مطالب دوستان یگانه پور حسین

تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 09 مرد, 1400 تل سکس . سکس چتی
با سلام و احترام در پاسخ به سؤال شما باید گفت: این ارتباط  حالات مختلفی دارد: 1. ارتباط جنسی از راه دور، از طریق گفت و گوی شهوت انگیز تلفنی یا تصویری با همسر شرعی انسان تا زمانی که منجر به خروج منی از راه های غیر شرعی نشود اشکال ندارد در غیر این صورت اگر انسان با خود کاری کند که از او منی بیرون آید به طور قطع نوعی خودارضایی محسوب می شود و حرام است. البته در این حکم فرقی بین زن و مرد نیست. بنابر این تنها راه ارضای شرعی، تماس بدنی با همسر می باشد. چنان که بیان شد زن و شوهر می توانند همه لذت های مشروع را از طریق ارتباط تلفنی و یا زدن پیامک های عاشقانه یا تصویری از همدیگر ببرند تنها انجام اعمالی که منجر به خروج منی از راه غیر شرعی است باید ترک شود. این حرمت این عمل چون مصداق استمنا بوده است؛ زیرا «استمنا» یعنی این که انسان با خودش کاری کند که از او منی بیرون بیاید، و این کار، از نظر اسلام حرام است و عامل این کار، مرتکب گناه کبیره شده است[1] و نبود همسر مجوزی برای انجام آن نمی باشد.[2] 2. تمام این موارد نسبت به همسر شرعی انسان بوده، اما نسبت به نامحرم، همه لذت های شهوانی از طریق پیامک، حرف زدن یا برقراری رابطه تصویری از طریق واتساپ، تلگرام، هر چند بدون خود ارضائی باشد نیز حرام بوده و باید ترک شود. البته برقراری تصویری بین زن و شوهر حکم زنا ندارد و می توانند لذت های حلال عقلایی را بدون خود ارضایی و بدون دخالت دست و یا شيئ دیگر ارضا شوند، اشکال ندارد. 3. تحریک دیگران برای مسائل جنسی هرچند منجر به خروج منی و یا خود ارضایی از ناحیه آنان نشده باشد به طور قطع حرام بوده و باید ترک شود و در غیر این صورت فرد تحریک کننده مرتکب گناه شده است. چرا که افراد را در مسیر خود ارضایی و کار حرام قرار می دهد. 4. انتخاب دوست دختر و چت با او اگر منجر به خود ارضایی طرف مقابل هم نشود حرام است و باید ترک شود. در صورت قصد ازدواج نیز باید روابط در حد عقلایی و برای شناخت و بدون استفاده از حرف های شهوانی باشد علاوه بر اینکه اذن پدر را نیز برای این کار می خواهد. تنها در صورت اذن پدر و خواندن عقد موقت شما بر همدیگر محرم و می توانید لذت های شرعی را از همدیگر ببرید. بنابر این باید از چت، برقراری تماس صوتی و تصویری تا قبل از محرمیت اجتناب کرد. پی نوشت 1. میزان الحکمه، حدیث: 18749 - 18748 - 18751 و ... . 2. مجمع الرسائل محشی(همراه حاشیه)، صاحب جواهر الکلام، ج 1، ص 447، مسئله 1411؛
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 05 مرد, 1400 آیاآب ریختن روی قبربرای مرده اثری دارد؟
با سلام و احترام در پاسخ به سؤال شما باید گفت: آب ریختن بر روی قبر مؤمنین مستحب و آثار فراوانی برای آنها به دنبال دارد.. روایات نشان می دهد زمانی که میت به خاک سپرده می شود مستحب است که بر قبر او آب ریخته شوند. چنان که امام باقر علیه‌السلام در این باره فرمودند: « تا زمانی که خاک قبر رطوبت داشته باشد عذاب از میت بر داشته می شود.»[1] در روایتی دیگر از امام رضا علیه‌السلام توصیه شده که تا چهل ماه یا چهل روز این آب ریختن ادامه پیدا کند.[2] این روایات و برخی روایات  دیگر[3] نشان می‌دهد شستن قبور مؤمنین برای همیشه استحباب دارد. زیرا سبب شستشوی قبر و از بین رفتن گرد و غبار و کثیفی ها از قبر می باشد و این نوعی احترام و تعظیم مومن است که در روایات مورد سفارش قرار گرفته است. پی‌نوشت 1. الکافی ج3 ص200. 2. وسائل الشیعه ج3 ص 197. 3. - الهدایه شیخ صدوق، ص 55.  
