سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما
طبعا بین الطلوعین برکات زیادی داره. این زمان، در روایات ما به ساعت بهشتی نام برده شده.
راجع به سوال شما که در این مدت باید چکار کرد، باید گفت که در این بازه زمانی هم بیدار ماندن برکات داره و هم خوابیدن باعث میشه شخص از بعضی برکات محروم بشه.
پس صرف بیدار ماندن مهم است. و اگر این زمان رو به ذکر و مطالعه و تفکر هم بگذرونید که چه بهتر. نور علی نور خواهد بود. به این دو روایت دقت بفرمایید:
1-امام زینالعابدین (ع) میفرماید: قَالَ لَا تَنَامَنَّ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنِّی أَكْرَهُهَا لَكَ إِنَّ اللَّهَ یُقَسِّمُ فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ أَرْزَاقَ الْعِبَادِ عَلَى أَیْدِینَا یُجْرِیهَا؛ هرگز قبل از طلوع خورشید نخواب که من آن را برایت خوب نمیدانم، زیرا خدواند در آن وقت، روزی بندگانش را به دست ما تقسیم میکند. (وسائلالشیعة، ج 6، ص 498)
2- امام رضا(ع) نیز میفرماید: الملائکه تقسم ارزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس فمن نام فیما بینها نام عن رزقه؛ مابین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهی ارزاق انسانها را سهمیهبندی میکنند. هر کس در آن زمان بخوابد، غاقل و محروم خواهد شد. (وسائل الشیعه ج 6 ص 49)
پس به گونه ای باید برنامه بریزید که خواب بدن، تامین شده باشه. یعنی باید سعی کنید زودتر بخوابید. که البته لازم هست در طول روز مقدماتی رو هم فراهم بیارید، مثلا اگر ظهر می خوابید کمتر بخوابید.
اگر مقدورتون هست حدودا 15-20 دقیقه قبل از اذان صبح بیدار بشید و نماز شب رو به طور مختصر بخوانید. (نماز شفع و وتر که مجموعاً سه رکعت)
نکته ای که هست اینه که نخوابیدن در کل بین الطلوعین بسیار خوبه، اما اگر می بینید که در توان شما نیست می تونید پله پله این بیدار ماندن رو انجام بدید. کل زمان بین الطلوعین 1/5 ساعت هست که شما بخاطر نماز صبح و دعای عهد حداقل نیم ساعتش رو بیدار هستید. شما می تونید هر هفته ربع ساعت به این زمان بیداری اضافه کنید تا متابولیسم بدنتون به تدریج به این برنامه عادت کنه.
اما از انس با قران گفتید. اگر دقت کنید شما وقتی با کسی دوست می شید که خوبی ها و امتیازاتی داشته باشه ، مثلا تواضع کسی باعث میشه که با کسی دوست بشید و این اخلاق او حلقه دوستی شما خواهد بود. قران هم این گونه است. هر کدام از سوره های قران رنگ و بوی خودش رو داره. و شما می تونید انس با قران رو در ابتدا با یکی از سوره هایی که بیشتر باهاش انس می گیرید شروع کنید. البته هیچ گاه شتاب زده عمل نکنید و بیشتر باید سعی کنید مفاهیم قران رو متوجه بشید تا اون ارتباط معنوی اتفاق بیفته. و شما با همون سوره می تونید انس بگیرید. انس گرفتن به یک سوره در واقع انس گرفتن به کل قران تلقی میشه.
بعد به مرور این دامنه انس رو با قرائت سوره های جدید می تونید افزایش بدید.
قبل از خواب سه بار سوره توحید بخونید و بعد از هر نماز واجب هم آیه الکرسی بخونید. که باز می تونید از فضایل این سوره ها هم بهره مند بشید.
