مطالب دوستان به تو از دور سلام

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 02 مهر, 1403 سوال اخلاقی: تأثیر حرز امام جواد(ع) در زندگی و چشم‌زخم
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ممنون از ارتباط شما یکی از حرزهای معروف و مجرب که از معصومین بیان شده و  آثار متعددی داره (رزق، دفع چشم زخم، مصونیت از شر جن و...) و خیلی از بزرگان بخصوص آیت الله بهجت «ره» به اون سفارش داشته اند حرز امام جواد علیه السلام هستش. آداب خاصی هم داره که برای تاثیر گذاری باید حتما انجام و رعایت بشه. پوست آهو، ننوشتن حرز در زمان قمر در عقرب، و اینکه متن  حرز معتبر باشه (چون متن غیر معتبر هم وجود داره)، بجا آوردن نماز و بعضی آداب برای شخصی که می خواهد حرز ببندد. اما اینکه می فرمایید این حرز چه میزان تاثیر داره مثل این است که بگویید آب خوردن چه میزان در رشد و پیشرفت کاری ما مؤثر است؟ نمی شود گفت کم، چون خوردن آب در ادامه حیات خیلی مؤثر است و تا زندگی نباشد پیشرفتی هم در کار نیست و همچنین نمی شود گفت زیاد، چون هر کسی که آب بخوره این طور نیست که به پیشرفت کنه. بلکه عوامل دیگری هم دخیل در این موضوع هست. حرز هم اینگونه است. مثلا یکی از فواید حرز، رزق و روزی است اما این به اون معنی نیست که معجزه کنه، چون تحصیل رزق به عوامل مختلفی بستگی داره که حرز می تونه بعضی از موانع رو بردارد یا بعضی اسباب و مقدمات رو آماده کنه، اما باز هم به این معنی نیست که قطعی باشه، اما از اون طرف بی تاثیر نیست. پس اصل حرز بی تاثیر نیست و الا علماء و عرفا توصیه نمی کردند. آیت الله بهجت درمورد خواص حرز امام جواد و فواید آن میفرمایند: به جهت دوری از خطرات و بیماری ها، محافظت از آزار شیطان و اجنه، درمان دیدن کابوس در خواب، باطل کردن جادو و سحر و… به همراه داشتن این دعا توصیه می‌شود. همچنین برای دفع چشم زخم  تاثیرگذار می‌باشد. ایشان همیشه در جواب به سوالاتی که در مورد حسادت، آزار شیطان و اجنه، خواب‌های پریشان و … می‌شد تاکید زیادی به خواندن چهار قل، معوذتین و به همراه داشتن این دعا می‌کردند و از فواید حرز امام جواد (ع) اگاه بودند. نکته دیگه اینکه میزان تاثیر گذاری حرز، برای فواید مختلف هم متفاوت است. یعنی مثلا فایده ایمنی از چشم زخم چه بسا مؤثرتر و نزدیک تر خواهد بود تا دفع بلا و بیماری امیدوارم مفید واقع شده باشه موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 25 شهر, 1403 نمیدونم چرا با خانواده خودم بدترین اخلاق رو دارم
سلام و عرض ادب خدمت کاربر گرامی مشکلی که با ما در میان گذاشتید ممکنه خیلیها دچارش باشن و تا حدودی یک امر عادی است. در خلوت خود تأمل کنید و ببینید ریشه و دلیل خوش اخلاقی شما با مردم در چیست؟ و ریشه بد اخلاقی شما در خانه از کجا شروع و ناشی می شود؟ برای هر عملکردی چه در بیرون و چه در خانه، یک کلمه پرسشی  «چرا» بگذارید که چرا من چنین رفتاری از خود نشون دادم. خود را واکاوی کنید و ببینید انگیزه شما برای هر رفتار چیست؟ غرض ما این نیست که همان اخلاق خوب را هم ترک کنید . غرض ما از این ترفند این است که رفتار خود را ریشه یابی کنید که دلیل این تغایر رفتار چیست؟ در مردم چه چیزی هست که در خانه نیست؟ آیا اهل خانه همدرد و همدل شما در مشکلات نیستند؟ کدامیک!؟ خواهر، برادر، همسر و فرزندان شما حداقل به درد شما فکر می کنند یا مردمی که نوعاً در فکر خود و زندیگیشونن! مردمی که متقابلاً در حل مشکلات اهل خانه خود را بر شما مقدم می دونن! دلیلی که به نظر میرسه خیلیها بخاطرش دچار این دوگانگی رفتاری میشن اینه که در روابط خانوادگی چون شخص دچار عادی انگاری نسبت به اعضای خانواده خود می شود لذا چندان مراقب رفتار و سکنات خود نسبت به اهالی خانه نیست. نگران از دست دادن نگاه حمایتی خواهر و برادر و غیره نیستید چون بهر حال مجبورید زیر یک سقف زندگی کنید و از هم پشتیبانی کنید. اما در رابطه با مردم، شخص نیاز دارد که برای جلب نظر مردم و نگرانی از دست دادن آنها، با اخلاق نیکو برخورد نماید تا برای خود امنیت اجتماعی ایجاد کند. رابطه با مردم همچون رابطه با خواهر و برادر ، خودمانی نیست تا مقتضی کنار گذاشتن آداب و اخلاق باشد. راه حل 1-یک راه حل این است که برای جبران عادی انگاری روابط در خانه، به خوبیهای اهل خانه فکر کنید. به تک تک افراد خانه (پدر، مادر، خواهر، برادر...) که هر کدام در زندگی چه گرفتاریهایی را از شما می تونن حل کنن و کرده اند، که دیگران نکردن. اعضاء خانواده که هر کدام حقی بر گردن شما دارند و شما هم حقی بر گردن آنها، اما مردم به این شکل نه. خواهر و برادری که عمری با شما خاطره دارند و مردم نه. خواهر و برادری که تا آخر عمر دلسوز شما خواهند بود اما مردم نه. 2- سعه وجودی خود را بالا ببرید تا بهمین راحتی با کوچکترین مشکلی رنجیده خاطر نشید. نماز اول وقت خواندن و مقید بودن و استمرار بر آن ، هم روح شما رو بزرگ می کند و هم به آرامش می رساند. اونوقت متوجه میشید خیلی چیزها ارزش تنش و پرخاشگری ندارد. 3- به نظر دیگران نزدیکان احترام بگذارید و همیشه خود را صاحب حق ندانید. تمرین کنید هر چند گاهی حق با شما باشد اما به دیگران میدان بدید. قبل از هر رفتار تنش زا ، تامل کنید. با مزمزه کردن ، رفتاری را که قرار است انجام دهید ارزیابی کنید. حالات و موقعیتهای خود را در آستانه رفتارهای تنش زا، تغییر دهید تا زیرکانه خود را به اغفال بزنید. 4- اگر مجرد هستید حتما در صدد تدارک مقدمات ازدواج خود باشید.   موفق باشید  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 25 شهر, 1403 خیلی بی انگیزه و بی حوصله و تنبل شدم
سلام خدمت شما کاربر گرامی بی انگیزگی تا حدود زیادی به بی برنامگی و نداشتن هدف و چشم انداز در زندگی بر می گردد. ما نوعاً عادت کردیم که اجتماع و فضاهای بیرونی (مثل مدرسه و دانشگاه) برای ما برنامه بچینن. و اگر این فضاها بهر دلیل تعطیل شوند یا از اجبار و الزام آنها کاسته شود، ما هم بالتبع در فضای بی برنامگی رها خواهیم شد.  فارغ از ایام کرونا یا چالشهای دیگر روزگار، این نوع بینش بایدتغییر کند. زندگی ما نباید الزاما بر رضایت دیگران و نهادهای اجتماعی پایه گذاری شود. بلکه هدف از زندگی باید بالندگی و ارتقاء ارزش خود باشد. که ممکن است فضاهای بیرونی نظیر دانشگاه ابزار تسهیلگری برای این مهم به حساب بیاید. اما نباید به عنوان تکیه گاهی باشد که تمام هدف و زندگی، مرهون آن باشد. البته مشکل شما مشکل خیلیهاست که شاید کرونا تلنگری بود که به همه بفهماند که متاسفانه اگر رها شویم، رها و منفعل خواهیم شد. برنامه و هدف از زندگی باید بنیه محکمی داشته باشد که به حد استقلال برسد که به چالش موقتی ای مثل کرونا، دستخوش تغییر