مطالب دوستان سوره بانو

Imagen de mostafavi mostafavi 06 Feb, 2023 بنظرتون با این اضطرابش چه کنم...؟؟؟
با سلام به شما کاربر محترم ابتدا بابت اعتمادی که به مجموعه ما کردید و سؤال خود را با ما به اشتراک گذاشتید، تشکر می‌کنم. اما درباره دغدغه‌ای که نسبت به فرزند 6 ساله خود دارید باید عرض کنم که بعضی از بچه‌ها هنگام جدا شدن از خانواده، کمی دچار نگرانی می‌شوند، لذا با بیان جملاتی نظیر؛ "مامان زودتر دنبالم بیا" نگرانی خود را بروز می‌دهند و چه بسا بعد از جدا شدن، مسئله برای کم‌رنگ شده و با محیط جدید ارتباط برقرار می‌کنند، اما این موضوع چه زمانی مشکل‌ساز خواهد بود؟ نگرانی کودک زمانی مشکل‌ساز است که کودک به خاطر اضطراب کلاً از رفتن به پیش دبستانی خودداری کند که در آن صورت این‌گونه رفتارها نیاز به بررسی دارد، ولی اگر کودک همچنان علاقه به رفتن پیش دبستانی دارد، ولی هنگام جدا شدن از خانواده، نگرانی خود را از طریق جملات مذکور بیان می‌کند، در آن صورت مشکلی وجود ندارد و تنها در این‌گونه موارد کافی است با کودک خود همدلی و گفتگو کنید که چرا چنین درخواستی از شما دارد. گاهی بچه‌ها نه به خاطر اضطراب، بلکه به خاطرکم‌حوصلگیی یا خستگی دوست دارند زودتر از موعد به خانه برگردند. اما اینکه کودکتان از شما درخواست می‌کند که زودتر به دنبالش بیایید، اولاً سعی نکنید که این مسئله تبدیل به یک رویه نامناسب شود، بلکه گاهی اوقات برای او بیان کنید که مثلاً امروز بعد از تمام شدن وقت کلاس به دنبالش خواهید آمد؛ چون تبدیل شدن این موضوع به یک رویه، خودش عامل تقویت کننده اضطراب است به گونه است که اگر یک روز ناخواسته زودتر به سراغش نروید، کودک شما نگران شده و مضطرب می‌شود، در حالی که اتفاق خاصی هم نیفتاده که کودک شما بخواهد مضطرب شود، ولی چون زود آمدن شما برای او تبدیل به یک توقع و انتظار شده، موجب می‌شود که اگر روزی زودتر دنبالش نیایید، مضطرب شود؛ لذا راهکار این است که هر از گاهی موقع بردن کودک به پیش دبستانی به او بگویید که بعد از تمام شدن کلاس دنبالش خواهید آمد. ممکن است همین موضوع هم باعث مقاومت کودک شود و مخالفت کند، ولی برای کودک خود دلیل کار خودتان را توضیح دهید که مثلاً همه بچه‌ها بعد از تمام شدن وقت کلاس به خانه برمی‌گردند و برای او از دوستانش هم مثال بزنید تا حس همراهی و همدلی او تحریک شود. ثانیاً بهتر است در این زمینه از راهبرد تدریج استفاده کنید؛ مثلاً اگر قبلاً هر روز، زودتر از موعد دنبال کودک خود می‌رفتید، در هفته اول، یکبار در هفته را بعد از تمام شدن کلاس دنبالش بروید. البته از قبل برای کودک خود توضیح دهید که مثلاً امروز بعد از تمام شدن کلاس دنبالت می‌آیم. سپس در هفته بعدی، آن را به دو بار در هفته افزایش دهید و همین‌طور در هفته‌های بعدی روند صعودی را پیگیر شوید. لطفاً این روند را انجام بدهید و به ما بازخورد بدهید. اگر سؤال یا ابهام دیگری در این زمینه دارید، حتماً با ما به اشتراک بگذارید. موفق باشید.
