«هتل» جدیدترین اثر کمدی است که روانه اکران آنلاین شده، اثر جدید مسعود اطیابی جزء پرفروشترین آثار تاریخ سینمای ایران است که به بررسی آن میپردازیم.
در «هتل» اثر آقای «اطیابی» نمیتوان سخن چندانی از سینما گفت و حتی بعید بدانم خود ایشان نیز ادعای سینما برای هتل و دیگر آثارش داشته باشد و اساسا نیازی به رعایت اصول سینمایی در کار خود نمیبیند، چرا که هدفش صرفا بساز و بفروشی و پر کردن جیب است نه کمتر و نه بیشتر. البته ایشان راه و روش این مسئله را نیز به خوبی پیدا کرده است، یک پژمان جمشیدی، چند بازیگر زن جوان و یک موضوع کلیشهای با شوخیهای جنسی، ابتدائی و اینستاگرامی.
رویه سینمای کمدی ایران از دهه نود با نام احیای سینما و فروش بالا به سقوط آزادی ترسناک به سمت و سوی ابتذالی باورنکردنی گام برداشته و هتل ادامه همان مسیری است که مسئولین فرهنگی ما پیریزی کردهاند. هتل به مانند دیگر آثار مشابه پر است از ابتذال، مسائل ضد فرهنگی و لودگیهای تکراری با این تفاوت که در گذشته اندکی در این آثار، کمدی درست و درمان وجود داشت.
در ادامه به برخی از نکات قابل توجه در این فیلم میپردازیم:
تحقیر زن:
در هتل ما با یکی از ضد زن ترین آثار سینمای ایران مواجه هستیم، به نحوی که تمام کارکترهای زن حاضر در فیلم به شکل کاملا محسوسی احمق دیده میشوند. از ریما رامینفر گرفته تا اسپهبدی و دیگران. هیچ کدام از زنان حاضر در فیلم بهره هوشی بالایی نداشته و به راحتی بازیچه دست مردان قرار میگیرند. برای مثال کارکتر مهلقا باقری به شدت احمق و منزجرکننده است. البته بعضی از این کارکترها در عین حالی که نسبت به مردان اینگونه ضعیف نمایش داده میشوند، اما به نسبت یکدیگر مکار و حیلهگر هستند. یکی میخواهد با دروغ سر عمهاش را کلاه بگذارد، دیگری در عین حالی که میداند مردی همسر دارد، باز هم به ارتباط با او ادامه داده و اصرار دارد که همسر دائمی او شود. این رویه در اکثر آثار کمدی این روزها دیده میشود و نشان از استفاده کالایی از بازیگران زن جوان سینمای ایران دارد.
تجملگرایی:
این آثار مثلا کمدی عموما در سوپر لوکیشنها ضبط میشوند. ایجاد فضایی پر از امکانات رفاهی و تجملگرایی عجیب و غریب آن هم در این عصر که مشکلات اقتصادی گریبان مردم را گرفته است و رویای پوچ فروختن به آنان از دیگر آسیبهایی است که این آثار بر مخاطبین خود میگذارند.
مصداق یک دیاثت:
معروف است که میگویند برای شکستن تابوها ابتدا با آنها شوخی کنید، به مرور این شوخیها باعث اباحهگری در مسئله میشوند. مروجی از ترس همسر اولش که حسابی هم پوادار است و همه چیزش را از او دارد، دختری که او را به کیش آورده تا عقدش کند را زن قادری معرفی میکند. این مصداق بارز همان چیزی است که به آن دیاثت گفته میشود و دوستان خواسته یا ناخواسته این مسائل را عادی نشان میدهند.
در نگاه کلی همهی اعتراضها باید به سمت و سوی متولیان فرهنگی باشد که به اسم احیای سینما و فروش بیشتر، چنین آثاری را روانه بازار کرده و ذائقه مخاطب را به سمت و سوی بدترین ابتذال سوق میدهند.