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 03 مرد, 1400 سرانجام روح حیوانات
با سلام و احترام در پاسخ به این سؤال باید گفت: 1. هر موجودی که زنده باشد دارای روح بوده و روح نیز دارای مراتبی است و از جهت شرافت نیز با یکدیگر فرق دارند. روح حیوان بر خلاف روح انسان وقتی جسم او از بین رفت روح او نیز از بین می رود زیرا روح او وابسته به نفس اوست برخلاف روح انسان که مجرد بوده و با از بین رفتن جسم از بین نمی رود و قابل محو شدن نیست. بنابر این برزخی برای حیوانات وجود ندارد. 2. ملاک حشر، فهم، شعور، اراده و اختیار است که تکالیفی را مترتب می‌کند و تمامی این ویژگی‌ها در حیوانات نیز در مرتبه‌ی پایین‌تر و ضعیف‌تر وجود دارد. اما این که همه اینها در قیامت محشور شوند ضرورت ندارد زیرا قیامت صحنه حسابرسی و بهره گیری از مسؤولیت هاست. 3. آیات و روایاتی که حاکی از حشر حیوانات است نشان می دهد که همه جنبدگان و از جمله حیوانات محشور می‌شود، هر چند که حشر آنها مانند انسان نیست، چرا که از قوای لازمه عقل، شعور، اختیار و بالتبع تکلیف، به حد انسان برخوردار نمی‌باشند. اما در خصوص این که حشر آنان چگونه است، و پس از حشر چه اتفاقی برایشان می‌افتد، اطلاعات دقیقی از قرآن و احادیث در اختیار نداریم. 4. حشر حیوانات برای انتصاف و حق گیری حیوانی از حیوان دیگر بوده است چنان که در روایتی از پیامبر (ص) که شیعه و سنی نقل کرده آمده که فردای قیامت حق حیوان بی شاخ از حیوان با شاخ گرفته می شود. پس از آن که انتصاف در قیامت حاصل شد هر دو میمیرند و بدنشان خاک می شود. لذا بعد از خاک شدن بدن ها دیگر بهشت یا جهنمی برای آنها وجود ندارد.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 02 مرد, 1400 آیا حضرت آدم شریعت داشت؟
با سلام و احترام در پاسخ به این سؤال باید گفت: بنا بر نص صریح قرآن و روایات متواتر تنها پیامبران اولو العزم یعنی نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (علی نبینا و آله و علیهم السلام) صاحب شریعت مستقلی بوده اند چنان که در سوره شوری آیه 13 بر آن تصریح شده است. البته این بدان معنی نیست که حضرت آدم و پیامبران قبل از حضرت نوح، اصلا آموزه های وحیانی نداشته اند، بلکه آن ها همه دارای دستورات و باید و نبایدهای وحیانی بوده و دارای دین به این معنا بوده اند؛ اما این قواعد به صورت مدون نبوده و به این صورت که امروزه دین دارای نظام خاص دستوری می باشد نبوده است. علت آن هم بسیط بودن جامعه در آن روزها بوده که اختلافاتشان در دین و اجرای حدود الهی، یا منتفی بوده یا در حدی قلیل و ناچیز بوده که پیامبر به تنهایی و بدون قانون مدونی به رفع رجوع آن ها می پرداخته است؛ این روند ادامه داشته تا زمان حضرت نوح که جامعه بشری دارای پیچیدگی ها و نیازهای جدیدی شد که اولین شریعت و کتاب آسمانی از طرف خدا برای بندگانش نازل شد. بنابر این دین آدم و پیروان او یک سلسله عقاید کلی و مجموعه ای از اخلاقیات بوده است که بر طبق همان عمل می کردند و از آن جایی که زمان حضرت آدم علیه السلام زندگی نوع انسانی بسیار ساده بوده، همگان با هم متحد و متفق بوده اند، و اختلاف مهم اعم از اختلاف در زندگی مادی و اختلاف در مذاهب، آراء، افکار و عقاید میان آنان نبوده است تا نیاز به دین واجب و ضروری شود.  