نشود. شما می بایست برنامه چین زندگی باشید نه گوشی موبایل. گوشی موبایل باید در اختیار شما باشد، نه اینکه شما تحت اختیار گوشی موبایل باشید. این گونه که شد نظیر بعضی مردم از این فراغتی که در ایام کرونا نصیب شد بهره خواهید برد. اما چند توصیه: 1. از این که حفظ قرآن را مثل زدید معلوم است که گرایش مذهبی دارید. و این زمینه خوبی است که شما را به کتاب های شهید مطهری نظیر انسان کامل، آزادی معنوی، انسان شناسی در قران که دید مناسبی را نسبت به خود و هستی خواهد داد، توصیه کنیم. اگر خودتون رو بهتر بشناسید و ارزش وجودی خودتون رو با کتابهایی که بینش شما رو ترمیم می کند و شما را به تفکر وامیدارد، ارتقاء دهید، هم زندگی را معنادار خواهید دید و هم آستانه تحملتان بالا خواهد رفت و بهمین راحتی خودتان را برای مساله های کوچک زندگی هزینه نخواهید کرد.   کتابهای دیگر شهید که به آن علاقه مندید را طبق دسته بندی موضوعی در لینک زیر می توانید ببینید. https://motahari.org/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF/ 2- اگر قصد حفظ قرآن دارید، عملیات حفظ را با اهداف خرد شده شروع کنید تا سرد نشید. هدف اولیه و نهایی اما موقتی شما فقط و فقط حفظ 1 باشد. و همینطور اجزاء را ادامه دهید. جهت اطلاعات بیشتر به لینک مراجعه بفرمایید https://www.pasokh.org/fa/Question/View/210/%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%AD%D9%81%D8%B8-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D9%8A%D9%85-%D9%88-%D8%AA%D8%AB%D8%A8%D9%8A%D8%AA-%D8%A2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B0%D9%87%D9%86-%DA%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D9%85%D8%AA%D8%B1 3. چون دانشجو هستید و با ذهن و فکر سروکار دارید بخصوص اینکه توصیه های مذکور بیشتر جنبه ذهنی دارد، حتما تفریح شما باید از جنس رفتاری باشد.( در این شرایط گوشی تفریح خوبی نیست و به شدت روح رو فرسوده می کند) نشاط و بشاشت روحی، با دیدن کسی که دوستش دارید، بخصوص صله رحم حاصل می شود که حتی در ایام کرونا با رعایت اصول بهداشتی نباید ترک شود. 4. سعی کنید برنامه روزمره تون رو مکتوب کنید تا از تشطط ذهنی و تنوع طلبی فارغ بشید. مکتوب کردن برنامه تا حدودی شما را ملزم به عمل خواهد کرد. (بر خلاف برنامه چینی ذهنی) موفقیت برای هیچ کس، اتفاقی نیست! موفق  باشید        
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 24 شهر, 1403 سوال اخلاقی: من نماز قضا دارم ولی شروع به حفظ قران کردم
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر اهتمام شما به حفظ قران نشانه عزم شما از یک طرف و از طرف دیگر نشانه زیبایی درون شماست، قران هم کلامش زیباست و هم مفهومش زیباست و طبعا هر دل و قلبی تمایلی به حفظ قران نخواهد داشت، که باید با کلام و لفظ قران سروکار داشته باشه. پس از این لحاظ قدر خودتون رو بدونید. از طرف دیگه اهتمام شما به مسائل شرعی مثل قضای نماز، حاکی از احساس مسئولیت بندگی شما است که بخصوص در این دوره زمونه خیلی ها ازش محرومند و از خدا و مسئولیتی که در قبالش دارند غافلند. اما راجع به سوال شما : قضای نمازهای واجب هر چند واجب است اما اینکه فوری باید انجام بدید واجب نیست. اما با این وجود نباید بی تفاوت باشید، از طرف دیگه هم نباید نسبت به