راهکارهایی برای همسریابی شما:- حضور آراسته در مجالس زنانه داشته باشید.(این حضور آراسته باعث میشود که بیشتر دیده شوید و بیشتر دیده شدن هم باعث میشود که بیشتر در معرض انتخاب قرار بگیرید.) سعی کنید بیشتر در مجالس و محافل اقوام و آشنایان شرکت کنید. پس به جای اینکه تصمیم بگیرید که در مجالس اقوام و آشنایان شرکت نکنید، این نگرش و تصمیمتان را تغییر دهید؛ زیرا این تصمیم اشتباه، عواقب بد روحی را هم بدنبال دارد. البته اگر در مجلسی احساس معذب بودن میکنید و اصلا راحت نیستید، میتوانید در چنین مجلسی شرکت نکنید.- حضور فعال و سنگین در محافل مردانه البته با حفظ شؤونات دینی داشته باشید؛ زیرا میتواند باعث شود که شما بیشتر مورد انتخاب آقایان واقع شوید.- شما میتوانید با حفظ حياء و عفت لازم از وساطت يك فرد ديگر به ویژه از مردان متاهل و متعهد از بستگان و آشنايان قابل اعتماد خود، كمك بگيريد تا شايد شما را به افرادى كه درصدد ازدواج هستند معرفى كنند و يا حتى افرادى را براى خواستگارى كردن به منزلتان راهنمايى کنند.- همچنین شما میتوانید به افرادى كه در محله و پیش اقوام و آشنايان، نقش واسطه در اين امور را معمولا به عهده دارند خواسته خود را بگوييد تا آنها در اين مورد شما را به افراد درصدد ازدواج معرفى كنند. البته توجه داشته باشید که در اعلام خواسته خود خيلى دقت كنيد كه به سوء استفاده و بدبينى منتهى نشود.- سعی کنید تا جایی که امکان دارد از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایید. حد کوتاه آمدن دختران برای پرهیز از تجرد یا تاخیر ازدواج این است که تنها در صورت نبود ملاکهای اصلی که زندگی را غیر قابل تحمل میکند طرف را رد کنند و در غیر آن تا میشود از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایند چون عقل میگوید از دست دادن بعض منافع برای فرار از ضرر زیاد اشکال ندارد یا به عبارت دیگر از نظر عقل طرف مقابل باید بهترین گزینه موجود بر اساس شرایط فرد باشد، بر این اساس یک دختر سن بالا با توجه به احتمال تجرد تا اخر عمر، می تواند با فردی که از تحصیلات کمی برخوردار است، ولی اخلاق و رفتار خوبی دارد، ازدواج کند.منظور از ملاکهای اصلی ازدواج؛ این است که بودن آن ملاکها برای فرد بسیار با اهمیت است و قابل چشم پوشی نیست؛ مانند اخلاق و رفتار خوب طرف مقابل. اما ملاکهای ترجیحی ملاکهایی هستند که بودنشان خوب است ولی اگر هم نبود، برای فرد قابل تحمل است مانند نداشتن تحصیلات بالا و ...- عمل به نسخه آیت الله بهجت(ره): خواندن نماز جعفر طیار و بعد سر به سجده گذاشتن و با گریه از خدا خواستن، نیز بسیار تاثیر گذار است.البته توجه داشته باشید این راهکارهایی که ارائه میشود بستگی به شرایط و موقعیت شما دارد و اگر فکر میکنید شرایط و موقعیت بعضی از راهکارها را ندارید، لازم نیست که همه این راهکارهای ارائه شده را انجام دهید.با آرزوی موفقیت
در مورد چهره و قیافه این نکته بسیار مهم است که توجه داشته باشید که هرچقدر از جهت درونی فردی محکم و مهربان و پرانرژی و مثبت باشید مسلما بر روی چهره و قیافه فرد تاثیرگذار است. خواه چهره آدمی زیبا باشد یا نباشد. به نظر من آن چیزی که چهره آدم را جذب میکند، درون آدمی است که بر روی چهره آدم نیز تاثیر گذار است. هر چقدر درون خود را فعال تر کنید، چهره جذابتری نیز پیدا میکنید.تا به حال به چهره افراد بزرگ در طول تاریخ توجه کردهاید؟ چهره زیبایی به آن معنای خاص نداشتند ولی جذاب بودند و بسیار از افراد جذب چنین افراد بزرگی میشوند. علتش همان درون افراد است که پرورش درون و ارتقاء مهارتهای درونی و شخصیتی، میتوان فرد جذابی شد. برای ازدواج لازم نیست که فرد حتما چهره زیبایی داشته باشد بلکه لازم است که چهره جذابی داشته باشد. جذاب بودن هم با رشد و پرورش شخصیت آدمی بوجود میآید.