مطالب دوستان paragone

Imagen de mostafavi mostafavi 23 Jul, 2014 واقعا ازش خوشم نمیاد
گاهی اوقات ما انسانها نسبت به افراد برداشتهایی داریم که ممکن است این برداشتهای ما به خطا رفته باشد. بهتر است در مورد این موضوع، بدون اینکه از روی احساس رفتار کنید، به صورت منطقی فکر کنید و اجازه بدهید که ایشان به خواستگاری شما بیایند و با گفتگو می‌توانید به این نتیجه برسید که ایا ایشان فرد مناسبی برای شما هستند یا نه.از طرفی، با آمدن خواستگار، اتفاقی پیش نمی‌آید و کسی هم قرار نیست که شما را تحت فشار قرار دهد. امّا اگر بدون خواستگاری جواب منفی بدهید، هم رفتار نادرستی انجام داده‌اید و هم اعتبار خود و خانواده خود و همچنین خانواده طرف مقابل را زیر سوال برده‌اید.پس بهتر است به دور از برداشتهای قبلی، صرف اجازه بدهید که به خواستگاری شما بیایند و سپس با گفتگو و تحقیقات، برای زندگی خود تصمیم گیری کنید.با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 23 Jul, 2014 همسرم چندین بار، با جنس مخالف ارتباط داشته و دارد
بله قبلا هم ایشون فرصت داده ولی در حال حاضرهم با فرصت دادن ایشون، چیزی رو از دست نمی‌دن. نهایتش اینه که متوجه میشه این فرد بازهم اشتباه گذشته رو تکرار کرده. در صورت طلاق و جدایی، آن هم با وجود فرزند، احتمال ازدواج برای ایشون کم است. چون تعداد افرادی که حاضر باشند به خواستگاری زنی که بچه دارد، بروند کم است. البته ایشون میتونه فرزندشو تربیت کنه ودر کنارش کار هم بکنه ولی این کار یک فرایند فرسایشی رو برای خانم به همراه داره؛ زیرا از یک طرف معلوم نیست که حضانت بچه را به مادر بدهند و از طرفی حضانت رو به هر کسی بدهند، بچه با نبود پدر و یا مادر، در معرض شکست و عدم موفقیت در زندگی خواهد بود. رفتن سرکار هم برای خانم پیامدهایی رو بدنبال داره که از بیان آن منصرف می‌شیم. در ضمن باید توجه داشت که چه بسا بعداز طلاق طرف کمی راحت شود، ولی عواقب و پیامدهای آن، طولانی مدت است.
Imagen de mostafavi mostafavi 23 Jul, 2014 عذاب وجدان از رد خواستگار
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.همین که متوجه اشتباه خود شدید و نسبت به این مسأله احساس تعهد می‌کنید، قابل ستایش است ولی توجه داشته باشید که رد کردن فردی که به او علاقه‌ای ندارید، گناه نیست؛ چون بدون علاقه، زندگی به هم می‌خورد و اگر گناهی باشد این گناهش بیشتر است. پس به صورت عاقلانه تصمیم گرفتید.ولی در مورد اینکه رد کردن ایشان باعث شود که زندگی شما تخت تاثیر قرار بگیرد، اینگونه نیست؛ زیرا هر کسی قسمت و سرنوشتی دارد و نمی‌توان برای زندگی، تصمیماتی گرفت که حاکی از احساسات زودگذر، دل رحمی است.با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 23 Jul, 2014 عذاب وجدان بعد از دوسال دوستی