Imagen de mohammadi mohammadi 06 Feb, 2023 میترسم نتونم درست بچه ام را تربیت کنم
سلام و احترام هر چند از سن و میزان تحصیلات‌تان و اینکه فرزند چندم خانواده بوده‌اید و رویکرد والدین با شما و بالعکس به چه صورت بوده و اصلا خانم هستید یا آقا چیزی بیان نفرمودید و برای ما ریشه این نوع تفکرات مخفی است تا بتوانیم آن را بررسی و به زوایای مسئله بپردازیم اما با این حال نکاتی تقدیم‌تان می‌شود. در باب فرزندآوری آنچه بیان فرمودید ممکن است ناشی از توجه شما به نکات خاکستری و حتی سیاهی باشد که خود در تصورات‌تان ساخته‌اید، مواردی که ممکن است هیچ وقت پیش نیاید و از سوی دیگر به فواید متعدد فرزندآوری نیز بنابر ظاهر هیچ توجهی نفرمودید. در متن سوال نوشتید ممکن است فرزندتان را نتوانید درست تربیت کنید، این فراز هرچند می‌تواند حکایت از اهمیت مباحث تربیتی در نزد شما داشته باشد که قابل ستودن است اما باید دقت کنید این اهمیت دادن نباید جنبه افراطی پیدا کند. یقینا برای هر پدر و مادری مساله باادب بودن و با فرهنگ بودن فرزند از اهمیت زیادی برخوردار است اما این اهمیت دادن نباید سببی شود برای پاک کردن صورت مسئله که همان آوردن فرزند باشد! بلکه حقیقتا باید آنچه در توان داریم را به دور از افراط و تفریط انجام‌داده و نکاتی که می‌دانیم مفید است را به فرزندمان انتقال دهیم و یقین خواهیم داشت در صورت تلاش ما خداوند به وعده خود که کمک کردن است، عمل خواهد نمود. در این رابطه توجه به این آیه شریفه زیبا است که خداوند متعال می‌فرماید: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ [عنکبوت/ ۶۹] و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) تلاش کنند، قطعا به راه‌‌های خود، هدایت‌شان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است» بیان فرمودید می‌ترسید با آمدن فرزند دیگر به مسافرت نتوانید بروید اما از شما می‌خواهیم به این نکته توجه بفرمایید با آمدن این فرشته الهی سفرها به یاد ماندنی‌تر و جذاب‌تر برای شما خواهد شد! بر اساس تجاربی که افراد مختلفی به ما انتقال داده‌اند به شما می‌گوییم با آمدن فرزند مطمئن باشید جایگاه اجتماعی شما ارتقا یافته و نگاه تمامی انسان‌ها به شما محترمانه‌تر خواهد شد. علاوه بر اینکه فرزند، برکات متعددی را می‌تواند به زندگی شما ببخشد و باقیات الصالحاتی محسوب شود که قابل توصیف نیست. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که «حضرت عیسی بن مریم(علیهما‌ السلام) بر قبری گذشتند که صاحب آن عذاب می‌کشید، سال بعد نیز بر همان قبر گذشتند و دیدند دیگر عذاب نمی شود. به خداوند عرض کرد: پروردگارا پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب می‌شد و امسال که از آن می‌گذرم دیگر عذاب نمی‌کشد علت چیست؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روح الله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی را سرپرستی نمود و من به خاطر کارهای فرزندش، او را آمرزیدم». [1] پس از شما می‌خواهیم به نیمه پر لیوان خوب نگاه کرده و فرصت‌هایی که ممکن است برای خیلی‌ها آرزو باشد را به راحتی از دست ندهید. متاسفانه می‌شناسیم افرادی را که در ابتدای جوانی تصوراتی مانند این داشتند که "حالا دیر نمی‌شود" و از آوردن فرزند خودداری کردند و در مرور زمان این نعمت از آنها گرفته شده و اکنون علی‌رغم تمایل زیاد و هزینه کردن‌های بسیار به خاطر شرایط جسمی که پیدا کرده‌اند از نعمت فرزند محروم مانده‌اند. لذا توصیه می‌کنیم قدر فرصتهای پیش‌رو را قبل از این که دیر شود بیش از پیش بدانید. برای شما آرزوی خوشبختی و موفقیت و داشتن فرزندانی صالح و سالم را داریم. پی‌نوشت: [1] «مَرَّ عِيسَى اِبْنُ مَرْيَمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِقَبْرٍ  يُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لاَ يُعَذَّبُ فَقَالَ يَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا اَلْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَكَانَ يُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ اَلْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّهُ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِيقاً وَ آوَى يَتِيماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ اِبْنُهُ» (کافی ج ۶ ص ۳) برای بحث فرزندآوری و مقدمات آن مطالعه کتاب ریحانه بهشتی نیز خالی از لطف نخواهد بود.
Imagen de maleki maleki 06 Feb, 2023 همسرم کلا به همه چی گیر میده....