نکته بعدی:از آنجایی که شما دختر با حجاب و پوشش مناسبی برخوردار هستید، بسیار طبیعی است که آرایشی، روی صورت خود انجام نمیدهید. امّا آرایش حداقلی و دخترانه البته به طوری که با شئونات دینی تعارضی نداشته باشد، مشکلی ندارد.نکته آخر:در مهارتهای هنری شما میتوانید از کلاسهایی که آموزشگاه فنی حرفهای تدارک میبینه، استفاده کنید که به نظرم نسبت به جاهای دیگر، از جهت مالی مناسبتر باشد. همچنین شما میتوانید از دوستان و آشنایانی که این دورههای گذراندهاند، استفاده کنید و از آنها بخواهید که به شما آموزش بدهند.در ضمن، برای اینکه فن بیانتان بهتر شود، سعی کنید به چند کودک یا نوجوانی که در اطراف شما(در بین اقوام و آشنایان) هستند و نیاز به کمک درسی دارند، برای مدتی به آنها تدریس کنید و بعد از آن میتوانید به همکلاسیهای خود کمک درسی بدهید تا کم کم خودتان به این باور خواهید رسید که فن بیانتان هم تغییر کرده و بهتر شده است. این کار یک ویژگی دیگری نیز دارد و آن اینکه باعث میشود که مهارتهای ارتباطی شما نیز به تدریج گسترش پیدا کند و بهتر شود.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.این نکته اول یادآوری میکنم که فضای دانشگاه و محیط درس، محیط از کسی خوش آمدن و علاقه ایجاد شدن و ... نیست. پس توجه کنید که اینگونه فضاها محیطی برای اینگونه مسائل نیست.نکته؛ اینکه تا به حال با هیچ جنس مخالفی دوستی نکردهاید، این یک نقطه مثبت برای شما میباشد و از این جهت قابل ارزش است. (مطمئنا دوستی با جنس مخالف نه تنها مشکل را به صورت اصولی حل نمیکند؛ بلکه به مشکلات شما اضافه میکند.)این نکته را به خاطر داشته باشید که مشكلى كه مطرح کرديد تنها مشكل شما نيست، بلكه مشكلى است كه تعداد قابل توجهای از دختران با آن دست به گريبان هستند و برخى هم در دست تقدير است. پس وجود چنين مشكلاتى طبيعى است و عوامل متعددى در بروز آن دخيل هستند و بعضى از اين عوامل در دست شما نيست. در اين صورت نبايد نگران آن باشيد و ذهن خود را به آن مشغول کنید به گونهاى كه مانع زندگى روزمره شما شود.همچنین، اطمینان داشته باشيد که اگر به خدای متعال توكل كنيد و تمام امور زندگى خود را به او واگذار کنید، خداوند به بهترين شكل، به آن رسيدگى میکند؛ چون که او خير و صلاح بندگانش را بهتر از من و شما مىداند. خدای متعال در این باره در سوره بقره آيه 216 فرموده است: «... وَ عَسَى أن تَكرَهُوا شَيئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَكُم وَ عَسَى أن تُحِبُّوا شَيئَاً وَ هُوَ شَرٌ لَكُم وَ اللهُ يَعلَمُ وَ أنتُم لَا تَعلَمُون؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد حال آن كه خير شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است و خدا مىداند و شما نمىدانيد.»اینکه فکر میکنید کسی نسبت به شما تمایلی ندارد و ... این صرفا برداشتهای شما از رفتارهای دیگران است؛ چون شما در ذهن و فکر دیگران نیستید که چه نظری نسبت به شما دارند.بهتر است به جای متمرکز شدن روی این مسأله (که مطمئنا تمرکز زیاد روی این مسأله باعث منحرف شدن از اصل موضوع میشوید) به این فکر کنید که چگونه این اعتماد به نفس پایین خود را ارتقاء دهید؟ چگونه مهارتهای زندگی خود را افزایش دهید؟مطمئنا با افزایش اعتماد به نفس شما و ارتقاء مهارتهای زندگی، باعث میشوید که بیشتر دیده شوید و بیشتر در معرض انتخاب برای شروع یک زندگی مشترک، قرار بگیرید.از این رو بهتر است به این راهکارها توجه کنید:- تلاش کنید مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری در خانه، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف، مطالعه، ارتقاء مهارتهای هنری، مهارتهای ارتباطی و... بالا ببرید.- در نشستهای دوستان(البته به شرط اینکه هدفمند باشد) و نشستهای فامیلی و همچنین سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید که همگی اینها باعث ارتقاء مهارتهای ارتباطی، زندگی، اجتماعی و همچنین باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما میشود.