شك به همه چيز !

12:50 - 1393/05/12

سلام...

به همه چيز دارم شك مي كنم ! به ايمان - به تقوا- به پاك بودن - به راستگويي - به حتي متأسفانه دين !

اهل نماز و روزه و درستكاري هم كه باشي ، ولي دور و اطراف خود را كه مينگري مي بيني كه خيلي ها ، چقدر ساده به خيلي چيزها دست يافتند ، بي هيچ دغدغه اي ! جالب اينجاست كه با خيلي هاشون هم صحبت كه شوي ، چقدر ناشُكر اند ! آنوقت هست كه آدم خودش را مي بيند ، به خود مي گويد كه :

فُلاني ، دو داري به آب و آتيش ميزني كه به كمترين چيزها برسي و نميرسي ! اما در مقابل تو ، خيلي ها با خط و خط بازي ها و پارتي بازي ها ، به سركار رفته اند و تشكيل زندگي داده اند ( ازدواج ) و خيلي ساده در جامعه اي كه بيان مي كنيم اسلامي ست ، جلوي ما جولان مي دهند ! با كمترين سواد - با كمترين تلاش- ( فقط يك رابطه كه اينها را به نان و نوا رسانده ) ! اما همچو مني كه سالهاست كه به درگاهت توكل كرده ام ، حتي دخل و خرجي براي امر ازدواج خويش ندارم ! مي خواهم تشكيل زندگي دهم - ميخواهم ازدواج كنم ( كيست كه از ازدواج فراري باشد ، تا دچار گُناه نشود ) ! اما حيف كه ، فقر كُفر را به همراه دارد و همچون مني كه ادعا ندارم كه معصوم هستم ، اما خيلي كم سعي در خطا و اشتباه مي شوم ، بايد امروز بيايم و از وضع موجود خويش گِلِه كنم !

چرا بايد اينطور باشد ؟! واقعاً چرا؟!

به همه چيز بدبين و سخت بين و مشكوك شده ام متأسفانه ! به نمازهايم - به گناه نكردن هايم- به راست گفتن هايم - به اينكه چرا خيلي ها كه رنگ و بويي از تلاش و ايمان و دين نبرده اند ، امروز ، چقدر راحت . . .

واقعاً خسته شدم از اينكه نمي توانم ازدواج كنم - از اينكه دوست داري خوب باشي و خوب زندگي كني و ، بخاطر بي پولي نتواني !

نميدانم چه بگويم ! فقط همينكه دلم هم پُر است و هم خون ! شبها خواب ندارم و افكارم دائم مرا به شك در اعتقاداتم مي برند !

ولي ... در پايان باز مي گويم كه اي خداي بزرگ ، توكل بر تو ، چون تويي ارحم الراحمين ...

يا حق . . .

http://btid.org/node/33950

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 6 =
*****
تصویر گیسو
نویسنده گیسو در

سلام

فکر میکنم اکثر جوونای خوب مملکت ما با بند بند وجودشون دغدغه های شما رو حس کردن و همچنان هم حس می کنیم

ولی شکایت کردن و غرغر کردن باور کن دردی دوا نمیکنه. حال خودت بدتر میشه. ذهن خودت آشفته میشه

باز یه مدت پکری. دوباره می بینی نقطه سر خط. باید روحیت رو حفظ کنی. و در نهایت مثل یه بچه ایی که فهمیده اصلا به نفعش نبوده که با مادرش قهر کرده. می بینی خودتی و یه سجاده و یه سجده طولانی و دوباره خواسته هات

سعی کن جنس خواسته هات سر سجاده عوض کنی! به خدا بگو خدایا  تو رو وکیل امورم قرار دادم. خودت دستمو بگیر. خودت اسباب رزق و روزی- پیشرفت - همسر و اولاد رو برام فراهم کن

تو دعاهات هم بگو خدایا من طاقتم کمه

اگر میدونی الان زوده پس خودت صبورم کن..خودت از پریشونی درم بیار....خودت آرومم کن

باید صبوری کرد

فقط صبوری.......

