امّا یکی از اشتباهاتی که در این رابطه داشتهاید، ادامه دادن رابطه شما (از طریق ایمیل) با طرفتان بوده که در ادامه باعث انتظار بیجا طرفتان از شما شده است. ولی اگر به هر صورتی رابطه را قبلا قطع مینمودید الان در حالت دو دلی و بلاتکلیفی قرار نمیگرفتید.از طرفی چه بسا در پس ذهنتان این دغدغه را داشته باشید که آیا رد کردن خواستگار قبلیتان، خیانت و گناه به اوست یا خیر؟باید عرض کنم که رد کردن خواستگار بدون دلیلی منطقی و درست بله گناه دارد ولی اگر رد کردن آن از روی دلیل و منطقی باشد، نه تنها خیانت و گناه نیست بلکه اگر گناهی باشد، (با جواب مثبت دادن به او) این گناهش بیشتر خواهد بود.
با سلام، از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.فرض بگیریم که شما خواستگار جدیدتان را رد کردید. آن وقت چه زمانی امکان دارد که طرفتان به خواستگاری شما بیاید؟ یعنی حتی اگر جواب رد به خواستگار جدیدتان هم بدهید باز هم از حالت بلاتکلیفی خارج نمیشوید. از طرفی در ازدواج نمیتوان به صرف عشق و علاقه طرف مقابلتان نسبت به شما نمیتوان اکتفا کرد. زیرا در ازدواج علاوه بر علاقه و پسند قلبی، تناسب اخلاقی، اعتقادی، فکری، فرهنگی، رفتاری و خانوادگی لازم است.از طرفی دیگر با مخالفت خانواده ایشان و خانواده شما نسبت به این وصلت، معلوم نیست با منتظر ماندن شما برای ایشان نتیجه بخش باشد چه اینکه امکان دارد که خانواده شما یا ایشان از وصلت خودداری کنند و در نهایت شما میمانید و یک عمر انتظار بی جا.لذا بهتر است با طرف مقابلتان اتمام حجت بکنید و از ایشان بخواهید که اگر واقعا قصد ازدواج با شما را دارد در اولین فرصت به همراه خانواده به خواستگاری شما بیاید و گوشزد بکنید که دیگر نمیتوانید بیش از این انتظار بکشید.(بهتر است در یک مدت زمان مشخصی به او فرصت بدهید مثلا به او بگویید تا هفته بعد منتظر میشوم که به خواستگاریم بیایی و...)در ضمن به او بگویید که در این مدت خواستگارانی دارم که به خواستگاری من میآیند و در این مدت(مشخص) اگر به خواستگاری من نیایی و خواستگارم مناسب باشد حتما به او جواب مثبت خواهم داد.بنابراین با فرصت دادن به ایشان، یک فرصت را به او دادهاید و از طرفی خواستگار جدیدتان را هم رد نکردهاید. ولی با این وجود سعی کنید به موردی جواب مثبت بدهید که بالاترین تناسب را با او داشته باشید و اگر به این نتیجه رسیدید که خواستگار قبلیتان مناسب شما نیست و میدانید که توان شنیدن حقیقت را ندارد، میتوانید به او طوری وانمود کنید که خانواده شما رضایت به چنین ازدواجی نمیدهند.با آرزوی موفقیت
با سلام، از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.آن طوری از نوشتههای شما بر میآید، دختر دایی گرامی شما دختر خانم متعهد است و اهل روابط دختر و پسری نیست و چه بسا رفتارهای شما باعث شده تا او تصور کند که شما بدنبال اینگونه روابط با ایشان هستید.به هرحال در مورد این قضیه بهتر است اول با خانواده خودتان مطرحش بکنید و بعد از موافقت خانواده، مادر شما میتواند این موضوع را به مادر ایشان منتقل کند و از آنها اجازه بخواهد که به صورت رسمی به خواستگاری ایشان بیایند.هر چند از سن و سال خودتان(فاصله سنی و...) و ایشان و همچنین از شرایط ازدواج شما و ایشان، چیزی بیان نکردید ولی با فرض درست بودن همه این موارد میتوانید برای خواستگاری ایشان اقدام کنید.توجه داشته باشید که برای ازدواج تنها علاقه کافی نیست باید به دنبال تناسب اخلاقی، فکری، اعتقادی، فرهنگی، رفتاری و خانوادگی باشید. لذا اگر این تناسبات در طرفین وجود داشته باشد و اینکه طرفین شرایط و آمادگی ازدواج را داشته باشند، میتوانند زندگی موفقیت آمیزی را تجربه کنند.با آرزوی موفقیت
