چکیده:در حیات هر ملت، روزهای باشکوهی را می توان یافت که مسیر جدیدی را پیش روی آن ملت بازگشایی می کند. تاریخ کشور عزیز ما، ایران نیز شاهد چنین روزهای مهمی بوده که گاه مسیر تاریخ را نیز تغییر داده است. دوازده بهمن روزی بود که امام خمینی ره ، پس از سال ها تحمل دوری از خاک وطن در راستای تکمیل پروژه انقلاب اسلامی، بار دیگر به میهن عزیز اسلامی قدم گذاشت..
در حیات هر ملت، روزهای باشکوهی را میتوان یافت که مسیر جدیدی را پیش روی آن ملت بازگشایی میکند. تاریخ کشور عزیز ما، ایران نیز شاهد چنین روزهای مهمی بوده که گاه مسیر تاریخ را نیز تغییر داده است و بیگمان، دوازده بهمن ۵۷ و دهه فجر انقلاب اسلامی ازجمله این روزهای بهیادماندنی و باشکوه است؛ دوازده بهمن روزی بود که امام خمینی ره رهبر کبیر انقلاب اسلامی ملت ایران، پس از سالها تحمل دوری از خاک وطن و بر اساس وعدهای که پیش از آن داده بود در راستای تکمیل پروژه انقلاب اسلامی، بار دیگر به میهن عزیز اسلامی قدم گذاشت و بهاینترتیب پس از فرار شاه که بخش مهمی در پازل پیروزی انقلاب اسلامی بود، گام دیگری در راستای تکمیل این پیروزی برداشته شد و سرانجام پس از ده روز پر از حماسه، ایثار و فداکاری انقلاب اسلامی ایران در روز ۲۲ بهمن ۵۷ به پیروزی رسید.
در این میان یکی از نکات مهمی که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی وجود دارد این است که این انقلاب در شرایطی به پیروزی رسید که رژیم شاه در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب در اوج اقتدار نشان داده میشد بهگونهای که کمتر تحلیل گری در آن سالها تصور دگرگونی را در اوضاعواحوال رژیم میداد و به همین دلیل کارتر در آخرین سفر خود به ایران در دیماه سال ۵۶ علاوه بر اینکه با قاطعیت تمام پشتیبانی خود را از شاه اعلام کرد ایران را بهعنوان «جزیره ثبات» معرفی کرده و گفت:
«ایران به سبب رهبری داهیانه شاهنشاه، یک جزیره ثبات دریکی از آشوبزدهترین مناطق جهان است و این واقعیت مدیون شما اعلیحضرت و درنتیجه رهبری شماست... ما در جهان، سرزمین دیگری را نمیشناسیم که اینچنین به ما نزدیک باشد و با آن برای امنیت متقابل نظامیمان برنامهریزی کنیم و درباره مسائل منطقهای موردعلاقه دو کشور مشاوره نزدیک داشته باشیم و هیچ رهبر دیگری نیست که من نسبت به او اینچنین احساس عمیق سپاسگزاری و دوستی شخصی داشته باشم. [۱]»
همانگونه که از بندبند این اظهارات مشخص است از منظر جهانیان و بهویژه ابرقدرتها ایران در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در چنان وضعیت قرارگرفته بود که تصور هرگونه دگرگونی بعید به نظر میرسید و به همین دلیل رژیم مدعی حقوق بشر کارتر علیرغم برخی ظاهرسازیهایی که درزمینه تحتفشار گذاشتن شاه برای توجه به حقوق بشر و ایجاد فضای باز سیاسی انجام میداد درنهایت اینگونه از دیکتاتورترین رژیم منطقه حمایت و پشتیبانی خود را اعلام میکرد.
از طرفی اینگونه تلقی و نگاه نسبت به ثبات رژیم پهلوی ناشی از عوامل متعددی ازجمله به دلیل عوامل اقتصادی بود بهطوریکه رژیم ایران در مطلوبترین سطح بهویژه از جهت میزان درآمد قرار داشت که در تمام دوران سلطنت ۵۷ ساله رژیم پهلوی بیسابقه بود و به همین دلیل برخلاف رژیمهای فرانسه و روسیه [در دوران انقلاب این کشورها] نه تنها دولت مقروض نبود، بلکه به بسیاری از دولتها وامهای سخاوتمندانهای اعطا کرده بود و از ذخایر ارزی قابلتوجهی برخورداربود [۲]، هرچند ملت ایران از اینهمه درآمد سرشار عملاً نصیبی نداشتند.
