سوال اخلاقی - اعتقادی: تاثیر قضا و قدر در نوع دعا کردن

10:21 - 1402/08/29

سلام علیکم
وقتتون بخیر
ببخشید دو تا سوال داشتم اگر کمکم کنید ممنون میشم:
۱. آیا بحث قضا و قدر (سرنوشت) در نوع دعا کردن ما تاثیر دارد؟
۲. چگونه دعا کنیم؟ یعنی متن دعا یا خواسته ما در دعا چگونه باید باشد؟

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/267753
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم

ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر

در مورد سوال اول اگر قرار باشد اصلاحی در تعبیر سوالتون اتفاق بیفتد (البته اونطور که ما متوجه شدیم) باید بفرمایید تاثیر دعا بر قضا و قدر است و نه بالعکس. دعا کردن یکی از عواملی است که سرنوشت یک شخص تعیین می شود. این قضا و قدر الهی است که بوسیله عواملی چون دعا تعیین و تثبیت می شود و نه اینکه قضا و قدر الهی بر دعا کردن ما مؤثر باشد. در قالب مثال اگر بخوام بگم این آجرها هستند که یک ساختمان رو تشکیل و تثبیت می کنند و نه اینکه این ساختمان است که آجرها رو تشکیل می دهد.
پس این دعاست که به عنوان عاملی برای تعیین سرنوشت و قضا و قدر الهی مطرح هستش. و برای این قضیه ما آیاتی داریم که دعا در زندگی فردی و اجتماعی بشر مؤثر است.

1- در آیه 77 سوره فرقان می خوانیم: «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»؛ (بگو پروردگار من براى شما أرجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد)
2- امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَكْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ كُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجَاحُ كُلِّ حَاجَةٍ»(1)؛ (دعا، قضاي الهي را بر مي گرداند، اگر چه قضاي الهي محكم شده باشد. از اين رو زياد دعا كن كه كليد هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است).

3- آیه 39 سوره نجم که می فرماید: «لَيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» سرنوشت انسان جز با تلاش و سعی انسان محقق نمی شود و یکی از این تلاشها جنبه دعا کردن و خواستن از خداست

4- در آيه 11 سوره رعد نیز می خوانیم:‏ «إِنَ‏ اللَّهَ‏ لَايُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»؛ (خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمى دهد مگر آن‏كه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند) و یکی از عوامل تغییر، جنبه استعانت از خداوند و خداخواهی امتهاست.

اما اینکه چطور دعا کنیم:
دعا کردن مراحلی دارد که اگر قرار باشد کسی دعای کامل و تمامی انجام دهد باید این مراحل را طی کند. این مراحل در روایات ما بیان شده و اینکه نوع دعاهایی که از ائمه ما صادر شده این مراحل رو دارند و ادعیه ای که از ائمه به ما رسیده ضمن اینکه خودشون در جایگاه بندگی این دعاها رو در درگاه الهی بیان می کردند به حسب خود به ما یاد می داده اند که چگونه دعا کنیم.

این مراحل رو شخص می تونه به زبان مادری هم بگوید اما بهتر این هست که از الفاظی که ائمه بیان کرده اند مشروط به توجه به معنا و مفهوم انها گفته شد که خود از برکت ویژه ای برخوردار است.

این مراحل رو به نقل از حجت الاسلام قرائتی خدمت شما عرض می کنم.

ایشون بر گرفته از روایات هفت شرط برای امر دعا برشمرد و گفت: اول: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بگوییم. دوم: از خدا تجلیل کنیم و ذکرش را بگوییم. سوم: نعمت‌های خدا را بشماریم. چهارم: شکر نعمت‌ها را به جا بیاوریم. پنجم: صلوات بفرستیم. ششم: عیب‌ها و ایرادات خود را به آرامی بگوییم. هفتم: بابت این عیب‌ها و گناهان از خدا عذر‌خواهی کنیم.

و در اخر هم شخص دعای خودش رو عرضه می دارد. هر کدام از این مراحل خود در بردارنده یک آموزه تربیتی است که شخص با عملی کردن آن در تاثیر فزاینده دعا برای خود تدارک دیده است.

موفق باشید

پی نوشت:

1- الكافي،ج 2، ص 470.