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.در ابتدا باید عرض کنم که راه درستی را برای انتخاب همسر انتخاب نکرده‌اید. مسلما همسری که از طریق دوست یابی، گزینش می‌شود، عواقب و مشکلات خاص خودش را دارد و در صد موفقیت در چنین ازدواجهایی بسیار کم است.لذا به طور کلی، از فکر اینکه از طریق دوست یابی، فرد مناسب خود را پیدا کنید، بیرون بیایید و به صورت منطقی و عاقلانه با این موضوع بسیار مهم، رفتار کنید و مسلما انتخابی که برخواسته از احساسات باشد، توأم با عدم موفقیت و نرسیدن به فرد مناسب برای ازدواج است.لذا از آنجایی که طرف مقابلتان به هر دلیلی در امر ازدواج نتوانست به صورت رسمی اقدام کند، قطع ارتباط از جانب شما، کار عاقلانه و منطقی بوده است؛ زیرا ازدواجی که بر مبنای دل رحمی و احساسات باشد، احتمال موفقیت آن بسیار کم است.بنابراین از این بایت، رفتار شما درست بوده است، شاید دلیل عذاب وجدان شما این باشد که با گذشت دو سال از ارتباطتان، نتوانستید به همدیگر برسید که در اینصورت باید عرض کنم که این عذاب وجدان شما، یکی از پیامدهای دوستی و ارتباط قبل از ازدواج است. بدین صورت که طرفین به قصد آشنایی، برای مدتی با هم ارتباط برقرار می‌کنند ولی با آمدن احساسات و عواطف، دیر به نتیجه می‌رسند و در ادامه باعث می‌شود که سختی زیادی را برای دل کندن بکشند و در نهایت منجر به سردرگمی در تصمیم گیری طرفین نیز خواهد شد.لذا باید سعی کنید این مورد را فراموش کنید. (البته فراموش کردن این مورد هم، نیازمند گذر زمان و تحمل است.)با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 23 Jul, 2014 همسرم چندین بار، با جنس مخالف ارتباط داشته و دارد
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.به نظر می‌آید با توجه به مشکلاتی که در اوایل نامزدیتان با همسر و خانواده‌اشان داشته‌اید، رفته رفته سبب شده تا همسرتان از شما دور شود و در کنار آن به دلیل داشتن زمینه برای انحراف، باعث شده که همسرتان بارها دست به ارتباط با جنس مخالف بزند و گاه بیگاه شما از نحوه ارتباط او آگاه شوید و او هم بیشتر اوقات انکار کند تا اینکه این اواخر با زن مطلقه در ارتباط است و بارها شما از نحوه ارتباط او آگاه شده‌اید.امّا اینکه هر بار که شما متوجه ارتباط او می‌شوید، او سعی می‌کند با قسم و... رضایت شما را کسب کند، می‌تواند نشان دهنده این موضوع باشد که او می‌خواهد زندگی خود را حفظ کند ولی از آنجایی که اسیر هوی و هوس خود شده است، نمی‌تواند دست از این رفتار غلط و گناه آلود خود بردارد.از طرفی از آنجایی که شما صاحب فرزند هستید، طلاق و جدایی از او، نه تنها باعث ضربه برای شما خواهد بود؛ بلکه باعث ضربه شدید به فرزندشما در آینده نیز خواهد شد، لذا توصیه به طلاق، امری مشکل است.ولی از آنجایی که شما بارها به او فرصت دوباره داده‌اید که دست از رفتار غلط خود بردارد، این بار هم به او فرصت بدهید؛ زیرا با فرصت دادن شما، چیزی از دست نخواهید داد. امّا اگر باز هم رفتار غلط خود را تکرار کرد، شما می‌توانید از باب اینکه او را بترسانید و تا حدودی تحت فشار قرار بگیرد، برای مدتی نزد خانواده خود بروید، تا او تحت فشار خانواده خود و برای حفظ زندگی خود، اقدام لازم را انجام دهد. البته باید مراقب بود که این قهر شما، منجر به لج و لجبازی نشود که در اینصورت اثر عکس خواهد داد.