مطالب دوستان نیک رو

تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 26 فرو, 1403 سوال اعتقادی: هدف از خلقت انسان در جهان چی هست ؟؟؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما این سوال شما در واقع در بر دارنده دو سوال است: پاسخ به سوال اول: آنچه از مجموع آیات و روایات استفاده می‌شود این است که هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال و لذت ابدی و درک رحمت واسعه الهی است. این کمال و لذت ابدی تنها در سایه معرفت خداوند و عبادت او و رعایت تعالیم دینی ایجاد می‌شود؛ بر همین اساس خداوند پس‌از خلقت انسان، راه رسیدن به کمال که دین باشد را از طریق پیامبرانش برای او فرستاد تا در پرتوی معرفت خداوند و عمل به دستوراتش، به کمال و لذت ابدی دست یابد. پاسخ به سوال دوم: قرآن کریم رستگاری را مشروط به وجود دو رکن اساسیِ ایمان و عمل صالح نموده است. بنابراین اگر کسی ایمان داشته باشد؛ ولی عمل صالحی انجام نداده باشد یا عمل صالحی انجام داده باشد، ولی ایمان نیاورده باشد، به رستگاری نخواهد رسید. البته اگر کسی بر اساسِ دین خودش عمل کرده باشد و از دین حق هیچ اطلاعی پیدا نکرده باشد و به اصطلاح مستضعف فکری باشد، خداوند در آخرت با او بر اساس همان دینی که داشته است، رفتار خواهد کرد. مثلاً شخصی که مسیحی بوده و به تورات عمل کرده است و اسلام که دین برتر است، به گوشش نرسیده و متوجه آن نشده است، در آخرت بر اساس همان دین خودش مورد حساب و کتاب قرار می‌گیرد. بر این اساس، ادیسون از دو حالت خارج نیست؛ یا از حقانیت اسلام مطلع شده و با اطلاع از حقانیت اسلام آن را نپذیرفته است، خب در این صورت هر خدمتی هم که کرده باشد، چون زیر بار حق نرفته، در آخرت ماجور نخواهد بود؛ اما اگر هیچ اطلاعی از اسلام پیدا نکرده باشد و بر اساس دین خودش عمل نموده باشد، در آخرت ماجور خواهد بود. البته اینکه ما به ادیسون مثال زدیم از این باب بود که شما نام او را در سوالتان ذکر کردید و الا شخصیتی مانند او معلوم‌الحال است؛ زیرا بر خلاف چیزی که مشهور شده، ادیسون مخترع و کاشف برق نیست. او تنها یکی از صدها هزار مخترع وسائل گوناگون برقی است که به جهت ریاست شرکت بزرگ روشنایی و به کارگیری کارگروه بزرگی از تکنسین‌ها و کارمندانی که زیر دست او به تحقیق و آزمایش می‌پرداختند، موفق به گرفتن امتیاز ثبت اختراعات متعدد برقی گشت. او درواقع در بازاری رقابتی با تکمیل ایده‌های علمی دیگران، نبض بازار را به دست گرفته و در جهت توسعه بیشتر شرکت خود قدم بر می‌داشت. قصد حقیقی او خدمت به مردم نبود؛ بلکه با فکر تجاری و با استفاده از متخصصین به‌نام، سعی در گسترش تجارت خود و کسب سرمایه بیشتر داشت. شهرت او هم بیشتر به خاطر همین گستره کار و تاسیس شرکت بزرگش بود. همین موضوع نیز باعث می‌شد تا هر چیزی که منافع او و شرکتش را تامین کند، در دستور کار خود و  در مسیر تولید قرار دهد. صندلی برقی اعدام، یکی از ده‌ها اختراع شرکت اوست که او کاملاً در جریان اختراع