سلام علیکم وقت بخیر
خیلی ممنونم بابت جواب سوالم خیلی عالی بود
ببخشید بنده استادم سوال دیگری گفتن، میخواستم کمکم کنید ممنون
سوال ۱: این خوراک شبه دارد یعنی چی ؟
سوال ۲: چرا مطالب فلسفی یا مطالب شناختی به زبان خیلی سخت توضیح داده شده است ؟
یه سوال دیگه
آیا در سن ۲۲سالگی باید پول توجیبی بهش بدم
چون فقط دانشگاه میره و جایی کار نمیکنه
ولی تقریبا مدت یکسال هست که کار آموزش بورس رو میبینه ،وبا برادر بزرگترش معامله هم میکنند گواهی تنهایی گاهی اوقات سود و بیشتر ضرر میشه، چندین بار هم با برادرش از کلاسهای مجازی استادان مختلفی استفاده کرده‌اند.میگه باید زمان بیشتری رو صرف کنند و هنوز باید کار کنند تا موفق بشند . البته با چندتا از دوستانش هم شبها بیرون از منزل کار بورس یا همون ترید انجام میدهند ،الانم به تازگی با ۲تا از دوستانش یه آموزش جدید خریدند وداند نگاه میکنند که بهتر یاد بگیرند
لطفاً در این زمینه هم راهنمایی کنید
سلام
مدتی است خونه ما با ادرار نجس شده و چون داخل کف هال سنگ شده هست اگر آب میریختم همه جا منتقل میشد بناچار کمی خشک کردم و 3 بار با پارچه تر شستم و بعد تا خشک نشد راه نرفتیم ولی میترسم به نحوی نجاست به دلیلی سرایت کند در ضمن خودمن هم با انکه میدانستم پای من نجس شده فقط یادم میاد جوراب را عوض کردم و ( یادم نیست که پای خودم را اب کشیده باشم) و دنپایی پوشیدم و شخصی که ادرار کرده بود نمیدونم کف پایش هم نجس شده بود یا فقط روی پایش ریخته بود چون پوست پایش خشک بود در غیر اینصورت همه جا نجس شده البته بعد از چند روز چون دوباره جای دیگری نجس شد یادم امد که انروز شاید پایم را نشستم (ولی از من بعید میاومد) یا شخص مورد نظر با پای نجس از طرفی عبورکرد یک لحظه متوجه شدم اما نمیدونم چی شد که نگران نبودم. حتی بعد فکر نکردم اگر پایش نجس بوده قالی کنار سنگ باید نجس بشه ولی من تا مقداری دست روقالی زدم و دیدم خشکه تا زدم تا قسمت سنگ را تمیز کنم. بعد چند روز یادم اومد چرا. قالی خشک بود شایدم جایی که باید دست میزدم نزدم؟ چون شخص موردنطر از همان قالی عبور کرد و من هم بعد برخورد با سنگ نجس از همان قالی عبور کردم و جورابم را دراوردم . و این چند روزه که نجس شده بود هرآن وحشت داشتم خانه نجس بشه که دوباره شد اضطراب زیاد داشتم.شایدم چیزهایی باشه ولی یادم نیست.
نمیدونم تمام زندگیم نجس شده یا نه و شاید نجس بودم نماز خواندم.
ببخشید طولانی شد لطفا راهنمایی بفرمایید.
ممنون از شما.
