در جایی که احساس میکنید افرادی هستند که خواسته و ناخواسته در زندگی شما دخالت میکنند و اعمال نظر میکنند، بهتر است اگر انتقاد یا پیشنهاد و یا حرف خاصی دارید تنها به همسرخود و به تنهایی به او بگویید.امّا برای این که تاثیرات دیگران در زندگی شما کمتر شود، شما باید سعی کنید که همسر خود را بیشتر با گفتگو و رفتارهای خود به سمت خودتان بکشید به طوریکه به شما اعتماد بیشتری داشته باشد. از این رو شما میتوانید از منظر احساس او را تحریک کنید و به او محبت کنید، البته این محبت شما هم نباید با منظور باشد. سعی کنید روابط خود را در هر جهتی بهبود دهید. امّا باید بدانید که این تغییر رفتار همسرتان نیازمند زمان و صبر و حوصله است و نباید به سرعت واکنش نشان دهید.بنابراین اگر به راهکارهایی که قبلا ارائه شد، عمل کنید و صبر و حوصله در انجام آنها داشته باشید، مطمئنا به نتیجه دلخواه خود خواهید رسید.با آرزوی موفقیت
همانطور که اشاره کردم باید روابط با مادرشوهر به تدریج و آرام آرام بهبود پیدا کند به طوریکه ادامه یک روند باعث شود که هر دو طرف به این نتیجه برسند که طی این روند باید به یک رابطه خوب برسند و گرنه اگر روند خوبی کردن و احترام تنها از یک طرف باشد، دراینصورت امکان به نتیجه رسیدن کمی سخت خواهد شد زیرا برای تغییر نگرش و رفتار طرف مقابل صبر و تحمل بیشتری داشته باشید تا بالاخره این نگرش و رفتارشان تغییر پیدا کند.ولی با این وجود فرد باید مراقب باشد که مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. بنابراین نیاز به یک سیاست رفتاری خاصی است که لازمهاش صبر و تحمل و تدبیر است و نباید به سرعت واکنش نشان داد. حتی اگر طرف مقابل توهین کرد، فرد از این نکته غافل نشود که هدف اولیهاش، بهبودی روابطش با همسرش میباشد، چه بسا همسر با دیدن رفتارهای متناقض و مغرضانه خانواده خود پی به اشتباه بودن رفتارهای خانواده خود ببرد و در نهایت منجر به بهبودی روابط خود و همسرش بشود.
با سلام ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.حتما این را میدانید که عشق مثل خواب است و آدم همان طور که نمیفهمد چه زمانی خوابش میبرد، همان طور هم اگر حواسش نباشد یک دفعه متوجه میشود که گرفتار عشق شده است و کار به جایی میرسد که نباید برسد.با توجه به اینکه شما فرد مذهبی و از خانواده مذهبی هستید، شایسته نیست که خود را درگیر اینگونه روابط خطرناک کنید و مسلما ادامه این روند تبعات روحی و ... خود را برای زندگی شما خواهد داشت که از جمله آن دور شدن از رحمت الهی است.همچنین توجه داشته باشید که آن فرد تنها به دنبال سوءاستفاده از شماست و شما نباید تحت تاثیر حرفها و رفتارهای او دچار اشتباهات گذشته شوید، بالاخره آدم از یک سوراخ یکبار گزیده میشود نه چند بار. بهتر است کمی به عاقبت این کار فکر کنید ...مسلما ارتباط با جنس مخالف در ابتدا شاید فرد کمتر تحت تاثیر قرار دهد ولی با ادامه آن، احساسات عاطفی فرد به تدریج برانگیخته میشود و حس خاصی نسبت به فرد مقابل پیدا میکند که در اینصورت با برانگیختن حس عاطفی، فرد در ادامه تصمیماتی خواهد گرفت که ناشی از احساسات عاطفی است و نه از روی منطق. لذا لازم است که شما در این مسأله بیشتر روی منطق تمرکز بیشتری کنید و یا ابنکه برروی احساساتی که جنبه مقابل این احساس بوجود آمده هستند تمرکز کنید.امّا برای فراموش کردن عشق بی سر انجام به این موارد توجه داشته باشید؛- کلید فراموشی این است که دل شما از رسیدن به او نا امید شود.- توجه کنید که این عشق مثل اعتیاد روح و جسم شما را نابود خواهد کرد و سعی کنید از آن متنفر شوید.- خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید.- فکر نکنید که فراموش کردن محال است چون عده زیادی از دخترها توانسته اند پس شما هم میتوانید.- هر وقت به یادش میافتید سعی کنید بیشتر به عیوب و نقصها و کارهای بدی که احیانا انجام داده فکر کنید.- هر گونه نشانهی او را از بین ببرید یا از خود دور کنید(برای مدتی خود از اینترنت و کامپیوتر دور کنید.)- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به او را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با یادگیری مهارتهای هنری، مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید - از تنهایی بپرهیزید..(البته از تنهایی که موجب افکار نادرست و تحریک آمیز میشود، خودداری کنید.)- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه میکند.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- توجه داشته باشید که بايد هميشه براى ذهن و فكر خود، محتواى مطلوب و موضوع مناسب داشته باشيد. برای همین سعی کنید کتاب و مطالعات دینی داشته باشید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهمالسلام) برقرار کنید.- از دعا و گریه در درگاه خدا غافل نشوید چون هم سبک می شوید و هم ممکن است که خدا دل شما را از این علاقه خالی کند.سعی کنید اعتقادات دینی خود را از طریق مطالعه، شرکت در جلسات دینی، خواندن قرآن، خواندن ادعیههای وارده به خصوص دعای توسل و دعای کمیل، خواندن اذکاری همچون صلوات، بسماللهالرحمنالرحیم، لاحول و لاقوة الا بالله و استغفرالله ربی و اتوب الیک و از آنجایی که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، بیشتر به امورات معنوی بپردازید.- هرچه زودتر ازدواج کنید چون اولا: محبت جدید محبت قبلی را کم رنگ می کند ثانیا: نیاز شما را به عشق و محبت جنس مخالف رفع میکند.در مورد توبه این را عرض کنم که چه بسا قبلا چند بار توبه کرده باشید، ولی موفق به کنار گذاشتن این گناه نشده باشید، امّا باز هم به شما توصیه میکنیم، توبه کنید و هیچ گاه ناامید نشوید؛ زیرا با توبه کردن تا هنگامی که گناهی را تکرار نکرده باشید، بر اساس آموزههای دینی، تمام گناهانی که حقالله محسوب میشوند، پاک میشوند و بخشیده میشوید. البته به شرطی که توبه حقیقی باشد و توبه حقیقی هم بدین معنی است که واقعا فرد نسبت به گناهان گذشته خود پشیمان شده و قصد و اراده تکرار گناهان گذشته خود را نداشته باشد که در اینصورت حقيقت توبه محقق شده و حتى اگر خداى ناخواسته شكستى رخ دهد، شما نبايد مأيوس شوید بلکه مىتوانید مجددا عزم خود را بر ترك گناه جزم کنید. از طرفی خدای متعال توبه کاران را دوست میدارد؛ «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ»[بقره/222]همچنین براساس آموزههای دینی، کسی که توبه کند و رفتارهای گذشته را تکرار نکند، به مانند فرد مومن و سالمی است؛ گویا اینکه اصلا گناهی نکرده است؛ امام باقر(علیهالسلام) در اين باره فرموده: «التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لَاذَنبَ لَهُ؛ توبه كننده مانند كسى است كه اصلاً گناه نكرده است.»[اصول كافى، ج2، ص435] زیرا همه گناهان فرد گناهکار بخشیده میشوند هر چند گناهان بزرگی مرتکب شده باشد؛ چون خدای متعال همه بندگانش را دوست دارد و هر راهی را قرار میدهد که بندگانش به سوی او باز گردند.پس فردی که توبه حقیقی کرده باشد به مانند فرد پاکی است که شایسته است با فرد پاک ازدواج کند.