تصویر m.snake
نویسنده m.snake در

سلام دوستان عزیز

من در خییییییییلی موارد فکر کردم، خییییییییییلی فکر کردم، که چرا واقعا اینطوریه؟ بقدری فکر کردم تا به کتابی برخوردم که همه چیز رو در نگاه من عوض کرد، کتابی که سال 1925 توسط یک متافیزیسین و خطیب نوشته شده. عنوان کتاب هست بازی زندگی و راه و رسم این بازی از خانم فلورانس اسکاول شین، یه تیکه از این کتاب رو مینویسم

من در مورد خودم بگویم که خیلی طول کشید تا آنچه را که موجب نا امیدی ام میشد از ذهنم دور کنم. بالاخره فهمیدم تنها راهی که میتوانم ذهن نیمه هشیار خود را تغییر دهم این است که < هرگز دو قدرت در کنار هم وجود ندارد، بلکه فقط یک قدرت وجود دارد و آن هم قدرت خداست، بنابراین هیچ ناامیدی وجود ندارد و رسیدن به این شناخت به معنای یک خوشبختی نامنتظره است>

من هم مشکلم رو اینطور حل کردم که همه کاری که دارم رو به خدا میسپرم، و از خدا میخوام اونی که خیره رو برام فرآهم کنه، و به شدت پرهیز میکنم از اینکه بگم چرا اینطور شد خدا، چرا اینطور نشد خدا، اگه من قبولش دارم که اون خیر من رو تشخیص میده، خیر رو برام فرآهم میکنه، و کارم رو به اون سپردم، هیچ شکی ندارم که اونی که اتفاق میوفته قطعا خیره، باید به این ایمان داشته باشم، ایمان قاطع و محکم، که من افسار دلم رو به دست خدا دادم و خدا منو بهترین جاها میبره

یه وقت میبینی یه نفر سه تا دختر داره، به خدا اصرار میکنه خدایا چهارمیش پسر باشه ( و نمیگه اگه خیر من در اینه چهارمیش پسر باشه) ، انقدر اصرار میکنه تا اون پسر میاد و هرچی بلا هست برای پدر به همراه میاره، چون خودش خیرش رو تشخیص نمیده

و عسی ان تکرهوا شيئا و هو خير لکم و عسی ان تحبوا شيئا و هو شر لکم .و الله يعلم و انتم لا تعلمون   بقره ٢١٦

تصویر iman1364
نویسنده iman1364 در

سلام

مگه گناه نکردن و تقوا و پاک بودن برای اینه که به نون و نوایی برسیم؟؟؟  حالا اگه به نون و نوا نرسیدیم کارمون اشتباه بوده؟؟؟

تو حدیثی از پیامبر یا یکی از امامان(دقیقا یادم نیست) گفته شده هیچوقت در دعاتون مال دنیا رو  از خدا نخواین، مطمئن باشین اگه به صلاحتون باشه بهتون داده میشه و اگر به صلاحتون نباشه نه...

اما در مورد اونایی که از راه نادرست به همه چیز رسیدن و میبینیم که هیچ اتفاق بدی هم براشون نمیفته!، دو تا نکته رو بگم، یکی اینکه خدا اونا رو بحال خودشون رها کرده، اگر دیدی جایی سرت به سنگ خورد بدون خدا داره امتحانت میکنه ولی اگه یه روز دیدی هیچ مشکلی نداشتی باید شک کنی به اینکه راهو اشتباه اومدی.... به اینکه ممکنه خدا بخاطر گناهانت،تو رو بحال خودت رها کرده... تو قرآن گفته خدا بهترین مکر کنندگان است و مکرش بالاتر از همه مکاران است، یکی از مکراش اینه که فرصت میده انسانهایی که گناهان زیادی مرتکب شدند و توبه نمیکنن و امیدی به بازگشتشون نیست گناهان بیشتری رو مرتکب بشن و در آن دنیا عذاب سخت تری ببینن!

نکته دوم بازم یه حدیثی هست از پیامبر در توصیف بهشت و جهنم، فرمود اگر کسی در تمام عمر خودش رنج و سختی ببینه، اما همین که چشمش به بهشت بیفته انگار که هیچگاه هیچ رنجی نکشیده و کسی هم که در تمام عمر دنیوی خودش مشغول لذات دنیوی بوده و تماما خوشگذرانی میکرده همان لحظه اول که چشمش به جهنم بیفته انگار که هیچگاه هیچ لذتی  در زندگی نداشته

تصویر marjangb aseman

سلام
پولی که ازراه پارتی وامثال اینابدست بیادازگلوی امثال من وشماپایین نمیره بذاراونابخورن نوش جونشون اونافکرمیکنن دنیاشون رومیسازندوماقطعاآخرت رو.