با سلام، از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.این مورد میتواند یکی از اثرات منفی رابطه دختر و پسری باشد که باعث میشود طرفین یا یکی از آن دو برای قطع رابطه باید صبر و تحمل زیادی جهت فراموش کردن طرف مقابل داشته باشند. از این رو در اینگونه روابط همواره گفته شده که اینگونه روابط دخترو پسری چه به قصد ازدواج و چه به هر قصد دیگری ممکن است بعد از مدتی نظر یکی از طرفین عوض شود. [از طرف زده شود یا فرد بهتری را پیدا کند یا بفهمد که مناسب هم نیستند. همچنانکه خودتان، این مورد را تجربه کردهاید.]لذا وقتی طرف مقابلتان به صراحت به شما پاسخ منفی داده است، و به هیچ وجه حاضر نیست در مورد شما فکر بکند، باید سعی کنید این مورد را به تدریج فراموش کنید و به فکر مورد دیگری برای ازدواج باشید.ولی باید این رویداد برای شما یک تجربهای باشد که دیگر چنین رویدادی را در زندگی تجره نکنید. از این رو به طور کلی، از فکر اینکه از طریق دوست یابی و رابطه دخترو پسری، فرد مناسب خود را پیدا کنید، بیرون بیایید و به صورت منطقی و عاقلانه با این موضوع بسیار مهم، رفتار کنید و مسلما انتخابی که برخواسته از احساسات باشد، توأم با عدم موفقیت و نرسیدن به فرد مناسب برای ازدواج است. (اینگونه روابط معمولا با خود احساسات و عواطف خودش را بدنبال دارد و زمانی که احساسات و عواطف طرفین درگیر هم شد، دیگر طرفین قادر نخواهند بود که طرف مقابل را به صورت منطقی و عقلی تحلیل کنند و به نتیجه منطقی برسند.)امّا برای فراموش کردن این عشق بی سرانجام توصیه میکنیم، این راهکارها را بکار ببندید؛- کلید فراموشی این است که دل شما از رسیدن به او نا امید شود.- توجه کنید که این عشق مثل اعتیاد روح و جسم شما را نابود خواهد کرد، پس سعی کنید از آن متنفر شوید.- خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید.- فکر نکنید که فراموش کردن محال است چون عده زیادی توانستهاند پس شما هم میتوانید.- هر گونه نشانهی او را از بین ببرید یا از خود دور کنید و جایی که شما را یاد او می اندازد نروید.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به او را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با ورزش، یادگیری مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید.- از تنهایی بپرهیزید.- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه میکند.- ارتباط محبت آمیز با اعضای خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت (علیهم السلام) برقرار کنید.نکته: در مورد ازدواج، تنها علاقه و محبت نسبت به طرف مقابل کافی نیست، بلکه چیزهایی مهمتر از آن وجود دارد که از جمله آن: تناسب اخلاقی، اعتقادی، فکری، فرهنگی، رفتاری و خانوادگی باید بین طرفین وجود داشته باشد. البته منظور این نیست که علاقه و محبت نباید باشد بلکه باید گفت که یکی از ملاکهای اصلی ازدواج علاقه و پسند قلبی طرف مقابل است ولی نباید نسبت به ملاکهای دیگر ازدواج غافل ماند که در اینصورت غفلت از آنها و بعد ورود به زندگی مشترک باعث میشود که گاهی این عشق و علاقه را تبدیل به نفرت و کینه طرفینی بکند.با آرزوی موفقیت