توجه داشته باشید که اگر اینکارها را انجام میدهید نباید به هدف جلب نظر جنس مخالف باشد که در اینصورت مسیر را به اشتباه خواهید رفت؛ بلکه به هدف احساس رضایت از خود این راهکارها را انجام دهید.- در کلاسهایی که موجب بالا رفتن مهارتهای شما میشود، شرکت کنید؛ مانند کلاس خیاطی، آشپزی، شیرنی پزی، صنایع دستی و ... که همگی اینها علاوه بر بالا بردن مهارتهای شما باعث حس موفقیت در شما میشود.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به خود میشود، خودداری کنید.- سعی کنید با حفظ خونسردی و به صورت منطقی به قضایا نگاه کنید.- با افرادی که نگرش مثبت و پر انرژی هستند، بیشتر رفت و آمد کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بیشتر کنید؛ زیرا اینگونه ارتباط زمینهای برای موفقیت و آرامش شما در زندگی میشود. همچنین سعی کنید در مورد نحوه و روش زندگی انسانهای بزرگ بیشتر مطالعه کنید، سعی کنید بعضی از رفتار انسانهای بزرگ را بکار گیرید و دقت کنید که راز موفقیت انسانهای بزرگ در زندگی چه بوده است.- در صورت امکان هرچه زودتر ازدواج کنید؛ زیرا یکی از آثار مفید ازدواج، احساس آرامش داشتن در کنار همسر است.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.ازدواج با سادات به خودی خود نه خوب است و نه بد. نکته مهم برای ازدواج این است که شما تناسب لازمه با فردی که میخواهید با او ازدواج کنید، داشته باشید. اعم از تناسب فکری، اعتقادی، رفتاری، اخلاقی و خانوادگی است. شما باید سعی کنید این ملاکها در انتخاب همسر آیندهتان در نظر بگیرید و گرنه اگر همسر آینده شما سیده باشد ولی این تناسب لازمه در زندگی شما نباشد، به طور مسلم با مشکل مواجه میشوید به گونهای که هم خود و هم شریک زندگی شما لطمه خواهید دید.چه بسا، اینکه در حال حاضر به فکر انتخاب دختر خانم سیده برای ازدواج هستید، مربوط به فلش بک گذشته شماست که تصویری برای شما رقم زده شده.امّا بهتر است به جای هر گونه احساسات زود گذر، به صورت منطقی و عقلی سعی در انتخاب شریک زندگی خود داشته باشید.در مورد زندگی با دختر سیده باید عرض کنم که زندگی با آنها هیچ گونه تفاوتی با بقیه ندارد و مواردی که اشاره کردهاید، صرفا میتواند خرافات باشد.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.به نظر میآید مدت کمی است که زیر یک سقف باهم زندگی میکنید. لذا اوایل زندگی به دلیل کم تجربگی و شناخت کم، بعضا مشکلات و دلخوریها و سوءتفاهمهای فی مابین بوجود میآید.برای بهتر کردن روابط خود با همسر، باید از راه احساسی وارد شوید و سعی کنید با ایجاد فضای آرام در خانه و به به دور از هرگونه تنش، با همسرتان درد دل کنید و در مورد مشکلات بوجود آمده با همسرتان گفتگو کنید. مسلما گفتگو و کمک خواستن از همسرتان بهترین راهکار برای بهتر شدن روابط میان شما و همسرتان است. توجه داشته باشید که هنگامی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.گاهی در خلوت خود با همسرتان، احساسات او را برانگیزانید و به او اظهار محبت کنید و به او قدرت بدهید؛ مثلا به او بگویید که خوشحالم که تو را دارم، به تو افتخار میکنم و ... هرچقدر که به او قدرت بدهید، مسلما به شما احساس عُلقه بیشتری خواهد کرد و در ادامه سعی خواهد کرد که انتظارات شما را برآورده کند.از باب یادآوری عرض کنم که مسئله نازکشیدن همسر، نیازمند مهارت است، لذا بیشتر همسرانی که تازه ازدواج کردهاند به گونهای با این مسأله روبه رو هستند. برای همین همسران باید توجه داشته باشند که این مهارت به صورت تدریجی و با شناخت بیشتر از همدیگر، بدست میآید.از این رو شما سعی کنید صبر و تحملتان را افزایش دهید و به جای متمرکز شدن روی این مسأله، بهتر است روابط فی مابینتان را بهبود دهید. مسلما هر چقدر روابط میان شما بهتر شود، احساس رضایت از رفتار همسرتان افزایش پیدا میکند و به تدریج همسر شما نیز این مهارت را پیدا خواهد کرد.