و تولید آن قرار داشت. تولید این صندلی الکتریکی که به بدترین صورت ممکن محکوم را به قتل می‌رساند، بازار تجارت او را رونق می‌بخشید. اولین کسی که از این روش برای اعدامش استفاده شد، ویلیام کملر از نیویورک بود که در اوت ۱۸۹۰ به این شکل اعدام شد. شوک اولی به مدت ۱۷ ثانیه به او وارد شد که موجب بی‌هوشی او شد؛ ولی قلب و مغز وی همچنان زنده بودند. بعد از معاینه پزشکان، دستور اعدام مجدد صادر شد. در مرتبه دوم، از ۲ هزار وات برق برای اعدام کملر استفاده شد. جریان قوی برق باعث پاره شدن رگ‌های او شد و فوران خون به بیرون از بدنش باعث اتصالی در صندلی شده و باعث شد او آتش بگیرد. بعدتر یکی از مسئولان ساخت این صندلی اظهار کرده بود که اگر برای اعدام او از تبر استفاده می‌شد، راحت‌تر جان می‌داد. یکی از خبرنگارانی که به‌طور حضوری شاهد این رخداد بوده نیز اذعان داشته صحنه دلخراشی را شاهد بوده‌است. [رک، مستند ادیسون و صندلی الکتریکی و ویکی پدیا، صندلی الکتریکی، B2n.ir/q14589]
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 26 فرو, 1403 سوال قرآنی: منظور از علیّین و سجّین چیست؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما مستحضر هستید که دو واژه مذکور در قرآن کریم و در سوره مطففین در ذیل آیات این سوره به این صورت بیان شده است: «كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ كِتَابٌ مَرْقُومٌ ... كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ كِتَابٌ مَرْقُومٌ»؛ «این چنین نیست که می پندارند [در آن روز] یقیناً سرنوشت بدکاران در سجّین است و تو چه می دانی که سجّین چیست؟ سرنوشتی حتمی است این چنین نیست [که این سبک مغزان درباره نیکان می پندارند] بلکه سرنوشت حتمی نیکان در علیّین است و تو چه می دانی علیّین چیست؟ قضا و سرنوشتی حتمی [برای نیکان] است». [مطففین 7 الی 20] مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیات می‌فرمایند:  آنچه از آیات به دست مى‌‏آيد اين است كه: مراد از كلمه" سجين" چيزى است كه مقابل و مخالف" عليين" باشد، و چون معناى عليين بلندی روى بلندیِ ديگر و يا به عبارتى بلندی دو چندان است، معلوم مى‌‏شود منظور از سجين هم پایینی روى پاینی ديگر و يا به عبارتى پستى دو چندان و گرفتارى در چنین پستى است، پس از هر معنا نزديك‌‏تر به ذهن اين است كه اين كلمه مبالغه در" سجن- حبس" باشد، در نتيجه معناى آيه- همانطور كه ديگران هم گفته‌‏اند- اين است كه كتاب فجار در حبس و زندانى است كه هر كس در آن بيفتد بيرون شدن برايش نيست. كلمه" كتاب" به معناى مكتوب است، آن هم نه از كتابت به معناى قلم دست گرفتن و در كاغذ نوشتن، بلكه از كتابت به معناى قضاى حتمى است، و منظور از" كتاب‏ فجار" سرنوشتى است كه خدا براى آنان مقدر كرده، و آن جزايى است كه با قضاى حتميش اثبات فرموده، پس حاصل آيه اين شد: آنچه خداى تعالى به قضاى حتميش براى فجار مقدر و آماده كرده در سجين است كه زندانی در زیر زندان ديگر است، به طورى كه اگر كسى در آن بيفتد تا ابد و يا تا مدتى بس طولانى در آن خواهد بود.[ترجمه تفسیر المیزان، ج20، ص381] معنای علیین نیز مقابل همین معنا بوده و به معنای این است که سرنوشت حتمی نیکان قرار گرفتن در مقامی بسیار بلند خواهد بود.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 25 فرو, 1403 سوال اعتقادی: اساتید میگن که باید قران رو کنجکاوانه خوند
