جمع بندی و نتیجه گیری نهاییسلام(از تحقیق و بررسی ازطرف مقابلتون غافل نشوید)در مورد اینکه چه سوالاتی بپرسی تا به شناخت کافی از او برسید، از آنجا که در ازدواج مهم برخوردار بودن طرفین از تناسبهای لازم فکری اخلاقی رفتاری و اعتقادی است شما سعی کنید با طرح سولات جزیی از زوایای مختلف در مورد این چهار مسئله به نتیجه برسید که آیا ایشان از تناسبهای لازم با شما برخوردارند یا خیر؟ مثلا در مورد تناسب اعتقادی می توانید از مقید بودنش به واجبات بپرسید سپس ببینید آیا با شما در یک سطح قرار دارند؟ یا نظرش را در مورد حجاب جویا شوید و در آخر بسنجید و به نمره بدهید که تا چه حدی بهم نزدیک هستید؟یا در مورد تناسب رفتاری، با توجه به شناختی که از خودتان دارید و در مورد مسائلی که برایتان مهم است بپرسید مثلا چگونگی طرز برخوردش در موجهه با مسائلی که شما نسبت به آنها حساس هستید یا طرز فکرش در مورد مسائلی که برای شما مهم است، همچنین از معیارهای خودتان که دوست دارید همسر آیندتان داشته باشد، می توانید با دسته بندی معیارها و الویت بندی آنها، پرسجو کنید، سپس ارزیابی کنید که آیا او فرد مناسب شما هست یا خیر؟البته نباید از تحقیق و بررسی از دوستان و آشنایان در این زمینه غافل شوید؟درمورد سوال دوم که ایشان سرد برخورد می کنند یا به شما پیام نمی دهند، این می تواند نشان دهنده حجب و حیایشان و طرز برخوردشان با نامحرم باشد.اگر ایشان با شما از همان ابتداء گرم می گرفتند این جای نگرانی داشت، اینکه ایشان به شما پیام نمی دهند، کار صحیحی انجام می دهند، چون این راه شناخت، اصلا قابل اعتماد نیست و بر عکس دارای مضراتی همچون ایجاد وابستگی بین طرفین است که خود این وابستگی مانع شناخت می شود ازطرفی به اقتضای طبیعت این مرد است که باید اقدامات اولیه را انجام دهد.بهترین راه شناخت همان صحبت کردن در جلسات خواستگاری و انجام تحقیقات است و همین مقدار کفایت می کند.در آخر با توکل و توسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت وطهارت همیشه در زندگی پیروز و سربلند باشید.
جمع بندی و نتیجه گیری نهایی:با تشکر از دوستانی که با نظرات مفیدشون در این پست شرکت فعالی داشتند.(در جلب رضایت خانواده تلاش وسعی خودتون را بکنید)از اینکه با سایت رهروان ولایت مکاتبه می کنید متشکریم با توجه به اینکه شما در سن ازدواج قرار دارید و همچنین نداشتن شغل و نرفتن به سربازی، منافاتی با اصل ازدواج ندارد پس خانواده شما در اشتباه هستند که باخاطر این دلایل مانع ازدواج شما می شوند کاری که شما باید بکنی روشن کردن آنها و قانع نمودنشان به اینکه بخواستگاری بروند. برای این کار هم می توانید از کسانی که روی خانواده شما اثر گذار هستند مانند مادربزرگتان و ..کمک بگیرید و از آنها بخواهید که در این مورد با خانواده صحبت کنند و هم خودتان باید دست به کار شوید.در محیط صمیمی و بسیار مودبانه و منطقی با آنها صحبت کنید و از نیاز وعلاقه خود بگویید واز اینکه بهانه های آنها ربطی به اصل ازدواج نداردبلکه ازدواج شما در این شرایط به نفع شما نیز هست مثلا می توانید از مزایای قانون نظام وظیفه برای افراد متاهل هم استفاده کنید و در استان محل سکونت خود به خدمت سربازی بروید که در اینصورت می توانید یک شغل نیم وقت نیز داشته باشید در مورد شغل هم بگویید اصل داشتن جوهره کاریست، من مسلما با داشتن همسر، انگیزه قوی تری برای یافتن شغل مناسب خواهم داشت همچنین بگویید؛آیا خود شما در هنگام ازدواج همه شرایط را(شغل و مسکن و..)داشتید یا بگویید که امروزه اسباب تحریک جوانان و گناه بسیار زیاد شده است واگر شما مرتکب گناهی بشوید آنها نیز در گناه شما شریک و مسئول خواهند بود، همچنین می توانید بگویید که می ترسید دختر مورد علاقه تان ازدواج کندو شما او را از دست بدهید پس باید هر چه سریعتر اقدام کرد به قدری پافشاری کنید(البته باسیاست و صبر و حوصله وهیچ گاه تندی یا پر خواشگری نکنید)تا به خواسته خود برسید. در مورد اینکه آیا نظر دختر مورد علاقه تان را بپرسید یا نه؟ اینکار را نکنید بلکه فقط از طریق خانواده اقدام کنید چون این کار ممکن است عواقب زیادی داشته باشد، مثلا فکر او نیز مشغول شود ویا با رابطه ایجاد شده وابستگیتان زیاد شود که هم شما و هم ایشان دچار آسیب شوید. نکته دیگری که قابل اهمیت است اینکه برای داشتن ازدواجی موفق تنها عشق کافی نیست بلکه شما تناسبهای اصلی را نیز در نظر بگیرید و بسنجیدکه آیا با ایشان از تناسبهای لازم فکری اخلاقی رفتاری اعتقادی برخوردار هستید یاخیر؟ در اخر با توکل و توسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت و طهارت همیشه در زندگی پیروز و سربلند باشید.