امّا اگر در هر صورتی و با هر تلاشی، ایشان دست از رفتار غلط خود برنداشت، شما دو راه دارید؛ 1. طلاق و جدایی که به همراه خود آسیبهایی، هم برای شما و هم برای فرزندتان دارد(یکی از آسیبهای طلاق برای شما، این است که امکان دارد تا آخر عمر مجرد بمانید و تجرد زندگی کردن هم توأم با مشکلات عدیده‌ای؛ از جمله اقتصادی، روحی، اجتماعی و... است. 2. با وجود مشکلات و معایب همسرتان، زندگی خود را حفظ کنید و ناامید نشوید، که در این صورت، با گذر زمان و کسب تجربه و بالا رفتن سن، همسر شما هم دست از رفتار غلط و گناه آلود خود بر می‌دارد و چه بسا بعدها یک عمر پشیمانی و شرمندگی را برای او به همراه داشته باشد.نکته: مطمئنا در طول تاریخ نیز زنان قابل توجه‌ای بودند که همسران گناه آلودی داشته‌اند ولی در هر صورتی، زندگی خود را حفظ کرده و تبدیل به انسانهای رستگاری شده‌اند؛ نمونه‌اش آسیه همسر فرعون بود که در شرایط سخت با همسر خود زندگی کرد و با صبر و تحمل وبردباری به جایگاه والایی رسید.بنابراین بهتر است با سبک و سنگین کردن و عاقلانه فکر کردن و مشاوره گرفتن به صورت حضوری از یک مشاور مجرب، در مورد زندگی خود تصمیم گیری کنید.در آخر نیز امیدوارم هر چه زودتر مشکلتان حل شود.
Imagen de mostafavi mostafavi 22 Jul, 2014 به این خواستگار اعتماد کنم؟
چه بسا اصل سوالی که برای شما مطرح است، این باشد که چگونه مطمئن شوید که ایشان در گذشته، اهل رابطه بوده یا نبوده است؟در ابتدا باید شما را به این نکته جلب کنم که اطمینان به گذشته خواستگار، لازم نیست؛ بلکه شما باید مطمئن شوید که الان ایشان پاک است تا در زندگی آینده به مشکل نخورید. چه بسا در طول تاریخ، افرادی بوده‌اند که در گذشته رابطه‌ای داشته‌اند ولی پشیمان شده و توبه کرده‌اند پس اینان همچون افرادی پاکی هستند. همچنانکه براساس آموزه‌های دینی، کسی که گناهی مرتکب شده و توبه کند و رفتارهای گذشته را تکرار نکند به مانند فرد مومن و سالمی است؛ گویا اینکه اصلا گناهی نکرده است؛ امام باقر(علیه‌السلام) در اين باره فرموده: «التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لَاذَنبَ لَهُ؛ توبه كننده مانند كسى است كه اصلاً گناه نكرده است.»[1]همچنین چه بسا افرادی بوده‌اند که در گذشته هیچ گونه ارتباطی با جنس مخالف نداشته‌اند ولی بعدها دچار این مشکل شده‌اند. پس ملاک و معیار، گذشته افراد نیست؛ بلکه ملاک، حال افراد است که قابل اعتماد برای شروع زندگی باشند. شما باید به این اطمینان برسید که در حال حاضر و با توجه به شرایط و تحقیقاتی که به عمل می‌آید، آیا ایشان فردی هستند که بتوانید در زندگی زناشویی به ایشان تکیه کنید یا خیر؟از طرفی دیگر؛ همیشه این را به خاطر داشته باشید که گذشته طرف مقابل به مقداری اهمیت دارد که در آینده و زندگی مشترک اثر بگذارد؛ برفرض و بطور مثال اگر طرف مقابلتان در گذشته رابطه زیادی داشته، ممکن است در آینده دوباره سراغ آن برود.پس اگر در گذشته خطاهایی داشته است، ولی پشیمان شده و قصد تکرار آن را ندارد، در اینصورت می‌توان به چنین فردی اعتماد کرد. امّا از آنجایی که خواستگارتان به شما عنوان کرده‌اند که اهل رابطه نبوده‌اند، بهتراست حرف ایشان را بپذیرید. از طرفی با توجه به تحقیقاتی که از همسایگان و محیط کاری ایشان به عمل می‌آید، امکان پی بردن به این مسأله نیز وجود دارد.اما اگر پی نبرده‌اید، دیگر کنکاش اضافه انجام ندهید، پس از آنجایی که شما نمی‌توانید ثابت کنید که ایشان قبلا رابطه داشته است یا نه، بهتر است ذهن خود را با این افکار خراب نکنید و بنا را بر صداقت ایشان بگذارید و سعی کنید روی مسائل و ملاکهای دیگر ایشان توجه کنید و ببینید که با شرایط و ملاکهای شما تناسب دارد یا خیر.با آرزوی موفقیتمنبع:[1]. اصول كافى، ج2، ص435