توجه داشته باشید: که بهترین شیوه اثر گذاری یک زن بر همسرش، استفاده از قدرت عاطفی فوق العادهای است که خداوند به زنان بخشیده است؛ مثلا شما میتوانید به مناسبت روز تولد، سالگرد ازدواج، اعیاد، هدیهای برای او بگیرید و نامهای همراه با ابراز احساسات برای او بنویسید و بعد در آن نامه بنویسید که اگر فلان نقایص را نداشتید، علاقه شما به او بیشتر و زندگی شما شیرین تر میشد.مسلما با وقت گذاشتن و صبر داشتن همراه با تدبیر میتوانید زندگی رضایت بخشی را با همسرتان تجربه کنید.نکاتی در خصوص ارتباط شما با مادرشوهرتان:طبیعی است که آقا پسرها در اوایل ازدواجشان نسبت به خانواده خود به ویژه مادر حساس باشند و به نوعی سعی در تایید و توجیح رفتارهای احیانا نادرست خانواده خود داشته باشند و از طرفی هم مادر نیز نسبت به آقا پسر خود که یک عمر او را رشد داده و در دامان او بزرگ شده است احساس مالکیت میکند و متاسفانه دخترخانمها هم در اوایل ازدواجشان نسبت به این حس دو طرفه بین مادر و فرزند کمتر توجه میکنند و با انجام رفتارهایی، زمینه سوءتفاهم را میان خود و مادرشوهر ایجاد میکنند.البته این حس مالکیت در دخترخانمها نیز به واسطه ازدواج در مورد همسرشان ایجاد میشود، لذا مادرشوهرها هم غافل از این حس، گاهی رفتارهایی را انجام میدهند که زمینه سوءتفاهم را برای خود و عروسشان ایجاد میکنند.بنابراین با آگاهی از این حس، سعی کنید از هر گونه مقابله با رابطه میان همسرتان و مادرش خودداری کنید. هیچگاه نسبت به خانواده همسرتان نزد ایشان و دیگران بدگویی نکنید که به شدت روابط شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.لذا به جای اینکه ذهن خودتان را درگیر رابطه همسرتان با مادرش کنید، خودتان را معطوف این مسأله کنید که چگونه میتوانید رابطه خود را با همسرتان بهبود دهید به طوریکه هر دو از زندگی زناشویی بیشترین رضایت و لذت را ببرید.برای این منظور، باید یک سیاست رفتاری خاصی را بکار گیرید؛ توجّه داشته باشید که حضور و وجود مادرشوهرتان میتواند یک فرصت مناسبی برای بهبود روابط شما با همسرتان باشد.(مطمئنا هر چقدر رابطه شما با مادرهمسرتان توأم با احترام باشد و همانند مادر خود به ایشان احترام بگذارید، رابطه شما و همسرتان نیز بهتر خواهد شد.) پس با دوری از هر گونه تنش با خانواده همسرتان، سعی کنید رابطه احترام آمیز خود را با آنها حفظ کنید و چه بسا گسترش دهید. البته باید به اندازهای باشد که مورد سوءاستفاده نیز قرار نگیرید.این نکته هم ضروری است که هرگاه روابط شما با خانواده همسرتان بهبود پیدا کند، مسلما خانواده همسرتان هم بیشتر به حرفهای شما اهمیت خواهند داد و در نتیجه سعی در بهبود روابط شما با همسرتان خواهند کرد.در هرحال این شماهستید که میتوانید با انجام راهکارهایی که ارائه شد همراه با صبر و تدبیر، میتوانید از رابطه خود با همسرتان احساس رضایت بیشتری کنید.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.اولا: این نکته را به خاطر داشته باشید که مشكلى كه مطرح کرديد تنها مشكل شما نيست، بلكه مشكلى است كه تعداد قابل توجهای از دختران با آن دست به گريبان هستند و برخى هم در دست تقدير است. پس وجود چنين مشكلاتى طبيعى است و عوامل متعددى در بروز آن دخيل هستند و بعضى از اين عوامل در دست شما نيست. در اين صورت نبايد نگران آن باشيد و ذهن خود را به آن مشغول کنید به گونهاى كه مانع زندگى روزمره شما شود؛زيرا هیچ انسانی نمىتواند تمام شرائط و امكانات را بر وفق مراد خود فراهم کند، ولى مىتواند خود را با شرائط موجود وفق دهد و هماهنگ سازد در صورت اول هميشه نگران و ناراحت و غمگين و افسرده خواهيد بود و در صورت دوم با ابتكار و خلاقيت و بهرهمند شدن از ديگر توانمنديهاى خود، شاد و با نشاط زندگى خواهيد كرد و فعّال و سر زنده با همان امكانات و شرائط موجود، زندگى را بر خود آسان خواهيد کرد. بنابراين هيچ گاه نبايد اين موضوع مانع عمدهاى بر سر راه ادامه زندگى و... شما باشد.