 سلام، عرض ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی تلاش شما برای حفظ و استحکام زندگی‌تان بسیار پسندیده و قابل تحسین است. اینکه دوست دارید در همهٔ شرایط آرامش بر خانواده حاکم بوده و از لحظه‌ها لذت ببرید نیز قابل تقدیر می‌باشد. امیدواریم با کمی تغییر در بعضی از رفتارها به این اهداف دست پیدا کنید. یک قاعدهٔ کلی را در ابتدای جلسه خدمت شما عرض کنم، امیدوارم شما و هر عزیز دیگری که این متن را می‌خواند بتواند از آن در جای خود استفاده کرده و برای آرام نگه داشتن فضای خانواده از آن بهره ببرد. هر رفتار خوب و بدی که از طرف مقابلمان مشاهده و دریافت می‌کنیم، به نوعی واکنش به یک پدیده‌ای است که از یک جایی سرچشمه می‌گیرد. این یک مطلبی است که همه آن را درک کرده و تا حدودی می‌توانند تحلیل کنند. پس دنبال علت بودن، اولین کاری است که باید به محض مشاهدهٔ تغییرات در طرف مقابل انجام شود. با مقدمهٔ بالا راحت‌تر می‌توانیم یک قاعده را بیان کنیم: به محض اینکه دیدید آقایی شروع کرد به بهانه جویی و یا اعمال محدودیت و یا به زبان ساده‌تر، گیر دادن بدانید یک جایی از رفتارها و گفتارهایتان باعث این اتفاق شده است. او ناراحت است، از چیزی رنج می‌برد، احساس خطر می‌کند و یا خود را ضعیف دیده، ممکن است حس کند دیده نشده و جایگاه روزهای قبل را از دست داده است. اگر بخواهیم خیلی شفاف این ماجرا را تفسیر کنیم باید بگوییم: مردان با نشان دادن این رفتارها با زبان بی زبانی می‌خواهند مطلبی را انتقال داده که یا توان بیانش را نداشته و یا اینکه عاملی مثل خجالت، تعارف و یا حتی ترس مانع انتقال خواسته‌هایشان می‌شود. پس کافی است شما ثابت کنید که هیچ چیزی با رفتنتان به شهرستان تغییر نکرده و همان خانمی هستید که بودید. در منزل خودتان که هستید، چیزی یا کسی نیست که شما را به خود مشغول کرده و مقداری از حواستان را به خود اختصاص دهد. شاید بتوانیم بگوییم همهٔ شما صرف همسر و فرزندتان شده و این یک حس خوب را به همسرتان انتقال می‌دهد. با شلوغ شدن اطرافتان و پرداختن به بقیه، آن هم بعد از مدتی طولانی، ممکن است برای زمان کوتاهی هم که شده شما و حواستان را از همسرتان دور کرده و فاصله بیندازد. برای این قسمت کافی است در بین خانواده‌ها که هستید همان گونه رفتار کنید که در منزل خودتان انجام می‌دادید. در کنار همسرتان بنشینید، اگر غذا و حتی نوشیدن چای را با ایشان همراهی می‌کردید، طبق روال قبل این کار را انجام بدهید. البته این موارد برای روشن شدن مطالب بالاست و شما می‌توانید با نیم نگاهی موارد بیشتر و مهم‌تری را اضافه کنید. دومین مطلبی که به نظر می‌رسد و بی ربط با مطالب بالاست، شاید هم تکمیل کنندهٔ قانون یاد شده باشد؛ حفظ جایگاه و احترام به اقتدار مردان است. اگر بخواهیم این قسمت را با توجه به مشکل شما توضیح بدهیم باید بگوییم: اصلاً نیاز نیست شما بخواهید برای رفتن، ماندن، برگشت و یا زمان‌های اختصاصی به خانواده‌ها را مدیریت کنید. بگذارید این سفر از شروع تا پایان را همسرتان مدیریت کرده و شما فقط به عنوان یک همراه از برنامه‌های ایشان استقبال کنید. ممکن است در یکی دو سفر اول مقداری به شما سخت گذشته و عوارض سفرهای قبلی هنوز باقی باشد؛ اما مطمئن باشید با مشاهدهٔ شخصیتی همراه و آرامی که شاخصه درک کردن را در خود دارد، سفرهای بعد را بهتر سپری خواهید کرد. یادتان باشد تعریف و تقدیر از زحمات همسرتان در نزد خانواده‌ها به محض رسیدن، بازوی توانای شما برای بهتر برگزار شدن سفر محسوب می‌شود. اینکه همان ابتدا بگویید که این سفر را همسرتان تدارک دیده و بابت این کار از او سپاسگزار هستید نیز می‌تواند تا حد زیادی ادامهٔ مهمانی‌ها را به خوبی و خوشی تمام کند. مردان در حین اینکه وظیفهٔ خودشان را انجام می‌دهند، دوست دارند دیده شده و از زحمات و تلاش‌هایشان تقدیر شود. پس لازم است خانم‌ها نیز به این خصیصهٔ مردان احترام گذاشته و مد نظر داشته باشند. البته شناخت نسبی مردان به خصوص همسرتان کار مهم دیگری است که اگر تابه‌حال انجام نداده یا کامل نبوده، حتماً به آن بپردازید. هر گونه سؤال، ابهام و یا مطلب جدیدی به نظرتان رسید در ادامهٔ همین پست یادداشت کرده تا در اسرع وقت به آن پرداخته شود. موفق باشید.
Imagen de mostafavi mostafavi 05 Feb, 2023 دخترم بخاطر بی نمازی و بی تقیدی همسرش تصمیم به طلاق گرفته....
