با سلام و احترام
استنباط احکام در تخصص من و شما نیست.
مراجع عظام با توجه به آیات و روایات و .... احکام دین را استباط می کنند و به این نتیجه رسیده اند که سن تکلیف در سن سال قمری می باشد.
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
ابتدا بابت اعتمادی که به مجموعه ما کردید و سؤال خود را با ما به اشتراک گذاشتید تشکر میکنم. امیدوارم با راهکارهای عملی که در ادامه به شما میدهیم، بتوانید بر این مشکلی که دست به گریبان هستید، فائق آیید.
وسواس فکری - عملی یا OCD که برخی گرفتار آن هستند، میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ مثلاً یکی در شستن و نظافت دچار وسواس باشد، یکی در خواندن و تلفظ کلمات و فرد دیگری در چک کردن وسایل و دیگری در افکار منفی، خلاصه وسواس فکری - عملی شکلهای مختلفی دارد، ولی همگی در یک چیز مشترک هستند و آن ارتکاب رفتارهای تکراری و خسته کننده که مانع از رفتار درست و به جا در فرد شده و زندگی او را مختل میکند؛ چرا که بسیار وقت گیر و غیرمنطقی هستند و فرد وسواسی را در چرخة فکر و رفتارهای ناراحت کننده گرفتار میکنند.
از این رو درباره وضعیت شما که سعی در زیبانویسی دارید، ولی آنقدر ذهنتان درگیر این مسئله هست که مانع از این میشود که به راحتی بتوانید قلم یا خودکار به دست بگیرید و روی کاغذ نوشتة خود را پیاده کنید. حتی اگر متنی را هم روی کاغذ بنویسید، افکار وسواسی، شما را به دوباره نویسی آن متن سوق میدهند و این چرخه تکرار میشود و این روند آنقدر تکرار میشود که در موقعیتهای بعدی از اصل نوشتن خسته شده و ترجیح میدهید که اصلاً چیزی ننویسید. امّا راهکار چیست و چه راهبردی را باید در مواجهه با افکار وسواسی انتخاب کرد تا از شر این افکار وسواسی خلاص شوید؟
در گام اول باید زمان و وقت نوشتن را برای خود محدود کنید و متعهد شوید که در همان زمان، تکلیف نوشتن را به اتمام برسانید، ولو اینکه خطی که روی کاغذ نوشتید، ایده آل شما نباشد؛ چرا که هدف از نوشتن، در وهله اول باید انجام تکلیف باشد؛ لذا باید هرطوری که شده طبق زمانبندی مشخص، متن خود را روی کاغذ پیاده کنید و تمام.
اگر این گام اول را بتوانید اجرا کنید، به یک موفقیت دست پیدا کردهاید. در واقع شما باید راهبردتان را از زیبانویسی به انجام تکلیف در وقت مشخص تغییر بدهید. این تغییر راهبرد به شدت در موفقیت بعدی شما مؤثر است. ممکن است اوایل حال درونیتان از این کار خوب نباشد، ولی خود را موظف کنید که مثلاً در ده دقیقه متن موردنظر را بنویسید. کم کم در اثر تکرار و عادت، آن حس منفی درونی نسبت به خط خودتان کمرنگ شده و این آزادی و رهایی شما از این حساسیت موجب میشود تا بهترین خط شما روی کاغذ نقش بسته شود.
این استراتژی باعث میشود که دست شما به راحتی قلم و خودکار را به دست گرفته و دیگر ترسی از زشت نوشتن پیدا نکنید؛ لذا اضطراب و فشار از روی شما و اندام دستتان برداشته شده و هماهنگی دست شما با قلم و خودکار بهتر و زیبایی خط شما دوچندان شود؛ بنابراین اصلاً توجهی به زیبانویسی نداشته باشید، بلکه تنها به انجام تکلیف در موعد مشخص متمرکز شوید.