بهترین ها رو برای شما آرزومندم
موفق باشید
یه سوال دیگه ای هم که داشتم اینه که تازه همسرم یکبار برای شام به خانه مان آمده اونم با کلی اصرار از اون موقع بیشتر از یک ماه گذشته است امروز مادرم شام درست کرد و به من گفت که به همسرم بگویم برای شام بیاید بهش گفتم قبول نکرد آخرش هم یدونه بهانه آورد که عصر چیزی خوردم گشنم نیست بهش گفتم آخه من زودتر بهت گفته بودم .به نظر شما چیکارکنم بازم برای اومدنش اصرار کنم ؟ دو ماه دیگه بچمون به دنیا میاد اون موقع که میخوام یه چند روزی خونه مامانم بمونم یعنی اون موقع هم نمیاد؟لطفا راهکاری بهم بدین ممنون
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
ازدواج از آدابورسوم زیبای جامعه اسلامی_ایرانی ماست که آن را تعالی میدهد و از فساد حفظ میکند. از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله نقلشده است: «هیچ بنایى در اسلام بنیانگذارى نشده كه نزد خدا محبوبتر از ازدواج باشد». هر دختر و پسری برای رسیدن به آرامش نیاز به ازدواج و تشکیل خانواده دارد؛ اما گاهی به دلایل مختلف ازدواج به تأخیر میافتد. یکی از آن دلایل این است که شما به دلیل دور نبودن دخترتان از خانواده با ازدواج او با خواستگاران خارج از شهر سکونتتان مخالف هستید اما دخترتان مشکلی ندارد. اکنون دچار سردرگمی شدهاید و میخواهید بدانید کدام راه درست است. در ادامه نکاتی را پیرامون این مسئله برایتان بیان خواهم کرد.
1. درک: خوشحالم با والدینی گفتگو میکنم که بسیار فرهیخته هستند. درک درستی از شرایط دخترشان دارند و به دنبال انتخاب بهترین راه و گزینه هستند. این فکر باز شما باعث میشود راحتتر بتوان درباره بسیاری از نکات صحبت کرد.
2. معیار: قطعاً معیار و ملاکهای خانواده در انتخاب همسر باید لحاظ شود. توصیه ما به دخترتان آن است که حتماً نظر و معیار شما را در انتخاب همسر در نظر بگیرد. همچنین که به خاطر ازدواج فوری به دلیل فرار از تنهایی یا شرایط دیگر نباید معیار و ملاک خودش را در نظر فراموش یا تغییر دهد.
3. دوری: اما نکتهای که در اینجا مهم است آیا چون شما در اوایل زندگی مشترکتان رنج دوری از خانواده آزارتان داده پس این اتفاق برای دخترتان نیز خواهد افتاد؟ یا بعد از ازدواج ممکن نیست به دلایل مختلف آنها یا شما به شهر سکونت یکدیگر مهاجرت کنید؟ همچنین شهرهای اطراف محل زندگیتان فاصله چندانی ندارد که نتواند هفتگی یا دو هفته یکبار به شما سر بزند یا شما به او سر بزنید. به نظر بنده نهایتاً میشود با مدیریت مناسب این مسئله را رفع کرد.
4. عاق فرزند: لازم است شما به عنوان والدین دخترتان به نیازهای او توجه کنید. در صورت امکان آنها را تأمین کنید یا حداقل مانع رفع نیازهایش نباشید (این به معنای ازدواج دخترتان به هر قیمتی نیست) زیرا که ممکن است نیازهای دخترتان او را از راه درست دور کند یا دچار گناه شود، در این صورت ممکن است نقش شما به همان اندازه دخترتان باشد و او روزی از شما نزد خداوند شکایت کند. به این روایت توجه نمایید. پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله میفرماید: «يَلْزَمُ الْوالِدَيْنِ مِنَ الْعُقُوقِ لِوَلَدِهِما ما يَلْزَمُ الْوَلَدُ لَهُما مِنْ عُقُوقِهِما»؛ [وسائل الشيعة، ج 15، ص 199] «همان چيزهايى كه سبب میشود تا فرزند مورد نفرين پدر و مادرش قرار گيرد، سبب میشود كه پدر و مادر نيز مورد نفرين فرزندشان قرار گيرند».
5. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی رفتار کودکان باعث درماندگی والدین میشود. آنان نمیدانند چگونه با مسائل فرزند خردسالشان روبرو شوند و چه واکنشی داشته باشند که مناسب باشد. دخترتان به دلیل استرس از انجام دفع در سرویس بهداشتی خودداری میکند. این مسئله باعث کلافگی و نگرانی شما شده است. به دنبال راهکاری برای تغییر رفتار او میگردید و نیاز به کمک و مشورت دارید. از این رو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. پوشک گیری: اگر فرایند پوشک گیری به خوبی انجام گیر معمولاً مشکلات این چنین بروز نمیکند یا کمتر بروز میکند. برای آنکه بدانید فرایند پوشک گیری را به خوبی گذراندهاید پیشنهاد میشود لینک زیر را با دقت مطالعه نمایید.
https://btid.org/fa/news/236402
2. استرس: عوامل استرسزا در این سنین میتواند متعدد باشد مانند درگیری خانوادگی، رفتارهای نامناسب با دختر و یا ترس او از دیدن دفع خود. او تصور میکند در هنگام دفع مدفوع قسمتی از بدنش از او جدا میشود که این مسئله باعث ترس و اضطرابش میشود. والدین باید بتوانند ذهن او را روشن کنند. از نامگذاری با واژههای ترسناک یا مشمئزکننده بر مدفوع اجتناب کنند.
3. لجبازی: گاهی کودکان به خاطر لجبازی با والدین یا نرسیدن به خواستههایشان از دفع خودداری میکنند که لازم است والدین از دعوا، تنبیه بدنی و ... بپرهیزند زیرا فرایند پوشک گیری را کُند میکند. از طرفی دیگر معمول فرزندانی که به سن پوشک گیری میرسند، در دوران استقلال قرار دارند که منجر به لجبازی میشود. به همین خاطر والدین باید با صبر و بردباری این مرحله را پشت سر بگذرانند.
4. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب مجدد
همانطور که در پاسخ قبلی هم خدمتتان عرض کردم میبایست مسئله افراط را رعایت کنید؛ یعنی اگر تا امروز به شدت بدگویی خانواده خودتان را کردهاید نباید الآن که پشیمان شدهاید به شدت خوبیهای خانواده خودتان را بگویید؛ بلکه باید این تغییر به نرمی صورت بگیرد. کاملاً فرمایش خودتان درست است. در حال حاضر اولاً همین روال را ادامه دهید حتی اگر در موردی واقعاً به شما بدی کردند به هیچ وجه درباره بدی آنها صحبت نکنید.
در آینده و بعد از گذشت زمان، گاهی اوقات به صورت مختصر و کوتاه میتوانید به اشتباه خودتان هم اشارهای کنید تا بتوانید کمکم نوع نگاه همسرتان را تغییر دهید. مثلاً بگویید الآن که فکر میکنم میبینم در مورد خانواده زیادهروی کردم نباید اینقدر راحت در موردشان قضاوت (بد میگفتم) میکردم.(حواستان باشد الان نه ، بعدا که روابط تان بهتر می شود).
نکتهای که لازم است به آن توجه جدی داشته باشید این است حالا که جو بین همسرتان و خانوادهتان آرام شده سعی کنید وقتی با خانواده خودتان صحبت میکنید یا اینکه به خانه شما میآیند یا شما به خانه آنها میروید نوع رفتار شما بهتر شود. به گونهای باشد که همسرتان برداشت کند چون با خانوادهاش رفتوآمد کردیم این جوری شده، پس رفت و آمد را قطع کند. مراقب باشید در همین حال که روابطتان با خانواده پدری تان بهتر می شود زندگی خودتان نیز هر روز گرم و صمیمیتر شود.
اما در مجموع، در حال حاضر خیلی ذهن خودتان را درگیر نکنید و همین که شما این بدی گویی ها را قطع کنید و در حق آنها دعا کنید انشالله بسیاری از مسائل حل خواهد شد.
موفق و پیروز باشید.
