مطالب دوستان مهدی توحیدیان

تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 29 فرو, 1401 روح
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم! انسان از دو بعد جسم و روح تشکیل شده است.  از نظر روانشناسان، روح و روان انسان حدّاقل چهار بُعد دارد. اول: «حسّ حقیقت جویی» که سرچشمه تمام علوم و دانش های انسان در مورد جهان هستی می باشد. دوم: «حسّ زیبايي» که باعث جذب و پیدایش زیبایی هایی مثل شعر، نقاشی، معماری و ... می شود. سوم: «حسّ نیکی» که موجب انجام کارهای خوب و اخلاقی مثل عدالت، شهامت، فداکاری و ... می شود. چهارم: «حسّ مذهبی» كه موجب ایمان به مبدأ جهان و نیایش با او می گردد. با توجه به این ابعاد شخصیتی انسان، انسان یک موجود پیچیده شخصیتی است که گاهی به خاطر حساس بودن وی در مورد یک چیزی آن را در حالت های مختلف مممکن است مشاهده کند، گاهی او را در خواب می بیند، و گاهی در حالت نیمه بیداری، یعنی زمانی که انسان از خواب بیدار می شود ولی هنوز بیدار کامل نشده است احساس می کند چیزی می بیند، این همان پس مانده های خواب است که اینطوری گاهی برای انسان مجسم می شود که احساس می کند حتی واقعیت هم دارد. مانند کسی که بعد از ظهری خواب است و یک مرتبه از خواب بیدار می شود و فکر می کند که صبح زود است و مدرسه اش دیر شده است و برای رفتن به مدرسه آماده می شود...  حتی روح انسان آنقدر قدرت دارد که در شرائطی می تواند برای انسان چیزی را که به آن فکر می کند را بسازد و به او حقیقت دهد در صورتی که حقیقت ندارد.  لذا این مورد شما هم ممکن است همینطور باشد، به خاطر لطافت و ظرافت روح، به هیچ وجه چیز قابل توجهی نیست و هیچ ترس و واهمه ای به خود راه ندهید؛ زیرا این مثل خواب دیدن است.  این نوع حالات و توهمات را توهم هیپتوگرافی گویند و معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که فرد تازه خوابیده، اما هنوز هوشیار است، یا تازه می خواهد از خواب بیدار شود و هنوز هوشیاری کامل حاصل نشده است. در این حالات تصاویر عجیبی را در اطراف خود می‌بیند. این تصاویر معمولا چهره‌های عجیب و گاهی ترسناک هستند. این مشکل بیشتر در افرادی دیده می شود که استرس دارند. به همین خاطر اگر استرس دارید تا می توانید از آن بکاهید، با قرآن و به خصوص آیه الکرسی، مانوس باشید و قبل از خواب حداقل وضو بگیرید و با تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها بخوابید.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/134057
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 28 فرو, 1401 یه سوال در خصوص لذت های بهشت
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم! همانطور که گفتید در بهشت برزخی روح انسان است و جسم مثالی، و در جسم مثالی نیز انسان از انواع لذت ها می تواند بهرمند شود، ولی نسبت به بهشت قیامتی بهره های محدودتر و متناسب با برزخ است. ولی اینکه علت نداشتن چه بوده است معلوم نیست؛ زیرا بسیاری از جزئیات هنوز برای ما معلوم نیست و در روایات و آیاتی که به دست ما رسیده نیز جزئیات به صراحت بیان نشده است.  کتاب هایی هم که در این زمینه نوشته می شود تا حدودی می تواند درست باشد؛ زیرا نوع تفکر، نوع رفتار و عقیده هر انسانی نیز در این گونه مسائل دخالت دارد. لذا نمی توان گفت که عالم برزخ دقیقا همانی است که در این گونه کتابها نوشته شده است، زیرا تنها جایی که می توان به آن اعتماد کرد قرآن کریم و روایات صحیح است که از منبع وحی و خدا به ما رسیده است. ولی به هر حال می تواند تا حدودی انسان را با عالم برزخ و قیامت آشنا کند.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/17109
