سلام و احترام
در ابتدا شما را تحسین کرده که میخواهید خود را از منجلاب گناه رهایی داده و به دنبال رسیدن به سعادت هستید.
هرچند در سوال مشخص نشده در مکانی که زندگی میکنید میانگین سن ازدواج معمولا چقدر است و خواستگار مناسب از نگاه شما و خانوادهتان چیست.
اما در هر صورت لازم است به این نکته توجه داشته باشید که بهترین عامل دوری از گناه، فراهم نکردن زمینههای بروز گناه میباشد.
طبیعی است اگر انسان زمینههای بروز گناه را فراهم آورد، دوری و اجتناب از معصیت اگر نگوییم غیر ممکن خواهد بود اما یقینا سختتر خواهد شد.
پس باید ببینید چه چیزی شما را به گناهان یاد شده نزدیک و از عفتی که مورد علاقهتان است دور میکند، و بعد از شناسایی آنها تمامی اسباب تحققشان را نابود کنید.
بیان کردید وارد رابطه شدید، هرچند کیفیت و چیستی و سطح رابطه یاد شده کاملا مبهم میباشد اما از شما میخواهیم اگر این رابطه گناه آلود است (که ظاهرا چنین میباشد) تمامی پلهای ارتباطی با شخص مقابل را نابود کنید.
همچنین از خواندن مطالب تحریک کننده و یا دیدن تصاویر غیرشرعی خودداری کرده و وقت خود را با امور مثبت پر نمایید.
اموری که میتوانند اسباب دیده شدن بهتر شما و برتری اجتماعیتان را فراهم آورند از مواردی میتوانند محسوب شوند که به شما در جهت رسیدن به خواستههایی که دارید کمک کنند، منجمله شرکت در جلسات حضوری بانوان و همچنین آموختن مهارتهای زندگی و هنری.
در کنار این مسئله از شما میخواهیم در اوج متانت نیاز خود پیرامون ازدواج را به مادر خود بازگو کرده و دغدغههایی که دارید را به ایشان یا پدرتان یا کسانی که میتوانند برای شما قدمی بردارند تفهیم نمایید.
شاید بگویید این کار سخت است و خجالت میکشم، اما ما به شما میگوییم یقینا این بیان نیاز به دلسوزانتان از ورود شما به روابط غلط و نابود شدن دنیا و آخرتتان به مراتب آسانتر خواهد بود و میتواند سببی باشد برای رسیدن شما به آنچه میخواهید، پس در این امر کمکاری نکرده و نیازتان را به آنها بفهمانید.
اگر تمایل داشتید میتوانید توضیحات بیشتری را در مورد ابهامات موجود در سوال که در ابتدای این متن مطرح شد بفرمایید تا امکان ارائه راهنمایی کاملتر فراهم شود.
امیدواریم موفق باشید.
با سلام و احترام
پاسخ اجمالی:
خداوند نفقه نوه های یتیم را بر پدر بزرگ واجب کرده است، لذا او قبل از مرگ خود باید از نوه های یتیم خود حمایت لازم را بنماید و برای پس از مرگش هم از طریق هبه و وصیّت در ثلث مال و... منبعی برای مخارج ایشان در نظر بگیرد. سایر ورّاث نیز در هنگام تقسیم ارث توصیه شده اند نسبت به بستگان یتیم و نیازمند در طبقات محروم از ارث بی مهری ننموده و آنها را بی نصیب نگذارند. ضمن اینکه اسلام همواره در حق ایتام سفارش نموده است و در فقه اسلامی راه هایی مانند کمک از بیت المال برای نوه های یتیم توصیه شده است.