با سلام، از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.در ابتدا باید عرض کنم که لازم نیست که شما در مورد نحوه آشنایی و دوستیتان با آقاپسر به خانواده خود توضیح بدهید. بلکه شما میتوانی کسی را واسطه قرار دهید که این واسطه شما را میشناخته و این واسطه شما به این خانواده معرفی کرده است. لذا برای اینکه دروغی هم نگفته باشید، میتوانید شماره تلفن منزل را به واسطه بدهید تا به خانواده پسر بدهد و خانواده آقا پسر نیز بگویند که فلان واسطه که دختران را میشناسد، دخترتان را به ما معرفی کرد و شماره منزلتان را به ما داد.ولی با این وجود، خودتان آگاهی دارید که ارتباط شما با آن آقاپسر اشتباه بوده و نباید به این شکل ادامه پیدا میکرد؛ زیرا اگر این ارتباط به هر دلیلی، به ازدواج منجر نشود، ضربه روحی شدید خواهید خورد. به همین منظور باید هرچه زودتر تکلیف این رابطه مشخص شود.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.همانطور كه مىدانيد ازدواج يك اتفاق بسيار مهم برای زندگی است. از اين رو يك انتخاب صحيح و سنجيده مىتواند سرنوشت ساز باشد و در مقابل احساسى عمل كردن و عدم توجه به ابعاد مسأله خسارتهاى جبران ناپذيرى را در پى خواهد داشت.در مورد مسأله ازدواج در عين حال كه بايد از وسواس در انتخاب اجتناب كرد و خيلى سختگيرى ننمود، توجه به يك مسأله فوق العاده مهم است و آن كفويت و تناسب لازمه است يعنى دو نفر كه مىخواهند با هم ازدواج كنند بايد همتاى همديگر باشند و اين كفويت و همتايى جنبههاى زيادى دارد از جمله کفویت و تناسب از جهت اخلاقی، اعتقادی، فکری،فرهنگی، رفتاری و خانوادگی است. در این میان، خانواده بسيار مهم است؛ چه اينكه ازدواج تنها پيوند دو نفر با يكديگر نيست؛ بلكه پيوند دو خانواده است و هر چه اين دو خانواده همخوانى بيشترى با هم داشته باشند شرايط قبل و بعد از ازدواج و حتى آينده بهتر خواهد بود. طبعا زمينه براى رشد و تعالى و رسيدن به آرامش كه از مهمترين اهداف ازدواج است بهتر حاصل خواهد شد.در مورد انتخاب يكى از دو خواستگارتان، باید گفت که براى اطمينان بيشتر و به دور از احساسات و رفتارهاى به ظاهر عاطفى و در يك جو آرام در مورد هر دو نفر از نظر خانوادگى، اعتقادى، فرهنگى، اخلاقی، اقتصادی و همچنين شرايط سنى و ويژگىهاى اخلاقى، سلامت جسمانى و روانى آنها تحقيق كنيد. به اين صورت كه در اين زمينه با افراد مجرب و دلسوز ترجيحا با اعضا خانواده مشورت كنيد و تحقيقات را شروع كنيد و در مورد ويژگىهايى كه به آنها اشاره شد و خودتان مد نظر داريد نمره بدهيد در مجموع امتياز هر كدام بيشتر شد با توكل بر خداوند متعال همان مورد را انتخاب كنيد.با آرزوی موفقیت
بهتر است در این زمینه به همراه خانواده خود با یک متخصص صحبت کنید و آگاهی پیدا کنید که نحوه زندگی اینگونه افراد چگونه است و نوع ام اس طرف مقابلتان از چه نوعی است و ...وقتی با متخصص در این زمینه صحبت کردید و اطمینان پیدا کردید که مشکل جسمی برای ازدواج وجود ندارد، در آن صورت تاحدودی خانواده شما از بابت بیماری ایشان اقناع میشوند؛ زیرا بیشتر خانوادهها فکر میکنند که افرادی که دچار چنین بیماری میشوند، دیگر توانایی زندگی کردن را ندارند. امّا با کسب اطلاعات لازم چه بسا نظرشان تغییر کند.ولی در درجه اول سعی کنید اطلاعات درست و ضروری را در مورد بیماری طرف مقابلتان بدست بیاورید تا با اطمینان بتوانید تصمیم درستی برای زندگی خود بگیرید.این نکته را هم توجه داشته باشید که نباید با مسأله ازدواج به صورت احساسی، رفتار کنید زیرا باید تناسب لازمه بین طرفین وجود داشته باشد و به صرف علاقه مندی طرفین دلیل بر مناسب هم بودن نیست.