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 28 فرو, 1401 اوضاع اموات در عالم برزخ
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم! انسانی که در حال احتضار است، چون تقریبا از این دنیا کنده می شود، گویا چشمش باز شده و برخی از مسائل قیامت را به وضوح می بیند.[1] نکته دیگر اینکه برخی از گذشتگان از دوستان و یا اقوام نیز به استقبال او می آیند؛ ولی این دلالت بر این ندارد که این شخص حتما بهشتی است و هیچ گناهی ندارد؛ هر چند اگر شیعه و اعتقاد خوبی داشته باشد در ضمن گناهانی نیز داشته باشد همین سختی ها و گرفتاری های دنیا و مریضی هایی که قبل از مرگ دارد باعث می شود که گناهان او بخشیده شود و کم گناهی می ماند که در قبر و برزخ بخواهد تسویه حساب شود. به همین جهت شیعیان امیر المومنین علیه السلام با روی خوش از او استقبال می کنند.  اما به هر حال استقبال کنندگان هیچ اطلاعی از گناهان او ندارد و این قضیه به خاطر شدت اتصال و علقه روحی بین این محتضر و استقبال کننده است. و هیچ ربطی به گناهان هر دو... یا به بهشتی بودن یا نبودن ندارد. انسانی که در حال احتضار از چیزهایی می بیند که اطرافیان نمی بینند.  بزرگان برای احتضار نشانه‌هایی برمی‌شمارند: ۱- مشاهده عالم غیب که برای محتضر رخ می دهد. ۲- مشاهده برخی درجات و درکات که حاصل مشاهده و درک آثار صور اعمال انسان است. ۳- ظهورولایت امامان معصوم هنگام احتضار محتضر. ۴- آگاهی محتضر به جدا شدن از امور مورد علاقه‌اش. از این‌رو محبت به دنیا و امور مربوط به آن از خطرهای بزرگ لحظه مرگ و احتضار است. ۵- معاینه: هنگام احتضار برای محتضر معاینه رخ می‌دهد و عالم غیب برای او مکتشف می‌شود و بعضی از حالات و اعمال خود را به روشنی می‌بینند. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/17109 پی نوشت [1]. سوره ق، آیه22. 
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 28 فرو, 1401 اوضاع اموات در عالم برزخ
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم! انسانی که در حال احتضار است، چون تقریبا از این دنیا کنده می شود، گویا چشمش باز شده و برخی از مسائل قیامت را به وضوح می بیند.[]سوره ق، آیه22.  نکته دیگر اینکه برخی از گذشتگان از دوستان و یا اقوام نیز برای بردن او می آیند؛ ولی این دلالت بر این ندارد که این شخص حتما بهشتی است و هیچ گناهی ندارد؛ هر چند اگر شیعه و اعتقاد خوبی داشته باشد در ضمن گناهانی نیز داشته باشد همین سختی ها و گرفتاری های دنیا و مریضی هایی که قبل از مرگ دارد باعث می شود که گناهان او بخشیده شود و کم گناهی می ماند که در قبر و برزخ بخواهد تسویه حساب شود. به همین جهت شیعیان امیر المومنین علیه السلام با روی خوش از او استقبال می کنند.  اما به هر حال استقبال کنندگان هیچ اطلاعی از گناهان او ندارد و این قضیه به خاطر شدت اتصال و علقه روحی بین این محتضر و استقبال کننده است. و هیچ ربطی به گناهان هر دو... یا به بهشتی بودن یا نبودن ندارد. انسانی که در حال احتضار از چیزهایی می بیند که اطرافیان نمی بینند.  امام خمینی رحمه الله، برای احتضار نشانه‌هایی برمی‌شمارد: ۱- مشاهده عالم غیب که برای محتضر رخ می دهد. ۲- مشاهده برخی درجات و درکات که حاصل مشاهده و درک آثار صور اعمال انسان است. ۳- ظهورولایت امامان معصوم هنگام احتضار محتضر. ۴- آگاهی محتضر به جدا شدن از امور مورد علاقه‌اش. از این‌رو محبت به دنیا و امور مربوط به آن از خطرهای بزرگ لحظه مرگ و احتضار است. ۵- معاینه: هنگام احتضار برای محتضر معاینه رخ می‌دهد و عالم غیب برای او مکتشف می‌شود و بعضی از حالات و اعمال خود را به روشنی می‌بینند. 