حفظ عقب بمونید. راهکار جمع این است که تا جایی که می تونید هر دو مزیت و فضیلت رو داشته باشید و شما به راحتی می تونید وقت خودتون رو مدیریت کنید، اگر سعی کنید برنامه روزتون رو روی کاغذ بیارید و برنامه ریزی کنید الی ما شاء الله نه تنها وقت کم نمیارید بلکه زیاد هم میارید. پیشنهاد ما این هست که نسبت به قضای نمازهاتون یواش یواش این تکلیف رو بجا بیارید، نه عجله کنید که خسته بشید و نه اینکه بی تفاوت باشید ودائم درگیری ذهنی داشته باشید، شما سعی کنید بعد از هر نماز روازنه، فقط یک نماز (نظیر همان نمازی که خواندید) به عنوان قضا بخونید، با اینکه کمیتش به چشم نمیاد اما بعد از مدتی متوجه میشید که خیلی نماز قضا خونده شده، دقیقا مثل حفظ قران که نیم صفحه، نیم صفحه که مثلا حفظ می کنید بعد از مدتی متوجه شدید یک جزء حفظتون شده. بهترین ها رو برای شما آرزومندم موفق باشید  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 20 شهر, 1403 سوال اعتقادی: حرمت ورق‌بازی و پاستور بدون قمار و شرط‌‌بندی
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر اینکه برای احکام شرعی به دنبال دلیل و فلسفه احکام باشیم خیلی خوبه اما از این نکته نباید غافل شد که علم بشر ناقص است و چون احاطه علمی به فلسفه احکام ندارد، نمی توان قانع شدن یا نشدن یک حکم را محور پذیرش احکام قرار داد. ما سهم و نقشی در اصل وجود آفرینش نداشته و نداریم که رضایت یا عدم رضایت ما دخیل در احکام تشریعی باشد. پس اگر بخواهیم واقع بین باشیم یکی از اشتباهاتی که شما در مقام پاسخگویی به دوستتون داشتید این بوده که محوریت پاسخ رو روی فلسفه احکام بردید، نه موقعیت ما به عنوان بشر و حکم خدا به عنوان مربی بشر. پس بهتر بود که شما در وهله اول می گفتید چون خدا به عنوان مربی بشر اینطور گفته (قران آیات 90 مائده و 219 بقره) که باید از کلیت قمار پرهیز کرد، چه برای برد و باخت باشد و چه نباشد. همانطور که وقتی معلم از شاگرد اول کلاس سوالی می پرسد، هیچ توجیهی برای پاسخ ندادن و انجام ندادن تکلیف ندارد. این شاگرد نمی تواند بگوید من قانع نمیشم برای چه از من می پرسید و از من تکلیف می خواهید در حالی که تمام نمرات من 20 هست و شاگرد اول کلاس هستم. پاسخ ندادن همان و درج صفر در دفتر کلاسی همان. اگر واضحترین احکام خدا رو هم با دلیل بیان کنید، شخص مخاطب به راحتی می تواند بگوید "قانع نشدم" و این قانع نشدن را به اشتباه مجوّزی برای ترک تکلیف می داند حتی توقع دارد که در قیامت هم جلوی او را نگیرند. پس بهترین جواب این است که بگویید چون خدا گفته و همین مرحله را تقویت کنید: مثلا وقتی تو در مقابل حکم و تکلیف شرعی (که از مراجع تقلید گرفته میشه و فتوای آنها با قدرت اجتهادی که دارند برای دیگران حجت است) می گویی من توجیهی برای بازی نکردن (بدون قصد قمار) ندارم، یا قانع نشدم، تو با این حرفت تا حدودی همرنگ شیطان شدی، چون شیطان هم توجیهی برای انجام امر و دستور صریح خدا یعنی سجده کردن به آدم نداشت، بلکه از اون طرف در مقابل دستور خدا توجیه آورد که «من از آتش هستم و آتش از خاک برتر است». حالا فرق شما با شیطان چیست؟ که شما هم برای گناه خود (بازی ورق) توجیه می آورید که من برای تفریح بازی می کنم یا هر دلیل دیگر. پس باز هم تاکید می کنم که بهترین جواب این است که بگویید چون خدا گفته. اگر مقام خدا برای شما بزرگ هست طبعا باید حکمش هم بزرگ باشد.  