سعی کنید به صورت منطقی با این مسأله رفتار کنید. امّا برای اینکه بتوانید تشخیص بدهید که در مورد ایشان احساسی رفتار میکنید یا نه بهتر است به این سوال توجه کنید. اگر فرد دیگری غیر از ایشان، با همان شرایطی که ایشان دارد، به خواستگاری شما بیاید، آیا نظر شما مثبت خواهد بود؟اگر پاسخ شما منفی باشد دراینصورت شما احساسی تصمیم گرفتهاید؛ زیرا این فرد همان شرایط فرد مورد علاقهتان را داراست پس چطور به فرد مورد علاقهتان پاسخ مثبت میدهید ولی به این فرد جواب منفی میدهید؟!پس سعی کنید با در نظر گرفتن تمام جوانب مسأله تصمیم گیری عاقلانهای برای زندگی خود داشته باشید.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.همانطور که خودتان هم اشاره کردید تا حدود زیادی علت بی قراری شما مربوط به نیاز عاطفی شما به جنس مخالف میشود. لذا بهتر است در یک شرایط مناسب با فرد مناسب ازدواج کنید. امّا در کنار یافتن فرد مناسب برای ازدواج به شما توصیه میکنیم که این نیاز عاطفی خود را میتوانید با ارتباط محبت آمیز با اعضای خانواده خود به خصوص مادر و خواهر و دوستان صمیمی(به ویژه دوستان مثبت و پرانرژی و بانشاط)، برطرف کنید. در کنار آن شما میتوانید ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) برقرار کنید. البته فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه نیز میکند.همچنین به یاد داشته باشید که هیچ انسانی نمىتواند تمام شرائط و امكانات را بر وفق مراد خود فراهم کند، ولى مىتواند خود را با شرائط موجود وفق دهد و هماهنگ سازد. لذا با ابتكار و خلاقيت و بهرهمند شدن از ديگر توانمنديهاى خود، شاد و با نشاط زندگى خواهيد كرد و فعّال و سر زنده با همان امكانات و شرائط موجود، زندگى را بر خود آسان خواهيد کرد. بنابراين هيچ گاه نبايد اين موضوع مانع عمدهاى بر سر راه ادامه زندگى و... شما باشد.علاوه براین، اطمینان داشته باشيد که اگر به خدای متعال توكل كنيد و تمام امور زندگى خود را به او واگذار کنید، خداوند به بهترين شكل، به آن رسيدگى میکند؛ چون که او خير و صلاح بندگانش را بهتر از من و شما مىداند. خدای متعال در این باره در سوره بقره آيه 216 فرموده است: «... وَ عَسَى أن تَكرَهُوا شَيئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَكُم وَ عَسَى أن تُحِبُّوا شَيئَاً وَ هُوَ شَرٌ لَكُم وَ اللهُ يَعلَمُ وَ أنتُم لَا تَعلَمُون؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد حال آن كه خير شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است و خدا مىداند و شما نمىدانيد.»شما هم میتوانید در همان موقعیتی که هستید یک انسان موفقی باشید. انسان موفقی که هم خدای متعال و هم خانواده و هم دیگران از او راضی هستند و آرامش نسبی در زندگی شما جاری شود.پس هیچگاه فکر نکنید که چون تا به حال ازدواج نکردهاید، یک انسان شکست خورده هستید و ... بلکه سعی کنید در همان موقعیتی که هستید یک انسان موفقی باشید. برای این منظور بهتر است به این راهکارها توجه داشته باشید؛- سعی کنید مهارتهای زندگی و ارتباطی خود را ارتقاء دهید و تلاش کنید مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف، مطالعه، ارتقاء مهارتهای ارتباطی درست و... بالا ببرید که مسلما همه اینها باعث افزایش اعتماد به نفس شما نیز میشود.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و همچنین سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید که همگی اینها باعث ارتقاء مهارتهای ارتباطی، زندگی و همچنین باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما هم میشود.