جمع بندی نتیجه گیری نهایی:با تشکر از دوستانی که نظرات سودمندشون در این پست شرکت فعالی داشتند.سلام(شما ناامید نباشید خیلی ها ارزوی داشتن دامادی مانند شما را دارند)این مشکل شما تنها مشکل شما نیست بلکه خیلی از جوونا هستن که خانواده شون ازدواج اونا رو زود می دونن و اینم ناشی از یک اختلاف سلیقه نیست بلکه ناشی از اختلاف دو فکره که فکر دینی و عرفی باشه یعنی تکلیف شرعی و عرفی شما مقابل هم قرار گرفنه اند از یه طرف از نظر شرعی ازدواج یا برای شما مستحبه و یا واجب (وجوب ازدواج در جاییه که فرد گرفتار حرام مثل نگاه حرام یا خود ارضایی شده باشه)و ار طرف دیگه از نظر عرفی ازدواج شما بخاطر اینکه نه سربازی رفتید و نه شغل دارید درست نیست پس متاسفانه این عرف خلاف شرع در کشور ما وجود داره که بر خلاف صریح ایه قرانه که می فرماید: ازدواج جوونا رو انجام بدید (ار فقرشون نترسید چون) اگه فقیر باشن خدا فقرشون رو برطرف می کنهاینا رو گفتم که بدونید نظر شما در کنار فکر دینی و در مقابل فکر عرفیه و معلومه که از بین این دو نظر اونی که درسته فکر و دستور دینه پس اولین کاری که باید بکنید اینه که توی نظرتون ثابت قدم بمونید و عزمتون رو جزم کنید که بهش برسید و هیچ عقب نشینی نکنید، سعی و تلاش خودتون را بکنید تا نظر پدرتون عوض بشه،شما می تونی از دو جهت شروع کنی :اول اینکه جهت گیری فکری اونا رو عوض کنی یعنی حرفای دین رو براشون بزنی و حرفایی رو که می زنن جواب بدی یعنی سعی کنی فکرشون رو با دلایل دینی عوض کنی (مثلا نداشتن شغل و مساله سربازی ربطی به اصل ازدواج نداره و...)شما می توانی اصل ازدواج را مسلم کنی، در اینصورت انگیزه بیشتری برای پیدا کردن شغل و...خواهی داشت. یا مثلا اگه پدر شما می گه زود تسلیم نفست می شی باید بگی این حرف به درد زمان شما می خوره که اینترنت و ماهواره و فیلم و عکس و امکان ارتباط نامشروع و... نبود و گرنه حالا کمتر کسی می تونه خودشو کامل نگه داره و تازه اگرم بتونه نگه داره چرا باید این کار رو بکنه چون وقتی خدا گفته که حتی اگه می تونی خودتو نگه داری بازم بهتره ازدواج کنی چرا نباید ازدواج کنم ؟برای پدرتون این روایت رو از حضرت محمد (ص) بگید که اگه پدری بتونه زمینه مالی ازدواج جوونش رو فراهم کنه و این کار رو نکنه و بچه اش به گناه بیفته در گناهش شریکه .۱.تشریح نیاز خود و خطرات موجود و شکننده بودن مقاومت اکثر جوانان در شرایط کنونی برای والدین یا فرد اثرگذار بر آنها به صورت صمیمانه و صادقانه و خصوصی(در منزل، دعوت به رستوران یا خوردن آب میوه، قدم زدن، نامه نوشتن و ...)؛2. اظهار نیاز از راه غیرمستقیم همانند: بروز دادن ناراحتی و یا استفاده از صحنههای تلویزیون به اینکه وقتی انجام ازدواج در فیلم ها میبیند بگوید: خوش بحال آنها؛3. اطمینان دادن به خانواده نسبت به توانمندی خود در زمینه اداره زندگی؛4.جلب اطمینان والدین نسبت به صلاحیت ازدواج و توان اداره زندگی در عمل به اینکه مثلاً تغییر رویه دهد و همانند بچه ها در منزل برخورد نکند و یا کاری پیدا کند و یا پول پس انداز کرده و بعض وسایل مورد نیاز زندگی را تهیه نماید و یا مسئولیتهای مهم در خانواده به عهده بگیرد؛5. بردن فکر پدر به طرف اینکه خودش را جای او ببیند و در شرایط او قرار دهد تا بتواند عمق نیاز او را درک کند؛6. آماده کردن پاسخ سؤالات احتمالی مثل اینکه ازدواج برای تو هنوز زود است و یا اینکه با نداشتن شغل؛ مسکن و پول چطور میخواهی ازدواج کنی؛7. عقب نکشیدن و اصرار بر خواسته خود و تکرار آن به انحاء گوناگون و در شرایط مختلف؛8. استفاده از قاعده احترام و از کوره در نرفتن در هر شرایطی؛9.