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 02 مرد, 1400 آیا سیاست ایران محکوم به فناست
با سلام و احترام در پاسخ به این سؤال باید گفت: 1. به طور قطع دخالت سیاسی کشورهای خارجی در رشد یا نابودی اقتصاد یک کشور می تواند تأثیر گذار باشد چنان که مصداق های زیادی از این نوع سیاست های دخالت جویانه در تاریخ وجود دارد که اقتصاد و فرهنگ کشورها را به فنا برده است. اما نسبت به ایران باید گفت: این کشور هرگز خودسرانه در امور کشورهای دیگر دخالت سیاسی نکرده تا بخواهد اسباب نابودی اقتصاد آن کشور را به دنبال داشته باشد.  2. رشد یا نابودی اقتصادی یک کشور بستگی به مدیریت دولت و کارگزاران آن کشور دارد. چنان که کشور ایران در این سال های اخیر به سبب ضعف مدیریتی دچار مشکلات اقتصادی فراوانی شده است. هر چند دخالت های سیاسی می تواند تأثیر گذار باشد اما نه به آن اندازه ای که یک کشور را از جهت اقتصادی نابود کند زیرا مدیریت صحیح می تواند آن کشور را از بحران های زیادی نجات دهد. 3. چنان که بیان شد، ایران هرگز در امور کشورهای همسایه ای چون سوریه، لبنان، عراق، کوبا، ونزوئلا، یمن، افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی دخالت نکرد و ورود سیاسی ایران در این کشورها به درخواست رئسای جمهور خود این کشورها و برای حل بحران سیاسی این کشورها و کمک به آن ها بوده است. چنان که حضور در سوریه و عراق برای بیرون راندن جبهه داعش و امثال آن بوده و اتفاقا در این راه نیروهای زیادی را نیز جمهوری اسلامی از دست داده است. 4 برخلاف ادعایی که شده امروزه اقتصاد عراق و سوریه و یمن و افغانستان را کشورهایی نابود کرده که سال های متمادی در خاک این کشورها پایگاه های نظامی زده و سرمایه های طبیعی و زیربنایی آن ها را به بهانه های مختلف به تاراج برده و به غیر از فقر و فلاکت و نابودی چیزی را برای مردم به ارمغان نیاورده است. چنان که حضور آمریکائی ها در عراق و افغانستان شاهد بارزی بر این مدعاست. 5. اختلافات درونی بین مذهبی در کنار حضور نیروهای خارجی در بین برخی از این کشورها مانند افغانستان و حضور گروه تروریستی طالبان که هدفی جز ویرانی و نابودی کشورها ندارند، نیز نقش به سزایی در فقر و عقب ماندگی اقتصادی در این کشور ها دارد و این فقر هیچ ارتباطی به ایران یا دیگر کشورهای اسلامی ندارد. 6. برخلاف ادعایی که شده آمارها نشان می دهد که ایران از جهت اقتصادی در رتبه خوبی از دنیا قرار دارد و اگر امروزه کمی با مشکلات اقتصادی برخورد کرده ایم به سبب ضعف مدیریتی بوده است و به طور قطع این مسأله نیز مقطعی و از آن نیز گذر خواهیم کرد. بنابر این این ادعا که ایران عمر اقتصادی آن روبه پایان است بر خلاف آمارهای بین المللی و بانک مرکزی جهانی است و امروزه آمارها خلاف این را ثابت می کند با اینکه ایران طی این سال های اخیر قربانی تروریست اقتصادی جهانی شده اما هم چنان در زمینه اقتصادی با تمام ضعف ها و سوء مدیریت ها فعال و تولید گر و صادرات کنند بوده است.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 14 تير, 1400 منظور از عوالم لوح و قلم و... کرسی و عرش چیست؟؟