با عرض سلام و ادب خدمت شما اینکه در بیانات معصومین علیهم‌السلام گفته شده، نگاه نکنید چه زمانی سوره یا ختمِ قرآن تمام می‌شود، درواقع این موضوع را به مخاطب فهمانده که کیفیت را فدای کمیت نکند. یعنی مهم نیست که انسان چقدر قرآن خوانده است. مهم این است که چگونه قرآن را خوانده است. به این معنا که اگر بخواهیم بین مقدار و کیفیت مقایسه کنیم، کیفیت ترجیح دارد. اگر کسی یک صفحه از سوره را با توجه به معنای آن بخواند، بهتر از این است که تمام آن را بدون توجه بخواند. این روایات که فرموده‌اند همتتان آخر سوره و اتمام آن نباشد، درواقع این معنا را به ما القاء کرده است که سعی کنید قرآن را و لو به مقدار کمش، با توجه بخوانید. یعنی اگر کسی در طول رمضان سه جزء قرآن را باتوجه خوانده باشد، بهتر از آن است که یک ختم بی‌توجه را به پایان رسانده باشد. البته این معنا بیانگر مقایسه بین خوب و خوب‌تر است، یعنی اگر کسی سوره‌ای را بخواند و قصدش این باشد که آن را تمام کند، باز هم از ثواب قرائت قرآن بهره‌مند می‌شود؛ ولی اگر همان را با توجه به معنا بخواند، فضیلتش بیشتر است.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 21 فرو, 1403 سوال اخلاقی - اعتقادی: هرکس هزار بار سوره قدر را در ماه رمضان بخواند...
  با عرض سلام و ادب خدمت شما اصل روایت به این صورت است: از امام صادق علیه‌السلام نقل شد که فرمودند: «لَوْ قَرَأَ رَجُلٌ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ أَلْفَ مَرَّةٍ لَأَصْبَحَ وَ هُوَ شَدِيدُ الْيَقِينِ بِالاعْتِرَافِ بِمَا يَخُصُّ بِهِ فِينَا وَ مَا ذَاكَ إِلَّا لِشَيْ‏ء عَايَنَهُ فِي نَوْمِهِ»؛ «اگر شخصی سوره قدر را هزار بار در شب بیست و سوم بخواند، صبح می‌کند در حالی که یقینش در اعتراف به آن فضایلی که مختص به ما اهل بیت است، زیاد شده باشد و آن نیست مگر به خاطر چیزی که در خوابش می‌بیند». [تهذیب الاحکام، ج3، ص100] چند نکته: 1. روایت به لحاظ سندی ضعیف است. 2. هزار بار سوره قدر را در شب بیست و سوم بخواند. 3. نتیجه خواندن سوره قدر به آن تعداد در شب بیست و سوم، این است که به شخص در خوابش چیزی نشان می‌دهند که یقینش به اهل بیت و حقانیت آنها بیشتر می‌شود. 4. گویا این خواب در همان شب بیست و سوم یا در صبح آن است. درنتیجه اصلا چیزی با این عنوان که هرچه در خواب ببیند، برایش اتفاق می‌افتد، اصلا در این روایت وجود ندارد.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 21 فرو, 1403 سوال اخلاقی - اعتقادی: منظور از روایت «کسی که از ترس فقر ازدواج نکند...»