استفاده از بزرگترها برای راضی کردن والدین؛10.نشان دادن طرف به والدین در صورتی که مورد علاقه آنها باشد؛11.برنامه ریزی برای کم کردن هزینهها و اعلام آن به عنوان راه حل به والدین همانند اینکه برای کم کردن هزینه عروسی فلان کار را می شود کرد؛12.واسطه کردن مادر برای اثرگذاری بر پدر؛13.کمک گرفتن از برادران و خواهران اثرگذار.14.توکل و توسل و دعا به درگاه الهی؛اما در مورد اینکه فکر می کنی کسی حاضر نیست دختر متدین خودشو به شما بده، شما در وهله اول سعی کن نظر پدرتون را جلب کنی و ایشان را راضی کنی و اینکه چون دنبال مورد خوب می گردی و مورد خوب و عالی هم کم یاب هست،شما باید بیشتر بگردی و هم اینکه باید از ی سری معیارهای ترجحی مثل قیافه ثروت و ..بگذری و در این موارد(معیارهی ترجیحی) خیلی سخت گیری نکنی.همچنین شما برای یافتن مورد مناسب می تونی به واسطه های ازدواج و دوستان و آشنایان بسپاری.
جمع بندی نهایی:با تشکر از دوستانی که با نظرات مفیدشون دراین پست شرکت فعالی داشتند.سلام(با توکل به خداوند متعال به دلتون ترس راه ندهید وسریع اقدامات لازم انجام بدهید)از اینکه باسایت ره روان ولایت مکاتبه می کنید متشکریمقبل از هر چیزی، عرض کنم که ازدواج امری بسیار مهم در زندگی انسانها است چون پای یک عمر خوشبختی یا بدبختی در میان است و همچنین پای یک نسل از انسان در آینده در میان است که قرار است بعد والدین باقی بمانند، فلذا خیلی مهم است که با چه کسی ازدواج کنیم و در انتخابمون دقت کافی داشته باشیم، در ازدواج مهمترین، برخوردار بودن طرفین از تناسبهای لازم ازدواج یعنی فکری اخلاقی رفتاری اعتقادی ست، البته پسند اولیه نیز شرط است.پس اگر شما با ایشان از تناسبهای اصلی برخوردار هستید، یعنی دختر عمه تان فرد مناسب شماست، یک لحظه هم درنگ نکنید ترس به دلتان راه ندهید، از اهالی خانه با هر کسی که کمی با او راحتر هستید(می توانید حرفتان را به او بگویید یا حتی از فامیل) با او در میان بگذاریدتا والدینتان را جریان بگذارند، خلاصه پدر و مادرتان در جریان کار قرار بگیرند تا اقدامات لازم را برای شما انجام دهند.اما در مورد ترس از ازدواج فامیلی، امروزه با توجه به پیشرفت علوم مختلف از جمله علم ژنتیک و با آزمایشان متعدد می شود، بسیاری از مجهولات را برطرف کرد، فلذا شما می توانید با مشورت پزشک متخصص و انجام آزمایشاتی، خیالتان را از بابت ازدواج فامیلی و بحث فرزند ناقص یا مشکلات ژنتیکی راحت کنید.در مورد اختلاف سنی هم، اگر این اختلاف منجر به تفاوت فاحش و زیاد در، علایق و سلایق نشود و طرفین همدیگر را درک کنندو با هم از تناسبهای لازم برخوردار باشید،این تفاوت سنی چندان مهم نیست.اما توجه داشته باشید که درس خواند و نداشتن مدرک و شغل و ...نمی توانند مانعی ازدواج شما بشوند چون ربطی به اصل ازدواج ندارند، فلذا شما می توانید اصل ازدواجتان را مسلم کنید و در کنارش هم به درس خواند ادامه بدهید و هم به کاری پاره وقت مشغول شوید، اما اگر خانواده دختر قبول نکردند، شما می توانی با بردن انگشتری دختر را به نام خودتان کنید تا از لحاظ خواستگارهای دیگرش، خیالتان آسوده باشد.اما در این مدتی که فقط بحث بنام ماند است، شما نباید هیچ گونه ارتباطی با او داشته باشید، چون ارتباط شما با او که هنوز نامحرم هستید، حرام است و آسیب هایی را نیز در بر دارد.در آخر با توکل و توسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت و طهارت همیشه درزندگی پیروز وسربلند باشید.
