بنظرتون درسته یه معرف بفرستم که باپسره صحبت کنه؟؟؟

00:44 - 1393/05/02

مرجان

سلام قبلاهم پست گذاشته بودم 

من بعدازازدواج خواهردوقلوم به شدت تنهاشدم خیلی تنهابعد
تویه سفرمشهدکه باهمسایه هارفته بودیم اونجابایه خانم که همسایمون بودبیشترآشناشدم طی صحبتهام بهش همینجوری گفتم بابام دختربه ترک نمیده ومن اصلانمیدونستم ایشون پسرمذهبی دارن!بعدهاشبهاکه میرفتم مسجدمون این خانم بهم گفت که برای پسرش یه دخترخوب ازدوستام معرفی کنم وکردم که پسندش نشدبعدش متوجه محبت این خانم شدم که اصلا قبلااینطوری نبودمیگفت یه عروس میخوام مثل تویااسرارمیکردباهاشون برم مشهدیابه مامانم میگفت که خیلی منودوست داره
منم کلافکرم ایشون بودحتی امتحانای ترمم روخیلی بددادم چون مشغله فکری پیداکرده بودم بعدیه مدتی محبت ایشون قطع شدومن مشغله فکریم بیشترشداینهابرای قبل ماه رمضون بود
توماه رمضون به مسجدرفتنم ادامه دادم که یه روزگفت عکسموبهش بدم که دادم وبعددوروزبهم برگردوندونگفت به کی نشون داده ومنم نپرسیدم وحتی دونفرهم منوبهش برای پسرش معرفی کردن که نیومدگفت باباش نمیده اوناگفتن بروشایددادو نیومد.......
بنظرتون درسته یه معرف بفرستم که باپسره صحبت کنه؟؟؟؟

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/34103

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****
تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

فرستان معرف از این جهت که تکلیف شما رو روشن میکنه و دیگه فکرت درگیر نیست خوبه. اما باید برای این کاری کسی رو پیدا کنی که مورد اعتماد باشه و به هیچ وجه نگه از طرف شما رفته بلکه باید خودش از جانب خودش شما رو به طرف معرفی کنه و ...

اگه با این کار هم باز اقدامی از طرف اونها انجام نشد، بدون علاقه و انگیزه شما برای این ازدواج یه طرفه است و فایده ای نداره. لذا چاره ای جز اینکه بیخیالش بشی نیست.

پیروز و سربلند

تصویر marjangb aseman

بابام میگه نمیدم امامیدونم اگردامادمون اون پسره روتاییدکنه که میکنه راضی میشه.من خیلی خواستگاردارم امااین خانم زمانی بهم محبت کردکه واقعاگدای محبت بودم چون خواهرم رفته بودیعنی بااحساساتم بازی کردوشرایط منودرک نکرد.
الانم یه هفته میشه که مسجدنمیرم وواقعاحالم خوبه اماتاکی نرم?????

تصویر هانا
نویسنده هانا در

تا هر وقت که اون خانوم برات بی اهمیت بشه و بتونی رو احساساتت کنترل پیدا کنی شما رو خواستگارای دیگه بررسی کن الکی خودتو تو دردسر بندازی چکار دومادتونم تازه داماده هیچوقت به نفعش نیست به این زودی ریسک کنه تو کاره پدرت و تصمیماتش دخالت کنه حالا هرچقدرم که عزیز باشه این مسئولیت زیادیه فردا هر مشکلی پیش اومد از چشم اون میبینن

تصویر هانا
نویسنده هانا در

اگر پسره راضی بود یا نظرش با نظره مادرش یکی بود مطمئن باش حداقل یه بار میومد باهات صحبت کنه این خانوم خیلی دوست داره ولی به این معنی نیست پسرشم این نظرو داشته باشه

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت سوال کننده گرامی ....

اول اینکه خب معلومه که درست نیست معرف بفرستید ....

خواهرم شما میگید که پدرتون دختر به ترک نمیده خب پس دیگه دغدغه تون چیه ؟؟؟ خب اگرم بیاد که شما میگید پدرتون قبول نمیکنه ....

یه خورده تناقض تو حرفهاتون بود واسه همین درست متوجه نشدم ....