با سلام به شما کاربر محترم ابتدا بابت اعتمادی که به مجموعه ما کردید و سؤال خود را با ما به اشتراک گذاشتید، تشکر می‌کنم. طبیعی است که به عنوان مادر نسبت به تصمیم دخترتان و آینده او نگران باشید، ولی باید توجه داشت که این تصمیم مربوط به زندگی خودش هست و نهایت کاری که شما می‌توانید به او بکنید، همفکری و راهنمایی دادن به اوست بدون اینکه بخواهید نظر خود را بر او تحمیل کنید. بنابراین شرط آزادی عمل را در راهنمایی دخترتان در نظر داشته باشید تا راهنمایی شما مؤثر واقع شود، در غیر این صورت اگر بخواهید به هر ترتیبی نظر دخترتان را تغییر بدهید و نظرتان را بر او تحمیل کنید، چه بسا ناخواسته مقاومت او را در این زمینه فعال کرده و آن‌گاه دخترتان صرفا به خاطر مقابله با شما، روی تصمیم خود پافشاری کند. درنتیجه مواظب باشید تا در چنین تله‌ای قرار نگیرید. همان‌طور که می‌دانید زندگی مشترک بین زن و مرد به راحتی شکل نمی‌گیرد که بخواهیم به صرف یک رفتار، تصمیم به پایان دادن آن کنیم. به ویژه اینکه قضاوت و ارزیابی یک نفر آن همسر آدم باید به صورت مجموعی باشد؛ یعنی با توجه به نقاط قوت و ضعف، خوبی‌ها و بدی‌هایش، او را ارزیابی کرد، نه بر اساس صرفاً یک رفتار یا یک اخلاق بخواهیم برچسب همسر بد به دیگری بزنیم. لذا باید توجه دخترتان را به ویژگی‌های مختلف رفتاری مثبت و منفی همسرش معطوف کنید تا بتواند به صورت مجموعی، همسرش را ارزیابی کند و به این سؤال، پاسخ دهد که آیا از دید او به صورت مجموعی، همسرش نمره قبولی را می‌گیرد یا نه؟ درست است که دینداری برای دختر شما از اهمیت بالایی برخوردار است، اما دلیل نمی شود تنها به خاطر این مسئله، زندگی مشترک را نابود کرد، بلکه چیزی به عنوان آستانه تحمل داریم که اگر افراد به طور کلی، آستانه تحمل پایینی داشته باشند، باعث می شود که در برابر هرگونه ناملایمات زندگی، ناامید شوند و به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کنند. البته منظور این نیست که دختر شما آستانه تحمل پایینی دارد و بخواهیم او را قضاوت کنیم، بلکه منظور این است که باید برای تصمیم‌گیری این نکته را مدنظر قرار داد که آیا میزان حساسیت دخترتان به مسئله دین‌داری همسرش آن‌قدر بالاست که به جای حل مسئله دنبال فرار از مسئله است یا اینکه اصلاً مسئله حساسیت ایشان نیست، بلکه تعارض و ناسازگاری بین این دو نفر در زمینه دین‌داری به گونه‌ای است که مثلاً آقا در مسئله دین‌داری در مقابل همسرش قرار گرفته است و حاضر به پذیرش اشتباه خود نیست و از طرفی به دنبال تغییر همسرش نیز می‌باشد، در آن صورت می‌توان نتیجه گرفت که سطح ناسازگاری و تعارض بین طرفین بالاست و چه بسا بعد از مشاوره به زوجین درباره نحوه متارکه مشاوره داده شود، اما اگر جنس تعارض طرفین به گونة دیگری باشد که مثلاً آقا صرفاً ضعف در دین‌داری دارد و ضعف خود را هم در این زمینه قبول دارد، ولی به دلایل مختلفی تا به حال نتوانسته این ضعف را برطرف نماید، در آن صورت سؤالی که مطرح می‌شود، این است که آیا راهکار این مسئله تنها متارکه است؟ ممکن است بگویید که آقا مدام دروغ می‌گوید و این دروغ‌گویی‌اش به زندگی آن‌ها لطمه زده است. در آن صورت باید بررسی شود که آیا تنها به همسرش دروغ می‌گوید یا با همه افراد از جمله خانواده، همکار، همسایه و فامیل نیز این خصوصیت اخلاقی منفی را دارد؟  اگر تنها به همسرش دروغ می‌گوید، ولی با بقیه افراد این‌گونه نیست؛ معنایش این است که در رابطه میان آقا و خانم مشکلاتی وجود دارد که چه بسا تنها مقصر آقا نیست، بلکه نحوه و شیوه تعامل خانم نیز چه بسا ناخواسته موجب تقویت رفتار منفی آقا شده باشد. اما اگر آقا به طور کلی به همه افراد چه همسر و چه دیگران دروغ می‌گوید و اصطلاحاً به دروغگویی معروف است، در آن صورت چاره کار باز هم متارکه نیست، بلکه باید بررسی کرد که آیا آقا، دروغ‌گویی خود را قبول دارد یا نه؟ اگر این صفت اخلاقی منفی را قبول دارد، باید برای برطرف کردن آن به یک مشاور حاذق مراجعه کند تا به صورت ریشه‌ای بتواند این صفت اخلاقی را کنار بگذارد. تنها در یک صورت متارکه معقول به نظر می‌رسد که یک طرف ماجرا علی‌رغم دروغگو بودنش، اصلاً اشتباه خود را قبول نداشته باشد یا اگر هم قبول داشته باشد، حاضر به رفع آن در زندگی نباشد و هیچ تضمینی در این زمینه هم ارائه نکند که در آن صورت، تصمیم‌گیری نهایی با خود خانم است که این هم تا حدودی به آستانه تحمل ایشان برمی گردد. برخی از خانم‌ها در چنین شرایطی با مثبت اندیشی و فعال بودن در زندگی همچنان امیدوار می‌مانند تا سطح آگاهی شریک زندگی‌شان آن‌قدر رشد کند که بالاخره خودش برای اصلاح اخلاق و رفتار خود اقدام جدی کند. برخی نیز ممکن است با توجه به شرایط و موقعیتی که دارند فرار را برقرار ترجیح دهند. موفق باشید.