جمع بندی نهایی:سلام(بررسی کنید مشکل اصلی تون در نداشتن خواستگار در چیست، امیدوارم با بکاری گیری موارد ذیل موفق بشوید) امروزه خیلی از دخترها مشکل شما را دارند و از نداشتن خواستگار بسیار گله می کنند، نداشتن خواستگار، یک منشاء عمومی و فراگیر دارد که بر می گردد به فرهنگ غلط جامعه و سخت گیری های بی مورد خانواده ها و ...و یک منشا خاص و فردی دارد که مربوط به موانع سر راه هر شخصی در مسیر ازدوجش بر می گردد.شما باید بررسی کنید که علاوه بر مشکلی که مطرح کردید چه موانع دیگری بر سر راه ازدوجتان قرار دارد و حتی المقدور در برطرف کردن آنها سعی و تلاش خود را بکنید.مثلا بررسی کنید که آیا نداشتن خواستگار برای شما، به دلیل ناشناخته ماندنتان نیست؟در اینصورت سعی کنید در مجالس عمومی، مساجد و پایگاهها بیشتر شرکت کنید(با حجاب و متانت کامل)، در محافل زنانه آراسته و متین و حضور فعال داشته باشید تا بیشتر دیده شوید.و همچنین می توانید برای جلب خواستگار این لینک که برای شما از سایت رهروان ولایت کپی کردم مطالعه کنید:http://www.jonbeshnet.ir/news/14997معمولاً دختران در مقابل نداشتن خواستگار به دو دسته تقسيم مي شوند. دسته اول: کساني هستند که با كنار آمدن با شرايط همچنان منتظر خواستگارند.دسته دوم : مدام در تلاشند تا از طرق مختلف چون برقراري آشنايي هاي نادرست، دعانويسي و... براي خود خواستگاري جور کنند.اما در اين شرايط بهترين تصميم و رفتار چيست؟آیا باید فقط صبر کنیم ؟ یا از طرق های غیر شرعی مثل ارتباط های خانمانسور برای خود خواستگار جذب کنیم؟ براي کشف هر مشکلي بايد علت اصلي مشکل را پيدا کرده و سپس به راهکارهاي حل مشکل متوسل شويم.آنچه که مربوط به فرد مي شوديا همان عوامل فرديخطاکار بودن دختر- گاهي دختر دچار خطا يا انحراف اجتماعي، اخلاقي و... شده و يا يك صفت اخلاقي ناپسند دارد ،مثل مدتي ارتباط هايي با دوستاني داشته است ،كه تمام اهل محل آن را مي دانند. اين امر از سويي باعث سلب اعتماد مردم محل مي شود. به همين دليل كسي به خواستگاري او نمي رود كه البته بايد تا حدودي در اين رابطه به مردم حق داد. تنها راه رهايي از اين مشكل توبه حقيقي دختر به درگاه خداوند و كمك خواستن از او براي تغيير و اصلاح است. اگر فرد واقعاً توبه كرده و درستكار شود، مردم با ديدن رفتار تغيير يافته اش، به مرور زمان دوباره به وي اعتماد مي كنند.پس بهتر است که توبه را به تاخير نيندازيم .«اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لكِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ ؛توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر .»[1]منزوي بودن دختر- گاه برخي از دختر خانم ها به علل مختلفي چون خجالتي بودن، كمرويي، درونگرايي و... از حاضر شدن در جمع هاي خانوادگي يا دوستان سر باز مي زنند و به قولي منزوي شده است.البته ناگفته نماند که مقوله حيا از خجالت جدا است ،خجالت , يعني خودداري از حضور و سخن گفتن در برابر ديگران , اما حيا به معناي ملتزم بودن به برنامه هاي ارزشمند و آداب اسلام است.[2]فرد خجالتي و منزوي به دو دليل خواستگار ندارنديکي بخاطر اين مشكل شخصيتي شان و ثانياً به خاطر ديده نشدن توسط واسطه ها دچار تاخير در ازدواج مي شوند. راه چاره اين مشكل، توسعه روابط اجتماعي دختر(درمحيط هاي زنانه) و خانواده او است. در چنين مواردي پيشنهاد مي گردد چنين دختراني با حفظ عفت و رعايت ضوابط اخلاقي و شرعي در مجامع و محافل زنانه نظير روضه هاي خانگي، مراسم هيأت هاي مذهبي و ... حضور يابند تا زمينه آشنايي مادران نيازمند عروس و يا واسطه ها با چنين دختري مهيّا گردد.همچنين شركت در جمع هاي جديد به شما فرصت ديده شدن مي دهد و در محيط هاي جديد مي توانيد عقايد خود، شخصيت و ظرفيت اداره يك زندگي را به ديگران نشان دهيد.ايده آل بودن دخترمشكل ديگر برخي از دختران ايراد گرفتن هاي زياد از خواستگاران است. ايرادهايي که اکثرا بخاطر دنيا و يا زياده خواهي ويا چشم و هم چشمي هايي که در اجتماع است که هيچ کدام منشاء اسلامي و ديني ندارد،آنچه از ايده آل بودن در متن دين وارد شده جز ايمان و اخلاق و ..