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ اجمالی به شما باید گفت: 1. لفظ عرش در قرآن در معانی مختلفی به کار رفته است که تمامی آنها در یک نقطه مشترکند و آن اینکه عرش کنایه از عظمت خداوند و مخلوقات اوست . در قرآن بحث استواء بر عرش، کنایه از استیلاء خداوند، حکومت، مالکیت و تدبیر او بر نظام هستی است. 2. مراد از کرسی که در قرآن در آیه 255 بقره : "... وَسِع َ کُرْسِیُّه ُ السَّمََوَ َت ِ وَالاْ َرْض آمده  به معنای نفوذ حکومت مطلق و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمین بوده است. 3. قلم، مفهوم گسترده ای دارد و مفسران به تفصیل به این معانی را در کتب تفسیری خودپرداخته اند.  برخی مفسران قلم را به قلمی تفسیر کرده اند که فرشتگان بزرگ خدا وحی آسمانی را با آن می نویسند و یا نامة اعمال آدمیان را با آن رقم می زنند. برخی آن را در معنای گسترده تری به کار برده اند که تمام آن چه را در طریق هدایت و تکامل فکری و اخلاقی و عملی بشر به رشتة تحریر می آورند، شامل می شود و منحصر به وحی آسمانی یا اعمال انسان ها نیست. 4. لوح محفوظ، گنجینه‏ ی علم خدا و آیینه‏ ی صفت عالمیت اوست و چون علم خدا عین ذات اوست، سزاوار نیست که در این لوح تغییری حاصل شود و لذا هیچ وقت در آن تغییر و تبدیلی رخ نمی ‏دهد و محتوای آن همواره ثابت و استوار است و می‏توانیم بگوییم که لوح محفوظ ظرف علم الهی است؛ البته علم خدا نامحدود است و این که این لوح را ظرف آن یا گنجینه ‏ی آن قلمداد می‏ کنیم نسبت ‏به معلومات است که مجموع پدیده ‏های جهان هستی است و به هر حال محدود است.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 14 تير, 1400 گر ما نخواهیم خدا ما رو امتحان کنه باید چیکار کنیم؟
با سلام و ادب و احترام خدمت شما سوال شما دارای دوموضوع مستقلی است و برای رسیدن به پاسخ کامل و تفصیلی آن لازم است تا شما دوست گرامی به کتاب های کلامی رجوع کنید. برای نومنه می توانید به کتاب عقاید استاد آیت الله سبحانی رجوع کنید.  اما در پاسخ اجمالی  به سوالات شما که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارد باید گفت: 1. امتحان و آزمایش الهی می تواند علت های مختلف و آثار متعددی به دنبال دشته باشد هرچند آزمایش ها با یکدیگر فرق دارد و بستگی به ظرفیت انسانها و اهداف این آزمایش ها دارد اما به طور کلی می تواند فلسفه این آزمایش ها را: در افزایش روحیه صبر و رضایت و شکرگزاری؛ تکامل انسان؛ جدا کردن افراد خوب و بد؛ تصفیه قلوب؛ تربیت و شکوفایی استعدادها؛ افزایش ایمان و پیدایش یقین و ... خلاصه نمود. برای نمونه یکی از آثار امتحان و آزمایش الهی از بندگان آنها از استعدادهای خدادادی آگاه می کند و با آگاهی از آنها از نقاط ضعف و قوت می تواند در رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوتخود بکوشد. 2. اگر خداوند ما را امتحان نکند هیچ عملی از ما سر نمی زند و اگر عملی سر نزند استحقاق پاداش و کیفر نداریم و خلقت بهشت و جهنم لغو و بی فاید خواهد بود. مثل بنایی که تا کار نکند مزدی به او تعلق نمی گیرد. 2. آزمایش الهی از ناحیه خداوند متعال رحمت و نوعی تفضل بر بندگان است و سبب می شود تا انسان به وسیله این آزمایش ها به رشد و شکوفایی درونی برسد. 3. آزمایش لازمه حرکت نظام خلقت است و بدون آزمایش کمال و رشد و حرکت به سوی کمال و رسیدن به خدا معنا پیدا نمی کند. در این صورت انسان هیچ فرقی با حیوان و دیگر موجودات پیدا نمی کرد. انسان بر خلاف موجودات دیگر به سبب داشتن قوه عقل لازم است تا برای اداره امور زندگی خود بر مبنای عقل هادی حرکت کند و به طور قطع  عقل او را برای اداره زندگی و حرکت در مسیر درست از بسیاری از زشتی هایی که نفس انسان به آن میل دارد نهی می کند. این نهی و عمل نکردن بر میل نفس اماره سبب می شود تا انسان از زشتی ها فاصله بگیرد و به طور قطع این خود آزمایش بزرگی است که انسان ها در شب و روز با آن سر و کار دارد زیرا نفس اماره اگر کنترل نشود انسان را به سوی مقام حیوانیت سقوط می دهد و تمام داشته های انسانی او را از بین می برد. و در صورت سالم بیرون آمدن از این امتحانات و بلاها او را تا مقام فرشتگان و بلاتر از آن هم می کشاند. 