پاسخ تفصیلی:
در باب ارث، اولاد بلافصل در طبقه اول قرار دارند و نوه در طبقه دوم قرار دارد، و مسلّم و از ضروريّات است كه تا فرزند باشد نوبت به نوه نمى رسد.(1) در آیه 75 سوره أنفال نیز می خوانیم: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ»؛ (خويشاوندان بعضى بر بعض ديگر در مقررات ارث ترجيح دارند آنها كه به شخص ميت نزديكترند مقدم هستند). با توجه به این مسأله این سوال پیش می آید که: آیا محروم شدن نوه ای که یتیم شده است از ارث، بی عدالتی نمی باشد؟
در پاسخ به این سؤال چند نکته را باید مورد توجّه قرار داد:
1) لزوم توجّه پدر بزرگ به نوه های یتیم، در زمان حیاتش
این فرض که فرزندان قبل از پدر از دنیا بروند و نوه ها بخواهند از پدر بزرگ ارث ببرند خیلی کم اتفاق می افتد؛ و در مواردی که چنین اتفاقی بیفتد نیز اینکه فقط فرزندان از پدر ارث ببرند بی عدالتی نمی باشد و مشکلات نوه ها باید از راه های دیگری برطرف شود. ضمن اینکه اینگونه نیست که پدر نوه ها هیچ مالی نداشته باشد تا برای آنها بماند؛ لذا اگر پدری قبل از پدربزرگ فوت کند فرزندان یتیم از پدر خود ارث می برند و تحت سرپرستی پدر بزرگ قرار می گیرند و بر پدر بزرگ واجب است به نوه های یتیم خود توجه کند و در حفظ اموال آنها و ایجاد شرایط خوب اقتصادی برای آنها تلاش کند؛ چنانکه در آيه 152 سوره انعام و آيه 34 سوره إسراء می خوانیم: «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»؛ (هيچگاه جز به قصد اصلاح نزديك مال يتيمان نشويد). طبق این آیه تصرّفات جدّ بايد از روى مصلحت باشد و منفعت آنها لحاظ شود و اگر نوه های یتیم ارث کمی برده باشند و مال و ثروتی نداشتند نیز با توجّه به اینکه سرپرستی آنها بر عهده جدّ می باشد باید برای تامین نیازهای آنها تلاش لازم را داشته باشد.(2) در نتیجه ممکن است از پدر بزرگ ارث نبرده باشند اما از طریق دیگری مشکلات آنها جبران می شود.
2) امکان حمایت پدر بزرگ از نوه های یتیم، پس از حیاتش
علاوه بر حمایت هایی که پدر بزرگ در زمان حیات خود لازم است نسبت به نوه های یتیم خود داشته باشد، شایسته است که در صورت امکان برای بعد از مرگ خود نیز تدارکی برای نوه های یتیم ببیند؛ چرا که در اسلام تقسيم ارث بر پايه ميزان رابطه خويشاوندى (قرابت) استوار است و هرگاه در اثر شرایط خاصى حمایت بیشترى از نوه یا هر فرد دیگری ضرورى به نظر آید، بر مبنای احکام اسلامی صاحب مال با اتخاذ تدابیرى مى تواند حمایت لازم را بعد از خود نسبت به فرد مذکور به عمل آورد و از محل ثلث اموال خود مبلغ یا مالی را از باب وصیت به ایتام نیازمند فرزندش یا هر نیازمند دیگری خصوصا خویشاوندان خود اختصاص دهد؛ چنانکه در آیه 6 سوره احزاب می خوانیم: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ»؛ (خويشاوندان نسبت به يكديگر، از مؤمنان و مهاجرين، در آنچه خدا مقرر داشته است اولى هستند).(3)
3) لزوم حمایت بستگان نسبت به ایتام خویشاوند
بر فرض که پدر بزرگ بنابر هر دلیلی، مالی را به بستگان یتیم و نیازمند خود اختصاص نداد، این مطلب باعث نمی شود، وراث در هنگام تقسیم ارث نسبت به بستگان یتیم و نیازمند بی مهری نموده، آنها را از ارث محروم نمایند؛ زیرا قرآن در آیه 8 سوره نساء می فرماید: «وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً»؛ (و اگر به هنگام تقسیم ارث، خویشاوندان [طبقه اى که ارث نمى برند] یتیمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چیزى از آن اموال را به آنها بدهید؛ و با آنان بطور شایسته سخن بگویید). این آیه مسلماً بعد از قانون تقسیم ارث نازل شده و منظور از آن ایتام و نیازمندان فامیل است؛ زیرا طبق قانون ارث، با بودن طبقات نزدیک تر، طبقات دورتر از ارث بردن محرومند ولیکن بعضى از مفسران نیز معتقدند: آیه، یک حکم وجوبى را بیان مى کند، نه استحبابى، ولى بعید است؛ زیرا مقدار و حدود آن به اختیار وارثان حقیقى واگذار شده است؛ در پایان آیه دستور مى دهد: با این دسته از محرومان، با زبان خوب و طرز شایسته صحبت کنید، «وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً»، یعنى علاوه بر جنبه کمک مادى از سرمایه هاى اخلاقى خود نیز براى جلب محبت آنها استفاده کنید، تا هیچگونه ناراحتى در دل آنها باقى نماند.(4)
علاوه بر تاکیدات عمومی اسلام در رعایت حال ایتام و محرومان، اهمیت بهره مند ساختن ایتام نیازمند از ماترک متوفی به قدری است که قرآن در آیه 9 سوره نساء مجددا تاکید بر مهروزی با چنین ایتامی نموده، هشدار می دهد: «وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً»؛ (کسانى که اگر فرزندان ناتوانى از خود به یادگار بگذارند [از ستم دیگران] بر آنان مى ترسند، باید [از ستم درباره یتیمان مردم] بترسند! و از [مخالفت] خدا بپرهیزند، و سخنى استوار بگویند). این تاکید های پی در پی قرآن در حمایت از چنین ایتام و نیازمندانی، شاید هیچ گونه جای عذری را در عدم حمایت وراث از آنان باقی نگذارد و اثر وضعی در چنین بی مهری هایی غیر قابل انکار باشد. گذشته از اینکه قرآن در آیه 237 سوره بقره در یک دستور عمومی می فرماید: «وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ»؛ (و نیکوکارى را در میان خود فراموش نکنید، که خداوند به آنچه انجام مى دهید بیناست). جمله «لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ» خطابى است به عموم مسلمانان كه روح بخشش و بزرگوارى را در تمام اين موارد فراموش نكنند، رواياتى كه از پيشوايان معصوم به ما رسيده است نيز آيه را به همين صورت تفسير مى كند.(5)
همچنین در روایات فراوانی به یتیم نوازی و سرپرستی یتیم سفارش شده است، از جمله در روایتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «هر كس از شما سرپرستى يتيمى را بر عهده گيرد و حق آن را ادا كند و دست بر سر يتيم كشد خداوند به عدد هر مويى حسنه اى براى او مى نويسد و به هر مويى سيئه اى از او محو مى كند و به هر مويى درجه اى به او مى بخشد».(6)
4) لزوم توجه حکومت به فقرا و یتیمان
بسيارى از ايرادهائى كه برخی بر قوانين اسلام مى كنند به خاطر آن است كه يك حكم را به طور مستقل و منهاى تمام احكام ديگر مورد بررسى قرار مى دهند؛ در حالی که اسلام تنها یک حکم نیست و باید مجموعه احکام را در نظر گرفت. در مورد یتیمی که از پدربزرگ خود ارث نبرده است، اگر مواردی که بیان شد در مورد او اجرا نشد باز هم اسلام او را به حال خود رها نکرده است و حکومت را به کمک آبرومندانه به چنین افرادی موظف کرده است. علاوه بر کودکان یتیم در جامعه افراد از كار افتاده آبرومند، بيماران و مانند آنها كه توانايى بر توليد ندارند وجود دارد، که بايد به وسيله بيت المال و افراد متمكن با نهايت ادب و احترام به شخصيت آنان بى نياز شوند.(7)
در نتیجه، در دین مبین اسلام راه هایی برای حمایت از ایتام قرار داده شده است. البته همانطور که اشاره شد نوه های یتیم از پدر خود نیز ارث برده اند و اموالی دارند که بعد از رسیدن آنها به سنّ بلوغ در اختیارشان گذاشته می شود.
