تمركز حواس براي سعادت و رهايي از دردها و مشكلات باشد، توجه به انحراف آن ضروري است.
5. اگر چه در مطلوب بودن ورزش هاي جسماني و بدني و ضرورت آن هيچ مناقشه اي نيست، اما در باب تمركز روحي و رهانيدن روح از دردها و گرفتاري، اعمال و وظائف شرعي مي توانند بهترين نقش را داشته باشند. از باب نمونه خواندن نماز اگر از روي آداب و توجه باشد خود بالاترين مراقبه و تمركز حواس را به همراه دارد، و مراقبت هاي نفساني از آلودگي به هوا و هوس و گناه و معصيت و پايبندي به انجام واجبات الهي، همه از عوامل مهم تقويت اراده و تهذيب نفس هستند كه در اسلام سفارش شده اند. اگر كسى واقعاً طالب تعالى روح است راه مستقيم و بدون عوارض آن را شرع بيان كرده است؛ كه همان انجام واجبات و پرهيز از محرمات است.
6.اساس مكتب يوگا ـ كه رسيدن به پرانا است ـ مبناى صحيحى ندارد.
ضروري بنظر مي رسد مردم ما خصوصاً جوانان و دانشجويان نسبت به اين مكاتب آشنايي لازم داشته باشند و در پي راه يافتن مسائلي مثل يوگا در جامعه و فرهنگ ما بدانند در عقبه اين اسامي چه فرهنگ و اعتقاداتي قرار دارد؟ و چرا بايد در مكاتبي مانند هندو و بودا كه در شرق آسيا طرفداران فراوان دارد، چنين ورزش هاي بدني و فكري ارائه و تبليغ شود؟ اگر آنان به خاطر خلأهاي بزرگي در بعد اعتقادي و فكري مانند عقيده نداشتن به خداي حي قادر متعال و بي اعتقادي به معاد بايد با امثال يوگا خود را از رنج ها رهايي بخشند، آيا ما با وجود دين اسلام و عدم خلأ در بعد اعتقادي و داشتن بهترين وظائف عملي باز هم نيازي به يوگا داريم؟
باز با ما سخن بگوئيد.
اما هيپنوتيزم: دانشمندان از ديرزمان دريافته بودند كه سياله مغناطيسي خاصي در انسان وجود دارد كه با استفاده از تكنيك ‏هاي خاصي، مي‏ تواند به وسيله آن در افراد ديگر اثر بگذارد. در آغاز وجود چنين نيرويي در مشرق زمين كشف شده بود. كلداني ‏ها، مصري ‏ها و هندي ‏ها به آن پي برده بودند و براي درمان اعصاب و بي‏ اشتهايي، از آن استفاده مي‏ كردند. اما چندان شكل عمومي نداشت تا اين كه يك پزشك اتريشي به نام «مسمر» در اواخر قرن 18 ميلادي (در سال 1775) آن را به عنوان يك كشف علمي مطرح ساخت و گفت: در وجود انسان نيروي سيال مغناطيسي مخصوصي وجود دارد كه مي ‏توان براي درمان بعضي از بيماران، از آن استفاده كرد. سپس معلوم گرديد كه از طريق مانيتيسم (سياله مغناطيسي) مي ‏توان به هيپنوتيزم (خواب مغناطيسي) دست يافت. با ادامه تحقيقات دراين زمينه، آشكار شد كه نگاه‏ هاي طولاني به يك نقطه نيمه روشن، توام با تلقين‏ هاي پي‏ درپي، به ضميمه استفاده از سياله مزبور، براي خواب كردن افرادي كه آمادگي دارند كافي است وبا اين سه عامل مي ‏توان افراد را به خواب مغناطيسي فرو برد.
از نظر شرعي عمل هيپنوتيزم به خودي خود(و نه صورت اضطرار) حرام است و اين حرمت فلسفه‏ هاي متعددي دارد؛ از جمله:
1- خارج ساختن مسير زندگي از مجراي عادي و طبيعي.
2- زمينه بسياري از فريبكاري‏ ها و شيادي‏ ها؛ چنان كه هم اكنون از طريق هيپنوتيزم و اسپريتسم و در گذشته از طريق سحر و جادو و فالگيري مرسوم بوده است.