نيست. «مَنْ تَزوّجَ امْرأَةً لا يَتَزَوّجَها الاّ لِجَمالها لَمْ يَرَ فيها ما يُحِبُّ. وَ مَنْ تَزَوَّجَها لِمالِها لا يَتَزَوَّجَها الاَّ لَهُ وَکَّلَهُ اللّهُ الَيهِ، فَعَلَيْکُمْ بِذاتِ الدّين؛ کسي که در ازدواج هدفش تنها زيبايي است، به اين هدف نخواهد رسيد و کسي که هدفش ثروت است، خداوند او را به همان ثروت وامي گذارد (و ثروت، عامل نجات او نخواهد شد). بنا براين، بر شما باد به اين که همسر دين دار را برگزينيد.»[3]ولي خيلي از دختران پاي انتخاب كه مي رسند، بخاطر سخت گيري هاي بي مورد دچار وسواس هاي بيهوده مي شوند: «نكند تك پسر بودنش باعث لوس شدن او شده باشد؟ نكند پرجمعيت بودن خانواده او بعدها برايم مشكل تراشي كند؟ اين خواستگار را نمي پسندم چون چاق است... اين يكي پدرش را از دست داده و بايد سرپرست خانواده خودش هم باشد ... مگر مي شود با پسري كه دانشجو است ازدواج كرد؟ و...» همين وسواس هايي كه به نظر خيلي از خانواده ها منطقي به نظر مي رسد، باعث بالا رفتن سن دخترها و در نهايت نبود خواستگار مي شود.مشکل خانوادگي دخترمشكل ديگر برخي از دخترهاي جوان بزهكاري و شرايط نامساعد اخلاقي پدر، مادر، برادر و ديگر افراد خانواده شان است. والدين بايد بدانند كه اشتباه هر يك از اعضا و بدنامي خانواده ابتدا به پاي جوانان در شرف ازدواج آن خانواده به خصوص دخترهايشان نوشته مي شود. به همين دليل بايد تمام سعي خود را براي اجتناب خود و اعضاي خانواده از مشكلات اجتماعي و اخلاقي بكنند.بعضی ویژگی های شخصی دختر- اما همه انتقادها به دختر خانم ها مربوط نمي شود. خيلي وقت ها اين پسران و خانواده آنها هستند كه اين مشكلات را دامن مي زنند. مثلا با عرض تاسف يكي از مهمترين ملاك هاي انتخاب همسر در اين روزها چه از سوي پسر و چه از سوي خانواده او داشتن زيبايي بسيار دختر است. يك دختر همه چيز تمام دختري است كه زيبا، خوش ظاهر، مقيد باشد و خانواده داري او با تمكن مالي خانواده تعبير مي شود. همين امر باعث شده كه دختراني كه از زيبايي كمتري برخوردارند يا متمكن نيستند با مشكل عدم خواستگار مواجه باشند.علل فراگیر- فرهنگ هاي اشتباه و كوته نظرانه که در بين مردم رسوخ کرده و تبديل به يک بدعت شده است، عامل بيروني ديگري است در ايجاد نبود خواستگار براي برخي از دختران. فرهنگ هايي چون «دختر كوچك ازدواج كرده و دختر بزرگتر مانده. حتماً ايراد و اشكالي دارد كه كسي دختر اول را نگرفته است.»، «سطح مالي پايين خانواده دختر و عدم تامين جهيزيه از طرف آنها» و... همه و همه فرهنگ هاي غلطي هستند كه متاسفانه مثل قارچ هاي سمي در جامعه ما رشد يافته اند و كسي به بيهودگي شان نمي انديشد.و از دیگر عوامل فراگیر سخت گیری خانواده دختر و یا تحصیلات دختراست که وقتی پسری به خواستگاری این ها می رود و با جواب رد مواجهه می شود ، یا دیگر به خواستگاری نمی رود یا اصلا ازدواج نمی کند، و همین عاملی می شود در کم شدن خواستگار در نتیجه دختران بیشتری بی خواستگار می مانند و یا خواستگارشان کم می شود .کليدهاي جذب خواستگار طرز برخورد با خانواده و دوستان :رفتار مناسب ، با ادب و احترام و به دور از شوخي زياد و جلف بودن مي تواند براي يك خانم مناسب باشد و نظر افراد را به خودجلب كند. كم كردن توقعات: يكي از موانع مهم پيش روي ازدواج جوانان توقعات بالا مي باشد كه با كم كردن اين توقعات و بيان اين مساله در موقعيت هاي مناسب مي توانند زمينه ازدواج را ايجاد كنند. همچنين يكي از مواردي كه مي تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاري منصرف سازد موقعيت اقتصادي خوب خانواده خانم است يعني آقا اين جرات را ندارد كه اقدام به ازدواج كند، كه بيان كردن اين مساله در جمع دوستان و بستگان كه انتظارات من براي ازدواج بالا نيست مي تواند راه حل مناسبي براي آن باشد. اخلاق حسنهدر محيط اطراف به خصوص در خانه سعي كنيد با كمال متانت و گذشت و فداكاري رفتار كنيد.مکارم اخلاق بهترین عامل در جذب دیگران است.امام على عليه السلام می فرماید:«مَن حَسُنَت خَليقَتُهُ طابَت عِشرَتُهُ؛هر كس خوش اخلاق باشد، زندگى اش پاكيزه و گوارا مى گردد.»[4]توجّه به ضعف‌ها و خصلت‌هاي ناپسند خود و رفع آنها: چه بسا به دليل وجود يك صفت بد يا يك رذيله اخلاقي و رفتاري در ما، خداوند نعمتي و يا لطفي را از ما دور كند.