آیا حضرت آدم شریعت داشت؟

13:45 - 1400/04/26

پیامبران اوالعزم پیامبرانی هستن که دارای کتاب شریعت باشن. خوب حضرت ادم علیه السلام کتاب شریعت نداشتن....پس چگونه شریعت اجرامیشده؟

--------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635

http://btid.org/node/175851

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 1 =
*****
تصویر زاهدی مقدم محمد

با سلام و احترام

در پاسخ به این سؤال باید گفت:

بنا بر نص صریح قرآن و روایات متواتر تنها پیامبران اولو العزم یعنی نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (علی نبینا و آله و علیهم السلام) صاحب شریعت مستقلی بوده اند چنان که در سوره شوری آیه 13 بر آن تصریح شده است. البته این بدان معنی نیست که حضرت آدم و پیامبران قبل از حضرت نوح، اصلا آموزه های وحیانی نداشته اند، بلکه آن ها همه دارای دستورات و باید و نبایدهای وحیانی بوده و دارای دین به این معنا بوده اند؛ اما این قواعد به صورت مدون نبوده و به این صورت که امروزه دین دارای نظام خاص دستوری می باشد نبوده است. علت آن هم بسیط بودن جامعه در آن روزها بوده که اختلافاتشان در دین و اجرای حدود الهی، یا منتفی بوده یا در حدی قلیل و ناچیز بوده که پیامبر به تنهایی و بدون قانون مدونی به رفع رجوع آن ها می پرداخته است؛ این روند ادامه داشته تا زمان حضرت نوح که جامعه بشری دارای پیچیدگی ها و نیازهای جدیدی شد که اولین شریعت و کتاب آسمانی از طرف خدا برای بندگانش نازل شد.

بنابر این دین آدم و پیروان او یک سلسله عقاید کلی و مجموعه ای از اخلاقیات بوده است که بر طبق همان عمل می کردند و از آن جایی که زمان حضرت آدم علیه السلام زندگی نوع انسانی بسیار ساده بوده، همگان با هم متحد و متفق بوده اند، و اختلاف مهم اعم از اختلاف در زندگی مادی و اختلاف در مذاهب، آراء، افکار و عقاید میان آنان نبوده است تا نیاز به دین واجب و ضروری شود.