همچنین به لحاظ قدرت نظامی رژیم شاه در اوج قدرت نشان داده میشد چراکه شاه تلاش میکرد تا بار مسئولیت ژاندارمی و حفاظت از منافع آمریکا و غرب را در منطقه یک تنه به دوش بکشد و به همین دلیل ارتش شاهنشاهی مهمترین بخشی بود که در کشور مورد تقویت قرار میگرفت و چون در هیچ جنگ خارجی مهمی نیز شرکت نکرده بود وفاداری آن به رژیم بیش از هر بخش دیگری موج میزد و به همین دلیل علاوه بر اینکه ازنظر نیرو و تجهیزات در بهترین شرایط بود جز در موارد استثنایی و آنهم بهصورت پراکنده، تا آخرین لحظات عمر رژیم شاه، نسبت بهنظام وفادار باقی ماند و غالباً در سرکوب انقلابیون نیز کوتاهی نکرد. [۳]
به لحاظ حمایتهای بینالمللی نیز اوضاع رژیم شاه بهاندازهای مساعد بود که شاه از حداقل یک دهه قبل از سقوط خود علیرغم وجود شرایط دو قطبی در جامعه بینالمللی، با توجه بهپایان جنگ سرد و آغاز دوره آرامش و همزیستی مسالمتآمیز، از حمایت کامل دو ابرقدرت و قدرتهای بزرگ و منطقهای، تا آخرین روزها برخوردار بود درحالیکه انقلابیون ایران از هیچگونه حمایت بینالمللی برخوردار نبودند. [۴]
این موارد را باید به اوضاع سیاسی و امنیتی کشور اضافه کرد که از یکسو با توجه به حجم فعالیتهای ساواک و نفوذی که در جایجای کشور صورت داده بود جوّی سرشار از خفقان به وجود آورده بود و از سوی دیگر با توجه به اینکه اکثر مخالفان و منتقدان رژیم یا در زندان بودند، یا تبعید و یا زیر شکنجههای رژیم جان میسپردند عملاً هیچگونه صدای مخالفی شنیده نمیشد و از جانب سوم، رژیم با تمهیداتی که سالها برای آن تلاش کرده بود توانسته بود هم دولت و هم مجلس فرمایشی را به ترکیبی یک دست برساند که علیرغم برخی اختلافات ظاهری، در اطاعت و جاننثاری نسبت بهنظام شاهنشاهی اشتراک عقیده داشتند.
با تمام این احوال، دنیا شاهد آن بود که انقلاب اسلامی در سال ۵۶ و درست چند روز پسازآن سخنان تاریخی کارتر، ناگهان بار دیگر شعله گرفت و درنهایت یک سال و اندی بعد در ۲۲ بهمن ۵۷ ریشههای نظام سلطنتی را در ایران یکباره سوزاند و به باد فنا داد که این مسئله تعجب و شگفتی تحلیلگران را به دنبال داشت و به همین دلیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحلیل گران درصدد یافتن پاسخ این پرسش مهم برآمدند و پاسخهایی هم ارائه دادند که عمدتاً مبتنی بر دیدگاههای مادی گرایانه بود و در عمل نیز چندان نمیتوانست مطلوب را برآورد چراکه واقعیت این بود که وقوع انقلاب با تحلیلهای مادی گرایانه انطباق نداشت. درواقع به نظر ما آنچه از منظر این تحلیل گران همواره مورد غفلت قرار گرفت است نقش علل و عوامل فرا مادی بوده است که در ادبیات دینی از آن بهعنوان «امدادهای غیبی» و یا «نصرت الهی» یادشده است و در قرآن کریم به مؤمنانی که خدا و دین خدا را یاری میدهند و یا درراه حق و حقیقت پایداری نشان میدهند خداوند متعال چنین وعدهای داده است [۵] و به همین دلیل امام خمینی (ره) نیز بارها در خلال فرمایشات خود به این موضوع مهم اشارهکرده و پیروزی انقلاب اسلامی را فراتر از محاسبات مادی و بر اساس امدادها و نصرت الهی عنوان میکردند، بهعنوانمثال ایشان در این زمینه میفرمایند:
«هر چه پیروزی میخواهید پیش خداست. هر چه نصرت میخواهید دست اوست. گمان نکنید که ایران؛ ملت ایران خودش یک همچو قدرت بزرگی را، و یک همچو قدرتی که همه هم دنبالش بودند خودش بدون آن تأییدات غیبی که شد شکست داد. ملت ایران چون از بچههایشان تا پیرمردهایشان، و تا جوانهایشان، همه، همه قشرها با سلاح «الله اکبر» پیش میرفتند، و میگفتند ما جمهوری اسلامی میخواهیم؛ اسلام را میخواستند. خدای تبارک و تعالی وضعی پیش آورد که دشمنهای ما همچو ترسیدند که نتوانستند بمانند.»[۶]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز نصرت و یاری الهی، در کنار استقامت و پایداری ملت ایران و نیز حضور همیشگی که درصحنه داشتهاند اصلیترین رمزی میباشد که انقلاب اسلامی را از گردنههای سخت و خطرناک عبور داده و باعث شده است تا در شرایطی که در طول این مدت، خطرناکترین توطئهها اعم از جنگ، ترور، تجزیهطلبی، آشوب، تحریم و ... برعلیه ملت ایران شکلگرفته است کشتی انقلاب اسلامی بهسلامت از تمامی این گردابها عبور نماید و اگر همین روند ادامه داشته باشد انشاء الله بهسلامت به ساحل مقصود خواهد رسید.