Imagen de maleki maleki 05 Feb, 2023 دیگه نمیخوامش، از اخلاق بچگانه اش خوشم نمیاد....
با سلام خدمت شما کاربر گرامی درایت و هوشیاری شما برای سروسامان دادن و تعیین تکلیف کردنِ شرایط فعلی قابل تحسین است. هر فردی با داشتن شرایط شما خواهان آرامش و لذت بردن از زندگی بوده و هر اتفاقی که مانع رسیدن به این هدف شود، ناراحت کننده و باید هر چه سریع‌تر حل بشود. البته اینکه چقدر شما در جلسات خواستگاری و آشنایی، نسبت به ایشان شناخت پیدا کرده‌اید جای صحبت داشته و لازم است مروری به ارزیابی و شناختی که از همسرتان پیدا کرده‌اید، داشته باشید. همان‌طور که خود شما هم می‌دانید راضی نگه داشتن مادر همسر و مراقبت از رفتارهای او یکی از کارهایی است که هر خانمی در ابتدای زندگی باید انجام بدهد. در خیلی از موارد شاهد بوده‌ایم که عروس خانم‌ها از این مطلب غافل شده و به نوعی آسیب‌هایی هم از این بابت دیده‌اند که نمونهٔ آن را در مشکل شما مشاهده می‌کنیم. سؤالی که مطرح است این است: مادر همسرتان را چقدر می‌شناسید؟ چقدر سعی کرده‌اید با او رابطهٔ خوب و دوستانه داشته باشید؟ در مواردی که اختلاف و تنش بین شما و همسرتان و یا بین همسرتان و خانواده‌اش پیش می‌آمد شما کجای داستان بوده و مواضعی که در قبال هر کدام می‌گرفتید به چه شکل بوده است؟ بله درست است، وقتی شما بتوانید مادر شوهرتان را در کنار خود و یا به زبان ساده‌تر بخواهیم بیان کنیم، در تیم خودتان نگه دارید و خاطر ایشان را از طرف خودتان آسوده کنید، توانسته‌اید یک مراقب و محافظ برای زندگی‌تان استخدام کنید. به‌عنوان‌مثال: چرا وقتی بین مادر و فرزند اختلافی پیش می‌آید و این مسئله در نزد خانم‌ها مطرح می‌شود، طرف همسرشان را گرفته و به هر شکلی سعی می‌کنند مادر شوهر را محکوم کنند؟ در این قسمت یک نکتهٔ بسیار ظریفی وجود دارد که از شما و همهٔ خانم‌هایی که این جلسهٔ مشاوره را دنبال می‌کنند، درخواست دارم یادداشت کرده و هیچ‌وقت فراموش نکنند: خانم‌ها فکر می‌کنند باید از همسرشان دفاع کرده و تنهایش نگذارند، این درست، اما تنها جایی که تنها گذاشتن و حمایت نکردن همسر در خیلی از موارد، بهتر است همین‌جا است. یعنی وقتی مادر و پسر دعوا و ناراحتی دارند، خانم‌ها باید همسرشان را دعوت به صبر و حفظ حریم و احترام مادر کنند. ممکن است  آقایان در همان لحظه و یا مدت کوتاهی از حمایت نشدن رنج ببرند؛ اما در طولانی مدت از اینکه همسرشان نسبت به مادرشان ارزش قایل بوده و از او دفاع می‌کنند، خوشحال و نتایج مثبت بعدی که بر این اتفاق مترتب خواهد شد. مطلب بعدی اینکه در بعضی از ادعاهای دخالت کردن مادر همسر، وقتی ریز شده و آن را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم، می‌بینیم واقعاً قصد و غرض خاصی نبوده و از روی دلسوزی و یا شاید احساس مسئولیت بوده و صرف دادن یک نظر و پیشنهاد از طرف مادرشوهرها دخالت محسوب نمی‌شود. در این زمینه مهارت همدلی می‌تواند کارگشا بوده و کمک بزرگی به استحکام خانواده‌ها بکند. آموزش مهارت همدلی را در صورت تمایل طی یک جلسه خدمتتان تقدیم خواهیم کرد. تا اینجا بررسی نقش مادر همسرتان را داشته و از شما درخواست داریم در مراحل بعدی حتماً این مطالب را مد نظر داشته