مسیحیت در گذر زمان دچار انحرافات زیادی شده است. بزرگترین انحراف را پولس در مسیحیت ایجاد کرده است. در طول تاریخ همیشه عدهای از الهیدانان مسیحی وجود داشتهاند که با پیبردن به تناقضات عهد جدید راجع به شخصیت و آموزههای حضرت عیسی، به جستجوی مسیحیت اصلی برخاستهاند. «عیسویت» حاصل یکی از این جستجوهاست که ...
عیسویت یا مسیحیت غیر پولسی
عیسویت (Jesuism) که Jesusism یا Jesuanism نیز نامیده میشود، فلسفه یا آموزههای عیسی ناصری و پایبندی به آنهاست. عیسویت، حضرت عیسی را مرجع مقدس خود میداند. در عیسویت شخص به دنبال بازگرداندن سخنان حضرت عیسی به خلوص اصلی آن است. این بازیابی شامل اقداماتی نظیر جدا کردن ملحقات انسان به انجیل و زدودن کجفهمیهایی است که توسط پژوهشهای باستانشناسی مشخص شدهاند.
عیسویت، متمایز و گاهی متضاد از عقاید رایج مسیحی است. به طور خاص، این اصطلاح اغلب با کلمات منسوب به پولس و اصول عقاید رایجش متضاد است. عیسویت با کتاب مقدس مسیحی و عقاید کلیسا مخالف نیست و منبع عقاید خود را فرای آموزههای عیسی نمیداند. اوون فلاناگان (Owen Flanagan) عیسویت را یک فلسفه طبیعی و عقلانی معرفی میکند که تضاد علم و ایمان را رد میکند. در این مکتب، کتاب مقدس یکی از راههای مطالعه تعالیم حضرت عیسی است و یکی دیگر از منابع، کتاب مقدس جفرسون (Jefferson Bible) است. بسیاری از دانشمندان عهد جدید تلاش کردهاند تا سیره و گفتار معتبر حضرت عیسی را شناسایی کنند. گیزه ورمس (Géza Vermes) به طور ویژه سعی دارد تا در اناجیل منسوب به حضرت عیسی، گفتههای واقعی آن حضرت را پیدا کند.
عیسویت (Jesuism) در اواخر دهه 1800 میلادی ابداع شده است و از نظر لغوی از دو کلمه JESUS و ISM ترکیب شده است. در تفسیر کارل هاینریش بلاچ (Carl Heinrich Bloch)، «موعظه سر کوهِ» حضرت عیسی، محور فلسفه عیسویت است. عیسویت به عنوان یک مفهومِ متفاوت از مسیحیت، توسط فیلسوفان، متکلمان و نویسندگان بیش از یک قرن به آن پرداخته شده است. در سال 1878، شاکر دی. ام. بنت (Shaker D. M. Bennett) به عنوان یک آزاد اندیش، بیان داشت که «عیسویت» در مقابل «مسیحیت پولسی» است و تحت تأثیر اناجیل آموزش داده شده توسط پطرس، یوحنا، جیمز؛ و دکترین انتظار موعود یک فرقه جدید یهودی است. در سال 1894، فرانک سیور بیلینگز (Frank Seaver Billings) آسیب شناس آمریکایی، عیسویت را به عنوان «مسیحیت برخاسته از اناجیل» و یک فلسفه «مستقیماً منسوب به عیسی ناصری» تعریف کرد. در سال 1909، مجله متعلق به گروه مسیحی «ادونتیستهای روز هفتم» (Seventh-day Adventist) در مقالهای تحت عنوان «عیسویت یا مسیحیت مدرن» این مطلب را مطرح کرد: «مسیحیت امروزی، همان مسیحیت اصلی قدیم نیست. این مسیحیت، عیسویت نیست چون این همان دینی نیست که عیسی آن را تبلیغ میکرد. آیا زمان آن نرسیده است که مسیحیت، دینی را بنا کند که عیسی آن را تبلیغ کرد و به آن پایبند بود؟»
در سال 1911، باک وایت (Bouck White) استاد الهیات هاروارد، عیسویت را به عنوان دینی که حضرت عیسی آن را تبلیغ میکرد، تعریف کرد. فلسفه عیسویت در کتاب «حقیقت محض عیسویت» (The Naked Truth of Jesusism) نوشته لیمان فیربنکس جورج (Lyman Fairbanks George) در سال 1914 منتشر شده است. برخی از اهداف این فلسفه به شرح زیر است:
- بازگرداندن گفتار عیسی به خلوص اصلی خود.
- از بین بردن ملحقات انجیل از قرون وسطی.
- توجه به پژوهشهای باستان شناسی اخیر راجع به کجفهمیهای از کتاب مقدس.
- معرفی عیسی از نقطه نظر اقتصادی.
- شکستن افسون روحی زود باوری کیهانی (مقابله با زود باوری).
- به صدا درآوردن ناقوس جدایی از طریق عیسویت.
منبع: ویکیپدیای انگلیسی، مدخل Jesuism
مسیحیت
فرق