علاوه براین، اطمینان داشته باشيد که اگر به خدای متعال توكل كنيد و تمام امور زندگى خود را به او واگذار کنید، خداوند به بهترين شكل، به آن رسيدگى میکند؛ چون که او خير و صلاح بندگانش را بهتر از من و شما مىداند. خدای متعال در این باره در سوره بقره آيه 216 فرموده است: «... وَ عَسَى أن تَكرَهُوا شَيئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَكُم وَ عَسَى أن تُحِبُّوا شَيئَاً وَ هُوَ شَرٌ لَكُم وَ اللهُ يَعلَمُ وَ أنتُم لَا تَعلَمُون؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد حال آن كه خير شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است و خدا مىداند و شما نمىدانيد.»امّا اینکه برای شما خواستگارانی میآیند، ولی بعد از مدتی ادامه نمیدهند و به مرحله عقد هم نمیرسد، این مسأله تاحدودی طبیعی است؛ زیرا طرف مقابل هم تا زمانی که با شما به رابطه رسمی(عقد) میتواند انتخاب کند و در این مسیر هر دو خانواده در مسیر انتخاب قرار دارند و میتوانند تا قبل از عقد، انتخاب خود را تغییر دهند.ولی شما نباید از این مسأله خیلی ناراحت شوید بالاخره این طرف مقابل است که میتواند نظرش تغییر کند و از طرفی اگر یکی از همین خواستگارهایی که داشتید با او وارد زندگی زناشویی میشدید و بعد از مدتی نظرش تغییر میکرد، چی؟ در چنین موقعیتی بسیار سخت تر میشد ...لذا بهتر است نسبت به این مسأله خیلی واکنش منفی نداشته باشید؛ بلکه گذشته را به صورت منصفانه و منطقی نگاه کنید و دقت کنید چه چیزی باعث شده که نظر خانواده طرف، تغییر کند. آیا این مسأله به رفتار شما و خانواده شما مربوط میشود؟ یا اینکه طرف مقابلتان واقعا به این نتیجه رسیدند که با هم تناسبی ندارند و معیارهایشان با شما تفاوت دارد.البته با بالا رفتن سن شما، طبیعی است که کمتر در معرض انتخاب قرار بگیرید ولی هرگز از این مسأله ناامید نشوید. اینگونه فکر نکیند که چون تابه حال ازدواج نکردهاید، حتما یک انسان ناموفقی هستید. توجه داشته باشید که ازدواج و تشکیل زندگی زمینه موفقیت را ایجاد میکند ولی حتما دلیل بر موفقیت نیست بلکه در کنار آن باید عوامل دیگری وجود داشته باشند ازجمله آرامش، صمیمت، راضی بود از زندگی، احساس مفید بودن و... تا یک زندگی تبدیل به یک موفقیت بشود.شما هم میتوانید در همان موقعیتی که هستید یک انسان موفقی باشید. انسان موفقی که هم خدای متعال و هم خانواده و هم دیگران از او راضی هستند و آرامش نسبی در زندگی شما جاری است....پس هیچگاه فکر نکنید که چون تا به حال ازدواج نکردهاید، یک انسان شکست خورده هستید و ... بلکه سعی کنید در همان موقعیتی که هستید یک انسان موفقی باشید. برای این منظور بهتر است به این راهکارها توجه داشته باشید؛- سعی کنید مهارتهای زندگی و ارتباطی خود را ارتقاء دهید و تلاش کنید مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف، مطالعه، ارتقاء مهارتهای ارتباطی درست و... بالا ببرید که مسلما همه اینها باعث افزایش اعتماد به نفس شما نیز میشود.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و همچنین سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید که همگی اینها باعث ارتقاء مهارتهای ارتباطی، زندگی و همچنین باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما هم میشود.نکته: وقتی به اندازه کافی اعتماد به نفس شما بالا رود، باعث میشود که شما به تدریج نسبت خود احساس رضایت داشته باشید و در ادامه حس موفقیت در شما بوجود بیاید.- سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به زندگیتان میشود، جدا خودداری کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بیشتر کنید و سعی کنید در مورد نحوه و روش زندگی انسانهای بزرگ بیشتر مطالعه کنید، سعی کنید بعضی از رفتار انسانهای بزرگ را بکار گیرید و دقت کنید که راز موفقیت انسانهای بزرگ در زندگی چه بوده است.