باشید. سعی کنید خودتان را با ایشان و همچنین ایشان را با خودتان همراه کرده و حتی در مواردی از ایشان به عنوان یک مشاور کمک گرفته و نظرخواهی داشته باشید. نتیجه این اقدام این است که:  از حساسیت‌هایتان نسبت به این بزرگوار کم شده و به مرور نقش وی نیز کم‌رنگ‌تر خواهد شد. اما در مورد همسرتان باز هم یک نکتهٔ مهم وجود دارد که به نظر می‌رسد اصلی‌ترین عامل برای مشکلات فعلی محسوب می‌شود. نقش همسرانهٔ شما به خوبی ایفا نشده و در اثر علاقهٔ زیاد و تلاش برای ایجاد یک فضای احساسی و عاطفی، یک زیاده روی رخ داده و شما تبدیل به یک مادر دوم شده‌اید. " همیشه بودن‌ها" "همیشه گزارش دادن‌ها"  را فراموش نکنید. اینکه یک مرد بخواهد دائم حاضری بزند و یا پاسخگو باشد درست نیست، خیلی از مردان این مطلب را دوست نداشته و برایشان ناراحت کننده است. ایشان به خاطر یکی یک‌دو نه بودن، ممکن است خاص بوده باشند، مراقبت‌ها و محافظت‌های بیش از حد را مانع رشد و پیشرفت خود دانسته و ازدواج را تنها راه برون رفت از این فضا تلقی کرده‌اند. حال شما تصور کنید بعد از ازدواج نیز شخصی مدام از او جویای احوال باشد، مدام بخواهد محبت کرده و او را مورد لطف و تفقد قرار دهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ حس محدود بودن، تحت نظارت کنترل بودن و یا هر چیزی شبیه به آن که شخص را فراری داده و از ما دور خواهد کرد. به قول خودتان در طول روز مکرر و مداوم خواستار برقراری یک رابطهٔ عاطفی و احساسی بوده‌اید، بودن اینکه در نظر بگیرید ممکن است ایشان شرایط پاسخگویی و یا حتی واکنش مناسب را نداشته و یا ظرفیت و گنجایشی برای پذیرش آن ندارند. پس لازم است مقداری در برخوردها به تعادل برسید تا ایشان نیز فرصت داشته باشد به شما و علاقه‌هایتان بپردازد. پیشنهاد و تمرین اولیه این است که گذشته و مسائل و اتفاقاتی که رخ داده را یک تجربه تلقی کرده و با دادن فرصت به خود و همسرتان، قدم‌های مؤثر و بهتری را برای باهم بودن و از همدیگر لذت بردن بردارید. باز یک مطلب کلیدی را در این قسمت ذکر کنم تا شاید چراغ راهی برای همهٔ کسانی باشد که مشکل مشابهی دارند: اگر قرار است ما با مشکلات کمتری در ابتدای زندگی مواجه شده و فرصت‌های باهم بودن را از دست ندهیم؛ بهتر است ببینیم خواسته و علاقه‌های ما و یا حتی نیازهای ما با طرف مقابلمان همخوانی دارد یا خیر؟ تا جایی که امکان دارد هماهنگی این خواسته‌ها و علاقه‌ها با همسر، باعث دلگرمی و لذت مشترک خواهد شد. اگر ما از مهمانی دادن و رفتن به مهمانی لذت می‌بریم آیا همسر ما نیز همین‌طور است؟ نقاط مشترک را پیدا کنیم و به آنها بپردازیم و دربارهٔ موارد اختلافی نیز به تفاهم برسیم، بدون اینکه بخواهیم تک سواری کرده باشیم. شناختتان از شخصیت همسرتان را تکمیل‌تر کنید و ببینید نقاط ضعف مثبت ایشان چیست؟ به چه کارها و برنامه‌هایی علاقه‌مند است؟ از نظر ایشان یک خانم جذاب چه شاخصه‌هایی داشته و شما چقدر می‌توانید به نگاه و نگرش ایشان نزدیک شوید؟ با پاسخ دادن به این سؤالات و مشابه آن که شما می‌توانید از خودتان داشته باشید به سراغ جلسهٔ بعدی خواهیم رفت... موفق باشید.
Imagen de mohammadi mohammadi 05 Feb, 2023 پسرم ، چنگ میزنه....
