مطالب دوستان baharee

تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مرد, 1393 لطفا راهنماییم کنید
سلاماین کار ایشون میتونه نشانه تردید ایشون در این ازدواج باشه ولی به این معنا نیست که به هیچ وجه نخواد این ازدواج شکل بگیره. بنابراین اگه شما میخوای این ازدواج سر بگیره باید ببینی چه رفتار و برخوردی از طرف شما باعث این مسئله شده.گمان من اینه که چون شما از قبل بهش علاقه داشتی توی این مدت در ابراز علاقه زیاذه روی کردی و همین باعث این تردید از طرف ایشون شده چون اون توقع چنین برخوردی رو از طرف شما نداشته. راهکارش هم اینه که یکم عقب نشینی کنید و سعی کنید به جای اینکه خودتون رو زیادی مشتاق این ازدواج نشون بدین، کاری کنین که طرف به سمت شما جذب بشه و مشتاق این ازدواج بشه.با این حال این مسئله فقط یه احتماله و تشخص علت اون یا باید از طرف خود شما صورت بگیره و یا اینکه از نامزدتون بخواین با هم برین پیش مشاور و ایشون این مسئله رو مشخص کنه. بعد اگه قابل حل بود حلش کنید و اگرم نبود که دیگه چاره ای جز فراموش کردن ایشون ندارید.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مرد, 1393 حجاب با چادر
سلامبا توجه به صحبت هایی که کردید شما ممکنه هیچ وقت نتونید این مسئله رو به مادرتون بفهمونید که چادر سر کردن اعتقادات شخصی خود شماست و ربطی به نامزدتون نداره چون این دو تا مسئله تقریبا با هم اتفاق افتاده و این برداشت به هر دلیلی در ذهن مادر شما و شاید اطرافیان شکل گرفته باشه. بنابراین به جای اینکه اصرار داشته باشید که حتما مادرتون و اطرافیان علت اصلی کار شما رو بفهمن، سعی کنید جهت قضیه رو عوض کنید و از اضل کارتون دفاع کنید. یعنی وقتی کسی به شما گفت چرا زیر بار اعتقادات نامزدت میری و ... ، بهش بگید کار خوب همیشه خوبه و فرقی نمیکنه چه کسی باعث اون بشه. شما فرض کنین نامزدم مشوق من بوده که چادر سر بذارم!! هر چی باشه الان من به داشتن چادر افتخار میکنم و حسرت میخورم که چرا این همه سال چادر سر نمیکردم. وقتی اطرافیان این برخورد شما رو ببینن کم کم متوجه میشن که چادر سرکردن شما از ترس نامزدتون نیست مخصوصا اگه جاهایی که نامزدت نیست هم چادر سر کنی.بعلاوه اینکه این حرف و حدیث ها همیشگی نیست و بعد از مدتی چادر سر کردن شما برای همه عادی میشه و دیگه هیچ کس یادشم نمیاد که اصلا شما یه وقتی مانتویی بودی.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مرد, 1393 دچار تردید زیاد در انتخابم شدم
سلامعشق و علاقه به تنهایی برای یک زندگی مشترک کافی نیست بلکه این علاقه باید پشتوانه عقلی داشته باشه وگرنه بعد از ازدواج با تشدید شدن اختلافات، کم کم اون عشق و علاقه هم از بین میره و زندگی با بحران مواجه میشه.بنابراین اگه طرف ار لحاظ اعتقادی با شما تناسب نداره و به اون چیزهایی که شما معتقدی، معتقد نیست، این ازدواج ریسک داره و بهتره قیدش رو بزنید وگرنه در اینده با مشکلات زیادی مواجه میشید.در مورد زندگی با همسر فعلیتون هم اگه فکر میکنید مشکلتون قابل حله میتونید به طور کامل مطرح کنید تا در موردش بحث بشه.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مرد, 1393 پی بردن به باطن