یاعلی......

تصویر باران
نویسنده باران در

برادرم یه چیز دیگه

تو بیمارستان یه مریضی بود که مریضیش نمیتونستن تشخیص بدن یه اقای خیلی پولدار مقام دار و....

فریادها میکشید و میگفت خدایا همه چیزمو بگیر اما این دردو از من بگیر

خیلی چیزا رو نمیبینیم خیلی چیزا هم الان حکمتشون نمیفهمیم...

برادرم اینکه خوب باشید همش توفیق خداست بخدا اگه کمکمون نکنه خیلی زندگیمون عفونی میشه خیلی دور میشیم بهترین نعمتش وجودشه....نگاه کن چقد ادمای نا بسم الله زیاد شده اونا خیلی بدبختن برادرم خوشبختی واقعی الانه شماس نمیخوام شعار بدم اما اگه یه موقع خدای نکرده تو زندگی فاصله تون از خدا زیاد بشه اونوقت میفهمین این نعمتی که الان دارین چقد بزرگه و سخته...الحمدلله

 

تصویر باران
نویسنده باران در

برادرم یه چیز دیگه

تو بیمارستان یه مریضی بود که مریضیش نمیتونستن تشخیص بدن یه اقای خیلی پولدار مقام دار و....

فریادها میکشید و میگفت خدایا همه چیزمو بگیر اما این دردو از من بگیر

خیلی چیزا رو نمیبینیم خیلی چیزا هم الان حکمتشون نمیفهمیم برادرم اینکه خوب باشید همش توفیق خداست بخدا اگه کمکمون نکنه خیلی زندگیمون عفونی میشه بهترین نعمتش وجودشه....نگاه کن چه ادمای نا بسم الله زیاد شده اونا خیلی بدبختن برادرم خوشبختی واقعی الان شماس نمیخوام شعار بدم اما اگه یه موق تو زندگی فاصله تون از خدا زیاد بشه اونوقت میفهمین این نعمتی که الان دارین چقدر بزرگه و سخت...الحمدلله

 

تصویر باران
نویسنده باران در

من ترجیح دادم دیگه به کسی نگاه نکنم که دچار این حالت شما نشم...میفهمم اما برادرم قدر خودتو بدون...

اما دنیا محل امتحان و صبوریه

الان من هم دنبال کارم درحالیکه میبینم......بماند

اما اینو میدونم با همه اینها باید شاکر و صابر باشم تا خدا خودش بهم لطف کنه

این نیز بگذرد....

براتون بهترینها رو از خدا میخوام عاجلا...ان شاالله خوشبخت باشین.

تصویر atii
نویسنده atii در

سلام...

اصل زندگی چیه؟ درسته اومدیم تو این دنیا ، تلاش کنیم به اونچه که "باید" برسیم و بعد ...."بریییم"

شما تلاشتو بکن و از خدا بخواه خوشی که به صلاحته جلو راهت قرار بده... همین

هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند

موفق باشید اما "واقعی"

تصویر سروناز20

دوست محترم ..من تجربه خودم رو میگم ..دقیقاهمین مشکلات رو تو یه دوره داشتم ..فوق لیسانس بیکار ...خواهرم کارمند بود ومن همیشه احساس ضعف میکردم....اون همه چیز داشت ومن برای خرید کوچکترین چیز. غرورم رو باید میشکستم....دبال کار هم رفتک تا تهران اومدم .....وای نبود...در نهایت. به ذهنم رسید برم تایپیست بشم....حقیقت خیلی هم دستم تند نبود ...ولی چون کم تر کسی حاضر بود بیاد از این مدل کارهای سخت و قت گیر انجلم بده سریع قبولم کردم.....کار اولم یه مقاله 50 صفحه ای بود و برای دو روز دیگه طرف میخواست.....یعنی من جا خوردم .....واقعا از عهدم خارج بود ولی چی باید میکردم ......اون دو رو شب و روز تایپ کردم تا تموم شد.......البته منم توبه کردم که دیگه ادامه ندم ....البته خودایش دستم تند شده بعدش ....ولی ارزش نداشت واسم کردم 12 هزار مزد دو رچز وشب تلاش،....! ولی بعدش که ول کردم تو مدت خیلی کوتاهی یه کار برام پیدت شد تو رشته خودم و البته راحت تر و با در آمد خیلی بهتر.....ن فکر میکنم این کار رو خدا سر راهم قرار داد ...من به کسی هم نسپرده بودک ولی اونا خودشون بهم زنگ زدن و ازم خواستن باهاشون همکار کنم و در واقع خدا شد پار تیم.....ببخشید طولانی ششد ولی شما هم کار رو عار ندونید ...منظورم کارای کم در امده .... کار های سخت و بی ارزش رو. امتحان کن.....خواهی دید که از جایی که انتظارشو نداری خدا بهت میرسونه از قدیم گفتن از تو حرکت از خدا برکت......موفق باشین ....