3- احيانا موجب كشف و افشاي اسرار ديگران شدن؛ زيرا يكي از كارهاي خواب‏واره ‏گر خواندن ذهن سوژه است.
بنابراين هيپنوتيزم با سحر و جادو از جهاتي متفاوت و از جهاتي مشابه است؛ ليكن از نظر شرعي حرام مي ‏باشد.
همچنين چند نكته زير به عنوان يادآوري بيان مي گردد:
1) اين راه را به دوستان عزيز توصيه نمي‏كنيم .
2) در اين رابطه جريانات انحرافي و گول زننده بسيار است.
3 آنچه در حال حاضر مي‏ توان گفت آن است كه:
اولا: حركاتي كه از معمول سر مي‏زند وسخناني كه برزبان مي‏راند چيزي جز تلقينات عامل نيست. مثلا اگر به يك زبان خارجي كه قبلا آشنايي نداشته تكلم مي‏ كند يا اعلام مي‏ دارد در فلان منطقه هستم يا راه مي ‏رود و ... همه القائات خواب واره‏گر است و از حقيقت بهره‏ اي ندارد. البته اين القائات تنها با حركات و اشارات نمايشي نيست بلكه از طريق ذهن عامل صورت مي‏ گيرد. بنابراين اگر هيپنوتيزور آن دسته از لغات خارجي را كه سوژه تكلم مي‏ كند نداشته باشد چنين حركتي صورت نخواهد پذيرفت.
ثانيا: در برخي موارد - نه به آن داغي كه برخي طرح مي‏ كنند - از اين شيوه براي درمان برخي از بيماران مي ‏توان استفاده كرد و حتي دربرخي موارد از آن به جاي داروي بي هوشي نيز استفاده نمود كه اين تأثير چيزي جز آثار تلقين نيست. البته برخي بين مسأله هيپنوتيزم و تجريد روح خلط نموده و آن دو را نيز مشابه يكديگر فرض كرده‏اند. درحاليكه بين آن دو تفاوت بسيار است و تفصيل آن در اين مختصر نمي‏ گنجد. ولي امروزه برخي با استفاده از تكنيك‏ هاي پيشرفته ‏تر هيپنوتيزم دعوي تجريد روح نموده و كالاي خود را به اين نام قالب مي‏ كنند.
برگرفته از سایت پرسمان

مديتيشن و يوگا تركيبي از رياضت هاي فكري و بدني است و مشتمل بر منازل و مقاماتي است كه هدف از پيمودن آن ها رسيدن به «نجات» است. بعضي از اين مقامات جنبه سلبي دارد، مثل پرهيز از بعضي امور و بعضي جنبه ايجابي مانند اجراي بعضي مناسك و آداب… .
اساس رياضت هاي يوگا عبارت است از: خلوت نشيني، مداومت در روزه، تمركز حواس، حبس نفس، تفكر و ذكر. به گفته كارشناسان اين ورزش، فلسفه يوگا با روح دروني انسان، گيتي و چگونگي ارتباط و پيوستگي اين دو سروكار دارد.
اما هيپنوتيزم: دانشمندان از ديرزمان دريافته بودند كه سياله مغناطيسي خاصي در انسان وجود دارد كه با استفاده از تكنيك ‏هاي خاصي، مي‏ تواند به وسيله آن در افراد ديگر اثر بگذارد. در آغاز وجود چنين نيرويي در مشرق زمين كشف شده بود. كلداني ‏ها، مصري ‏ها و هندي ‏ها به آن پي برده بودند و براي درمان اعصاب و بي‏ اشتهايي، از آن استفاده مي‏ كردند. اما چندان شكل عمومي نداشت تا اين كه يك پزشك اتريشي به نام «مسمر» در اواخر قرن 18 ميلادي (در سال 1775) آن را به عنوان يك كشف علمي مطرح ساخت و گفت: در وجود انسان نيروي سيال مغناطيسي مخصوصي وجود دارد كه مي ‏توان براي درمان بعضي از بيماران، از آن استفاده كرد.

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.