تصویر محمد سفرکرده محمد سفرکرده 28 فرو, 1401 من وبچه هاش اصلا راضی نیستیم؟؟
با سلام خدمت شما کاربر گرامی در کلام شما به چندین موضوع اشاره شده بود که در ادامه در ضمن نکاتی سعی می‌کنم به تمام آن‌ها بپردازم؛‌امیدوارم دغدغه‌ی ذهنی و روحی شما و همچنین مشکلات زندگی‌تان برطرف شود. یک) اینکه فرمودید چرا خداوند جوان‌های سالم را از دنیا می‌برد و جوانان فاسد را زنده نگه می‌دارند، نگاه نادرست و اشتباهی است؛‌خداوند برای هرکس اجلی معین کرده است که لحظه جلو و عقب نمی‌شود. قرآن در این باره می‌فرماید: « فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُون‏؛[۱] هنگامى كه اجلشان فرا رسد نه ساعتى تأخير مى‏كنند و نه ساعتى پيشى مى‏گيرند.» دو) دنیا محل امتحان و آزمایش انسان‌هاست. در دنیا هر انسانی با اختیار و آزادی خودش عمل می‌کند و راه سعادت یا شقاوت را انتخاب می‌کند. برخی انسان با انتخاب‌های غلط و اشتباه به بسیاری از انسان‌ها ظلم می‌کنند، این افراد ممکن است در دنیا به سزای کامل اعمال خود نرسند و خداوند آنان را به خاطر ظلمی که کرده‌اند در آخرت عذاب می‌کند. سه) تحمل سختی‌ها و ظلم‌هایی که به انسان می‌شود توسط خداوند بی‌پاسخ نمی‌ماند و پروردگار پاداش رنج و سختی انسان را در آخرت خواهد داد. چهار) این که شوهر شما خودش را درگیر مشکلات برادرش کرده، موضوع بدی نیست. بر هر کسی واجب است که برادر خود را در هنگام مشکلات و سختی‌ها یاری کند. از این نظر شوهر شما یک انسان نیکوکار بوده و عملش مورد رضایت خداوند است. اما اگر توجه بیش از حد همسر شما به برادرش باعث تضییع حقوق شما و فرزندان‌تان می‌شود، این کار اشتباه و غلط است. می‌توانید برای همسرتان توضیح دهید که نباید به خاطر کمک به کس دیگری به شما و فرزندانتان ظلم کند. او وظیفه دارد که مخارج زندگی شما را در حد شئوناتی که دارید فراهم کند. و اگر این کار را نکنند باید در پیشگاه درگاه الهی پاسخ‌گو باشند. پنج) با وجود حقی که شما و فرزندانتان بر گردن همسرتان دارید خداوند مدارا و بخشش را بیشتر دوست دارند. کمک به یک برادر مومن که پیوند خویشاوندی نیز با شما دارد، ثواب و اجر بسیاری نزد خداوند برای شما خواهد داشت. امیدوارم با صبر شما و کمک و تلاش همسرتان این مشکل برطرف شود. پی‌نوشت [۱] سوره النحل، آیه۶۱. برای اطلاع بیشتر به لینک‌های زیر مراجعه کنید: https://btid.org/fa/news/175506. https://btid.org/fa/news/191926. https://btid.org/fa/news/13368. https://btid.org/fa/news/42339
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 28 فرو, 1401 چرا از رنگ سبز استفاده می شه
با سلام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سوال شما کاربر گرامی تذکر و یادآوری چند نکته لازم است: نکته اول: رنگ سبز از جمله رنگ هایی است که مورد تأیید اسلام بوده و سفارش های زیادی به آن شده است. چنان که در قرآن کریم یکی از پاداش های اهل بهشت را پوشیدن لباس های سبز می دانند: «یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ ‏‏سُنْدُسٍ وَ اِستَبْرَقٍ؛ لباس‌های سبز حریر و دیبا می پوشند.» به طور قطع این سفارش اسلام به رنگ سبز پیوندی عمیق در تأثیرگذاری آن بر روح و روان دارد چنان که امام صادق به این مطلب اشاره