Imagen de mostafavi mostafavi 22 Jul, 2014 عذاب وجدان
منظور شما از اصلیت ایشون چیه؟ مگر اصلیت شما کجاست که خانواده شمابا خواستگارتان مخالفت می‌کنند؟به نظر نمی‌آید که دلیل قانع کننده‌ای برای مخالفت وجود داشته است. اصلیت به خودی خود نمی‌تواند ملاک باشد. چه بسا افرادی باشند که اصلیت خوبی داشته باشند ولی شایسته ازدواج با شما نباشند و چه بسا افرادی باشند که اصلیت آنچنانی ندارند ولی با توجه به تناسب و شرایطی که دارند، شایستگی ازدواج با شما را دارند.اگر خواستگارتان، شرائط لازم و مورد نظر را واجد بوده و شما پاسخ منفى داده‌اید، خود شما زيان مى‏‌بينيد همان گونه كه اگر خواستگارتان، شرائط لازم را نداشته باشد و شما پاسخ مثبت بدهيد نيز مسئول هستيد و زيان آن نصيب خود شما مى‌‏شود.پس همچنانکه با پاسخ مثبت دادن مسئول هستید با پاسخ منفی دادن نیز مسئول هستید. بنابراین اگر دلیل قانع کننده‌ای برای پاسخ منفی‌تان ندارید، درحالیکه خواستگارتان همه جوره شرایط و ملاکهای ازدواج با شما را دارند، در درجه اول شما مسئول هستید و بعد خانواده شما.بهتر بود بعد از مخالفت والدین، با آنها گفتگو می‌کردید و آنها را قانع می‌کردید که حداقل دلیل قانع کننده‌ای برای مخالفتشان داشته باشند.شما بهتر است یکبار دیگر با والدین خود صحبت کنید و آنها را مجاب و رضایت آنان را بدست بیاورید. اگر توانستید رضایت آنها را بدست بیاورید که در آن صورت با تلاش و تحقیق می‌توانید پیگیر خواستگارتان شوید ولی اگر با هرتلاش و کوششی نتوانستید رضایت والدین خود را بدست بیاورید، در اینصورت دیگر پافشاری نکنید و ادامه ندهید، که دراینصورت تنها والدین شما نسبت به این مسأله مسئول خواهند بود و شما عذاب وجدانی نخواهید داشت؛ زیرا شما به اندازه کافی تلاش خود را برای جلب نظر والدینتان انجام داده‌اید.با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 22 Jul, 2014 جذابیت دختر و پسر برای هم، چه میزان در مرحله انتخاب همسر اهمیت داره؟
چیزی که در امر ازدواج اهمیت دارد این است که طرفین، علاوه بر دیگر ملاکهای ازدواج، علاقه حداقلی نسبت به هم داشته باشند تا این علاقه سبب کشش و جذب طرفین به امر ازدواج بشود. اگر هم این علاقه بیشتر باشد، مسلما در کشش و جذب طرفین بیشتر تاثیرگذار خواهد بود.امّا مراد از علاقه حداقلی این است که طرفین پس از بررسی وجود تناسب و شایستگی و دیگر شرایط ازدواج، طرف مقابل را برای امر ازدواج مناسب ببیند و قلبا تمایل به ازدواج با او پیدا کند و این علاقه تدریجا با دیدن عملی تناسبها و شایستگی‌های طرف، رو به تزاید می‌رود و به عشق پایدار مبدل می‌شود.این مقدار علاقه، حداقل مقدار لازم برای ازدواج است؛ چون اگر علی رغم دیدن نقاط مثبت در طرف مقابل این پسند و علاقه حداقلی در او ایجاد نشود احتمال دارد که در طول زندگی هم به وجود نیاید و زندگی منجر به شکست شود. 