4. یکی دیگر از فواید امتحان و بلاها، اتمام حجت است. یعنی خداوند هر چند از درون مخلوقات خود آگاه است اما خداوند این صحنه را ایجاد می کند تا حجت بر بنده تمام شود. اما نسبت به سوال دوم شما که هدف از خلقت چیست و اینکه من دوست نداشتم خلق شوم باید گفت: 5. خلقت انسان ها و جهان هستی با این عظمت و این نظم دقیق نمی توان بدون هدف خلق شده باشد و هر انسان عاقلی این را به خوبی می فهمد. و هیچ انسان عاقلی نمی پذیرد که انسان و جهان هستی بدون هدف خلق شده باشد زیاردر این صورت خلق نظام خلقت لغو خواهد بود. 6.  اگر چیزى لایق آفریده شدن باشد و خداوند آن‌را نیافریند، این نیافریدن با توجه به خیر بودن وجود، منع از خیر است و بخل محسوب می‌شود و بخل از خداوند محال است. بنابر این اگر سؤال شود چه چیز باعث شد خدا بیافریند؟ پاسخ می‌دهیم که فیاض بودن او باعث آفرینش شده است. 7. به طور قطع خلقت می تواند اهداف زیر را به دنبال داشته باشد: آزمايش و ابتلاء، آگاهي به يگانگي خدا، عبودیت و بندگی خدا، رسيدن به رحمت الهي. در این میان مي‌توان رسيدن به کمال و نزديک شدن به خداوند را بالاترين هدف آفرينش دانست، زیرا كه مراد از بندگي رسيدن به اوج كمال و قلّة سعادت بشري است و انسان كامل كسي است كه به جوار و آستان قرب الهي راه يافته و در نتيجه، از رحمت بي‌پايان او بهره‌مند شده است.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 05 تير, 1400 عذاب اخروی و بازدارندگی از گناه
با سلام و احترام خدمت مخاطب گرامی در پاسخ به سوال شما باید گفت: اولا: سوال شما از دو زاویه مطرح شده است: یکی بحث از عذاب اخروی ستمگران و دیگری ستم به انسان ها در عالم دنیا؛ و در ادامه شما این دو را به یکدیگر ارتباط داده اید، در حالی که هیچ ارتباطی به همدیگر ندارد. ثانیاً: از آن جایی که خداوند عادل است و در حق کسی ظلم نمی کند، از این رو، لازمه عدل خدا این است که انسان هایی که در دنیا به دیگران ظلم و ستم کردند، در آخرت مؤاخذه شوند تا از این طریق حق مظلوم ستانده شود و اتفاقاً این بزرگترین خدمتی است که خداوند در حق انسان های ستمدیده می کند. البته این بدین معنا نیست که انتقام و عذاب فقط در قیامت باشد بلکه برخی انسان ها و دولت ها و ملت ها در همین دنیا بر اثر ظلم مجازات قرار گرفتند چنان که در قرآن مصداق های زیادی دارد. مانند قصه قوم موسی؛ هود؛ صالح و ... که خداوند به سبب ظلم بی حد پادشاهان به مردم یا مردم به انبیاء مورد عذاب الهی قرار گرفتند. ثالثاً: قرار نیست عذاب های الهی برای مردم ستم دیده سود داشته باشد بلکه هماهنگی نظام تکوین با تشریع لازمه آن ستم نشدن در حق بندگان است از این رو، برخی از این عذاب ها  در دنیا و برخی دیگر در آخرت انجام می گیرد. رابعاً: عذاب ستمگران در آخرت که هنوز انجام نگرفته تا این سوال را مطرح کنیم که چه سودی به حال مظلوم و ستم دیده دارد. و قطعاً برپایی آن در آخرت باعث تسکین ستمدیده خواهد شد. خامساً: مگر قرار است هر انتقامی تسکین دهنده قلب قرار بگیرد. چنان که در قتل صاحبان دم فقط از روی اینکه خشم درونی خود را تخلیه کنند اصرار به اعدام دارند در حالی که همین اسلام می فرماید گذشت بهتر است. زیرا اسلام به دنبال تربیت انفاس جامعه می باشد هر چند قصاص را هم در راستای جلوگیری از این ناهنجاری ها قرار داده است.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0