نکته: وقتی به اندازه کافی اعتماد به نفس شما بالا رود، باعث میشود که شما به تدریج نسبت خود احساس رضایت داشته باشید و در ادامه حس موفقیت در شما بوجود بیاید.- سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به زندگیتان میشود، جدا خودداری کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بیشتر کنید و سعی کنید در مورد نحوه و روش زندگی انسانهای بزرگ بیشتر مطالعه کنید، سعی کنید بعضی از رفتار انسانهای بزرگ را بکار گیرید و دقت کنید که راز موفقیت انسانهای بزرگ در زندگی چه بوده است.- با افرادی که نگرش مثبت و پر انرژی هستند، بیشتر رفت و آمد کنید.- توجه داشته باشید که تغییر روحیه و نوع تفکر شما نیاز به زمان، صبر و اراده قوی است.امّا راهکارهایی برای همسریابی شما:- حضور آراسته در مجالس زنانه داشته باشید.(این حضور آراسته باعث میشود که بیشتر دیده شوید و بیشتر دیده شدن هم باعث میشود که بیشتر در معرض انتخاب قرار بگیرید.) سعی کنید بیشتر در مجالس و محافل اقوام و آشنایان شرکت کنید.- حضور فعال و سنگین در محافل مردانه البته با حفظ شؤونات دینی داشته باشید؛ زیرا میتواند باعث شود که شما بیشتر مورد انتخاب آقایان قرار بگیرید.- سعی کنید تا جایی که امکان دارد از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایید. حد کوتاه آمدن دختران برای پرهیز از تجرد یا تاخیر ازدواج این است که تنها در صورت نبود ملاکهای اصلی که زندگی را غیر قابل تحمل میکند طرف را رد کنند و در غیر آن تا میشود از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایند.منظور از ملاکهای اصلی ازدواج؛ این است که بودن آن ملاکها برای فرد بسیار با اهمیت است و قابل چشم پوشی نیست؛ مانند اخلاق و رفتار خوب طرف مقابل. اما ملاکهای ترجیحی ملاکهایی هستند که بودنشان خوب است ولی اگر هم نبود، برای فرد قابل تحمل است مانند نداشتن تحصیلات بالا و ...- عمل به نسخه آیت الله بهجت(ره): خواندن نماز جعفر طیار و بعد سر به سجده گذاشتن و با گریه از خدا خواستن، نیز بسیار تاثیر گذار است.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.اینکه همسرتان به شما علاقه مند است یک نکته مثبتی میتواند باشد و از طرفی میتوان گفت که علت عدم علاقه شما به همسرتان به گذشته شما و نحوه ازدواج شما بر میگردد ولی همانطور که خودتان اشاره کردید از یک طرف همسرتان بعداز 5سال از زندگی مشترک، به شما علاقه مند شده و از طرفی شما باوجود نداشتن علاقه، تمایلی به طلاق و جدایی ندارید.وجود این دو نکته در زندگی شما میتواند تاثیر زیادی در زندگی شما داشته باشد. امّا باید علت عدم علاقه شما را بررسی کرد. همانطور که عرض کردم، این مسأله چه بسا به نوع ازدواج شما(از روی اختیار خود ازدواج نکردید) بر میگردد و از طرفی به دلیل نداشتن مهارتهای زندگی، رفتارهای شما و همسرتان، همواره باعث کدورت، دعوا و ناراحتی برای همدیگر شده است و امّا با گذشت زمان و شناخت بیشتر از همدیگر، همسرشما متوجه علاقه خود به شما شده و چه بسا تصمیم گرفته است که دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نکند و امّا شما به دلیل سپری کردن گذشته تلخ که ازجمله؛ ازدواج از روی اجبار، نداشتن تجربه و مهارتهای زندگی و گذراندن زندگی مشترک توام با دعوا و ناراحتی، همگی این موارد باعث شده تا بیشتر در معرض عدم رضایت از زندگی خود شوید و احساس کنید که نمیتوانید به همسرتان علاقه مند شوید.