-حادثه غدیر خم حتی در نقل راویان و کتب معتبر اهل سنت به روشنی و وضوح آمده و دیگر جای شک و تردید نیست.
حادثه عظیم غدیر خم که در آخرین سال عمر شریف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) اتفاق افتاد، آنچنان دارای اهمیت بود که شخص رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) دستور دادند تا همه حاضرین که طبق بعضی نقلها چندین هزار نفر بودند با حضرت علی(علیهالسلام) بیعت کنند حتی زنان که در صحرای غدیر و در آن روز بودند با اميرالمومنين(علیهالسلام) بیعت کردند. از این بالاتر بعضی اشخاص از جمله خليفه دوم آمدند خدمت حضرت و به ايشان تبریک جداگانه گفتند و اتفاقاً در اين تبريكها، به رهبری اميرالمومنين(عليهالسلام) هم اشاره شده است. به دو مورد از آنها اشاره میشود: براء بن عازب مىگويد:در حجة الوداع همراه رسول خدا بوديم، زير درختها را تميز كردند، فرمان اقامه نماز جماعت صادر شد، سپس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دست على را گرفت و سمت راستش قرار داد و فرمود: «آيا من نسبت به مؤمنان از جان آنان به خودشان برتر نيستم؟» گفتند: آري. فرمود: «آيا همسران من مادران شما نيستند؟» گفتند: آري. فرمود: «اين على رهبر است و من رهبر او هستم، خداوندا دوست بدار آنكه على را دوست بدارد و دشمن بدار دشمن او را». عمر گفت: مبارک باشد بر تو اى علي، تو اكنون مولا و رهبر من و تمام مؤمنان هستي.[1]همچنین خطيب بغدادى در ترجمه حبشون بن موسى مىنويسد: از ابوهريره نقل شده است كه گفت: كسى كه روز هجدهم ذى حجه را روزه بگيرد ثواب روزه شصت ماه براى وى نوشته مىشود، اين روز، روز غدير خم است، روزى كه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دست على را گرفت و فرمود: «آيا من رهبر مؤمنان نيستم؟» گفتند: چرا اى رسول خدا. فرمود: «هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است». عمر گفت: تبريک، تبريک اى پسر ابوطالب، تو اكنون مولاى من و مولاى هر مسلماني، سپس اين آيه نازل شد: «امروز دين شما را كامل كردم».[2] حال که ولایت و امامت حضرت علی (علیهالسلام) اینگونه واضح و روشن است حتی در نقل راویان و کتب معتبر اهل سنّت آیا دیگر جائی برای بحث میماند که خلافت و امامت حضرت علی(علیهالسلام) را زیر سوال بُرد؟
پينوشت:
1- حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا عَفَّانُ ثنا حَمَّادُ بن سَلَمَةَ أنا عَلِىُّ بن زَيْدٍ عن عَدِىِّ بن ثَابِتٍ (وأبي هارون العبدي) عَنِ الْبَرَاءِ بن عَازِبٍ قال كنا مع رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم في سَفَرٍ فَنَزَلْنَا بِغَدِيرِ خُمٍّ فنودي فِينَا الصَّلاَةُ جَامِعَةٌ وَكُسِحَ لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم تَحْتَ شَجَرَتَيْنِ فَصَلَّى الظُّهْرَ وَأَخَذَ بِيَدِ علي رضي الله عنه فقال أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ من أَنْفُسِهِمْ قالوا بَلَى قال أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ من نَفْسِهِ قالوا بَلَى قال فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِىٍّ فقال من كنت مَوْلاَهُ فعلي مَوْلاَهُ اللهم وَالِ من ولاه وَعَادِ من عَادَاهُ قال فَلَقِيَهُ عُمَرُ بَعْدَ ذلك فقال له هنياء يا بن أبي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَأَمْسَيْتَ مولى كل مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ. [الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 4، ص 281، ح18502، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛]
2- أنبأنا عبد الله بن علي بن محمد بن بشران أنبأنا علي بن عمر الحافظ حدثنا أبو نصر حبشون بن موسى بن أيوب الخلال حدثنا علي بن سعيد الرملي حدثنا ضمرة بن ربيعة القرشي عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبي هريرة قال: من صام يوم ثمان عشرة من ذي الحجة كتب له صيام ستين شهرا وهو يوم غدير خم لما أخذ النبي صلى الله عليه وسلم بيد علي بن أبي طالب فقال ألست ولي المؤمنين قالوا بلى يا رسول الله قال من كنت مولاه فعلي مولاه. فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا بن أبي طالب أصبحت مولاي ومولى كل مسلم فأنزل الله اليوم أكملت لكم دينكم. اشتهر هذا الحديث من رواية حبشون وكان يقال إنه تفرد به وقد تابعه عليه أحمد بن عبد الله بن النيري فرواه عن علي بن سعيد أخبرنيه الأزهري حدثنا محمد بن عبد الله بن أخي ميمي حدثنا أحمد بن عبد الله بن أحمد بن العباس بن سالم بن مهران المعروف بابن النيري إملاء حدثنا علي بن سعيد الشامي حدثنا ضمرة بن ربيعة عن بن شوذب عن مطر عن شهر بن حوشب عن أبي هريرة قال من صام يوم ثمانية عشر من ذي الحجة وذكر مثل ما تقدم أو نحوه. ومن صام يوم سبعة وعشرين من رجب كتب له صيام ستين شهرا وهو أول يوم نزل جبريل عليه السلام على محمد صلى الله عليه وسلم بالرسالة. [الخطيب البغدادي، أحمد بن علي أبو بكر (متوفاي 463هـ)، تاريخ بغداد، ج 8، ص 289، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت.]