پی نوشت:
(1). كتاب النكاح، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1424 هـ ق، چاپ اول، ج 7، ص 86.
(2). همان، ج 2، ص 34.
(3). تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1374 هـ ش، چاپ سى و دوم، ج 17، ص 201؛ دائرة المعارف فقه مقارن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1427 هـ ق، چاپ اول، ج 2، ص 344.
(4) تفسير نمونه، همان، ج 3، ص 276.
(5). همان، ج 2، ص 203.
(6). مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، ترجمه: جمعی از مترجمان، تحقیق: ستوده، رضا، انتشارات فراهانى، تهران، 1360 هـ ش، چاپ اول، ج 27، ص 147.
(7). تفسير نمونه، همان، ج 8، ص 123.
با سلام و احترام
اگر هنگامی که مشغول خواندن نماز سه یا چهار رکعتی است، نماز جماعت برپا شود و اطمینان ندارد که بعد از اتمام نمازش به جماعت می رسد، چنانچه به رکوع رکعت سوم نرفته است، مستحب است به نیّت نماز مستحب، نماز را دو رکعتی تمام کند و خود را به جماعت برساند.
موفق باشید.
سلام مجدد دارم خدمت شما همراه گرامی
از حسن همراهی و دقت شما در جلسات مشاوره تشکر کرده و پیگیری شما را ارج مینهیم.
شخصیت و شکل گیری آن به عوامل زیادی وابسته بوده که رشد آن تا حدی در اختیار شخص بوده و مقداری که کم هم نیست در زمان معین و گاهی به دست دیگران انجام میشود.
مثلاً در این بین نمیشود نقش والدین را نادیده گرفت که این ایفای نقش حتی قبل از بارداری برای آنها باید مهم بوده و در درست اجرا کردنش دقت و همت کافی را داشته باشند. قانون وراثت را یکی از اصلیترین عوامل شکل گیری شخصیت میتوانیم ذکر کنیم. اگر بخواهیم در یک کلمه این قسمت را تعریف کنیم، میگوییم " ذات ".
جامعه و محیط نمونهٔ دیگری است که خوب و بد بودن آن در شکل گیری شخصیتها دخالت مستقیم دارد. پس اینکه کجا و در چه محلی زندگی میکنید مهم است. دربارهٔ این قسمت نیز باید دقت شود که محل سکونت و یا حتی مدرسهٔ محل تحصیل را با شاخصههای مطلوب رصد کرده و بعد برای استفاده از آنها اقدام کرد. " پرورش " کلمهٔ مناسب این قسمت است.
به هر حال از این نمونهها وجود داشته که شاید صحبت کردن در مورد هرکدام به صورت مفصل و مستقل جایگاهی نداشته باشد و الان برای شما در نظر گرفتن این مطالب به آن صورتی که دلخواه ما است، نتیجه نخواهد داشت. اما توجه کردن به آنها در کنار مطالب بعدی میتواند آرامش خاطری را به شما هدیه بدهد. به این معنا که در صورت نداشتن شخصیت مورد هدف، مقصر را خودتان ندانسته و به سرزنش خود نپردازید. حداقل بدانید که در این مواقع عوامل متعدد را بررسی کرده و مسائلی که به خودتان مربوط است و در اختیارتان میباشد را پیگیری کنید.
دوران نوزادی، نوپایی، دوران پیش از مدرسه و دوران مدرسه، نوجوانی، هر کدام جداگانه در شکل گیری شخصیت شما نقش داشته که چگونه گذراندن آنها بر شخصیت فعلی شما تأثیر بسزایی را داشته است.
کاری که شما باید انجام دهید این است که ابتدا ببینید فکر و ذهنتان به چه چیزهایی گرایش دارد؟ احساسات و عواطف و الگوهای فکری شما در چه قالبهایی بوده و نحوهٔ بهره برداری شما از آنها چگونه است؟ کنترل، مدیریت و در نهایت تقویت هر کدام کار بعدی شما محسوب میشود. شما وقتی در موقع عصبانیت و ناراحت شدن از یک شخص نتوانید درست عمل کنید مطمئناً نتیجه چیزی نخواهد شد که شما و اطرافیان انتظارش را دارند. هیجانات و احساساتتان را مدیریت کنید، نه اینکه سرکوب کنید.