- با افرادی که نگرش مثبت و پر انرژی هستند، بیشتر رفت و آمد کنید.- توجه داشته باشید که تغییر روحیه و نوع تفکرشما نیاز به زمان، صبر و اراده قوی است.امّا راهکارهایی برای همسریابی شما:- حضور آراسته در مجالس زنانه داشته باشید.(این حضور آراسته باعث میشود که بیشتر دیده شوید و بیشتر دیده شدن هم باعث میشود که بیشتر در معرض انتخاب قرار بگیرید.) سعی کنید بیشتر در مجالس و محافل اقوام و آشنایان شرکت کنید. پس به جای اینکه تصمیم بگیرید که در مجالس اقوام و آشنایان شرکت نکنید، این نگرش و تصمیمتان را تغییر دهید؛ زیرا این تصمیم اشتباه، عواقب بد روحی را هم بدنبال دارد. البته اگر در مجلسی احساس معذب بودن میکنید و اصلا راحت نیستید، میتوانید در چنین مجلسی شرکت نکنید.- حضور فعال و سنگین در محافل مردانه البته با حفظ شؤونات دینی داشته باشید؛ زیرا میتواند باعث شود که شما بیشتر مورد انتخاب آقایان واقع شوید.- شما میتوانید با حفظ حياء و عفت لازم از وساطت يك فرد ديگر به ویژه از مردان متاهل و متعهد از بستگان و آشنايان قابل اعتماد خود، كمك بگيريد تا شايد شما را به افرادى كه درصدد ازدواج هستند معرفى كنند و يا حتى افرادى را براى خواستگارى كردن به منزلتان راهنمايى کنند.- همچنین شما میتوانید به افرادى كه در محله و پیش اقوام و آشنايان، نقش واسطه در اين امور را معمولا به عهده دارند خواسته خود را بگوييد تا آنها در اين مورد شما را به افراد درصدد ازدواج معرفى كنند. البته توجه داشته باشید که در اعلام خواسته خود خيلى دقت كنيد كه به سوء استفاده و بدبينى منتهى نشود.- سعی کنید تا جایی که امکان دارد از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایید. حد کوتاه آمدن دختران برای پرهیز از تجرد یا تاخیر ازدواج این است که تنها در صورت نبود ملاکهای اصلی که زندگی را غیر قابل تحمل میکند طرف را رد کنند و در غیر آن تا میشود از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایند چون عقل میگوید از دست دادن بعض منافع برای فرار از ضرر زیاد اشکال ندارد یا به عبارت دیگر از نظر عقل طرف مقابل باید بهترین گزینه موجود بر اساس شرایط فرد باشد، بر این اساس یک دختر سن بالا با توجه به احتمال تجرد تا اخر عمر، می تواند با فردی که از تحصیلات کمی برخوردار است، ولی اخلاق و رفتار خوبی دارد، ازدواج کند.منظور از ملاکهای اصلی ازدواج؛ این است که بودن آن ملاکها برای فرد بسیار با اهمیت است و قابل چشم پوشی نیست؛ مانند اخلاق و رفتار خوب طرف مقابل. اما ملاکهای ترجیحی ملاکهایی هستند که بودنشان خوب است ولی اگر هم نبود، برای فرد قابل تحمل است مانند نداشتن تحصیلات بالا و ...- عمل به نسخه آیت الله بهجت(ره): خواندن نماز جعفر طیار و بعد سر به سجده گذاشتن و با گریه از خدا خواستن، نیز بسیار تاثیر گذار است.البته توجه داشته باشید این راهکارهایی که ارائه میشود بستگی به شرایط و موقعیت شما دارد و اگر فکر میکنید شرایط و موقعیت بعضی از راهکارها را ندارید، لازم نیست که همه این راهکارهای ارائه شده را انجام دهید.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.در مورد علت شک کردن شما به همسرتان، توضیح بیشتری ندادهاید، به صرف اینکه منشی همسرتان خانم است و در حال جدا شدن از همسرشان میباشد، نمیتواند دلیلی برای شک شما به همسرتان باشد.به هر حال، امیدوارم هرچه زودتر مشکل یا سوءتفاهم شما حل شود. امّا ذکر چند نکته ضروری است؛اول اینکه؛ از منظر دینی گمان بد، درست نیست، لذا لازم نیست که نسبت به این مسأله، به سرعت واکنش منفی و سوءظن نشان دهید. امام على(علیهالسلام) در مورد سوءظن فرموده: «مراقب باش كه سوء ظن بر تو غلبه پيدا نكند، به درستى كه بدگمانى هيچ رفاقتى را بين تو و دوستت باقى نمىگذارد»[1] مواظب باشید که اگر صرفا نسبت به همسرتان سوءظن دارید، مبادا تبدیل به دشمنی و ازبین رفتن صمیمیت و آرامش خانواده شود.