تصویر یه عاشق واقعی

سلام به داداش خوبم .......

تمام حرفهات درسته .......واقعا نمیشه شعار داد ....

من خودم به شخصه میبینم ....میبینم دوستای خودمو ....اطرافم رو میبینم ....جامعه ام رو میبینم .....واقعا حرفهات درسته ....هر چی پاک تر زندگی میکنی انگار عقب تر میفتی ......

اما من واسه خودم یه دیدگاه و تفکری دارم ....به نظرم میتونه تسکینی باشه و با این نگرش کمتر خسته بشیم ....

به نظرم این سخت شدن و عقب موندن همه و همه از جانب خداست ...هر چی پاک تر زندگی میکنی خدا میخاد بیشتر امتحانمون کنه ....ببینه وقتی همه چیزتو هم از دست بدی باز هم پاک زندگی میکنی ؟؟؟ هی ادامه میده .....امتحانا رو سخت تر میکنه ....انقد سخت میکنه تا جایی که کم بیاریم و خسته بشیم و یه دفعه بزنیم زیر همه کارهایی که کردیم ....هر جا کم بیاریم و راه رو کج بریم همونجا خدا بهمون نمره میده ....میگه خب تا این مرحله اومدی جلو و این هم امتیازت ......frown

خیلیا خیلی زودتر کم میارن ....و همون اول با یه امتیاز کم از مسابقه میرن کنار .......

اما خب خیلیا هم مثل شما به مراحل بالاتر صعود میکنن .........خیلی وقتها خدا همه چیزو میگیره .....میگیره که کم بیاری و از مسابقات حذف بشی .....امتحان ها رو سخت تر میکنه ولی خب هر جا کم بیاریم میشه اخرین مرحله ای که صعود کردیم.!!!

به نظرم این دیدگاه میتونه خیلی نگرشمون رو به زندگی بهبود ببخشه ......

یه خورده از اون بار و فشار کم میکنه ....

خیلیا راحت زندگی میکنن ...چون حذف شدن از مسابقات .....همون مراحل اول حذف شدن و خدا هر چی خواستن میده که راحت به زندگیشون برسن .....

برادر خوبم .!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بهتره ببینیم چیو داریم با چی عوض میکنیم ..........آیا آمده ایم که بمانیم یا که برویم ؟؟؟؟ اینها شعار نیست ....اینها دقیقا حقیقتی ست که وجود داره !!!!!  60 سال زندگی در برابر بی نهایت زندگی !!!!!!!!!!

لحظه ای تفکر میتونه آرامشمون رو زیاد کنه ...........

وقتی قرار نیست بمانیم .........

وقتی 60 سال در برابر بینهایت زندگانی قرار میگیره هیچی نیست .......

بهتره ببینیم کدوممون میتونیم به مراحل بالاتر صعود کنیم!!!!!!!!!!!!!!!هر جا کم بیاریم دوباره باید از اول بریم!!!!! از اول شروع کردن شاید هیچ وقت دیگه نصیبمون نشه!!!!! شاید یک خطا و خستگی از اومدن این همه راه بینهایت پشیمانی داشته باشه ......قراره تا ابد زندگی کنیم و یک خطای اینجامون شاید تمام جاودانه زندگی کردنمون رو از بین ببره ..........

هر چه بالاتر بریم سقوطمون بدتر خواهد شد ....مثل بالا رفتن از کوه ......وقتی بری نوک کوه و اونجا بیفتی دیگه زنده موندن در کار نیست .........پس هر جی مراحل رو بالاتر رفتی بیشتر مراقب باش ....قطعا شرایط سخت تر میشه تا خدا ببینه کجا حذف میشی ..........میخاد عیار سنجی بکنه .....ببینه چند مرده حلاجی ...چقد ارزش داری !!!! 