لطفاً این نکته را مدنظر قرار دهید و به ما بازخورد بدهید که انجام این راهکار چقدر توانسته وسواس شما در این زمینه را کاهش دهد.
موفق باشید.
با سلام و احترام
این افکار باعث ارتداد و احکام ساب النبی نمی شود.
در این افکار گناهی برای شما ثبت نمی شود.
توصیه می شود حتما به یک مشاوره دینی مراجعه کنید تا راهکاری برای ترک این افکار به شما بدهد.
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
در ابتدا بابت اعتمادی که به ما کردید و سؤال خود را با ما به اشتراک گذاشتید، تشکر میکنم. گرچه از سن و سال خود نگفتید، ولی با توجه به توضیحاتی که از حالات خود دادهاید، میتوان حدس زد که در اوایل دوره جوانی و در آستانه انتخاب سرنوشت و آینده خود به سر میبرید.
معمولاً افراد در دوره جوانی، به شدت انگیزه و هیجان خواهی بالایی دارند و به نوعی نسبت به رشته و موضوعات مختلف، علایق مختلفی دارند و از این بابت میتوان حالات شما را درک کرد که تمایلات متعدد و انگیزههای گوناگونی در رشتههای مختلف دارید. اما همانطور که خودتان هم اشاره کردید، دنبال کردن همه رشتههای موردعلاقه، تنها تنوع طلبی شما را تقویت میکند و با توجه به محدودیت سنی که ما در این دنیا داریم، آن موفقیت لازم را به دست نخواهید آورد و بعد از مدتی نیز ممکن است احساس سرخوردگی پیدا کنید که چرا در یک رشته خاص، آن مهارت حرفهای را کسب نکردهاید. اما چگونه میتوان با انتخاب یک حرفه اصلی، علاقهمندی خود دیگر رشتهها را اشباع کرد؟
برای اینکه هم در رشته اصلی، مهارت حرفهای پیدا کرده و هم دیگر علایق خود را دنبال کنید، به شما پیشنهاد میدهیم که یکی از رشتهها را با مشورت از افراد موفق و صاحبنظر به عنوان حرفه اصلی خود انتخاب کنید و بقیه رشتههای موردعلاقه خود را در راستای تقویت حرفه اصلی خود دنبال کنید؛ مثلا فرض بگیرید که شما یادگیری زبان انگلیسی را به عنوان حرفه اصلی انتخاب کردید و میخواهید سایر علاقهمندیهای خود را در راستای تقویت حرفه اصلی دنبال کنید از این رو شما میتوانید:
1- روی خوشنویسی زبان انگلیسی خود تمرین کنید.
2- مهارت نویسندگی خود را به زبان انگلیسی تقویت نمایید.
3- مطالعه کتابهای موردعلاقه خود را با ترجمه به زبان انگلیسی دنبال کنید.
4- تمرین آشپزی را میتوانید از طریق مطالعه کتابهای انگلیسی و دیدن کلیپهای آشپزی که به زبان انگلیسی هستند، پیگیری نمایید.
خلاصه شما با خلاقیت خود میتوانید با درهم آمیختگی رشتههای مختلف در حرفه اصلی خود، به صورت خاص در آن حرفه ممتاز شوید. بهگونهای که میتوانید اولین نویسنده ایرانی باشید که به زبان انگلیسی، نویسندگی میکند.
اگر در این زمینه نیاز به همفکری و مشورت بیشتری دارید تا بتوانید حرفه اصلی خود را با توجه به علاقه، رسالت و نیاز خود و جهان انتخاب کنید، توصیه میکنم حتماً نکاتی که در ادامه بیان میکنم، دقت و تأمل بیشتری کنید.