از طرفی باتوجه به اینکه خود همسرتان پیشنهاد دادهاند که با منشیاشان در ارتباط باشید تا این سوءتفاهم برطرف و دل شما آرام شود، میتواند نشان دهنده صداقت همسرتان باشد و همچنین نشان دهنده اهمیت شما در نزد همسرتان باشد و درتلاش است تا اعتماد شما را جلب کند.پس اگر واقعا دلیل قانع کننده و موجّهای برای این شک و تردیدهای خود ندارید، بهتراست این شک و تردیدها را از خود دور کنید و سعی کنید با انجام راهکارهایی این نگرش منفی را از خود دور کنید.(اینکه گاهی همسر شما به شما کمتر توجه میکند و ... میتواند ناشی از خستگی ایشان و یا رفتارهای شما باشد؛ زیرا فردی که مدام نسبت به همسرش نگرش منفی داشه باشد و نگران روابطش باشد، توانایی ایجاد ارتباط درست با همسرش را نخواهد داشت.)این نکته ضروری است که تداوم این شک نسبت به همسرتان باعث میشود که به تدریج کلافه و سردرگم و در نهایت منجر به سردی روابط بین شما و همسرتان شود؛ زیرا از آنجایی که نمیتوانید بفهمید که رابطهای وجود داشته یا نه، در اینصورت شک مثل خوره شما را میخورد؛ در حالی که ممکن است، واقعا رابطهای نبوده و زندگی شما خراب شود.از آنجایی که همسرتان رفت و آمد و رفتارهای مشکوکی ندارد و ... پس بهتر است حرف همسرتان را باور داشته باشید و نیازی به کنکاش و حساسیت نشان دادن در این زمینه ندارید. چه بسا حساسیت زیاد نشان دادن در این زمینه باعث شود که همسرتان نیز بیشتر به رفتارهای شما حسّاس شود و در ادامه ممکن است صداقتش نسبت به شما کمرنگ شود.پس به جای نگرش منفی داشتن به همسرتان، به فکر اصلاح روابط خود با همسرتان باشید و این صمیمیت و رابطه را ارتقاءدهید. البته با گذشت 8 سال از زندگی زناشوییتان، تاحدودی طبیعی است که زندگی زناشوییتان، به مانند اوایل زندگی، آن شور و نشاط اولیه را نداشته باشد؛ چون تاحدودی زندگی یکنواخت شده و قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف، زندگی زناشویی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.برای این منظور بهتر است؛- جهت بهبود روابطتان، اول سعی کنید محیط گرم و صمیمی و با نشاط را برای همدیگر ایجاد کنید.- تلاش کنید با ایجاد فضای آرام در خانه، با همسرتان درد دل کنید و در مورد مشکلات بوجود آمده با همسرتان گفتگو کنید. مسلما گفتگو و کمک خواستن از همسرتان بهترین راهکار برای دلسردی شما نسبت به همسرتان است.- تلاش کنید در زمانی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید.- سعی کنید زمانی که همسرتان نزد شماست، میل جنسی و عاطفی همدیگر را ارضا کنید(بد نیست گاهی، خود شما پیش قدم شوید و همسرتان را در این رابطه به وجد بیاورید تا او نیز تمایل بیشتری به ارتباط با شما داشته باشد.)- از تنهایی بپرهیزید.(البته از تنهایی که موجب افکار نادرست و نگرش منفی به زندگی میشود، خودداری کنید.)- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به این موضوعات منفی را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت خود را با یادگیری مهارتهای هنری، تفریح، بازی، مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه، فامیلی و سفرهای جمعی و همچنین کلاسهای مختلف مانند کلاس خیاطی، هنری و... بیشتر شرکت کنید که همگی اینها باعث ارتقاء مهارتهای ارتباطی، زندگی، اجتماعی و همچنین باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما میشود.نکته: وقتی به اندازه کافی اعتماد به نفس شما بالا رود، باعث میشود که شما به تدریج نگاه مثبتی به زندگی داشته باشید.- سعی کنید هر از گاهی با همسرتان به صورت دو نفره، بیرون رفته و با هم تفریح کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بیشتر کنید و سعی کنید در مورد نحوه و روش زندگی انسانهای بزرگ بیشتر مطالعه کنید.