توسل به اهل بيت در هر حال انسان نسبت به آينده خود ناآگاه است و در اين گونه موارد تنها و بهترين راه، توكل بر خداوند و متوسل شدن به امامان معصوم عليهم السلام و دعا كردن است. چه موانع متعدد و بزرگي كه با دعا كردن و توسل از پيش روي انسان برداشته مي شود تا مسير زندگي صاف و هموار گردد.متوسل شدن به امامان معصوم (عليهم السلام) به ويژه حضرت جوادالائمه (عليه السلام). چه موانع متعدد و بزرگي كه با دعا كردن و توسل از پيش روي انسان برداشته مي شود و مسير زندگي انسان صاف و هموار مي گردد. نقل است كه حضرت آيه الله العظمي بهجت (رحمةالله عليه) دراين گونه موارد نماز جعفر طيار (كه در مفاتيح الجنان آمده است) را سفارش مي كردند.همچنین از حضرت اميرالمؤمنين علی علیه السلام نقل شده كه هر كس قصد ازدواج داشته باشد دو ركعت نماز گذارد؛ در هر ركعت پس از حمد سوره ياسين بخواند و پس از اتمام نماز حمد و ثناى پروردگار گذارد.نکته آخر:توجه به امتحانات و آزمايش هاي الهي داشته باشيم كه مبادا با بي صبري، اجر خود را از دست داده و مشكلات را بيشتر نماييم. ضمن اينكه خداوند متعال كساني را كه به هر جهت اسباب و امكانات ازدواجشان فراهم نشده و نتوانسته‌اند ازدواج كنند، دستور داده كه تقوي و پاكدامني پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بي‌نياز گرداند. «وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتّي يُغْنِيَهُم اللهُ مِنْ فَضْلِهِ»[ نور/33.]. پس آنچه كه در زندگي در درجه اول اهميّت دارد، بندگي و اطاعت خداوند و حفظ پاكدامني و عفّت است.منابع:[1](كنز العمّال، ح 43542)[2])اسلام و تربيت كودكان , ص 216ـ 221[3]وسائل الشيعه، ج 14، ص 31، ب 14، من ابواب مقدمات النکاح،[4](نهج البلاغه، خطبه
جمع بندی نهایی:با تشکر از دوستانی که با نظرات مفیدشون در این پست شرکت فعالی داشتند.سلام(با گذشت از ملاکهای ترجیحی، در امر ازدواجتان سرعت ببخشید)قبل از پرداختن به سوال شما، مساله بسیار با اهمیتی را گوشزد می کنم.ارتباط های این چنینی با نامحرم علاوه براینکه شرعا حرام است و دارای عواقب سختی درروز قیامت است آسیب های زیادی در همین دنیا نیز دارد علی الخصوص برای دخترها، شما باید بیشتر دقت کنید اگر بخواهید به همین رویه ادامه دهید در نظر مردم تبدیل به یک دختر هرزه می شوید که دیگر کسی به سراغتان نمی آید.الان هم گمان نکنید که همه کسانی که با آنها در ارتباط هستید قصد ازدواج با شما را دارند چون معمولا پسرها بر خلاف دخترها هدفشان از ارتباط، ازدواج نیست بلکه اکثرا بعد از سوء استفاده از احساسات دختر و گاها از جسم او، به بهانه های واهی دختر را رها می کنند.مساله دیگر اینکه گویا ملاک پول برای شما تبدیل به یک ملاک اصلی شده است در حالی که پول، قیافه شغل و ...جزء ملاکهای ترجیحی ازدواج هستند که نبودنشان مانع خوشبختی نیست در روایت از معصوم نیز داریم اگر با کسی بخاطر قیافه یا پولش ازدوج کنید هیچ گاه از پول و قیافه او بهره ای نخواهید برد.پس شما باید تغییرات اساسی در فکر و رویه کار خود ایجاد کنید اینکه می ترسید بعد از ازدواج پشیمان شوید مطمئن باشید که اگر از راهش وارد شوید ازدوج خوبی خواهید داشت و جای هیچ گونه نگرانی نیست چیزی که ضامن خوشبختی و پایداری زندگی زوجین می شود بر خوردار بودن آنها از تناسبهای لازم ازدواج یعنی تناسبهای فکری اخلاقی رفتاری اعتقادی ست و اگر شما سعی کنید معیارهای ترجیحی خود کوتاه بیایید سریع تر موفق به ازدوج می شوید و ازاین وضع خلاصی می یابید.اما در مرحله عمل شما تمام ارتباطهای خود را با پسرهای دیگر قطع کنید و تا آنجا که می توانید اعتماد آن آقا را(همان که خواستگاراتان است و دوستش دارید)جلب نمایید. همیشه شفاف عمل کنید و به او بگویید که دیگر آدم سابق نیستید و از کارهای گذشته پشیمان هستید و توبه کردید، بگویید اگر واقعا خواهان شما است با خانواده برای خواستگاری اقدام کند و تمام نشدن دوران سربازی یا مسائل دیگر مانعی برای مسلم کردن اصل ازدواج نیستند، شما می توانید بعد از یک عقد ساده و با طولانی کردن دوران عقد بستگی بر مشکلات فائق آیید.در آخر با توکل و توسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت وطهارت همیشه در زندگی پیروز و سربلند باشید.