ولی یه نکته ای خواستم بگم و اون اینه که اصلا درگیر خواستگار نکنید خودتون رو ......

این مشغله فکری رو خودتون واسه خودتون ایجاد کردید .....

الان شما یا بیاید خودتون رو از این وضعیت دور کنید ....یا اینکه بیاید با پدرتون صحبت کنید تا واسه ازدواج با ترک راضی بشن ....بعدشم یه جوری به گوش اون خانم برسونید که پدرتون رضایت داره .....

امیدوارم یه خورده بیشتر توضیح بدید ......

ممنون و التماس دعا 

تصویر razieh1
نویسنده razieh1 در

ببین خواستگار کم نیستا اما اگه دیدی مشگل پیش میاد از خیرش بگذر laughlaugh

 

 

حالا حالا ها انقدر خواستگار بیاد برات کف winkblushکنی پسر زیاده  بزار چند سال بگذره میفهمی 

بعد میگی فلانی این حرفو بهم زد خخخخخخخخ

تصویر razieh1
نویسنده razieh1 در

هه چ جالب منم قبل ازدواجم خواستگارام از ترس این ک مامانم نده جلو نمیومدن میترسیدن بابام نده 

 

نمیدونم چی بگم 

منم تو شلمچه فرماندهی اون ارگان ک مارو باهاش فرستاده بودن خیلی از من خوشش اومده بود همه ی کاروانا فهمیده بودن اما من  از خجالت اب شده بودن طوری ک میومدن و میگفتن راضیه خوش به حالت ی ادم حسابی چشش بهت افتادهblushsmiley

منم یکی از خانما ک تو سپاه بود گفتم  ک میشه  بپرسم این حرکت اقا از رو چیه  گفت ازت خوشش اومده و من فرستادم بره با ایشون صحبت کنه  و فهمیدم قصدش جدیه 

 

 

حتی به دامادمون گفت  اما مامانم راضی نشد laughاز دست اسین ماماناsmiley

این تجربه ی شخصی من بود 

اما تو اگه ی معرف فرستادی بهش بگو نگه ک تو میدونی و تو فرستادیش برات بد میشه و خانواده ات اگه بفهمن ناراحت میشن مخصوصا ک همسایه استwink

تصویر هانا
نویسنده هانا در

در ضمن شما یه حرفی زدی الان چرا میخوای عوضش کنی؟یعنی الکی گفتی؟بابات به ترک دختر میده؟آخه حرفت قابله پس گرفتن نیست ؟به نظرم از خیره این مورد بگذر ولش کن

تصویر هانا
نویسنده هانا در

معلومه که درست نیست این چه کاریه عزیزم اینجور خواستگارا برا همه دخترا هست انقد احساساتت سر دست نباشه هر کی میاد بتونه باهاش بازی کنه محکم تر باش انقد زود با تعریف و قربون صدقه خانوم مسجدی ها وا نده خودتو درگیرشون نکن اینا تو هر مجلسی چشمشون همه رو عروسشون میبینه عزیزم حتی اگر این خانوم خیلیم شمارو دوس داره به چشم یه واسطه ازدواج نگاش کن انقد هول نباش بذار بقیه هم تصمیمشونو بگیرن اون آقا اگر بخواد که دست و پاشو نبستن که میاد خواستگاری انقد عجله برا چی سعی کن آرومتر باشی اصلا خودت چرا انقد میذاری باهات در این موارد صحبت کنن تلفن خونه بده بگو هر موردی بود با مامانم صحبت کنید نه میخواد شخصا جواب مثبت بدی نه منفی نذار انقد درگیرت کنن این خانوم مسجدیا خیلی رقابت میکننا یه وقت مواطب باش خودتو ندی دستشون بعد پشیمون میشی شماره خونوتونو بهشون بده فعلانم مسجد نرو اصلا اگر واقعا خواستگار باشن میان اگرم سرگرمیه خانوما شده باشی معلوم میشه

تصویر نرگس 72

سلام
با پسر صحبت کنه؟ یا با مادرش؟ به نظرم با مادرش باید معرف صحبت کنه و شما رو بهش معرفی کنه و اگه ایشون ترک هستند وشما این طور گفتید حرفتون رو اصلاح کنند. و بگن که اگه مذهبی باشه و پسر خوبی باشه دختر میدن