نموده و یکی از ابزارهای مهم برای غم زدایی و نشاط روحی را استفاده از رنگ سبز دانسته است. بر همین مبنا امامان معصوم علیه السلام از رنگ سبز زیاد در مناسبت های مختلف استفاده می کردند. البته نسبت به پوشش لباس سبز به تن امام حسن علیه السلام نیز قصه هایی نقل شده که ماهیت پوشش رنگ سبز را تا حدودی برای این امام همام مشخص می کند برای نمونه پیامبر در هنگام تولد آن امام به تن او لباس سبز نمود و فلسفه آن را مسموم شدن حضرت به زهر دانست و لباس قرمز را به تن امام حسین کرد و فلسفه آن را شهادت امام به خون خود دانست یا نمونه های دیگری شبیه به این داستان. نکته دوم: چنان که گزاره های تاریخی نشان می دهد لباس بنی هاشم و سادات علوی سبز بوده و غالبا از این رنگ استفاده می کردند و در طول تاریخ یکی از راه های تشخیص علویان همین پوشش سبز رنگ آنها بوده است. این سیره مستمره ای بوده که در تمام دوران تاریخ علویان از آن بهره می بردند و تا کنون نیز ادامه دارد. برهمین مبنا بود که در زمان عباسیان است که مامون برای عوام فریبی و پس از ولیعهدی امام رضا علیه السلام لباس سیاه رنگ را که نشانه بنی عباس بود کنار گذاشت و لباس سبز را که نشانه بنی هاشم بود به تن پوشاند.   نکته سوم: پس بیان این مقدمات، نسبت به سوال اصلی شما باید گفت: ما هیچ روایتی یا سیره ای مستمره نداریم که اهل بیت علیهم السلام به استفاده از رنگ سبز در تولد یا شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام سفارش نموده باشند و یا رنگ غذاها و سفره و ظروف آن سبز باشد؛ این تنها یک روش ذوقی است که مورد استفاده برخی محبان اهل بیت قرار می گیرد. البته این شیوه برگزاری مراسمات با پارچه های سبز و غذاهای سبز رنگ و ... ریشه در یک فرهنگ چندین قرن دارد که مردم به سبب ارادت به اهل بیت و علاقه قلبی به ایشان و برای کارگشایی از مشکلات خود به امام حسن(علیه السلام) و دیگر ائمه متوسل شده و این حالت خود را در قالب دادن نذورات به منصه ظهور می رسانند. به طور قطع هدف از برگزاری این سفره‌ها فقط حالت معنوی، روحانی و توسل به ائمه اطهار است و هیچ بدعتی در آن وجود ندارد. در استفتائی که از دفتر آیت الله صافی نیز انجام گرفته در انتخاب رنگ سبز برای سفرهای نذری فرمودند: «اختيار انتخاب رنگ با برگزار كننده مجلس است گاه رنگ سبز را انتخاب مي نمايند به اين جهت كه رنگي ممدوح و قرآني و شعار علويين و سادات است.» (منبع: استفتائات مكتوب دفتر آيت الله صافي گلپايگاني)
تصویر محمد سفرکرده محمد سفرکرده 28 فرو, 1401 اوضاع کهکشان ها در آخر زمان
با سلام خدمت شما کاربر گرامی از آیات قرآن برمی‌آید که با فرا رسیدن روز قیامت تمام عالم دنیا دگرگون خواهد شد. خداوند می‌فرماید: «يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُب‏؛[۱] در آن روز كه آسمان را همچون طومار درهم مى‏پيچيم‏.» در این آیه اشاره‌ی به آسمان دنیا یا ماه و خورشید به تنهایی نشده است بلکه مطلق آسمان را بیان می‌کند که همانند طوماری درهم پیچیده می‌شود. در آیات دیگر قرآن نیز نظیر این تعبیر نسبت به آسمان آمده است: «يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبين‏؛[۲] روزى باش كه آسمان دود آشكارى پديد آورد.» «وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَة؛[۳] و