جمع بندی نهایی:با تشکر از دوستانی که با نظرات مفیدشون در این پست شرکت فعالی داشتند.سلام(بررسی کنید، اگر واقعا بدلتون نمی شینه، شما می توانید ازطریق خانواده جواب منفی بدهید) و اینکه در ازدواج اصلی مبنی بر پسند اولیه طرفین وجود دارد، البته بعد از اینکه طرفین از تناسبهای اصلی فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری برخوردار بودند.اگر ظاهر ایشان مورد پسند شما نبوده باشد و با دیدن نقاط مثبت و با بررسی های صورت گرفته، همچنان هیچ حسی به ایشان ندارید، این ازدواج ریسک دارد چون علاقه و پسند ای که الان به وجود نیامده و ندارید، معلوم نیست که در آینده به وجود بیاید و خلاصه هیچ ضمانتی ندارد.اینکه شما می گویید نمی خواهید جوابتان منفی باشد، حرف منطقی نیست بلکه شما از روی احساس نباید عمل بکنید چون ازدواج امری بسیار مهم است و پای یک عمر در میان است و شوخی بردار هم نیست، شاید ایشان کمی ناراحت بشوند اما در عوض هر دوی شما با ازدواج با فرد مناسب خودتان یک عمر خوشبخت خواهید شد،اما برعکس اگر نخواهی او بخاطر جواب رد شما ناراحت نشود و این ازدواج صورت بپذیرد، هیچ ضمانتی وجود ندارد که شما بعدها بخواهی به او علاقه ای که الان ندارید، پیدا کنی فلذا در زندگی آینده به مشکلاتی برخورد می کنید.پس بهتر است کمی عاقلانه و منطقی با این قضیه برخورد کنید، و ایشان هم نباید از جواب منفی شما ناراحت شوند، زیرا او می تواند خودش را جای شما بگذارد تا متوجه شود، در ازدواج علاقه و پسند باید طرفینی باشد نه یکطرفه،یعنی موردی که او نخواهد اما طرف مقابل بخواهد، آیا تن به این گونه ازدواج می دهد؟همچنین لازم نیست خودتان بگویید و با او ارتباط برقرار کنی،اگر خانواده ها در جریان هستند شما می توانی از طریق خانواده ها به او برسانی، یا اینکه از طربق شخص دیگر واسطه یا ایمیل یا پیامک واینکه در ازدواج پسند وعلاقه باید طرفینی باشد نه یکطرفه امری منطقی است ، چون در غیر اینصورت بعدهای در زندگی وقتی که یک طرف بی علاقه بود، مشکلات و اختلافات کم برایش غیر قابل تحمل خواهد شدو طرف دیگر نیز بدلیل اختلافاتی که به وجود می آید، کم کم سرد و بی علاقه یا حتی متنفر می شود.بقول معروف امروز شما کمی عاقلانه و با فکر و درست عمل کنید اما در عوض یک عمر آسوده خواهی بود، اما برعکس یعنی اگر امروز شما عاقلانه عمل نکنید در عوض یک عمر در عذاب خواهی شد .