ممنون از جوابتون ولی من آنقدر از خانوادم بد گفتم که رویش را ندارم از خوبی های آنها پیش همسرم بگویم فکر میکنه که تا اون موقع ازشون بد میگفت الان خوبیاشونو میگه بنظرش مسخره میاد چیکار کنم؟من الان سعی میکنم دیگه اون کارها و حرف های گذشته رو تکرار نکنم آیا با این روش میتونم گذشتمو جبران کنم؟
نمیخوام دیگه حرفایی که اون موقع زدم رو بازگو کنم چون همسرم هم اعصابش خورد میشه الان که کمی جو بینشون آروم شده.
میشه کلا هیچی نگم نه ازشون بد بگم نه تعریف کنم؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما
از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم
از اینکه مدتی است که دچار وسواس شدهاید و به شدت از این مسئله احساس ناراحتی میکنید برایم قابل درک است و از اینکه تلاش میکنید تا این مسئله را بهخوبی برطرف کنید تا مشکلات آن گریبان گیر شما نباشد قابل تحسین است.
با توجه به سؤال نکاتی خدمتتان عرض میکنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود.
همانطور که در بیماریهای جسمی برای درمان بیماریها نیاز به مراجعه حضوری وجود دارد در درمان بیماریهای روحی نیز همین گونه است. گاهی اوقات ممکن است شما سرماخوردگی داشته باشید اما برای درمان آن اقدام خاصی انجام ندهید و تا بعد از مدتی علائم آن برطرف شود و آثار آزار دهنده آن برای شما وجود نداشته باشد.
اما اگر مثلاً میگرن یا سنگ کلیه داشته باشید و برای درمان آن اقدام نکنید و هر روز فقط مسکن مصرف کنید بعد از مدتی درمان آن برای شما سختتر خواهد شد.
درمان وسواس نیز از نوع دوم است. هر مقدار که درمان آن را به تأخیر بیفتد اولاً درمان را سختتر میکند و ثانیاً بسیاری از جنبههای مهم زندگی شمارا درگیر خواهد کرد. پس لطفاً منتظر روزهای شنبه نباشید و در اولین فرصت برای درمان حضوری آن اقدام کنید.
توجه داشته باشید به روانشناس عمومی هم مراجعه نکنید بلکه به روانشناسی که در زمینه درمان اختلالات ( اختلال وسواس) تخصص دارد مراجعه کنید تا اینکه انشالله زودتر هم نتیجه بگیرید.
اگرچه میتوان راهکاری نظری را به شما ارائه داد اما واقعیت این است که معمولاً تا مراجعه حضوری صورت نگیرد درمان انجام نمیشود.
اما با این وجود منطق و راهکار کلی درمان وسواس را خدمتتان عرض میکنم.
درمان وسواس در یک جمله «مواجهه و عدم پاسخ » است، یعنی فرد باید با وسواسهایش مواجه شود و در عین حال به آن وسواسها پاسخ ندهد. مثلاً وقتی شما وقتی این افکار به ذهنتان میآید با آنها مقابله نمیکنید و اجازه می دهید که بدون هیچ گونه ممانعتی به ذهن شما بیایند.( البته متوجه هستم که ممکن است محتوای این افکار ناخوشایند و گاها زشت باشد). در مراحل و لحظات اول اضطراب زیادی را تجربه خواهید کرد اما بهمرور زمان این اضطراب کاهش پیدا میکند.
البته این کار نیاز به برنامه ریزی و تکنیکهای خاص خودش دارد که باید با تشکیل سلسله مراتب وسواسها، از وسواسهای سادهتر و با اضطراب پایینتر شروع کرد و در نهایت به وسواسی که بیشترین اضطراب را ایجاد میکند رسید.
وقتی با رفتارهای وسواسی کوچک مواجه شوید و به آن پاسخ ندهید به تناسب، رفتارهای وسواسی بزرگتر هم از شدتش کاسته میشود و راحتتر میتوان با آن مقابله کرد.