پس خودتو به خدا ثابت کن!!!!!!

ثابت کن که تا اخرین مرحله میری .........اخرین مرحله خوشبختی در این دنیا نیست ......شاید سخت تر هم بشه وضعیت!!!!اما قابت قدم بمون و خودت رو به خودت و خدای خودت ثابت کن!!!!!!!

مردونه زندگی کن .............

خیلیا زود جا میزنن و مراحل ابتدایی حذف میشن و خدا هم ولشون میکنه و خوشی این دنیا رو بهشون میده .......پس نگاه به خوشبختی ها نکن!!!! خیلی وقتها همین خوشی ها هم امتحان هست ....برای اینکه خدا ببینه ارزشمون چقدر هست !!

پس همه چی رو مثل امتحان ببین و همون مراحلی که گفتم!!! اینجوری زندگیت راحت تر میشه !!!

التماس دعا 

یاحق

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

سلام

نه برادر من اين حرفها از شما بعيده . من نميشناسمتون ولي نوشته تون گواه دل پاكتون هست ... چرا بايد اجازه بديد نتيجه صبر و پايداري و توكلتون رو شك و ترديد و شيطان از بين ببره ؟؟ چرا نبايد باز هم منتظر بمونيد با يه دل اميدوار و متوكل به رحمت خدا ؟؟ شعار نمي دم . اينجا امثال شما زيادن ... زياد . چون همه مذهبي هستيم ..پس اينجا نمي تونيم از درك همه ي خواهر و برادرهامون ، به دور باشيم .

اصلا كي گفته كه زندگي مردم و خوشبختي شون  رو از روي ظاهر بايد قضاوت كرد ؟؟ يا اصلا چرا فكر مي كنيد كه زود ازدواج يعني خوب ازدواج كردن ؟؟ مگه ما گم كرديم كه فقط دنبال سعادتيم و نه همسري كه حتي يه لحظه هم نشه باهاش به آرامش رسيد ؟ پس هر زود ازدواج كردني نميتونه به معني خوشبختي و سعادت باشه .

اوني كه خدا هديه مي كنه به امثال شما بهترين مي تونه باشه . چون خدا ، خداست و ارحم الراحمينه . برادر من اينا مي تونه كفر باشه كه ما بچه مذهبي ها گاهي مي گيم و خدا رو عجز و ناله هامون مي رنجونيم

اما .... در زمينه ازدواج ، تلاشتون رو بكنيد . من بارها گفتم بازهم مي گم كه فقط اكثريت آقايون از بيرون به قضيه خواستگاري نگاه مي كنند و مي گن خونواده دختر خانم ها چنين و چنان سختگيرند كه بيا و ببين ....ولي هنوز هستند دختران پاك و مومني كه مثال خود شما براي گرفتن هديه ( همسر ) از خداي بزرگشون ، اميدوارانه به رحمت خدا چشم دوختند .

 نااميد نشيد كه هستند خونواده هايي كه به شما ، به چشم پسر خودشون  نگاه مي كنند (كه مي خواد تازه تشكيل زندگي بده ) و دركش مي كنند . پس خواهشا نااميد نشيد كه مي دونم نميشيد و اين حرفهاي شما رو پاي يه درد دل مي ذارم .

انشاءالله خوشبخت باشيد و بزودي نتيجه ي صبرتون رو بگيريد .

تصویر bitaaa
نویسنده bitaaa در

سلام خدمت شما مشاوره عزیز من دختری 27 ساله هستم خواستگاران زیادی دارم ولی موقعیت مناسبی ندارن چند وقته پیش خواستگاری برای من پیدا شده که خیلی وضع مالی خوبی داره پس از چند وقتی از آشنایی بهم گفت که من قبلا با یکی رابطه داشتم اما اون طرف من به خاطر اختلافات خانوادگی مشکلات نتونست با من ازدواج کنه من خودم تا الان که هستم دخترسالم و پاکی بودم میخوام بدونم اگه با ایشون ازدواج کنم من به مشکل در زندگی باهاشون بر نمیخورم خودشون که میگن دختره از من اون موقع تقاضای درخواست و رابطه کرده فعلا جواب رد دادم میخواستم نظر شما در این مورد بدونم که آیا با ایشون ازدواج کنم یانه با تشکر

 