همچنین اگر فکر میکنید که دچار شک و بدبینی به همسرتان، هستید بهتر است به مطالعه آيات و روایاتی كه در مذمت سوء ظن آمده است، بپردازید.همچنین هر زمانی که به همسرتان سوءظن پيدا كرديد، در عمل هيچ تأثير و نقشى به آن ندهيد؛ بلكه سعى كنيد با همسرتان، رفتارى آميخته با حسن ظن داشته باشيد. در اين صورت اين خوى ناپسند، به تدریج ضعيف شده و از بين خواهد رفت.شایان ذکر است هرگاه كه مورد حمله سوء ظن واقع شديد، به خدا پناه ببريد و با استعاذه و استغفار، از او مدد بطلبيد.پینوشت:[1]. بحارالانوار، ج77، ص207با آرزوی موفقیت
با سلام ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.در مورد سوالی که بیان کردید باید عرض کنم که انچه که برای طرفین برای انتخاب هم و تشکیل زندگی لازم و ضروری است، این است که طرفین تناسب فکری، اخلاقی، رفتاری، اعتقادی و خانوادگی را داشته باشند. مسلما دختر و پسری که علاوه بر دیگر تناسبات، هر دو شخصیت منطقی دارند و یا اینکه هر دو احساسی هستند، بهتر میتوانند در زندگی مشترک با هم کنار بیایند.البته وجود مقدار کمی تفاوت، معمولا اشکالی پیش نمیآید؛ یعنی اگر یکی از طرفین نسبت به دیگری کمی احساسیتر باشد و یا اینکه دیگری، منطقیتر باشد، در اینصورت وجود تفاوتهای اندک مانعی ایجاد نمیکند، همچنانکه بیشتر خانمها احساسی رفتار میکنند و آقایان تاحدودی منطقیتر رفتار میکنند، ولی اگر تفاوت فاحشی بین طرفین وجود داشته باشد به طوریکه هر دو نسبت به یک موضوع خاصی، نگرش جداگانهای داشته باشند، چه بسا میتواند زندگی مشترک آنها را تحت تاثیر خود قرار دهد و تناسب لازمه بی طرفین ایجاد نشود.این نکته هم مهم است که با وجود این تفاوت، چقدر طرفین حاضر هستند نسبت به خواستههای خود کوتاه بیایند.بنابراین وجود مقداری تفاوت از این جهت، مشکلی ایجاد نمیکند، ولی تفاوت زیاد باعث بوجود آمدن دو نگرش خواهد شد واگر هم هیچکدام حاضر به کوتاه آمدن از خواستههای خود نباشد، مسلما این تفاوت باعث بوجود آمدن مشکل در زندگی زناشویی میشود.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.اختلاف سنی ده سال نسبت به خواستگارتان، در صورتی اشکال ندارد که اولا: در زمینه افکار و رفتار و علایق و سلایق و حساسیتها و تمایلات و خواستها تفاوت زیادی نداشته باشید. دوما: مرد بتواند از نظر جنسی زن را ارضا کند.در مورد بچه نخواستن خواستگارتان باید عرض کنم که این مسأله به خود شما بستگی دارد که آیا میتوانید تا آخر عمر بدون بچه زندگی کنید یا خیر؟ لذا با فکر کردن به زندگی بدون بچه تا آخر عمر و پیامدهای آن تصمیم بگیرید. همچنین وجود بچه در زندگی، مانع پیشرفت والدین خود نمیشود؛ زیرا موارد متعددی بوده است که با وجود داشتن فرزندان زیاد، والدین به پیشرفتهای علمی و اجتماعی و ... بالایی رسیدهاند که البته راه پیشرفت، در هر زمینهای در درجه اول به برنامه ریزی درست و در درجه بعد به تلاش فرد، بستگی دارد.همچنین وجود فرزند در زندگی ثمرات و برکات خاص خود را برای والدین دارد.در مورد ظاهر ایشان هم باید عرض کنم که یکی از ملاکهای اصلی ازدواج پسند ظاهر و قلب طرف مقابل است.منظور از پسند قلبی این است که بعد از بررسی وجود تناسب و شایستگی و پاکی در طرف مقابل، او را برای ازدواج مناسب ببیند و قلبا تمایل به ازدواج با او را پیدا کنید و این علاقه تدریجا با دیدن عملی تناسبها و شایستگیهای طرف رو به تزاید میرود و به عشق پایدار مبدل میشود.این مقدار علاقه، حداقل مقدار لازم برای ازدواج است؛ زیرا اگر علی رغم دیدن نقاط مثبت در طرف مقابل این پسند و علاقه حداقلی در شما ایجاد نشود، احتمال دارد که در طول زندگی هم به وجود نیاید و زندگی به شکست منجر شود.بنابراین اگر این حداقل علاقه در شما ایجاد نشد، به هیچ وجه توصیه به چنین ازدواجی نمیکنیم.با آرزوی موفقیت
Páginas