نکته مهم و آموزنده دیگری که از این موضوع باید فراگرفت این است که امروزه و در شرایطی که جهان اسلام دریکی از حساسترین و پرالتهابترین دوران خود به سر میبرد و دشمنان با انواع ترفندها تلاش میکنند تا حاکمیت سلطهگرانه و ظالمانه خود را بر امت اسلام محقق سازند، باید بار دیگر به این آموزه مهم پناه ببریم و از آن یاری بخواهیم چراکه شرایط امروز امت اسلامی بهگونهای است که نظام کفر جهانی با همکاری و همراهی ایادی داخلی خود تمام امکانات خود را بسیج کرده است تا جریانهای اصیل اسلامی و محور مقاومت ضد سلطه و ازجمله مقاومت ضد صهیونیستی را ریشهکن نماید و از این منظر اگر با معیارهای مادی به صحنه میدانی نظری بیفکنیم به لحاظ عدّه و عُدّه، جبهه حق قابلمقایسه با جبهه نظام سلطه نمیباشد و بهصورت طبیعی با چنین دیدگاهی پیروزی نیز امری دور از دسترس تلقی میشود اما اگر بار دیگر به آموزههای قرآنی مراجعه نماییم و بهجای اتکا صرف به منابع و امکانات مادی، وعدههای الهی مبنی بر نصرت الهی را نیز یادآور شویم در آن صورت است که ایمانها تقویت خواهد شد و باایمان بهقدرت پروردگار متعال و نصرت الهی، پیروزی نیز دستیافتنی خواهد شد چنانکه در سالهای اخیر در لبنان و فلسطین شاهد آن بودیم که جوانانی با دستخالی و با اتکاء بهقدرت ایمان و ابزارهای جنگی ابتدایی توانستند یکی از مجهزترین ارتش دنیا را بهزانو درآورند و به همین دلیل بود که مقام معظم رهبری نیز در پیامی که به همین مناسبت صادر فرمودند بر این نکته تأکید فرمودند:
«جهاد دلاورانه و مظلومانهی شما که نصرت الهی را به شما ارزانی داشت، بار دیگر ثابت کرد که سلاحهای مدرن و مرگبار در برابر ایمان و صبر و اخلاص، ناکارآمد است و ملتی که ایمان و جهاد دارد، مغلوب سیطرهی قدرتهای ستمگر نمیشود. پیروزی شما پیروزی اسلام بود. شما توانستید به حول و قوهی الهی ثابت کنید که برتری نظامی، به ابزار و سلاح و هواپیما و ناو و تانک نیست، بهقدرت ایمان و جهاد و فداکاری همراه باعقل و تدبیر است... آنچه اتفاق افتاد حجتی از سوی خداوند بر همهی دولتها و ملتهای اسلامی و بهویژه در منطقهی خاورمیانه است. شما بار دیگر مصداق این کلام نورانی قرآن شدید:
قَدْ کانَ لَکُمْ ءَایَةٌ فی فِئَتَینِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقاتِلُ فی سبِیلِ اللَّهِ وَ أُخْرَی کافِرَةٌ یَرَوْنَهُم مِّثْلَیْهِمْ رَأْی الْعَینِ وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصرِهِ مَن یَشاءُ إِنَّ فی ذَلِک لَعِبرَةً لأُولی الأَبْصارِ. این اولوالأبصار، امروز تودههای میلیونی و جوانان غیور و مؤمن در کشورهای منطقه، و سیاسیون سالم، و زمامداران و رهبران مستقل و خردمندند.»[۷]
امید است درس بزرگ پیروزی انقلاب اسلامی یعنی اعتماد به نصرت و یاری الهی، راهگشای امت اسلام در حساسترین وضعیت جهان اسلام شده و به مدد این اعتماد و اتکاء شاهد پیروزی نهایی جبهه اسلام بر جبهه نظام سلطه باشیم.
[۱] ردپای ۶۰ سال خیانت و جنایت (پاورقی) روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران ۱۳۹۲-۱۳۳۲، روزنامه کیهان، ۱۳/۱۲/۱۳۹۲
[۲] انقلاب اسلامی، زمینهها و پیامدها، منوچهر محمدی، نشر معارف، ص ۲۶۲.
[۳] همان، ص ۲۶۴.
[۴] همان، ص ۲۶۵.
[۵] بهعنوان نمونه رک: محمد/۷، غافر/۵۱، حج/۴۰، روم/۴۷ و ... .
[۶] صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۳۴۹
[۷] پیام تبریک به حجتالاسلاموالمسلمین سید حسن نصرالله به مناسبت پیروزی مقاومت اسلامی در جنگ ۳۳ روزه