  با عرض سلام و ادب خدمت شما منظور هر دو دسته هستند؛ چه کسی که غنی است و می‌ترسد ازدواج سبب فقر او شود و چه کسی که فقیر است و می‌ترسد با ازدواج فقیرتر شده یا به جهت فقر نتواند زندگی را پیش ببرد. دلیل اینکه فرمودند چنین شخصی به خدا سوء ظن دارد این است که به وعده خداوند در قرآن ایمان نیاورده است؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»؛ «[مردان و زنان] بی همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست اند، خدا آنان را از فضل خود بی نیاز می کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست».[نور: 32] کسی که با شنیدن این وعده الهی باز هم دست و دلش برای ازدواج می‌لرزد، در واقع به وعده خداوند اعتماد ندارد و به خداوند بدبین است.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 19 فرو, 1403 سوال تفسیری: تفسیر سوره توبه آیه ۶۷
با عرض سلام و ادب خدمت شما این‌گونه تعابیر معمولاً تعابیر کنایی هستند. در تعبیر کنایی به جای تصریح به یک موضوع با زبان کنایه از آن سخن گفته شده و به آن تصریح نمی‌شود. مثلاً در همین زبان فارسی خودمان، گاهی به جای خسیس و بخیل، از واژه «تنگ نظر» یا «آب از دستش نمی‌چکد»، استفاده می‌شود. خب واضح است که معنای لغوی این واژه‌ها که کوتاهی نگاه و نریختنِ آب از دست است، مد نظر نیست؛ بلکه لازمه آن که همان بخل و خساست است، اراده شده است. در آیه شریفه مذکور نیز به جای آنکه مستقیماً بفرمایند: منافقین بخیل هستند؛ گفته شده: آنها دست‌هایشان را می‌بندند. این تعبیر به همان کنایه در زبان فارسی که می‌گوید: «آب از دستش نمی‌چکد»، بسیار نزدیک است. در جای دیگری در قرآن نیز نزدیک به همین معنا وجود دارد که می‌فرماید: «وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا»؛ «و دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار [هم‌] گشاده‌دستى منما تا ملامت‌شده و حسرت‌زده بر جاى مانى».[اسراء: 29] در اینجا بستن دست به دور گردن، کنایه از همان بخل و خساست است.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 19 فرو, 1403 سوال اعتقادی: ارتباط مرجعیت کنونی نظام جمهوری اسلامی با حکومت حضرت مهدی(عج)
با عرض سلام و ادب خدمت شما با توجه به روایات عامی که اهل‌بیت علیهم‌السلام بر اساسِ آن هر مجتهد فقیه عادل و جامع الشرایط را مورد تایید خود دانسته‌ و مردم را به ایشان ارجاع داده‌اند، می‌‌توان مراجعی را که دارای شرایط مذکور در این روایات هستند، نمایندگان عام امام در زمان غیبت دانست. به‌عنوان مثال به برخی از آن روایات اشاره می‌شود: 1. عن امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءُ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ».[1] «‏زمام امور مردم به دست عالمانی است که علمشان از سرچشمه وحی گرفته شده باشد و امین بر حلال و حرام خدا باشند». 2. از امام زمان علیه‌السلام: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏»؛[2] «در تمام حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجّت من بر شمایند و من حجّت خدایم بر آن‌ها». یعنی در تمام پیشامدهای عصر غیبت، مرجع مردم فقیه عالم به روایات معصومین علیهم‌السلام است. 3. امام حسن عسگری علیه‌السلام فرمودند: «فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوه‏»؛[3] «از فقها آن کس که پرهیزکار و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع اوامر و احکام خدا باشد، عامّه مردم باید از او تقلید نمایند». 4. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «يَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً»؛[4] «باید دقت کنند و از میان فقهایی که راوی حدیث ما هستند و در احکام حلال و حرام ما صاحب نظرند و به احکام ما آشنایی دارند، فقیهی را انتخاب کنند و او را در میان خود حاکم قرار دهند. چرا که من او را بر شما حاکم قرار دادم». برای مطالعه بیشتر در این زمینه، به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/news/142 خب از آنجاکه مراجع در زمان غیبت، در جایگاه امام بوده و به کارهایی که در حفظ، تبلیغ و انتشار دین بر دوش امام است، از طرف ایشان اقدام می‌کنند، می‌توان گفت ایشان برای تحقق حکومت مهدوی و تشریف فرمایی آن حضرت، قیام می‌کنند؛ زیرا تا زمانی که زمینه برای ظهور آن بزرگوار محقق نشود، آن حضرت ظهور نمی‌کنند و یکی از اساسی‌ترین ارکان تشکیل دولت آن بزرگوار، وجود یاوران مناسب برای این امر است. مرجعیت شیعه در واقع با حفظ و ترویج دین و انتشار تفکر شیعی در دنیا، زمینه را برای تحقق این شرطِ اساسیِ ظهور فراهم می‌سازند. پی‌نوشت: [1]. فیض الاسلام، الوافی، ج15، ص179. [2]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص484. [3]. تفسیر منسوب به امام حسن عسگری علیه‌السلام، ص300. [4]. کلینی، کافی، ج1، ص67.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 18 فرو, 1403 سوال اعتقادی: چرا خدا جسم ندارد؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما موجوداتی که جسم دارند، معنای جسم داشتنشان این است که دارای سه بُعد هستند؛ یعنی در سه بُعدِ طول، عرض و ارتفاع امتداد پیدا کرده‌اند؛ هر مقدار هم که بزرگ باشند، مقدار و اندازه داشته و در سه بُعدِ مشخص محصور و محدود شده‌اند. مثلاً یک کوه که جسمِ نسبتا بزرگی دارد، از آنجا که در سه بعد طول، عرض و ارتفاع اندازه مشخصی دارد، به همان اندازه مشخص خود محدود شده و هرکدام از ابعادش مشخص است و همچنین است یک کره و یک ستاره و سایر اجسام بزرگ و کوچک که ابعاد و محدودیتشان در سه بُعد سبب شده تا جسم داشته باشند. اما خداوند، از آنجاکه موجودی نامحدود است، در ابعاد و اندازه و مقدار تعریف نمی‌شود تا جسم و ابعاد مشخص جسمانی داشته باشد؛ درنتیجه جسم به معنای ابعاد ندارد تا جسمش قابل دیده شدن با چشم سر باشد. بنابراین دیدنِ خداوند با چشم سر چه در دنیا و چه در آخرت امکان‌پذیر نمی‌باشد. البته معنای آن این نیست که با چشمِ دل هم نمی‌توان خدا را یافت و مشاهده نمود. آن کسی که در سیر معرفتی پیش برود، حضور خدا را همیشه حس می‌کند و بلکه حضور او را از هر موجودی بالاتر و نزدیک‌تر به خود می‌بیند. شخصی اعرابی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسید: آیا پروردگارت را دیده‌ای؟ ایشان در جواب فرمودند: هیچ‌گاه پروردگاری را که ندیده باشم، عبادت نمی‌کنم. پرسید: چگونه او را دیده‌ای؟ فرمودند: چشم‌ها آن را با نگاه ندیده‌اند؛ بلکه قلب‌ها او را با حقیقتِ ایمان یافته‌اند.[متشابه القرآن و مختلفه، ج1، ص93]. ما اگرچه هیچ‌گاه درد، خوشحالی و حالات نفسانی خود را با چشم نمی‌بینیم؛ ولی آنها را از هر چیز دیده شدنی، بهتر می‌یابیم. اهل معرفت نیز با سیر معرفتی و کنار زدنِ موانع و حجاب‌ها، خدا را از هرچیز دیده شدنی، بهتر حس می‌کنند. ببینید اگر ایشان توانست این مطالب را بفهمد و با آن ارتباط برقرار کند، انشاءالله برای پاسخ به سوالات دیگرشان نیز در خدمتتان هستیم و الا باید بگذارید تا مقداری زمان بگذرد و به لحاظ فهم و درک کمی کامل‌تر شود و آن‌گاه با ذهنی آماده‌تر به سراغ این‌گونه مسائل عقلی برود.  