سلام و احترام مواردی که از آن یاد کردید موارد عجیب و دور از انتظار در رفتارهای کودکان در این سنین نمی‌باشد. پس نمی‌توان آن را به عنوان یک رفتار لزوما بد توصیف کرد چون معمولا کودکان به این رفتارها صرفا به صورت یک بازی نگاه می‌کنند و نه هیچ چیز دیگری. اما پیرامون اینکه نحوه برخورد با چنین رفتارهایی چگونه باشد باید گفت اصل اولیه در مواجهه با این‌گونه رفتارها برخورد عادی و به دور از هیجان می‌باشد. زیرا اگر کودک احساس کند با این گونه رفتارها می‌تواند حساسیت و توجه اطرافیان را جلب کند، رفتار موردنظر خواسته یا ناخواسته در او تشدید شده و ممکن است آن را وسیله‌ای برای رسیدن به خواسته‌هایش قرار دهد. البته لازم هست در عین مواجهه عادی، به صورت ملایم به او تذکر دهید که این رفتار جالب نیست و سپس حواس او را به چیز دیگری پرت کنید. امید است با این راهکار به مقصود خود برسید‌. موفق باشید.
Imagen de mohammadi mohammadi 05 Feb, 2023 سوال اخلاقی: آیا برای بخشش این گناه راهی هست..؟؟؟
سلام و احترام با توجه به اینکه در آنچه شما بیان کردید عمد و غرض‌ورزی‌ای دیده نمی‌شود باید گفت آنچه صورت گرفته معصیت نخواهد بود و گناهی صورت نگرفته است تا به دنبال جبران آن گناه بخواهید باشید. اما به صورت کلی توجه به این آیه شریفه خالی از لطف نخواهد بود که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ [هود/ ۱۱۴] یقیناً نیکی‌ها، بدی‌ها را از میان می‌برند.» پس من و شما و تمامی انسان‌ها به صورت کلی می‌توانیم امید داشته باشیم که با استغفار و انجام دادن کارهای خوب، خطاهای گذشته خود را پاک نماییم. امیدواریم موفق باشید.
Imagen de mohammadi mohammadi 03 Feb, 2023 عشقم یک طرفه هست یا نه....
سلام مجدد فرمودید "۷ سال بزرگتر" اما مشخص نکردید شما بزرگتر هستید یا دختر موردنظر، اما با توجه به اینکه بعد از این عبارت خصوصیات دختر را ذکر کردید قاعدتا باید منظورتان بزرگتر بودن دختر باشد که در این صورت ایشان ۳۵ سال خواهند داشت. باتوجه به تفاوت وضعیت اقتصادی شما و ایشان و تفاوت سنی قابل توجه و اوضاع خاص جسمانی که دختر موردنظرتان دارند سوالی که به ذهن هر فردی منجمله خود دختر ممکن است برسد این می‌باشد که هدف شما از این علاقه و ازدواج چیست و می‌خواهید دقیقا به چه چیزی برسید و همچنین ایشان باید برای رسیدن به چه چیزی جهت تحقق ازدواج با شما با این ازدواج و علاقه موافقت داشته و احتمالا در مقابل خانواده خود قرار بگیرد. لذا چیزی که شما باید به دنبال آن باشید این است که جواب مناسبی برای سوال یاد شده داشته و پاسخی کافی که مجموعه‌ای از توانایی‌ها و امتیازات و نکات مثبت موجود در این رابطه هست را آماده و به فرد مقابل‌تان تفهیم نمایید. در غیر این صورت، ادامه این ارتباط خصوصا باتوجه به شرایط شما و ایشان صرفا قدم برداشتن برای رسیدن به سراب خواهد بود که به خاطر وضعیت خاص جسمانی ایشان می‌تواند آسیب‌های متعددی را برای دختر موردنظر به وجود آورد که یقینا مطلوب نیست. باتوجه به مخفی بودن حالات روحی شما و ایشان و محرز نشدن اصل وجود تناسب صرفا بر اساس چندخط نوشته، پیشنهاد می‌دهیم به همراه دختر موردنظرتان حتما به صورت حضوری به مشاوری دلسوز و آگاه مراجعه کرده تا به دور از دخالت احساسات، شرایط و تناسب هر دوی شما از نزدیک مورد بررسی قرار گرفته و بعد از ارزیابی تناسب‌ها راهکار تحقق عشق دوطرفه و رسیدن به ازدواج و همراهی پایدار و یا جدایی بدون مشکل ارائه گردد. امیدواریم در هر صورت خوشبخت باشید.
Imagen de maleki maleki 02 Feb, 2023 هیچوقت برام مادری نکرده....