هدف من از زندگی چیست؟ چه رسالتی در زندگی دارم؟ چه چیزی حال من را در زندگی خوب میکند؟ دنبال چه کاری بروم تا پایان عمر با عشق و علاقه آن را دنبال کنم؟ اینها سؤالاتی است که ذهن هر جوانی را که در آستانه انتخاب شغل و رشته قرار میگیرد درگیر میکند. برای اینکه حرفه و رشته خود را پیدا کنیم، باید بدانیم که 4 عامل در زندگی ما انسانها اهمیت دارد. انسانی که میخواهد معنای زندگی خود را پیدا کند، باید تکلیفش را با این چهار عامل مشخص کند. نقطه اشتراک چهار عامل زیر، حرفه و معنای زندگی ما را روشن میسازد.
1- علاقه (چه چیزهایی را دوست دارید؟)
برخی از جوانان هنگامی که میخواهند رشته تحصیلی، دانشگاهی و شغلی را انتخاب کنند، علاقه خود را رها کرده و فقط دنبال چیزی میروند که در آن پول داشته باشد. این تفکر کاملاً اشتباه است؛ زیرا پول مهم است، ولی نه آنقدر که انسان به خاطرش از علاقه خود بگذرد.
2- توانایی (شما در چه زمینههایی خوب هستید؟)
گاهی فردی در طراحی، گرافیک، مکانیک، ادبیات یا چیزهای دیگر توانایی دارد و آنها را به خوبی انجام میدهد. اگر چیزی که انسان به آن علاقه دارد با چیزهایی که در آنها خوب است، هماهنگ باشد، این فرد یک گام به خوشبختی نزدیکتر میشود.
3- پول (خلق ارزش)
اگر کسی رشتهای را انتخاب کند که موردعلاقهاش باشد و در انجام آن توانمند هم باشد، ولی بازار کار آن، خوب نباشد؛ به عبارتی نتواند خلق ارزش کند، نمیتواند در آن رشته پیشرفت قابل توجهی کند و دیر یا زود در زندگی احساس خسران و ضرر خواهد کرد.
4- نیاز جهان (ببینید جهان به چه چیزی نیاز دارد؟)
آنچه باعث میشود تا دیگران بابت ارزشی که خلق میکنید، آن را دنبال کنند و حاضر باشند تا بابت آن هزینه کنند، نیاز است؛ لذا توجه به نیاز جهان بسیار اهمیت دارد؛ اینکه دنیا به چه چیزی نیاز دارد و شما حاضرید چه نیازی از این جهان را برطرف کنید.
حال که پی بردیم هدف و موفقیت ما در زندگی، نقطه تلاقی چهار عامل علاقه، توانایی، خلق ارزش و نیاز جهان است، از این رو پیشنهادی که در انتخاب رشته و حرفه به شما دادهایم با توجه به توضیحات بالا میباشد و توصیه میکنیم در این باره شما نیز با توجه به موارد گفته شده، انتخاب رشته کنید.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب دارم خدمت شما کاربر گرامی
از اینکه در عزت و شخصیت همسرتان توجه و دقت دارید تقدیر و تشکر میکنیم. بسیار پسندیده است ما خواهان این باشیم که دیگران نیز مثل ما قدر و منزلت و جایگاه عزیزانمان را بدانند و نسبت به آن حساس باشند.
بله دقیقاً همین یک جمله راهگشای شما بوده و برای اینکه به این هدف برسید باید تعریف درستی از این عزت و احترام در نزد همسرتان داشته باشید. دو مطلب در ابتدای اینکه صحبتهایتان را خواندم به ذهنم آمد: اول اینکه آیا اطرافیان از کمکهایی که توسط همسرتان دریافت میکنند، نگاه و برداشتی که شما دارید را دارند؟ یعنی واقعاً قصد کوچک کردن و تحقیر ایشان را دارند یا به عنوان یک شخصی که برای همه مفید است و به قول امروزیها، روی او حساب باز میکنند؟
یاد کردن از یک شخص به عنوان یک فرد مفید و تأثیرگذار چیز کمی نیست و نباید از آن به سادگی گذشت. گره گشا بودن و کمک کردن به دیگران چیزی نیست که خود شما هم بخواهید آن را نادیده گرفته و از ارزشهایش به راحتی بگذرید. پس این احتمال نیز وجود دارد که همسر شما را امین و حامی خود دانسته و به عنوان یک استوانه به او در مواقع لزوم تکیه کرده و از او کمک میگیرند.