آسمان از هم مى‏شكافد و سست مى‏گردد و فرومى‏ريزد!» همچنین قرآن در مورد ستارگان به نحو کلی نه اختصاص به ستارگان خاصی که در منظومه شمسی یا جای دیگری قرار گرفته‌اند بلکه در مورد تمام ستارگان در روز قیامت می‌فرماید: «فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَت‏؛[۴] در آن روز که ستارگان تاریک می‌شوند.» در آیه‌ی دیگری قرآن کریم از تعبیر «السماوات: آسمان‌ها» استفاده می‌کند که نشان‌دهنده فراگیری اتفاقات روز قیامت نسبت به تمام کهکشان‌ها و ستارگان می‌باشد: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماوات‏؛[۵] در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر، و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مى‏شود.» نتیجه با توجه به این آیات و تعبیرات قرآن نسبت به آسمان و ستارگان می‌توان برداشت کرد که اتفاقات روز قیامت تنها مربوط به کهکشان راه شیری نمی‌شود و تمام آسمان‌ها و ستارگان عالم را در بر می‌گیرد. پی‌نوشت [۱] سوره انبیاء، آیه۱۰۴. [۲] سوره دخان، آیه۱۰. [۳] سوره حاقه، آیه۱۶. [۴] سوره المرسلات، آیه۸. [۵] سوره ابراهیم، آیه۴۸. برای اطلاع بیشتر می‌توانید به لینک‌های زیر مراجعه کنید: https://btid.org/fa/news/185202. https://btid.org/fa/news/7831.
تصویر اعظمی علی اعظمی علی 28 فرو, 1401 تفاوت سنی و شیعه چیه؟
با عرض سلام و خسته نباشید تاريخ بشر گواهي مي دهد كه هميشه، وقتي كه يک دين اعم از دين آسماني و غير آسماني ظهور كرده است، پيروان آن به علل و عوامل مختلف اجتماعي، رواني و اخلاقي باعث انشعاب و تفرقه در دين گرديده و موجب ايجاد فرقه ها و مذاهب مختلف شده اند. دين اسلام به دليل اينكه يک دين الهی و مبتنی بر حقيقت و نيازهای مادی و معنوی بشر و همسو با فطرت ثابت انسان می باشد، هيچ گونه تغيير و تبديلي در حقيقت آن از طرف هيچ كس امكان پذير نمی باشد. بنابراين با انشعاب و ايجاد فرقه های متعدد خود دين منشعب نگرديده بلكه اين مسلمانان هستند كه راه های مختلفی را در پيش گرفته و هر كسی راه خود را دين اسلام تلقی نموده و آن را حق پنداشته است. اين مسلم است كه خدای متعال دين كاملی را با رسالت خاتم الانبياء ـ صلي الله عليه و آله ـ برای بشر نعمت بزرگی قرار داده است. در اين راستا يكی از برنامه های مهم رسمی و الهی پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ بيان و تثبيت نعمت امامت و خلافت بعد از خودش بود و تلاش ممتدی را براي اين امر مهم در زمان ها و مكان هاي متعددی نمودند. روايات و حوادث تاريخی متعددی از آن جمله حديث ثقلين، حديث منزلت، حديث و واقعة تاريخي غدير، حديث قلم و دوات و... دلايل قطعی بر اين مطلب می باشند. عده محدودی از اصحاب بر اساس آيات قرآن كريم، هم سخنان و سفارشات رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ را وحي الهی دانسته و هم معتقد به وجوب پيروی از آن حضرت بودند، لذا از سخنان و دستورات آن حضرت در مسئله امامت پيروی نمودند و بر اصل اسلام باقی ماندند و اين روايات را سرلوحه هدايت خودشان قرار داده و بعد از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اعتقاد به امامت امام علی ـ عليه السلام ـ و ساير اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را