سلامقبل از ازدواج در هیچ شرایطی شناخت صد در صد از طرف حاصل نمیشه و شما هر کاری کنی به هر حال این احتمال که ممکنه طرف اون چیزی که در ظاهر نشون میداد نباشه از بین نمیره. این مسئله در تمام مراحل زندگی وجود داره یعنی الان که شما میخوای از منزل بری بیرون احتمال اینکه خدایی نکرده تصادف کنی هست ولی این احتمال باعث نمیشه که دیگه از خونه بیرون نری بلکه کاری که شما انجام میدی اینه که سعی کنی از این اتفاق جلوگیری کنی مثلا بی هوا نری وسط خیابون یا از چراغ قرمز رد نشی یا ... . در ازدواج هم همینطوره یعنی شما با اینکه احتمال میدی ممکنه نتونی از طرف شناخت واقعی پیدا کنی ولی از ازدواج فرار نمیکنی و سعی میکنی با راهکارهایی که وجود داره تا حدودی فردی رو انتخاب کنی که مناسب شما باشه. بنابراین میشه گفت قبل از ازدواج شناخت صد در صد حاصل نمیشه ولی این مسئله به این معنا نیست که هیچ راهی برای شناختی که لازمه وجود نداره. لذا اینجا دو تا سوال مطرح میشه. یکی اینکه اساسا قبل از ازدواج چه مقدار شناخت ممکن و ضروریه و دوم اینکه روش این شناخت به چه شکله؟ برای پاسخ به این سوالات این بخش ها رو مطالعه کنید:مقدار شناختی که لازمهروش شناختپیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مرد, 1393 دودلی
سلاماینکه فرد با ازدواج فرصمتش محدود میشه و ممکنه نتونه وقت زیادی برای تحصیل بذاره طبیعیه ولی اینطور هم نیست که ازدواج به طور کلی مانع تحصیل بشه. البته این هم بستگی به شرایط فرد داره. چنانچه اشتغال هم این محدودیت رو برای تحصیل ایجاد میکنه یعنی کسی که شاغله معمولا نمیتونه وقت زیادی رو برای تحصیل بذاره و مجبوره فرصت هاش رو تقسیم کنه. لذا برای حل این مسئله نباید ازش فرار کرد بلکه باید هموطور که شما قبلا بین کار و تحصیل جمع کردی بعد از ازدواج هم بین کار و تحصیل و زندگی جمع کنی.شاید اینطور فکر کنی که تا وقتی مجردی وقتت به دو قسم تقسیم میشه. کار و تحصیل. اما وقتی متاهل بشی باید سه تا یا حتی بیشترش کنی و این باعث میشه پیشرفت شما توی اون دو مورد کمتر بشه. در پاسخ باید عرض کنم این نگاه ابتدایی به قضیه است وگرنه اگه به تمام جوانب مسئله نگاه کنیم میبینیم اینطور نیست. چون اولا معمولا افراد در زمان مجردی هم وقت زیادی رو تلف میکنن و هم پول زیادی رو. این مسئله رو میتونید از افرادی که شرایط شما رو داشتن و ازدواج کردن جویا بشین. ثانیا چون توی مجردی فرد یه حالت سردرگمی داره و نمیدونه داره چیکار میکنه معمولا برای فرصت ها و سرمایه اش ارزش زیادی قائل نیست و از اونها درست استفاده نمیکنه ولی همین فرد وقتی ازدواج میکنه هم فرصت ها رو غنیمت میشمره و هم اینکه سعی میکنه از هزینه های الکی جلوگیری کنه. علت این مسئله هم احساس مسئولیتیه که الان داره ولی قبل از ازدواج نداشت. همه اینها باعث میشه فرد پیشرفت چشم گیر خودش بعد از ازدواج رو در زمینه های مختلف ببینه و حتی پیشمون بشه که چرا تا حالا برای ازدواج اقدام نکرده بود.با این حال اگه شرایط شما خیلی حاد بود، باز هم میتونی برای ازدواج اقدام کنی چون اقدام برای ازدواج به معنای شروع زندگی زناشویی نیست بلکه شما میتونی همین الان اقدام کنی و مدتی رو توی عقد بمونین و بعد عروسی کنین. اینجوری هم خیالت از ازدواج راحت میشه هم تلاشت برای فراهم کردن زندگی دوچندان میشه هم برکت زندگیتون افزایش پیدا میکنه و هم دغدغه های ذهنیتون خالی میشه و راحت تر میتونید به کار و تحصیل بپردازین.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مرد, 1393 بگم یا نگم؟
سلامبه طور کلی در مورد چنین مسائلی نباید چیزی گفت چون این کار صرفا باعث سلب اعتماد و شک و بدبینی میشه مگر اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشه مثلا مسئله خیلی حساس باشه و احتمال اینکه طرف متوجه بشه هم زیاد باشه. در چنین شرایطی شما میتونی اون رو عنوان کنی. البته در عنوان کردن اون هم باید ملاحظاتی رو در نظر داشته باشین.اما در مورد رابطه شما، به نظرم لزومی برای گفتنش نیست مگر اینکه بیشتر اطرافیان از رابطه شما خبر داشته باشن و مدت زیادی رو با هم در ارتباط بوده باشین و ...پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مرد, 1393 میگه فعلا قصد ازدواج ندارم