به هر حال با دیدن رفتارها و برخوردهایی که منطقی نبوده و مستحق آن نیستیم، ناراحت کننده بوده و با شدید شدن آنها، ناراحتیها به عصبانیت و حتی پرخاشگری نیز تبدیل خواهد شد. طبیعی بودن این واکنشها را همه میدانیم؛ اما اینکه چگونه بروز بدهیم که بتوانیم بعداً ساماندهی کنیم بسیار اهمیت دارد. این یکی از قدمهای مهم و اولیهای است که باید شما محکم برداشته و موفق شدن در این مرحله شما را ناخودآگاه به مرحلهٔ بعد هدایت میکند.
شناخت ارزشهای اخلاقی کار مهم و البته سخت دیگری است که نیاز است در چند جلسه پیرامون آن صحبت کنیم که در این زمینه پیشنهاد بنده این است که از روایات و احادیث اخلاقی که توسط معصومین علیهمالسلام بیان شده است را در حد امکان و نیاز جمع آوری کرده و پیرامون آن تحلیلها و توضیحاتی داشته باشیم. به هر حال انسانهای بزرگ به عنوان اسوه و الگو، در قالبهای رفتاری و گفتاری، راهنماییها مؤثر و مفیدی را ارائه میکنند.
از داشتن سوءظن گرفته تا حسد و کینه، داشتن و نحوهٔ از بین بردن آنها در کلمات نورانی بزرگان ما آمده که در صورت آمادگی و تمایل در جلسات بعدی به صورت موردی به آن خواهیم پرداخت.
موفق باشید.
سلام و احترام.
هرچند نفرمودید از کجا مطلع شدید که همسرتان میخواهند کارگر خانم بگیرند و شغل همسرتان چیست و آن خانم قرار است دقیقا چه کاری را انجام دهند و آیا ناراحتی خود را از گرفتن کارگر خانم به همسرتان گفتهاید یا خیر و اگر گفتید واکنش ایشان چه بوده است و...
اما در هر صورت حس شما قابل درک میباشد منتها باید بدانید با این تصورات تنها خود و فرزندتان را اذیت کرده و حتی مقدمات فاصله گرفتن از همسر خود را فراهم خواهید آورد، غافل از اینکه همین دور شدن که نتیجه تفکرات مسموم هست، اسباب نابودی کانون زندگیتان میتواند باشد!
بیشک توجه به این نکته قرآنی خالی از لطف نیست که خداوند متعال میفرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لَا تَجَسَّسُوا [حجرات/ ۱۲] ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید.»
همسرتان را با خصوصیات خوبی توصیف کردید. از شما میخواهیم با مهر و محبت به ایشان کانون زندگیتان را گرم نگه دارید و به آنچه به ذهنتان خطور میکند توجه نکنید.
همچنین در این ایام خود را با کارهای مفید سرگرم کنید و تا آنجا که ممکن است از تنهایی و بیکاری خودداری نمایید.
امیدواریم فرزندتان به خوبی و خوشی به دنیا آمده و برایتان باقیات و الصالحات محسوب شوند.
موفق باشید.
سلام و احترام.
هرچند از سن دقیق کودک موردنظر شما و اینکه چه عواملی اسباب بروز این حالت در او میشود بیاطلاع هستیم و مثلا نمیدانیم آیا این جیغها در زمان شادی است و یا ترس و یا گرسنگی یا...
منتها باید دانست اصل جیغ و گریه در اطفال و خردسالان اگر محدود و سطحی باشد را میتوان امری طبیعی به حساب آورد.
زیرا باتوجه به اینکه خردسالان نمیتوانند عواطف، احساسات و خواستههای خود را به صورت کلامی بیان کنند ناچارا برای ابراز و بیان خواستههای خود شروع به جیغ زدن خواهند کرد.