در حوزه دينی خودشان حفظ نمودند. اين دسته از مسلمين توسط خود پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ شيعه ناميده شدند و بعد از رحلت آن حضرت بر همين نام تا امروز باقي ماندند. اما عده ای از صحابه حالا به هر علتي از اين اصل انحراف نموده و به دستورات پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ اعتنا نكرده و در روز وفات حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در حاليكه علی ـ عليه السلام ـ با ساير بنی هاشم مشغول كفن و دفن بودند، خودسرانه با توجه به اينكه قبلاً هم با رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ در مسئلة امامت و خلافت به مشاجره پرداخته بود شورايی را تشكيل داده و بعد از جدال و منازعات شديد بين مهاجرين و انصار، مهاجرين موفق مي شوند كه ابوبكر را به دستور عمر به عنوان خليفه تعيين كنند. بدين گونه زمام حكومت و امور سياسی و نظامی امت اسلامی را قبضه نمايند. و بعد از آن با شگردها و روش های مختلف برای ابوبكر بيعت گرفتند. اين دسته از مسلمين در ابتداء عنوان خاصی نداشتند بلكه به عنوان طرفداران عمر و ابوبكر معروف بودند و بنابر قول ابوحاتم رازی بعد از كشته شدن عثمان در زمان معاويه و بعد از آن به «عثمانيه» ناميده مي شدند و شيعيان علي ـ عليه السلام ـ در اين زمان به نام علويه معروف بودند تا اينكه در زمان عباسيان نام علويه و عثمانيه نسخ گرديدند و علويه بنام پيشين خود يعنی شيعه برگشتند و بر ديگران اسم اهل سنت گذاشته شد و اين اسم تا امروز ادامه دارد. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/news/111294
تصویر عظیمی رادفر مجتبی عظیمی رادفر مجتبی 28 فرو, 1401 چرا بقیه حجاب ندارن
با سلام و احترام در مورد این سوال باید گفت حجاب یک بعد فردی دارد و یک بعد اجتماعی در بعد اجتماعی حجاب واجب است؛ چرا که بی حجابی تبعات فاسدی دارد، و در صورتی می توان از بیشتر تبعات منفی پیشگیری کرد که همه زنان یک جامعه ملزم به حجاب باشند. زنی که حجاب را رعایت می کند، با حفظ آن، زمینه های تحریک جنسی در جامعه را کنترل می کند و از لغزش افراد جلوگیری می کند. رعایت حجاب در سالم سازی فضای دینی و اخلاقی جامعه و تعادل روانی آن، نقش بسزایی دارد و در مقابل، رعایت نکردن حجاب به فراخوار هر یک از مراتب بی حجابی، سلامت فرد و جامعه را تهدید می کند. آیا با این فرض ممکن است کسی بگوید چرا بین این همه به من گیر دادید؟ یا بگوید وقتی همه بی حجاب هستند حجاب من چه دردی را دوا می کند؟ بعد دیگر حجاب وجوب فردی آن است؛ یک زن مسلمان واجب است در برابر نامحرم خود را بپوشاند و این پوشش به غیر از صورت و دست ها تا مچ وجوب دارد، حتی اگر همه زن های عالم بی حجاب شوند، وجوب پوشش در برابر نامحرم ساقط نمی شود و هر فرد باید پاسخ گوی رفتار خود باشد. علاوه بر وجوب فردی حجاب ما نسبت به جامعه نیز وظیفه داریم و هر کس موظف است به سهم خود وظیفه اش را انجام دهد، اینکه دیگران وظیفه خود را انجام نمی دهند باعث نمی شود ما کوتاهی کنیم. آیا وقتی جمعیتی به سمت پرتگاهی می روند و ما می دانیم و می گوییم و گوش نمی کنند، باعث می شود که ما هم با آن ها همراه شویم و بگوییم خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو؟ برای مطالعه بیشتر: https://btid.org/fa/news/67086 https://btid.org/fa/news/13854