مطلب بعدی خود همسرتان است، حسی که شما دارید را ایشان هم دارد؟ یعنی از انجام کار برای اطرافیان خوشحال شده یا مجبوری آنها را انجام میدهد؟ این مهم است که ببینید خواسته و رضایت همسرتان در چیست و تا بتوانید به آن احترام بگذارید. در نهایت اگر این نوع کارها و کمکها برای شما هزینهای ندارد و فقط شما را حساس کرده، به بی تفاوتی روی آورده و به اولویتهای دیگر زندگیتان بپردازید.
اما ممکن است نتوانید مطالب بالا را برای خودتان هضم و حل کرده و باز هم این اذیت شدنها را برای خودتان خریداری کنید. کافی است مجدد به سطر اول باز گشته و تعریفی که از عزت نفس و احترام در ذهن خود دارید را به همسرتان با مهارتهایی که خدمتتان تقدیم میشود انتقال دهید.
فرهنگ تقدیر و تشکر را در دستور کار خود قرار بدهید. کارهای همسرتان در نزد شما بزرگ جلوه کرده و سعی کنید ارزش عملکردهای ایشان را بالا ببرید و قیمتهای نجومی را در نظر بگیرید. تعریف و تمجید از کارهایی که برای منزل و خانواده انجام میدهد از جملهٔ این موارد بوده که طرف مقابل احساس عزتمندی و ارزشمندی خواهد کرد.
به نوعی شما به صورت غیر مستقیم به همسرتان میرسانید که کارهایش بهایی دارد و هر کسی بهای کافی و لازم را نپردازد، از دریافت خدمات محروم خواهد شد. مفتی کار کردن و دم دست بودن را کنار گذاشته و سعی خواهد کرد در قبال خدماتی که انجام میدهد خدمات متقابل دریافت کند.
ناگفته نماند این راهکار بدون در نظر گرفتن این مشکل نیز برای همهٔ خانمها توصیه شده و سفارش میشود با ترویج فرهنگ تقدیر و تشکر از همسرشان، فرزندان و اطرافیان را نیز به این امر دعوت کرده و ضمن تأیید کردن جایگاه مردان، از بهره بری رایگان از همسر توسط دیگران جلو گیری کرده و به نوعی مردان را با خود همراه کنند.
البته سر حرفمان که گفتیم از حساسیتتان در این مورد تا جایی که میشود و امکان دارد کم کرده، به مسائل مهمتری بپردازید. همینکه خانوادهاش با شما و همسرتان رابطهٔ خوبی دارند بسیار ارزشمند بوده و موارد متعددی داریم که حاضر هستند هزینههای چندبرابری از این را پرداخت کنند اما همراهی و رضایت خانوادهٔ همسر را داشته باشند.
ناگفته نماند اگر نتوانید آن تعریفی که خدمتتان تقدیم شد را به درستی برای همسرتان داشته باشید و از طرفی به این حساسیت نیز ادامه بدهید، با مشکلات بزرگتری روبرو خواهید شد که حل کردن و جبران آن سختتر نیز خواهد شد. یکی از این آسیبها و مشکلات پنهان کاریهایی خواهد بود که توسط همسرتان شروع خواهد شد.