با سلام خدمت شما کاربر گرامی از توجه و دقت شما در بیان مشکلات مشخص است که حواستان به افراد بوده و مراقب هستید کسی از شما دلگیر نشود. وظیفه شناسی، تلاش و همت شما در انجام کارهایی که به شما واگذار می‌شود از خصوصیت خوب دیگر شما است که جای تقدیر و تشکر دارد. اولین مطلبی که به ذهن خطور می‌کند تفاوت نسل‌ها و نوع افکار و رفتارشان است. اینکه دو نفر نتوانند یکدیگر را به درستی درک کرده و از خواسته‌ها و نیازهای همدیگر با خبر باشند، شروع فاصله‌ها بوده و به مرور این از هم دور شدن‌ها به سو تفاهم و در نهایت به تنش و اختلاف تبدیل خواهد شد. حال این عدم درک و همدلی ممکن است از تفاوت سن و سال بوده یا تحصیل و هر چیزی شبیه آن که باعث شود طرفین برداشتشان از هر اتفاقی متفاوت باشد. ما نظری متفاوت‌تر از شما در مورد مادرتان و علاقه‌اش به شما داریم. ممکن است پدر و مادری در حق فرزندانشان به خاطر عدم توانایی یا همان نداشتن درک درست از نیازها، درست و مناسب و یا به حق رفتار نکنند؛ اما هیچ‌کدام دلیل نمی‌شود که آنها فرزندشان را دوست ندارند. ممکن است در بین صحبت‌ها در این جلسه جملاتی را بشنوید که ناراحتتان کند، از این بابت پیشاپیش از شما عذرخواهی کرده و این صراحت در گفتار را بگذارید پای دلسوزی و نگرانی ما. سؤالی را در این راستا از خدمت شما دارم و آن هم این است که: آیا رفتارهای شما با مادرتان مانند خواهرتان است؟ یعنی انتظار دارید بدون هیچ دلیلی مخاطب شما بپذیرد که مادرتان بدون در نظر گرفتن هیچ ملاک و معیاری نسبت به خواهرتان مهربان‌تر بوده و در مورد شما بی مهر است؟ پس ابتدا به دو مسئلهٔ مهم در این زمینه توجه کرده و سپس به ادامهٔ جلسات بپردازیم: اول اینکه از کجا مشخص شده و ثابت شده که مادرتان در این مسئله کوتاهی کرده است؟ ممکن است شما برداشت درستی نکرده و نتوانسته‌اید تحلیل درستی از رفتارهای ایشان داشته باشید؟ احتمال بدهید که روی شما به عنوان یک شخصیت ساخته و رشد یافته حساب دیگری باز کرده و پیش خودش فکر می‌کند شما نیازی به تدبیر، دعا و محبت‌های ظاهری ندارید. بله دقیقاً درست برداشت کردید، گاهی عدم توجه والدین از روی بی تفاوتی نیست بلکه از روی خاطر جمعی و نداشتن نگرانی است و برعکس اگر نسبت به فرزند دیگر توجه بیشتری دارند، او را ضعیف و مستحق توجه می‌دانند. البته ما این رفتار را تأیید نمی‌کنیم؛ اما به هر حال علت‌های یک رفتار بوده و می‌تواند برای شما بسیار اهمیت داشته باشد که در نزد مادرتان بزرگ بوده و توقع و انتظار ایشان از شما به همین خاطر، بالا است. دومین مطلب این است که هر فردی که تلاش و کار زیاد می‌کند تنها یکی از شرط‌های عزیز شدن را توانسته عملی کند، بقیهٔ شروط را نیز باید در نظر گرفته و از آنجایی که شما را اهل فهم و درک می‌دانیم مقداری سنگین‌تر و عمیق‌تر این مسئله را باز می‌کنیم. یکی از شرط‌های عزیز شدن این است که بدون داشتن توقع و انتظاری برای جبران باید کارها را انجام بدهید. اینکه منتظر باشید کارهایی را که انجام می‌دهید را بخواهید بیان کرده و با عرض معذرت بخواهید منت بگذارید نتیجهٔ عکس خواهید گرفت. حتی دوست داشتن و احترام به دیگران باید بی قید و شرط بوده و طمعی در آن نباشد تا پایدار و عمیق بماند. لذا شما در قدم اول سعی کنید مادرتان را درک کرده و نسبت به رفتارهایی که دارد منصفانه‌تر و منطقی‌تر برخورد کنید. به‌عنوان‌مثال ممکن است مادر شما در دل و به صورت مخفیانه به شما و آیندهٔ شما فکر کرده و دعاهایش را نسبت به شما به صورت دلی و در خلوت انجام دهد و شما از آن بی خبر باشید. در قدم بعدی زود رنجی و حساسیت‌هایتان را کنترل و مدیریت کنید که باز هم عرض کنم، ممکن است نهایتاً و در کل حق با شما بوده و مقداری نسبت به شما بی مهری کرده باشند؛ اما شما باید مراقب خودتان بوده و در این مسئله بتوانید از مهارت‌هایی که دارید استفاده کنید. اگر در این زمینه نیاز به راهنمایی و افزایش مهارت دارید یادداشت بگذارید تا کارشناسان ما تا رسیدن شما به آرامش و حل نسبی مشکل کنارتان باشند. موفق باشید.  

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1