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 28 فرو, 1401 پیامبر ص چگونه وضو می‌گرفته و نماز میخونده؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم! در مورد وضوی پیامبر صلی الله علیه و آله نص صریح زیاد وجود دارد؛ هم از اهل سنت و هم از شیعه، منتهی آن چیزی که وجود دارد این است که گاه می شود که برخی به خاطر تحریفی که صورت گرفته است به شکلی وضو می گیرند که از ظاهر سنت پیامبر خارج می شوند.  نص صریح از شیعه یک نمونه  مرحوم کلینی از زراره نقل می کند که امام باقر(علیه السلام) فرمود:"آیا برای شما کیفیت وضوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) را نقل ننمایم؟ عرض کردیم: آری، حضرت دستور داد که قدحی از آب حاضر کنند و آن را جلو روی خود گذارد سپس آستین های خود را تا آرنج بالا زد و کف دست راست خود را در آب وضو فرو برد و فرمود: در صورتی که دست پاک باشد باید چنین کرد. سپس مشت خود را پر از آب کرد و بر پیشانی خود ریخت و فرمود:« بسم الله» و آب را بر محاسن خود جاری ساخت و دست خود را بر صورت و پیشانی خود کشید. سپس دست چپ خود را پر از آب کرد و بر روی آرنج دست راست خود ریخت و آن را بر ساق دست خود کشید، آنگاه آب تا سر انگشتانش جاری شد. سپس دست راست خود را پر از آب کرد و بر آرنج دست چپ ریخت و بر ساق دست چپ خود کشید و آب را بر اطراف انگشتانش جاری ساخت و بعد جلو سر خود و روی پاهای خود را با تری باقیمانده در دست راست و دست چپ خود مسح کشید. زراره گوید امام باقر (علیه السلام) فرمود: شخصی از امیرمؤمنان (علیه السلام) در باره وضو پیامبر(صلی الله علیه و آله) سؤال کرد. حضرت درست این جریان را برای او نقل فرمود.[1] نص صریح از اهل تسنن تفسیر زمخشری در ذیل آیه وضو (سوره مائده آیه6) می گوید: مراد مس ناصیه سر است یعنی باید جلوی سر مسح شود.[2] سیوطی از بیهقی چنین نقل می کند که پیامبر در حال وضو صورت و دستانش را می شست و سر و دو پایش را تا کعبین مسح می کرد.[3]  همچنین از ابی مطر روایت شده شخصی از حضرت علی علیه السلام نحوه وضوی صحیح را پرسید، ایشان پس از شستن صورت و دستها و مسح سر ، پاها را مسح نمودند، سپس فرمودند وضوی پیامبر ( صلی الله علیه و آاله و سلم ) چنین بوده است. (3) از سویی آیه قرآن کریم هم به صراحت می فرماید: «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْن‏؛[4] سر و پاهایتان را تا کعبین (بر آمدگی پا) مسح کنید.» در این آیه به صراحت به مسح کشیدن به سر و پا اشاره شده است ولی اهل سنتت خلاف این ظاهر عمل کرده می شویند و این از بدعت های زمان عثمان است. هر چند این نص های صریح در بین کتاب های اهل سنت وجود دارد ولی در برخی کتاب های آنها اختلافاتی نیز وجود دارد که نشان از دوری از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله دارد.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/110635 پی نوشت [1]. کافی، کلینی، ج3، ص25.  [2]. الکشاف، زمخشری، ج1، ص510 .مسند احمد، ج24، ص91.  [3]. الدر المنثور، سیوطی، ج2؛ ص262. سنن کبری، بیهقی، ج1، ص73. [4]. سوره مائده، آیه6.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 76