سلاماز اینکه با سایت رهروان ولایت مکاتبه می کنید متشکریم.اگر واقعا ازدواجتان با ایشان قطعی شده است، و از تناسبهای اصلی ازدواج یعنی تناسب فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری برخوردار هستید و هیچ مشکلی وجود ندارد، شما می توانید تا آن مدت با خواند صیغه محرمیت، محرم شوید ، در غیر اینصورت لازم است بگویم که ،کلا ارتباط قبل از عقد و ازدواج، شرعا حرام می باشد و دارای آسیب های فراوانی است، همانطور که خودتان اشاره کردید یکی از آسیب هایش همین دلزدگی ست، ممکن است، ایشان نسبت به شما سوظن پیدا کند و در مورد شما فکرهایی بکند و در پیش خود بگوید، او که براحتی با من ارتباط برقرار کرده است، احتمالا قبلا اهل ارتباط بوده که این کار برایش آسان شده و در این کار حجب و حیایی ندارد و ..مهمترین آسیب ارتباط، همان عدم شناخت کافی از طرف مقابل است، چون ثمره و میوه ارتباط دلبستگی و عشق و دلدادگی ست، علاقه ومحبت به شخص باعث می شود که شما عیوب او را نادیده بگیری یا اینکه اصلا عیوبش را نبینی، در نتیجه شما بگونه ای به این ارتباط خاتمه بدهید، حال لازم نیست که نسبت به ایشان برخورد تند یا زننده ای..بکنید،بطور منطقی این مسایل را به او بگویید که از عوارض ارتباط ایمن نیستید، و تا زمانی که صیغه محرمیت خوانده نشده، بهتر است، ارتباط نداشته باشیم.اگر او فرد منطقی باشد، پس حرف منطقی را باید بپذیرد، به او بگویید که تا زمانی که، ازدواج نکرده اید، ما بر همدیگر نامحرم هستیم و این ارتباط هم شرعا حرام است و هر چند که قصدمان ازدواج است اما عوارض خود را داراست.از آنجا که این کار شما منطقی ست و به نفع شما و او است، نباید واهمه و ترسی از بابت او داشته باشید، چرا که اگر ایشان واقعا خواهان شما باشند، با این برخورد شما، دو چندان به شما رغبت پیدا خواهند کرد.البته این نکته را هم گوشزد کنم که، تا وقتی که ازدواج نکرده اید، هر نوع احتمالی وجود دارد از جمله منصرف شدن یکی ازطرفین و ...خلاصه اینکه ، ارتباط این چنینی به صلاحتان نیست،
سلامجمع بندی نهایی:با تشکر از دوستانی که با نظراتشان حضور فعالی در این پست داشتند،در مورد اختلاف سنی تان، نه سال اختلاف زیادی نیست بشرطی که این اختلاف منجر به اختلاف زیاد در علایق و سلایقتان نشود، اما در مورد اینکه خودتان مستقیما با دختر وارد رابطه شوید و صحبت کنید، کار صحیحی نیست، چون ممکن است وابستگی ایجاد شود، که این دلبستگی منجر به عدم شناخت شما برای مهم تصمیم زندگیتان بشود.از طرفی هیچ تضمینی هم برای ازدواجتان وجود ندارد، مخالفت خانوادها عدم رضایت خود دختر، منفی بودن جواب آزمایش و...موانع احتمالی سر راهتان است، همچنین ممکن است خانواده ایشان متوجه قضیه شوند و مخالفتشان شدیدتر شود، پس بهترین کار اقدام از طریق خانوادها است،خلاصه تکلیفتان را با خانواده ایشان روشن کنید، که این هم با اقدام به خواستگاری رفتن مشخص می شود، دوباره خواهرتان را برای خواستگاری بفرستید تا مادر او را مجاب کند، در مورد اینکه مادرش گفته سن او کم است یا ازدواج هنوز زود است، شما می توانی به ایشان بگویی که حتی حاضر هستی برای مدتی طولانی عقد بسته بمانید تا او هم به پختگی لازم برسد یا اینکه اگر واقعا می خواهند که شما دامادشان بشوی، شما می توانی با بردن انگشتری او را نشان کنید، ولی در این حالت چون عقد بسته نیستید، نمی توانید با او ارتباط داشته باشید، تا وقتی که صیغه عقد محرمیت بینتان خوانده شود.شما در این راه خسته نشوید و از بزرگان فایملتان یا از معتمدین محل نیز می توانید کمک بگیرید تا با خانواده دختر صحبت کنند یا شما خودتان بسیار مودبانه با پدرش صحبت کنید خلاصه هر چه تبر در کمان دارید بیندازید تا به هدف خود برسید.در آخر با توکل وتوسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت وطهارت همیشه در زندگی پیروز و سربلند باشید.
سلامجمع بندی نهایی:با تشکر از دوستانی که با نظراتشان حضور فعالی دراین پست داشتند.در مورد دیدن فیلم و عکس های نامناسب، فردی که این کار را می کند، بستگی دارد، که آیا شما با او از تناسبهای لازم ازدواج یعنی تناسبهای فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری برخوردار هستید یا خیر؟اگر او اهل گناه کردن باشد، شما از تناسب اعتقادی برخوردار نیستید، مگر اینکه واقعا توبه کند.بعضی ها در زمانی که مجرد هستند به دلیل ازدواج نکردن و یا تاخیر ازدواج، دست به این اقدامات می زنند ولی در زمانی که ازدواج می کنند، از این کار خود دست برمی دارند،همچنین بعضی از افراد تماشای عکس و فیلم نامناسب برایشان تبدیل به یک عادت شده وترک کردن عادت هم کاری است دشوار، و ممکن است فرد بدلیل تماشای عکس یا فیلم های نامناسب دچار تنوع طلبی نیز شده باشد، که در اینصورت به مشکل بر می خورید.خلاصه شما باید در مورد او بیشتر تحقیق کنید، همچنین شما می توانید به او بگویید که از این کارش متنفر هستید و اگر قصد ترک و توبه از دیدن این عکس یا فیلم های نامناسب را نداشته باشد، شما کلا او را ترک خواهی کرد و اگر هم قصد ترک و توبه دارد، باید به شما ثابت کند که دیگر این عمل را تکرار نمی کند، همچنین به شما هم باید ثابت شود که واقعا توبه کرده است.
صفحه‌ها