بلکه اتفاقا خدا، انسان را گاهی در جایی امتحان می کند که توجیه ظاهری برای تکلیف نباشد تا عیار بندگی او مشخص شود. مثلا چه توجیهی داشت که حضرت ابراهیم ع فرزند خود را قربانی کند؟  که بعد از اینکه حضرت ابراهیم ع از این امتحان بیرون آمد و عزم و بندگی اش ثابت شد، حکم و تکلیف تغییر کرد. اما در وهله دوم، می توان برای احکام دلیل و حکمتهایی بیان کرد که البته نباید این دلیل و حکمتهای را تمام کننده تلقی کرد. احکام تابع مصالح و مفاسد هست و بعضی از این مصالح و مفاسد را عقل بشر متوجه میشود و بعضی را خیر. و نقص آگاهی ما در فلسفه حکم مجوّز این نیست که تکلیف را رها کنیم، چون عقل ما میگه بالاخره حکم حکم خدای حکیم است که بی دلیل تکلیفی را قرار نمی دهد، دلیلهایی که برای این حکم می توان گفت: 1- شکاف ها معمولا از تَرَکها شروع میشن. حتما شنیدید که تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود. و خدا در قران گفته که از گامهای شیطان تبعیت نکنید که کم کم به گناه کشیده می شید. (168 بقره) یعنی خدا حتی برای پله های اول انحراف هم تکلیف قرار داده تا کار به گناهان بزرگتر کشیده نشه. کسانی که الان بی حجاب هستند این طور نبوده که از اول بی حجاب باشن، بلکه کم کم با بالا کشیدن روسری و نشان دادن زلف شروع کردن، وقتی عادی شد مرحله به مرحله به این جا کشیده شده. یا کسی که الان پشت میله های زندان هستش، از اول با دزدی های کوچک شروع کرده که الان به اینجا کشیده شده. بازی ورق بدون قصد قمار، یه پله به قمار واقعی نزدیک شده است. چه بسا شخص وقتی به بازی ورق عادت کرد، برای کنجکاوری هم که شده ممکنه وارد عرصه قمار واقعی شود. و این آغاز خانمانسوزی است. همان طور که شخص سیگاری اول پوک سیگار رو برای تفریح و یا کنجکاوی زده است. 2- تشبه به اهل کفر و انحراف هم دلیل دیگری است که شما فرمودید. به لحاظ روانشناسی تشبه ظاهری به تدریج به تشبه منش و خلق و خو مبدل خواهد شد، بسیار نامحسوس. با این دو دلیل که به عنوان مثال ذکر شد، هدف این نیست که مخاطب به مرحله اقناع برسد، شما باید بگویید که اقناع شدن یا نشدن شما دخلی در موضوع نداره، آتش خواهد سوزاند چه بخواهیم چه نخواهیم. شاید این لینک نیز برای شما مفید باشد https://btid.org/fa/news/172171 موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 19 شهر, 1403 سوال فقهی: منبع احکام شرعی چیست؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر همانطور که می دونید خداوند برای انسان راهی به نام دین تدارک دیده که باعث خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی او می شود. این در حالی است که سعادت و خوشبختی گمشده اصلی بشریت بوده که بعضاً افراد در انتخاب آن به اشتباه افتادند، تاسیس مکاتب مختلف، تشکیل مذاهب و ادیان انحرافی، همه و همه بخاطر این بوده که بشریت با احساس بی نیازی نسبت به وحی و نقص در ایدئولوژی به ظن و فکر ناقص خود حدس می زده اند که این مکاتب و مذاهب می توانند خوشبختی بشر را تضمین کنند در حالی که حجت متقن و پایداری نداشتند. پیامبران و امامان واسطه ها و حجتهایی الهی هستند که رسالت نشر و تبیین دین فطری و الهی رو برای مردم بر عهده دارند. و عالمان دینی هم واسطه بین معصومین و مردم هستند که سخن امام رو درک و فهم کرده و احکام