Imagen de mostafavi mostafavi 21 Jul, 2014 کدام را انتخاب می کنید ؟
بهتر است در مورد مشکلی که دارید کمی بیشتر توضیح بدهید تا بتوان بهتر مشکل را تحلیل کرد. اینکه علت مخالفت خانواده شما چیست؟ زیرا اگر خواستگار مناسبی داشته باشید،دلیلی برای مخالفت وجود ندارد.
Imagen de mostafavi mostafavi 21 Jul, 2014 یه مشکل بزرگ
در ابتدا باید دید که علت مخالفت خانواده‌ها چیست اگر مخالفت خانواده‌ها منطقی است، آيا آنها دليلى قانع كننده‌ای، براى مخالفت خود دارند؟ آيا این دو جوان جوابى منطقى و منصفانه براى مخالفت آنها دارند يا نه؟ اگر دلیل قانع کننده‌ای ندارند و مخالفت خانواده‌ها منطقی است، نباید پافشاری به چنین ازدواجی کرد.اما اگر مخالفت آنها را بى‏ مورد است و صرف از روی لج و لجبازی مخالفت می‌کنند، این دو جوان نباید هرگز به دو گروه مخالف و موافق تقسيم شوند و در برابر هم جبهه‌‏اى تشكيل ندهند و هرکدام بر طبل رأى خود مكوبد؛ بلكه درصدد جلب رضايت آنان برآيند. این دو بايد با تكيه بر دو عنصر محبت و انديشه، عشق‏ ورزى و مصلحت‏ انديشى خانوادگى، والدين خود را نيز به جبهه موافقان با اين ازدواج خاص دعوت كنند.پس تا زمانى كه رضايت آنان را به دست نياورده‌اند، بهتر است اقدامی نكنند. لذا بهتر است برای سرد کردن آنها و اینکه مقداری تنشها فروکش کند، مدت زمانی را صبر کنند و دوباره به صورت منطقی و حساب شده عمل کنند.براى تحصيل رضايت والدين از چند راه‏كار مى‏‌توانند بهره بگیرند:1. صحبت همراه با احترام و محبت با والدين بدون اصرار و سماجت2. استفاده از همكارى و ميانجى‏گرى خيرانديشان و خويشاوندان نزديك و صاحب نفوذ بر روى آنان3. اصرار و سماجت، آميخته به محبت و فرمانبرى و دعا به درگاه حضرت حق باشد.4. گاهى اوقات صبر و تحمل و گذر زمان، خود به عنوان يك عامل مؤثر، مى‏‌تواند شما را در رسيدن به هدفتان يارى دهد. پس صبر و تحمل باید داشت و نباید عجولانه عمل کرد.با اين وجود، اگر خانواده‌ها به رغم سعى و تلاش، رضايت ندادند، به مصلحت این دو جوان این است كه از اين ازدواج دست بكشند و بدون رضايت آنان اقدام نكنند، مگر آنكه مخالفت آنان را برطرف و تبديل به رضايت كنند. و چنانچه احساس كردند لجاجت در كار است، نه مخالفت، در اين صورت از همكارى افراد خيرخواه و آگاه، در رفع اين حالت كمك بگيرند.همچنین این مسأله را هم باید توجه داشت که ازدواج همراه با عدم رضایت خانواده خود، احتمال موفقیت در زندگی را کم خواهد کرد.با آرزوی موفقیت

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1