سلاماینکه طرف گفته فعلا قصد ازدواج نداره میتونه دلیل های مختلفی داشته باشه و نمیشه گفت حتما دلیلش اینه که مثلا از شما خوشش نیومده یا مثلا مشکل مالی دارن یا ... با این حال بهترین راهی که هست اینه که اولا پدرت رو به این ازدواج راضی کنی و ثانیا به مادرت بگی رسما ازش از طریق خونوادش خواستگاری کنه و نباید به صرف اینکه مادرت با خودش صحبت کرده و گفته قصد ازدواج ندارم اکتفا کنین چون معمول دخترها در چنین شرایطی جواب مثبت نمیدن و حق هم دارن.بنابراین قدم اول شما اینه که خونوادت رو راضی کنی تا از جانب اونها خیالت راحت باشه و بعد با خواستگاری رسمی و اصرار بر این ازدواج، طرف و خونوادش رو راضی کنین.در مورد اینکه میگی فکر میکردی هر جا بری جواب مثبت میدن هم باید عرض کنم چنین تفکری نادرسته چون شما انتظار داری طرف هیچ ملاکی برای ازدواجش نداشته باشه و بدون چون و چرا به شما جواب مثبت بده در حالی که اینچنین نیست. هر کسی ملاک هایی داره و باید کسی رو انتخاب کنه که با ملاک های اون جور در بیاد. ممکنه مثلا شما مذهبی باشی و طرف از آدم مذهبی خوشش نیاد یا برعکس. ممکنه ظاهر شما با اینکه هیچ مشکلی نداره ولی به دل طرف نشینه و ...بنابراین برای ازدواج باید سراغ مورد های مختلف بری و از بین اونها با کسی ازدواج کنی که بیشترین تناسب رو با شما داشته باشه. اساسا فلسفه خواستگاری هم همینه که دو طرف همدیگه رو میبینن و بعد اگه به تفاهم رسیدن ازدواج میکنن. در خیلی از خواستگاری هم ممکنه هر یک از طرفین به هر دلیلی موافقت نکنن. پس جواب منفی، رابطه قطعی با مشکل داشتن شما نداره!پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 11 مرد, 1393 بنظرتون درسته یه معرف بفرستم که باپسره صحبت کنه؟؟؟
سلامفرستان معرف از این جهت که تکلیف شما رو روشن میکنه و دیگه فکرت درگیر نیست خوبه. اما باید برای این کاری کسی رو پیدا کنی که مورد اعتماد باشه و به هیچ وجه نگه از طرف شما رفته بلکه باید خودش از جانب خودش شما رو به طرف معرفی کنه و ...اگه با این کار هم باز اقدامی از طرف اونها انجام نشد، بدون علاقه و انگیزه شما برای این ازدواج یه طرفه است و فایده ای نداره. لذا چاره ای جز اینکه بیخیالش بشی نیست.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 11 مرد, 1393 شك به همه چيز !
سلامبه لینک زیر مراجعه کنید:فلسفه بلا چیست؟وقتي بلا و مصيبت به سراغم مي‌آيد چگونه آرامشم را حفظ كنم؟
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 11 مرد, 1393 راهی که برگزیده ام به کجا ختم میشود آیا اثراتی در زندگی و روحیه من دارد ؟
سلامچنانچه دوستان هم گفتن، بهترین راهش اینه که از خونوادت بخوای تا یکی دو بار دیگه ازش خواستگاری کنن. اگه باز هم جواب منفی دادن، میتونی از طریق مادر یا خواهر یا ... علت مخالفتش رو جویا بشی. بعد اگه قابل حل بود که حلش میکنی و اقدام میکنی اما اگه نبود مثل اینکه طرف دلش جای دیگه گیر بود یا ... اون موقع چاره ای جز فراموش کردنش نداری.بنابراین این راهی که شما میری از این جهت که منجر به بلاتکلیفی میشه و معلوم نیست چه زمانی تکلیف شما روشن بشه خوب نیست لذا باید برای روش شدن وضعیتت، نهایت تلاشت رو برای به دست آودن ایشون انجام بدی. اگه شد که چه بهتر؛ اگر هم نشد حداقلش اینه که دیگه فکرت درگیر ایشون نیست و میتونی بری سراغ یکی دیگه.پیروز و سربلند

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1