دین رو از منابع دینی (قران، اهل بیت، عقل و اجماع) دریافت و بعد از مجهز شدن به ملکه اجتهاد برای دیگران نقل می کردند. کما اینکه پرداختن به فهم عمیق دین توسط گروهی از مردم (روحانیت) در قران آمده و خدای متعال چنین دستوری رو فرموده اند. (122 توبه) . پس بر خلاف آنچه بعضی شبهه می کنند یا رسانه های غربی بر علیه روحانیت شبهه پراکنی می کنند صنف روحانیت (مبلغان دین اسلام) از بدو اسلام بوده و اینطور نبوده که یک پدیده تازه تاسیس باشد. بعضی از احکام از قران و بعضی از بیانات معصومین به ما رسیده. معصومین ع همچون قران چون معصوم هستند و علمشان به علم الهی متصل است برای بشریت حجت اند. از طرف دیگر دین، مجموعه از احکام است که در همه جنبه های زندگی بشری چه فردی و چه اجتماعی نقش و برنامه داره. برنامه هایی که اگر توسط فرد یا جامعه پیاده نشود آسیب های فردی و اجتماعی رو به همراه خواهد داشت. نوعا احکام از مصالح و مفاسد ناشی می شن، یعنی هر حکم الزامی و واجبی از مصلحتهای واقعی و هر حکم ممنوعه و حرامی از مفاسد واقعی ناشی میشه، که بعضی از این مصالح و مفاسد، علم بشر بهش رسیده و بعضی خیر، اما عقل چنین حکم میکنه که چون این احکام از شخصی حکیم و دانا که کل پیکره هستی از علم و قدرت او ساخته شده، از این بابت دارای اعتبار است، و لو اینکه به طور مصداقی فلسفه آن بر ما پوشیده باشه. (مثل موقعی که ما با نسخه یک پزشک ماهر و معروف اعتماد می کنیم بدون اینکه دلیل تجویز نسخه را بدانیم) در قران نوعا احکام کلی (مثل واجب بودن نماز و روزه) و در بعضی موارد احکام جزئی (مثل شکسته بودن نماز مسافر و...) بیان شده اما امامان معصوم ما نوعا جزئیات و فروعات احکام را بیان کرده اند. مجتهد کسی است که با بررسی دقیق احکام از خلال تمامی منابع فتوا می دهد یا اینکه قائل به احتیاط میشود. آنچه گفته شد صرفا یک جواب اجمالی و کلی بود که به حسب کلی بودن سوال خدمت شما عرض شد، اگر زاویه دیگری از این بحث مد نظر تون بوده بفرمایید. ممکن است این لینکها برای شما مفید باشد. https://btid.org/fa/news/47794 https://btid.org/fa/news/81326 موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 18 شهر, 1403 سوال اخلاقی: اگر کسی جلوی ما غیبت کند چه کنیم در گناهش شریک نباشیم؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما دغدغه و حساسیت دینی شما در رابطه با نشنیدن غیبت بسیار ستودنی است. که امیدوارم این دغدغه رو  هم در این زمینه و زمینه های دیگه برای خودتون حفظ کنید. همانطور که می دانید شنیدن غیبت مثل خود غیبت کردن گناه محسوب می شه. تا جایی شنونده غیبت همکار غیبت کننده محسوب شده است. امام على علیه السلام فرموده: «اَلسّامِعُ لِلْغَیْبَةِ اَحَدُ الْمُغْتابینَ». در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان على علیه السلام مى خوانیم که هنگامى که مشاهده کرد کسى نزد فرزندش امام حسن علیه السلام غیبت مى کند، فرمود: «یا بُنَىَّ نَزِّهْ سَمْعَکَ عَنْ مِثْلِ هذا فَاِنَّهُ نَظَرَ اِلى اَخْبَثِ ما فى وِعائِهِ فَاَفْرَغَهُ فى وِعائِکَ؛ فرزندم! گوش خود را از این گونه سخنان پاک دار، چرا که او (غیبت کننده) کثیف ترین چیزى را که در ظرف خود داشت انتخاب کرد و در ظرف تو ریخت» به طور خلاصه راه آلوده نشدن به گناه غیبت، اول تذکر و در صورت فایده نشدن اون ترک