همه این موارد گفته شد تا اهمیت مراجعه حضوری را خدمتتان عرض کنم. تأکید میکنم معمولاً افراد وسواسی با مشاورههای مکتوب یا حتی تلفنی جواب نمیگیرند و نیاز به مشاورههای حضوری دارند. نکاتی که در این پاسخ ها داده شد برای این بود که بینش و شناخت مناسبی نسبت به این مشکل به شما داده شود تا انشالله به زودی برای درمان آن اقدام کنید.
امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم.
در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم.
موفق و مؤید و پیروز باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما
از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم
از اینکه در دوران نامزدیتان حرفهایی را به خانواده همسرتان گفتهاید که در حال حاضر از گفتن آنها پشیمان هستید و حس بدی نسبت به این جریان دارید برایم قابل درک است و از اینکه تلاش میکنید این حس منفی را برطرف کنید و آن را جبران کنید قابل تحسین است.
با توجه به سؤال نکاتی را خدمتتان عرض میکنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود.
همینکه در حاضر متوجه اشتباه خود شدهاید و در ادامه زندگی این کار را تکرار نکردهاید خودش نقطه قوت است. هر وقت جلوی اشتباه را بگیرید فایده است. بدون شک اگر برای جبران این اشتباهات تلاشهای لازم را انجام دهید به نتیجه مطلوب مارسید.
قانون کلی که وجود دارد این است که تجربیات ناخوشایند را میبایست با تجربیات خوشایند جبران کرد. اگر تا به امروز بدگویی خانوادهتان را کردهاید، در مرحله اول میبایست این بدگوییها را کلاً قطع کنید و به هیچ وجه درباره بدی آنها صحبت نکنید و ثانیاً بابت کارهای مثبتی که برایتان انجام میدهند تعریف و تمجید کنید و از آنها نیز تشکر کنید؛ یعنی سعی کنید کمکم (مواظب افراطوتفریط باشید) خوبیهای خانوادهتان را نیز بیان کنید.
یکی از موضوعاتی که ممکن است شما را اذیت کند قضاوت یا افکاری است که دیگران ممکن است درباره شما داشته باشند. اولین نکته اینکه حواستان به این موضوع باشد که معمولاً آنها به پایین بودن سنتان توجه دارند. همین که الآن این موضوعات را مطرح نمیکنید معمولاً میگویند که فلانی پختهتر شده (با تجربه تر شده) است و ثانیاً اگر بالفرض درباره حرفهای گذشته شما صحبت کردند بر درست بودن حرفهای خودتان اصرار نکنید و حتی گاهی اوقات لازم است که اقرار کنید که برخی از آن حرفهای اشتباه بود.
با انجام کارهای خوب و محبت کردن به خانواده خود میتوانید این ناراحتیهای گذشته را تا حد زیادی جبران کنید. وقتی رفتار شما با آنها سالم و خوشایند باشد نوع واکنش و رفتار آنها نیز با شما متفاوتتر خواهد شد. طبیعتاً وقتی مدت زیادی این محبتها را تکرار کنید اشتباهات گذشته شما را میپذیرند و میبخشند.
در پایان توصیه میکنم در حق خانواده خودتان دعا کنید و از خداوند متعال بخواهید تا محبت آنها را در دل همسرتان و خانوادهاش بیندازد و این بدگوییهایی شما را به نحو احسن جبران نماید.
امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم.
در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم.
موفق و مؤید و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
چالشی که باهاش مواجه شدید رو متوجه شدم. اختلافی که بین شما پیش اومده و شاید در اثر بگو مگو کردن اونقدر دامنه دار شده که شما یا همسر شما به فکر جدایی افتاده. و این جای تأثر داره که این موارد حاشیه ای چرا باید به جایی برسه که حداقل خطورات ذهنی به جدایی ایجاد بشه.
اما حقیقت این است که این مواردی که ازش گله مندید (مثل قضیه پوشش و رژ لب و...) اینها اصل قضیه نیست، بلکه این ها کف روی آب هستند که هر چند این گله مندی ها برای کسی که مذهبی باشه بجاست اما در واقع باید دید مشکل اصلی چیست ؟ منشا و ریشه این اختلافات چیست که در مسائلی مثل پوشش و زینت کردن خودش رو نشون داده.