ولی باید به این نکته توجه کرد که هم اکنون همسرتان به شما علاقه دارد و به مانند گذشته، با شما رفتار نمیکند، پس این علاقه میتواند باعث شود که شما به همراه همسرتان، زندگی جدیدی را آغاز کنید. امّا با استفاده از این راهکارهایی که به شما ارائه میشود، میتوانید به تدریج این علاقه و محبت به همسرتان را در خود احساس کنید.1. بهترین شیوه اثر گذاری یک زن بر همسرش، استفاده از قدرت عاطفی فوق العادهای است که خداوند به زنان بخشیده است؛ مثلا شما میتوانید به مناسبت روز تولد، سالگرد ازدواج و یا اعیاد، هدیهای برای او بگیرید و نامهای همراه با ابراز احساسات برای او بنویسید و بعد در آن نامه بنویسید که اگر فلان نقایص را نداشتید، علاقه شما به او بیشتر و زندگی شما شیرینتر میشد.2. سعی کنید با ایجاد فضای آرام در خانه، همواره با همسرتان درد دل کنید و در مورد مشکلات بوجود آمده با همسرتان گفتگو کنید. مسلما گفتگو و کمک خواستن از همسرتان بهترین راهکار برای دلسردی شما نسبت به همسرتان است.3. سعی کنید در زمانی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.4. سعی کنید در هنگام ارتباط با همسرتان در محیط خانه، از هر جهت؛ چه از جهت بصری، سمعی و لمسی از همدیگر لذت ببرید.5. گاهی در خلوت خود با همسرتان، احساسات او را برانگیزانید و به او اظهار محبت کنید و به او قدرت بدهید؛ مثلا به او بگویید که خوشحالم که تو را دارم، به تو افتخار میکنم و ... هرچقدر که به او قدرت بدهید، مسلما به شما احساس عُلقه بیشتری خواهد کرد و در ادامه سعی خواهد کرد که انتظارات شما را برآورده کند.مسلما با وقت گذاشتن و صبر داشتن همراه با تدبیر میتوانید زندگی رضایت بخشی را با همسرتان تجربه کنید.
با سلام، ابتدا از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.اگر واقعا همانطور که خودتان اشاره کردید، طرف مقابلتان در حال سبک و سنگین کردن خواستگاران خود میباشد تا در نهایت مورد مناسب خود را بیابد و انتخاب کند، باید عرض کنم که اصل این موضوع مشکلی ندارد زیرا در امر ازدواج، فرد باید مناسبترین مورد را انتخاب کند، لذا طرف مقابل هم در جایگاه انتخاب است پس این حق را دارد که از میان خواستگارانی که دارد مناسبترین مورد را انتخاب کند.امّا سوالی که مطرح میشود این است که در این دیدارهایی که با ایشان داشتید، آیا به این نتیجه رسیدید که ایشان فرد مناسبی برای شما هستند یا خیر؟ اگر به این نتیجه رسیدید که ایشان تناسب لازمه را از هر حیث یعنی؛ اخلاقی، اعتقادی، فکری، فرهنگی و خانوادگی با شما دارند، سعی کنید نسبت به این مورد مصرّ باشید و به راحتی او را از دست ندهید ولی برای اینکه تکلیفتان مشخص شود یکبار دیگر با طرفتان دیدار داشته باشید و با هم صحبت کنید چه بسا با گفتگو و طرح مسائل، باعث شوید که او نیز از سردرگمی خارج شود و بتواند بهتر تصمیم گیری کند. (گاهی به دلیل ابهام در بعضی از مسائل، انتخاب برای فرد سخت میشود و به نوعی در تصمیم گیری سردرگم میشود.)لذا همانطور که عرض کردم سعی کنید دیدار دیگری با ایشان داشته باشید و سوالات و مسائلی که فکر میکنید باعث ابهام برای طرف مقابل شده، یکبار دیگر به صورت مشخص و یک به یک برایشان توضیح بدهید و از ایشان بخواهید که اگر سوالی یا مسألهای دارند مطرح کنند و اگر فکر میکنند نیاز به زمان بیشتری دارند باید یک زمان مشخصی را بیان کنند تا بالاخره شما هم تکلیفتان را بدانید.با آرزوی موفقیت
Páginas