تصویر مهتاب2

به نام خدا

سلام

فکر می کنم برای مشکلتون باید یک اتاق گفتگوی جدید بزنید در هر کدوم از این دسته ها که فکر می کنید به موضوعتون مربوطه که اونجا بهتون پاسخ بدن http://www.jonbeshnet.ir/forum/565

تصویر نرگس 72

سلام
گله کردن هیچ فایده ای نداره اگر به خدا حسن ظن داشته باشید و امیدوار همه چیز درست میشود حدیث زیبایی داریم ازپیامبر( صلی الله علیه وآله) داریم که : به خدایی که جز او خدایی نیست هرگز بندت ای به خدا حسن ظن پیدا نمی کند مگرآنکه خداوند براساس حین ظن او عمل میکند . زیرا خداوند متعال کریمی است که همه خیرات دردست اوست و حیا می کند که به حسن ظن وامید بندت رفتار نکرده و خلاف آن را انجام دهد پس به خدا حسن ظن داشته باشید و به سوی او رغبت کنید
برادر گرامی اگر قرار بود همه چیز عالی باشد ایمان داشتن آسان بود اگه همه اهل ایمان دارای خوشبختی ورفاه بودند که همه مردم مومن میشدند!
درضمن خیلی از مواقع گرفتاری های ما تقصیر خودما است ولی ما همه چیز را گردن خدا می اندازیم...
خدا واقعا مهربان است که از دست گله های ما نعمت هایش رانمیگیرد . من خودم دراین چند روز آنقدر ناراحت بودم و گلایه کردم که چرا خدا اینجوری شد اما فهمیدم چقدر رفتارم زشت بود وقتی خدا به من چیزی میداد شکرمیکردم وخوشحال و حالا که برخلاف میلم بوده و حتما در صلاحم مایوس وناامید!
من تصمیم گرفتم برای درک خوشبختی منتظر شرایط نباشم و درمسیر ی کت خدا گفته قدم بردارم و تا اونجا که میتونم برای رسیدن به خواسته هایم اول تلاش و بعد دعا کنم و دعا حتی تقدیر نوشته شده رابرنی گرداند . گله کردن و دست رو دست گذاشتن آسان ترین راه است
وکسانی هم که خدا را ندارند حتی بهترین ثروت ها وبهترین همسرها را داشته باشند بزرگترین بدبختی شان این است که خدا فراموششان کرده
امابه این معنی نیست که افرادباخدا همیشه بایدبدبخت باشند! امامان و بزرگان ما هم دنیای زیبا داشتند وهم آخرت زیبا .
وهنر داشتن هردو باهم است وگرنه داشتن یکی از آنهاارزش ندارد..
از رحمت خدا ناامیدنشوید..
امیدوارم به خواسته هایتان برسید
التماس دعا

تصویر Aban
نویسنده Aban در

درکت میکنم. چه جوابی می خوای آقا علی؟ غصه هامون یکیه با این تفاوت که من دخترم. شاید کمی شرایط برای من بهتر باشه.خودم رو به آب و آتیش زدم شاگرد اول دانشگاهم بودم.بهترین رتبه رو داشتم.ولی نمی دونم چی شد چطور شد که کسانی که از من عقب تر بودن جلو زدن تا پشت سرم رو نگاه کردم دیدم کسی نیست همه جلو ترن.من گام به گام تمام سنگ های جلوی راهم رو با دست کنار میزدم اونها با کمک یکی دیگه از روی این سنگها میپریدن.اونها پارتی داشتن و به همه جا رسیدن.من نداشتم و عقب موندم.حالا وایسادن به ریش من میخندن. حلالشون نمی کنم. یکی از دوستام میگفت کار از دست خدا خارج شده افتاده دست بنده هاش. بنده ها به هم رحم نمیکنن. همین بنده ها(بغیر از انسان های خوب خدا) شب قدر اشک میریزن و توبه میکنن و از خدا حاجت می خوان فکر میکنن خدا فقط برای شب قدره خدا تو روزای دیگه وجود نداره.اونها هستن که حق ما رو میخورن(صبح به صبح در پی مکر و فریب شب به شب توبه و امن یجیب).خدا از حق خودش می گذره از حق الناس نمیگذره.

تصویر sadegh37
نویسنده sadegh37 در

امتحان الهی هست. شما هم تلاشت رو کن نمره قبولی بگیری.

" أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُونَ "2/عنکبوت

( آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟!)