سلام ورحمت
همسر عزیز ومخلص من در محل کار بر اثر امر به معروف کاری تنش بهشون وارد میشه وبعد نیم ساعت میرن وضو بگیرن نماز بخونن که سفر آخرتشون صورت میگیره ...آیه شهید رزق محسوب میشن ؟
آیا وقتی میرم سر مزارشون روح پاکشون داخل قبر هست وصحبتهای من رو می‌شنوند ومیبینند یا بیرون قبر ؟ ومن کجا بشینم ثواب بهتری داره برای دعا وقرآن خواندن ؟
سلام خسته نباشید
من ی پسر ۳سال چندماهه دارم خیلی مهربونه باید خیلی مراعات کنیم رفتارمون رو فقط باید به زبون بگیریمش و چند وقتی هست واقعا دارم روی خودم کار میکنم که بهترین رفتار رو باهاش داشته باشم چون چندماهی هم هست یه فرزند دیگه خدا بهمون بخشیده که اونم پسر هست میدونم واقعا شرایط پسر اولم رو کاملا باید درک کنم حالا سوال من اینه موقعی که پسرم کار اشتباهی میکنه و منم بهش میگم این کار درست نیس گریه میکنه و میگه من دوستت ندارم بابا رو هم دوست ندارم من خیلی ناراحت میشم ولی بهش میگم عوضش ما تورو دوست داریم،حالا خواستم بپرسم من در مقابل این رفتارش باید چه واکنشی نشون بدم و آیا بهش میگم ما دوستت داریم اشتباهه؟و اینکه خیلی زود از هم سن و سالش چیز یاد میگیره توی پارک حرف زشت میزنن اینم توی خونه تکرار میکنه ما در مقابل اینکار باید چیکار کنیم؟آیا بی توجهی کنیم یا اینکه براش توضیح بدیم این حرفش زشته،آخه تا حرفی میزنم زودی گریه میکنه میگه دوستت ندارم عروسکامو دوست دارم و میگه ازم نگهداری نمیکنی،هر چند احساس میکنم این حرفاش بی ربطی به داداش کوچیکش هم نیس لطفا راهنمایی کنید که بهترین تصمیم رو بگیرم و بهترین رفتار رو باهاش داشته باشم.
خدا خیرتون بده
ممنون که جواب دادین
باور کنین دوری از همسر خیلی سخته تموم حرفاتون رو قبول دارم ولی عقلم گنجایش این همه منطق رو نداره
کارش همیشگی نیست و سه ماه دیگه به امید پروردگار میاد شهرمون و یه کار دیگه رو شروع میکنه ولی باور کنین خسته شدم از این وضعيت چون واقعا با اینکه در نبودش همه کارا رو انجام میدم ولی دیگه کم آوردم و دوست دارم کارا رو همسرم انجام بده و خیلی زیاد وابسته م جوری که وقتی میاد همش باهاشم يعنی هیچ آسایش نداره و همه جا دوست دارم باهاش برم
با سلام وخسته نباشید خدمت شما عزیزان و راهنمایی‌های خوبتون. ...
میزان تحصیلات من وهمسرم سیکله و از شهرستان شاهرود با شما تماس گرفتم.
رابطه عاطفی خوبی با فرزندانم داریم.
سلام وقتتون بخیر
ممنونم از پاسخگویی و راهنمایی درجه یک تون
من ۹ ماهه عقدم ، نامزدم خیلی پسره خوبیه ولی با توجه به سنت خانوادگی ک داره خیلی سنتی هستن ، خیلی بسته اس اصلا راه های ابراز محبت رو بلد نیست مثل جوونای دهه شصتی رفتار میکنه پیش کسی حتی دست منو هم نمیگیره
تو این مدت حتی یه شب خونه ما نمونده و من هم خونه اونا نموندم یعنی نمیزاره .
هیچ تلاشی نمیکنه که با من وقت بگذرونه هی میگه زشته دیگران چی فک میکنن. خیلی دارم اذیت میشم. حتی تو خلوتای دو نفرمون هم راحت نمیتونه حرف بزنه خیلی از کلمات رو بیان نمیکنه چیزایی که دوس داره بهم نمیگه .
من خیلی تلاشمو میکنم که اونو دلبسته خودم کنم وابسته خودم کنم ولی نمیشه چی کار کنم چه روشهایی رو پیاده کنم که وقتشو برای من صرف کنه ؟؟؟
بعد اینکه این نوع رفتار اصلا قابل تغییر هست؟
و یه مورد دیگه، اینطوری رو علاقمون که دلگرمی و زندگیمون اثر نمیزاره؟
صفحه‌ها