از یک طرف ناراحتی و نارضایتی شما را خواهد داشت و از طرفی با تعارف و رودربایستی که با خانوادهاش دارد او را اذیت و تحت فشار خواهد گذاشت؛ لذا سعی خواهد کرد تا بتواند بدون اطلاع شما وارد عمل شده تا از هر دو طرف ایمن شود. حتماً مراقب هشدار آخر نیز باشید و با همان دو راهکار جلوی گرفتاریهای بعدی را بگیرید.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
از توجه شما نسبت به انجام دادن برخورد مناسب با جنس مخالف را تحسین کرده و امیدواریم همهٔ دختر خانمها بتوانند با درایت و هوشیاری از سرمایههای خود که بسیار ارزشمند هستند، مراقبت و محافظت کنند.
بله درست است، شما سرمایهای به نام شخصیت و عزت نفس دارید که باید مراقبش باشید. بگذارید بدون تعارف خدمتتان عرض کنم و امیدوارم ناراحت نشوید: همیشه اصل بر حسن نیت بوده و در قدم اول از نیت خوب طرف مقابل باید صحبت کنیم مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، اما در این موضوع شما اصل را بر استفادهٔ ابزاری از دختران توسط پسران قرار داده و بر مبنای این نگرش اقدام کنید.
اینکه ایشان از کجا شما را میشناسد و از چه طریقی با روش و منش شما آشنا شده و پسندیده است بسیار مهم است. ارتباط و ربط اخلاقی و رفتاری شما با آقاپسر در چه حدی و به چه مناسبتهای بوده که ایشان توانسته شما را مورد ارزیابی قرار دهد و تأییدتان کند؟
در قدم بعدی این تأییدیه و یا بهتر بگوییم خوش آمدنشان قرار است به کجا رسیده و به چه هدف و انگیزهای ایجاد شده؟ اگر تنها و تنها برای ازدواج است ادامهٔ مطلب را بخوانید و جلسات را ادامه میدهیم، اما اگر قرار است برای دوستی و یا به بهانهٔ همان ازدواج مدتی باهم بودن و بیشتر آشنا شدن و بعد خواستگاری کردن است، همین جا از صفحه خارج شده و اصلاً پاسخی مبنی بر ادامهٔ رابطه با این شخص نفرستید.
اگر ایشان هم مثل شما که فقط و فقط به ازدواج فکر میکنید، فکر میکنند، لازم نیست اصلاً کاری انجام داده و سختی به خودتان راه بدهید. کافی است بگوئید شما بدون مشورت و حضور خانواده با هیچ پسری نه صحبت کردهاید و نه این کار را خواهید کرد و موردش نیز برای شما فرقی ندارد. با این کلام شما عملاً و به صورت خیلی محترمانه و غیر مستقیم ایشان را به خواستگاری از خودتان دعوت کردهاید. کاری که غالباً دختران انجام داده و باید انجام بدهند. هدایت هر پسری در همان مرحلهٔ شروع آشنایی و رابطه به خانواده، بهترین، بی آسیب ترین و مطمئنترین عملکرد برای یک دختر خانم محسوب میشود.
با این برخورد دو نوع واکنش را شاهد خواهید بود که هر دو به نفع شما است. یا پسر این اقدام را انجام نداده و باز دنبال بهانه میگردد و با گفتن جملاتی مثل: الان شرایطش را ندارم، باید در فرصت مناسب با خانواده مطرح کنم، دنبال شغل هستم... سعی بر نگه داشتن شما در رابطه خواهد داشت که مسلماً شما این را نخواسته و از نیت وی آگاه خواهید شد. یا به طور طبیعی از پیشنهاد و واکنش شما بسیار خوشحال شده و شما را اهل رابطههای پنهانی و دوستی ندیده، اقدام به خواستگاری خواهد کرد.
پس کافی است شما به سردی و سختی پاسخ داده و درخواست اقدام رسمی برای خواستگاری داشته باشید. اصلاً در این مورد نگران نباشید که ممکن است دور شما را خط کشیده و به قول معروف مرغ از قفس بپرد، اکثر پسران عاشق دختران سر سخت و سرد در ارتباطهای اولیه هستند.
موفق باشید.
Páginas