جلسه غیبت هستش. در ادامه می تونید به لینک زیر که مربوط به سوال یکی از کاربران هست مراجعه بفرمایید http://btid.org/node/244637 بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 20 مرد, 1403 سوال اعتقادی - اخلاقی: گذاشتن اسم «امیرمحمد» اشکال دارد به خاطر «امیر»؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر سوال فرمودید که آیا نامگذاری فرزند به اسم «امیر علی» اشکال دارد یا خیر. شاید آنچه باعث شده که شما رو به این سوال وادار کند روایتی است که گفته لقب «اميرالمؤمنين» تنها از آن امام علي(ع) است. اما نامگذاری شما ارتباطی به این روایت ندارد و نام زیبای «امیر علی» که متبرک به نام ائمه است نه تنها اشکال ندارد بلکه ترویج دهنده نام و یاد ائمه علیهم السلام است ضمن اینکه در عرف جامعه ایرانی ما هم یکی از نامهای معروف و مورد علاقه همین اسم زیباست. دو نکته ای که لازم است گفته شود این است : 1- انحصار لقب «امیرالمومنین» به امام علی علیه السلام، در مباحث سیاسی و خلافت و انتصابات اجتماعی است و کسی حق ندارد که به کسی بغیر از امام علی ع برای شخصیتهای سیاسی لقب «امیر المومنین» را بکار ببرد. که اصلا بحث نامگذاری فرزند فارغ از این ماجراست. 2- اگر دقت داشته باشید ترکیب «امیر علی»، ترکیب مزجی است و نه اضافی. یعنی شما ما بین این دو کلمه، کسره قرار نمی دهید که بشود «امیرِعلی» که معنایش بشود «فرماندار علی» که آنوقت این ایراد گرفته شود که حضرت علی ع خودش امیر است و نیاز به فرماندار ندارد. بلکه ترکیب «امیر علی»، یک ترکیب مزجی است یعنی بین این دو کلمه، ساکن وجود دارد؛ یعنی حرف «راء» را بدون اعراب تلفظ می کنید و معنایش «سلطان علی» «فرماندار علی» می باشد که هیچ ایرادی ندارد. که اگر ایراد داشت نام خالی «علی» یا «حسین» و ... هم باید دارای اشکال باشد (که اشکال ندارد) که نه تنها اشکال ندارد بلکه به چنین نامگذاری هایی هم سفارش شده است. "امیر حسین و امیر حسن و ... به همین منوال ترکیب مزجی هستند و نه اضافی که ایرادی متوجه معنایش باشد. اگر در آنچه گفته شد ابهام یا سوالی بود در ادامه بفرمایید موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 20 مرد, 1403 سوال اخلاقی: آیا غیبت پدر پیش مادر یا غیبت شوهر پیش پسر گناه است؟
سلام مجدد خدمت شما ضمن تشکر از همراهی و ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر خداوند برای آبروی مومن ارزش والایی قائله و برای همین یک سری باید و نبایدهایی را برای بندگان قرار داده: مثل حرام بودن تهمت و حرام بودن غیبت برای تحقق غیبت و حرام بودنش شرایطی لازم است . در مورد مساله غیبت، اولا باید چیزی که مطرح می شه «عیب» باشد. دوما برای شخص مخاطب این عیب «مخفی» باشد. پس اگر شخصی که باهاش صحبت می شه نسبت به عیب و کاری که شخص سوم انجام داده اطلاع داره، غیبت محسوب نمیشه. غیبت برای همه اعضای خانواده حرام است و این یک قاعده کلی است و مواردی که فرمودید غیبت محسوب می شه. منتهی در این بین، یک استثناء وجود دارد و آن این که پدر و مادری در جایگاه مشورت نسبت به فرزند خود که فلان عیب رو داره، به منظور اصلاح او با هم حرف بزنند و عیب فرزندشون رو برای هم بازگو کنند، در این صورت این غیبت، حرام نیست. برای اطلاعات بیشتر در مورد غیبت و احکام و مصادیق اون می تونید