تصویر دریافت سوالات

سلام علیکم  وقت بخیر
خیلی ممنونم بابت جواب سوالم خیلی عالی بود

ببخشید بنده استادم سوال دیگری گفتن، میخواستم کمکم کنید ممنون

سوال ۱: این خوراک شبه دارد یعنی چی ؟
سوال ۲: چرا مطالب فلسفی یا مطالب شناختی به زبان خیلی سخت توضیح داده شده است ؟

تصویر روئین تن مهدی

سلام خدمت شما و ممنون از نظر لطف شما

سوال اول:
احتمالا منظورتون اینه که "این خوراک شبهه داره یعنی چه" یا به اصطلاح "غذای شبهه ناک"

کل آفرینش عالم سبب و مسببات است چه در عالم مادی باشه و چه در عالم غیب. بخاطر همین گفته شده هر حکمی تابع مصالح و مفاسدی است که در اون شی یا موضوع وجود داره. مثلا حرمت شراب و پاکی آب .

به تعبیر دیگر در عالم دنیا، هر چیزی ملکوتی داره. که به چشم ظاهر دیده نمی شه اما اثر و تاثیر خودش رو خواهد داشت که بعضی که چشم برزخی داشته اند چنین قضایایی رو با چشم دل دیده اند.

اینکه گفته می شود مال یا خوراک شبهه ناک، برگرفته از همین قضیه است. اما به ظاهر هیچ فرقی بین خوراک پاک و خوراک شبهه ناک وجود ندارد. طعام غیر غصبی با طعام غصبی هر دو به یک شکل اند. اما باطن و ملکوت اونها با هم متفاوت است. یعنی چرک آلود و دیگری پاک و طاهر.
خوراک شبهه ناک در جایی به کار میره که احتمال میدیم این خورک غصبی باشه، مال خمس نداده باشه، یا اصلا حاوی مواد حرام باشه که ما از اون اطلاعی نداریم.

اینجا دو حکم داده می شه.

1- حکم شرعی: چون در این موارد ما علم و یقین نداریم که این مال حرام هست یا غصبی است خوردن اون اشکالی نداره یعنی در قیامت کسی بابتش عذاب نمی بینه، یا ضمانتی بر عهده شخص نمیاره.

2- حکم اخلاقی: وادی اخلاق مربوط به کسانی است که تمایل به تعالی روح و تهذیب نفس دارند. هر چند در این موارد حکم شرعی به حلیّت داده می شود اما چون بالاخره این مال مشکوک، اگر حرام باشد، اثر وضعی خودش رو در این دنیا بنا به مقدمه ای که گفته شد خواهد داشت لذا یک شخص متخلق از مال و خوراک شبهه ناک پرهیز می کند. اثر وضعی مال و خوراک شبهه ناک ممکنه در سلب توفیق شخص (مثلا نماز شب ) تاثیر خود را بگذارد. اما بهر حال عقاب اخروی ندارد. 
بعضی افراد بخاطر اینکه از مال شبهه ناک در امان بمانند مثلا اگر به خونه ای می روند که نمی دانند این غذایی که جلوی آنها گذاشته می شود خمس داده شده یا نه، خودشان یک پنجم قیمت غذا رو به عنوان خمس پرداخت می کنند. تا از آثار وضعی احتمالی در امان بمانند.

 

سوال دوم:

مفاهیم فلسفی چون مفاهیم عینی و ملموس نیستند و صرفا مفاهیم عقلی و انتزاعی هستند لذا هم یادگیری اون نسبت به علوم تجربی و عینی سختتر هستش و هم یاددادن این مفاهیم به مخاطب سخت هستش. یعنی چه معلم و چه شاگرد، هر دو در حال تحصیل این گونه علوم به شدت در حال تصور و پردازش ذهنی هستند. سختی این قضیه وقتی مضاعف میشه که مخاطب اصلا در مفاهیم تصوری الفاظ ضعیف باشه.
این ویژگی مطالب فلسفی است که باعث شده این علم به اصطلاح خشک و بی روح باشه و ذهن رو خسته کنه.

همین ابهام و سختی تصور بعضی از مفاهیم و انتقال علوم فلسفی هست که بعضی به شوخی این طور گفته اند که :
"کلاس‌هایی که صبح برگزار میشه را هم استاد می‌فهمد، هم شاگرد، کلاس‌هایی که بعد از ظهر برگزار میشه ره استاد می‌فهمه، اما شاگرد نمی‌فهمه، اما کلاس‌هایی که شب برگزار میشه را نه استاد می‌فهمه، نه شاگرد."

عموما علوم عینی بهتر از علوم مفهومی قابل تعلیم و یادگیری است. و این متناسب به مخاطب فرق می کند. اگر دقت داشته باشید معجزات پیامبران برای مدت مدیدی عینی بوده، اما برای پیامبر خاتم متناسب با سطح شعور و فهم مردم به عنوان یک معجزه جاوید، قرانی می شود که با مفاهیم سروکار دارد. با تحلیل و استدلال سرو کار دارد.

امیدوارم به جواب درخوری رسیده باشید.

موفق باشید