باید ببینید چی باعث شده که یک روحیه رقابتی بین شما و همسرتون ایجاد شده که همسر شما در صدد کاری است که نارضایتی شما رو درپی داره.
سوال من از شما این است که آیا عاطفه ایشون رو تامین کردید؟ خواسته های روانی ایشون رو تامین کردید؟ بیش از اندازه ایشون رو کنترل نمی کنید؟ ایشون رو در فضای خونه و زحماتی که می کشند درک کردید؟ از ایشون بابت این زحمات تشکر کردید؟ از اینکه در دنیا، ایشون نصیبتون شده افتخار کردید؟ یا خیر، صرفا و در راستای روحیات مردانه، صرفا خشک و کلیشه ای بودید؟ آیا فقط برای خودتون زندگی کردید یا خیر روحیات زنانگی همسرتون رو لحاظ کردید و به ایشون هم توجه داشتید؟ وقتی انتقاد و گله مندی دارید اصولی انتقاد می کنید یا بی گدار به آب می زنید؟ آیا قبل از هر گله مندی، از ایشون تعریف و تمجید می کنید یا همون مرحله اول، پله آخر رو اجرا می کنید؟
ما مشکلات و اختلافات سطحی مثل پوشش و .. رو ریشه ای تر می بینیم که در قالب این امور سطحی نمود پیدا کرده.
لذا تا حدودی مظنه این می رود که اگر این اختلافات رو منابع دینی (مثل قران) به طور مستند ارائه بدیم، باز هم مشکل حل نخواهد شد، و چه بسا شما بخواهید از این جوابهای مستند، صرفا برای به کرسی نشاندن حرف خودتون بهره ببرید بدون اینکه به موارد اصولی برسید. و چه بسا با وجود شنیدن جوابهایی از دین و قران ایشون رو به مقاومت وادار کنه و دست به توجیه بزنه.
ما جوابها رو به شما ارائه می دیم اما پیشنهاد ما این است که حتما و حتما به یک مشاوره حضوری مراجعه بفرمایید.
1- اگر ملاک دین است، دین به چیزی نظیر چادر دستور داده. یعنی دین هم برای محدوده پوشش دستور داره (وجه و کفین) و هم نوع پوشش (چه بپوشم) و هم کیفیت (ضخامت و نازکی) که باعث جلب نظر نامحرم نشود. پس نباید فقط یک طرف قضیه رو دید.و گفت اسلام فقط گفته وجه و هر دو کف دست.
قران کریم هم به حجاب دستور داده و هم به عفاف. (کسی که مثلا مانتو جلو باز می پوشه هر چند وجه و کفین رو پوشانده اما عفت رو رعایت نکرده)
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ؛ ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است. (59 احزاب)
و جلابیب رو بعضی مفسرین گفته اند منظور چادر یا چیزی شبیه به آن است. و هر چه باشد باید مانع جلب نظر و در نیتجه آزار و اذیت مردان مریض قرار گیرد حتی اذیت زبانی و لفظی.
2- در مورد رژ لب هم که جزو زینت محسوب میشه قران به صراحت گفته که زینت کردن فقط در قبال محارم جایز است.
وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ ؛ و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود یا پدران یا پدران شوهر یا پسران خود یا پسران شوهر یا برادران خود یا پسران برادران و پسران خواهران خود یا زنان خود ....
3- در مورد چت کردن کاری زیاد سخت نگیرید، کنترل شدید طبعا آفت داره و شخص رو به مخفی کاری و دروغ وادار می کنه، بجای اینکه کنترل شدید داشته باشید به مسئولیتها و تامین عاطفه همسرتون بپردازید. چت با نامحرم مادامیکه ریبه نداشته باشه و صرفا یک چت کاری باشه که با وقار و سنگینی همراه باشه ایرادی نداره.
موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما
راجع به چالشی که باهاش مواجه شدید نکاتی تقدیم می شه که امیدوارم مفید باشه
اینکه بچه ها از زبان عربی بدشون میاد گاهی ناشی از اسلام ستیزی است که تهاجم فرهنگی در طی چندین دهه است که به زبان اسلام و قران حمله ور شده اند تا مردم رو از آموزه های روشن و نجات دهنده و سعادت آور اسلام دور کنند، چون استکبار جهانی، آموزه های دینی (چه از حیث سیاست، چه فرهنگ، چه اخلاق، و چه بحث نظامی و ایدولوژیکی و ..) مانع رسیدن به قدرت طلبی و استثمارکشورهای می دونه که غیرت ملی و دینی دارند.
برای این چالش لازم هست بجای افکار منفی و ذهنیت منفی که در ذهن بچه ها تشکیل شده شما اخبار مثبت و البته حقیقی به دانش اموزتون برسونید.
1- از دانش اموزتون بپرسید که یادگیری زبان انگلیسی خوب است یا بد؟ طبعا بچه نسبت به این زبان نگاه مثبتی دارند. شما بعد از شنیدن جواب مثبت، به فرزندتون می گید که دلیلش چی هست؟ هر خوبی که در ذهن برای زبان انگلیسی بیان می کنند شما این طور می گید که همون خوبیها رو زبان عربی هم داره. مثلا زبان عربی یکی از 6 زبان زنده دنیا است. حتی در کشورهای اروپایی زبان عربی تدریس می شه . از قرن هشتم تا دوازدهم میلادی، عربی زبان علمی دنیا بود. از آن زمان تاکنون اروپاییان همیشه با زبان عربی روابط علمی و سیاسی داشتند. در حال حاضر نیز زبان عربی در اروپا همچنان طرفدارانی دارد و تدریس می شود، فرانسه، آلمان و هلند، از این دست کشورهاست.
2- بحث جهان بینی رو پیش بکشید، که چه کسی ما رو خلق کرده؟ طبعا خدا. خب این خدا از ما آدما برای رسیدن به خوشبختی چه راهی پیش ما گذاشته؟ کار خوب و بد چی هست؟ ما قبل از اومدن به کره زمین کجا بودیم و بعد از مرگ کجا می ریم؟ جواب این سوالات که یک حقیقت و واقعیت هستند در قران اومده و خدا گفته من قران رو به زبان عربی نازل کردم. پس کسی که می خواهد زمینه و مقدمه خوشبختی (الزاما یادگیری عربی مایه خوشبختی نیست) رو فراهم کند با زبان عربی باید حتی المقدور آشنا بشه. چون احادیث ما هم عربی هستند و گاهی فهم این روایات که سبک زندگی رو به ما نشون میده مشروط بر این است که زبان عربی بدونیم چون گاهی ترجمه در دسترس نیست و گاهی ممکنه ترجمه غلط باشه، همون کسی هم که ترجمه کرده ، قبل از ترجمه با زبان مسلط بوده.
3- گاهی دانستن مقدمات اکادمیک عربی، باعث میشه شبهاتی که در این وادی هست بتونیم جواب بدیم. و به همین زودی خوش باور نباشیم. خیلی از رسانه های غربی و امپراطوری رسانه ای از جهالت و نادانی ما نسبت به زبان عربی سوء استفاده می کنند. مثلا این شبهه که اسلام «شراب» رو توی دنیا حرام کرده اما در بهشت جایز دونسته چون در قران آمده که پاداش بهشتیها(شراباً طهوراً) است. در حالی که "شراب" در لغت عربی یعنی نوشیدنی. حتی به شربت (دارو) هم شراب می گن. دونستن این نکته باعث میشه یک شبهه ای که ممکن بود یک نفر رو به انحراف بکشونه و مایه بی اعتمادی به اسلام بشه رو نجات بده
4- گاهی هم دانش اموز اساسا تنبل هست و برای اینکه تنبلیش رو پنهان کنه به دنبال بهانه ای مثل تنفر از زبان عربی است بخصوص وقتی همه این رو تکرار کنن این تبدیل به یک عقیده جمعی میشه.
باز هم در این زمینه اگرسوال یا توضیحی لازم بود در ادامه بفرمایید
موفق باشید
صفحهها