به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/183129 موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 20 مرد, 1403 سوال اخلاقی: چه کار کنم که چشمم در کسی اثر نکنه؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن تشکر از حسن ارتباط شما با مجموعه از این که به فکر هموطن تون هستید و مشکل ایشون رو مشکل خود می دونید جای تمجید داره. اولین نکته که ایشون باید بدونن این هست که به هیچ وجه به حرف مردم در مورد خود بهآء ندن. چون به یقین نمیشه گفت که شما چشم زخم دارید و اصلا بر خلاف اخلاق است که به کسی صرفا بر مبنای حدس و گمان وصله «شور چشمی» زد چون ممکنه عواملی دیگری در اتفاقات جاری مؤثر بوده باشه که اونها ازش غافل بوده باشن (مثل گناه، مثل نفرین، مثل نسنجیده عمل کردن و ...). هر چند چشم زخم واقعیت داره اما نمیشه به راحتی روی حرف مردم تکیه کرد و اون رو یک امر مسلم دونست. و آنچه گفته می شود صرفا از باب پیشگیری است و یا اینکه این امر اون قدر تکرار شده که برای خودش ثابت شده که چشمم شور است. در ادامه چند نکته رو خدمت شما به همراه راهکاری که مورد درخواست شماست ارائه میدم: 1-از طرفی نمیشه هر اتفاقی رو به چشم زخم ربط داد و از طرف دیگر نمیشه منکر چشم زخم شد. همانطور که امام رضا ع می فرماید «چشم زخم حق است».  2- چشم زخم الزاما از سر کینه و دشمنی نیست. چشم زخم ممکنه ناشی از یک امر طبیعی در صورت تعجب و شگفتی ایشون به یک چیز یا یک شخص اتفاق بیفته، پس نباید خودشون رو مورد سرزنش قرار بدن. چشم زخم ممکنه از دوست آدم هم اتفاق بیفته. لذا در حدیث داریم که اگر از دوست خود چیزى دیدید که تعجب کردید، خدا را یاد کنید تا بلاى چشم زخم دفع شود. [1] بهرحال این حالت و اثر ماورایی که معمولا در صورت تعجب از یک چیز اتفاق می افته، جای انکار نیست. اما این اثر هم مثل هر اثری دیگری قابل رفع هست. چون منشاء چشم زخم،امور ماورایی است ، با همون اسباب ماورایی می شه این اثر رو کم یا از بین برد. 3- واکسینه شدن از چشم زخم حتی برای خود فرد که فکر می کنه این حالت رو داره قابل استفاده است. یعنی این امور پیشگیرانه رو خود شخص هم می تونه بکار ببنده تا اثر چشم زخمی که داره بر طرف یا بی اثر بشه. که به چند مورد اشاره می شود: 1- امام رضا علیه السلام برای ر‌هایی از چشم زخم چنین توصیه‌ای دارند: راوی می‌گوید:از آن حضرت پرسیدم:چشم زخم واقعیت دارد؟ ایشان فرمودند: آری، هرگاه تو را چشم زنند، کف دستت را مقابل صورتت قرار ده و سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتین را قرائت کن و هر دو کف را به صورتت بکش. خداوند تو را از گزند آن حفظ می‌کند. [2] 2-از حضرت صادق  (ع) نقل شده است: «تأثیر چشم زدن حق است و در أمان نیستی که چشم تو در خودت یا در دیگری تاثیر نکند. پس اگر از تاثیر چشم می‌ترسی سه مرتبه بگو: چشم زخم "ماشاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم". [3] 3- چشم زخم حق است و واقعیت دارد. هر گاه کسی از شما انسان یا چیز زیبایی را دید و از آن خوشش آمد بگوید:آمنت بالله و صلی الله علی محمد و آله، در این صورت چشم او تأثیر منفی نخواهد داشت. [4] موفق باشید پی نوشت: 1-بحارالانوار، ج 95، ص 127 2-مکارم الاخلاق، ص. ۴۷۴ 3-بحارالانوار ۶۳/۲۵ ح. ۲۲ 4-بحار الانوار ج. ۶۰، ص. ۱۸

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29