در این شرایط باید توجه داشت که تنبیه کردن کودک نهتنها هیچ کمکی به بهبود شرایط نخواهد کرد بلکه کودک به نوعی دچار شرطیسازی منفی نیز شده و ممکن است این کار را در مرور زمان در راستای جلبتوجه نیز قرار دهد.
بهترین کار ممکن این است که تا حد ممکن اطرافیان نیازهای کودک منجمله خواب، گرسنگی، بازی و توجه کردن به او را مورد دقت قرار دهند تا از بروز زمینههای حالت جیغ زدن جلوگیری کنند.
همچنین سعی شود محیط حاکم بر محل زندگی و رفت و آمد کودک را در آرامش حفظ کنند و او را از حالتهای استرسآور و تشنجزا دور نگه دارند.
همچنین اگر کودک شیرخوار است، مادر تا آنجا که ممکن است از مصرف کردن خوراکیهای نفخدار پرهیز نماید چرا که ممکن است بر غذای کودک تاثیر منفی گذاشته و اسباب دلدرد و در نتیجه جیغ زدن را برای کودک فراهم آورد.
اما اگر در هر صورت با مراعات جمیع این موارد بهبودی حاصل نشد توصیه خواهیم داشت حتما به متخصص اطفال و خردسالان مراجعه شود تا کودک موردنظر از جهات جسمانی نیز مورد بررسی قرار بگیرد.
امیدواریم موفق باشید.
سلام و احترام
لطفا در مورد خصوصیات روحی و اخلاقی دختر خانم بیشتر توضیح بدهید تا بتوانیم به علت رفتار ایشان دست پیدا کنیم.
متاسفانه حتی اطلاعی از این که ایشان چند سال دارند و میزان تحصیلاتشان چقدر است نیز نداریم که این اطلاعات میتواند کمک کننده باشد.
شرایط حاکم بر زندگی خانوادگی ایشان نیز باید دانسته شود که به چه صورت میباشد زیرا ممکن است رفتار ایشان تحت تاثیر رفتار والدین و یا موقعیت خاص اقتصادی آنها و یا مسائلی از این دست باشد.
همچنین ممنون میشویم بفرمایید آیا پیش نیامده که از خود او در طول این چهار سال (که اصلا مدت کمی نیست) علت اینگونه واکنشها را جویا شوید که چرا حاضر هستند رفت و آمد مختصری با شما داشته باشند اما برای تشکیل یک زندگی حقیقی و بادوام تمایلی نشان نمیدهند؟
البته مشخصات خود شما نیز بر ما کاملا مخفی است که آیا شاغل هستید یا نه و میزان تحصیلاتتان چقدر است و امکان تشکیل خانواده را دارید یا خیر؟
در هر صورت باید بگوییم این نوع رابطه میتواند به اصطلاح سوهان روحی برای شما محسوب شده و آینده شما و ایشان را در خطر جدی قرار دهد لذا اینگونه ارتباطها یقینا مورد توصیه نیست و باید تا آنجا که ممکن است هر چه سریعتر جهت سوق دادن آن به یک رابطه ضابطهمند و بادوام اقدام کرد.
از شما میخواهیم در صورت تمایل اطلاعات خواسته شده را ارائه نمایید تا امکان راهنمایی بهتر فراهم شود.
موفق باشید.
با سلام و احترام
اگر مجموع روزهای که خون می بینید و سپس لکه بینی دارید، بیش از 10 روز نیست، همه حیض است و باید احکام آن رعایت شود.
ولی اگر بیش از 10 روز است، اضافه بر 10 روز، استحاضه محسوب می شود و در استحاضه با توجه به اقسام آن باید به حکم استحاضه عمل شود. مگر این كه عادت وقتیه معینه داشته باشید یعنی هم زمان و هم تعداد ایام عادت مشخص است، در این صورت اگر بیش از 10 روز شد، به تعداد روزهای عادت، حیض است و بقیه استحاضه است.
Páginas