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 18 فرو, 1403 سوال اعتقادی: منظور از روایت «هرکس نهایت تلاشش را بکند به تمام خواسته‌هایش می‌رسد»
با عرض سلام و ادب خدمت شما ابتدا باید عرض کنیم که آن کسی که شب امتحان برای نمره گرفتن تلاش می‌کند، در حقیقت تمام تلاش خود برای آن درس را به کار نبسته است؛ زیرا وقتی می‌توان گفت شخص تمام تلاش خود را کرده، که از ماه‌ها قبل برای خواندن و فهم آن درس وقت گذاشته و آن را به شب امتحان موکول نکرده باشد. کسی که همه فعالیت خود را به شب امتحان موکول می‌کند، در واقع برای آنچه به دنبال آن است، تلاش نکرده است و خلاف آن (تنبلی) درباره او صادق است. اما درباره منظور حضرت از حدیث مذکور، باید عرض شود که ایشان در ضمن فرمایشی دیگر فرموده‌اند: «من طلب شیئا ناله او بعضه»؛ «هرکس به دنبال چیزی باشد[و برای رسیدن آن زحمت بکشد] یا به همه آن یا [لااقل] به بخشی از آن نائل می‌شود».[بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج75، ص13]. این یعنی تلاش و زحمت انسان بالاخره نتیجه خواهد داشت و انسان با تلاش اگر به تمام مقصود خود هم نرسد، لااقل به بخشی از آن نائل خواهد شد و هیچ‌گاه شخص نباید از رسیدنِ به مقصود ناامید باشد.
تصویر صاحب الامری روح الله صاحب الامری روح الله 18 فرو, 1403 سوال اعتقادی: آیا امکان دارد روح جنین سقط‌ شده به بدنی تعلق بگیرد؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما دلایل عقلی که برای رد تناسخ و محال بودن آن آورده شده، خیلی مفصل و به لحاظ علمی بسیار دقیق است. در اینجا امکان بازگوئی آن دلایل وجود ندارد. اگر خیلی نسبت به دانستن آن کنجکاو هستید، توصیه می‌کنیم کتاب «علم النفس فلسفی» استاد غلامرضا فیاضی با تدوین حجه‌الاسلام یوسفی را مطالعه نموده و اگر می‌توانید صوت دروس ایشان در این موضوع را همراه با مطالعه کتاب استماع نمایید. اجمالاً باید بدانید: ایشان تمام دلایل عقلی که بر محال بودن تناسخ ذکر می‌شود را مردود دانسته و پس‌از تبیین هر کدام، به وجه باطل بودن آن دلیل می‌پردازند. ایشان در نهایت می‌فرمایند بر اساس تعالیم دین اسلام، تناسخ به آن صورتی که ادیان شرقی می‌گویند، اتفاق نیفتاده و روح پس‌از فوت به بدن دیگری غیر از بدنِ سابق خود تعلق نمی‌گیرد. اما وجوه دیگر تناسخ، مانند بازگشت روح به بدن سابقش، یا جدا شدن روح از بدنِ ذری در عالم ذر و تعلق آن به بدنِ دنیوی، نه دلیل عقلی و نه دلیل شرعی بر محال بودن آن وجود ندارد. بر همین اساس، فرض مذکور، یعنی تعلق روح جنین سقط شده به بدنِ جدید دنیوی، نه از لحاظ عقلی و نه از لحاظ شرعی محال نبوده و از قدرت خدا خارج نیست. تنها نکته‌ای که وجود دارد، این است که تا بحال شنیده نشده روح پس از تعلق به بدنی در دنیا، دوباره با بدنی جدید به دنیا برگردد. بنابراین، اینکه نوزادی پس‌از سقط و آمدن به دنیا و رفتن به آخرت دوباره در قالب بدنی جدید به دنیا بیاید، اگرچه محال عقلی نیست؛ ولی موید شرعی بر آن وجود نداشته و ظاهر روایات حاکی از آن است که پس‌از سقط حیات برزخی خود را شروع کرده و سیر تکامل برزخی‌اش شروع می‌شود.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 930