در مورد گفتن حقیقت به همسر آیندهتان باید عرض کنم که لزومی ندارد که از گذشته خود برای ایشان بگویید وقتی شما پشیمان و توبه کرده باشید و قصد تکرار اشتباهات گذشته را نداشته باشید، لازم نیست به همسر آیندهتان حرفی بزنید چه بسا گفتن حقیقت به همسر آیندهتان، باعث از هم پاشیده شدن زندگی شما شود.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.در پاسخ به شما دوست عزیز، توجه شما را به چند نکته کلیدی جلب میکنم:1. یکی از ویژگی و خصوصیات نوجوانی، نگاه و دید دوباره به مسائل است. شما با وارد شدن به این دنیای تازه و تحویل گرفتن امکانات جدیدی؛ همچون هوش بالا و توان فکری بیشتر نسبت به دورههای قبلی، آمادگی دریافت مطالب دشوارتر را همراه با استدلال و منطق پیدا کردهاید.همچنین در دورههای قبل از نظر روان شناختی مایل به پیروی بی چون چرا از دیگران بودید، امّا در حال حاضر این تمایل تغییر کرده و میخواهید خودتان پی به دلایل همه مطالب ببرید.به این روحیه شما در آموزههای دینی هم احترام گذاشته شده و از شما خواسته شده تا با وارد شدن به سن تکلیف، باورهای خود را به دست آورید و پیرامون آن تحقیق کنید.2. باید ریشه تردیدهای خود را شناسایی کنید. گاهی در مورد محتوای فکری خود دچار شک میشوید. در این صورت باید از راه گفتگو با افراد آگاه، روحانی مدرسه یا مسجد، مطالعه کتابهایی که میتوانند پاسخگوی سوالات شما باشند، مراجعه به سایتهایی که مسئولیت پاسخ به سوالات را بر عهده دارند و نیز تماس تلفنی با مراکز پاسخگویی و روشهای خلاقانه دیگر، جواب خود را پیدا کنید.3. بخشی از تردیدها، مرتبط با وضعیت خود شماست که به آن بحران هویت گفته میشود. در این باره نگران نباشید و بدانید با اضافه کردن تجارب جدید و هم مطالعه و تفکر و هم بهرهمندی از مشاوران متخصص، میتوانید نسبت به خودتان به نگاهی تازه دست پیدا کنید؛ به چرایی زندگی و مسیر آیندهای که لازم است سپری کنید پی ببرید و برای خود اهداف جدی و رسیدنی را طراحی کنید.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم و امیدوارم هر چه زودتر مشکل شما حل شود.این حس عاطفی مادرشوهرتان نسبت به همسرتان تاحدود خیلی زیادی ناشی از محبت و علاقهای است که مادرشان نسبت به فرزندشان دارند و از طرفی وقتی حس عاطفی بین دو نفر بیشتر شود، ناخواسته رفتار و کردارهای همدیگر را (حتی اگر نادرست باشد) تایید میکنند. همچنین اگر تنشی در زندگی یکی از این طرفین به وجود بیاید باز هم ناخواسته زندگی طرف دیگر را تحت تاثیر خود قرار میدهد.پس باید توجه داشته باشید که این رابطهای که بین همسرشما و مادرایشان وجود دارد صرفا یک رابطه عاطفی است که هر گونه مقابله در مورد این رابطه، از جانب شما، وضع را خرابتر خواهد کرد و جایگاه خود را در نزد همسر و خانواده ایشان متزلزل خواهید کرد و به نتیجه دلخواه خود که همان صمیمیت و گرمی بین خود و همسرتان است، نخواهید رسید.لذا به جای اینکه ذهن خودتان را درگیر رابطه همسرتان با مادرشان کنید، خودتان را معطوف این مسأله کنید که چگونه میتوانید رابطه خودتان را با همسرتان بهبود دهید به طوریکه از زندگی زناشویی خود لذت ببرید.برای این منظور باید یک سیاست رفتاری خاصی را بکار گیرید؛ توجه داشته باشید که حضور و وجود مادرشوهرتان میتواند یک فرصت مناسبی برای شما باشد.(مطمئنا هر چقدر رابطه شما با مادرهمسرتان توأم با احترام باشد و به مانند مادر خود به ایشان احترام بگذارید، رابطه شما و همسرتان نیز بهتر خواهد شد) پس با دوری از هر گونه تنش با خانواده همسرتان، سعی کنید رابطه احترام آمیز خود را با آنها حفظ کنید و چه بسا گسترش دهید البته باید به اندازهای باشد که مورد سوءاستفاده قرار نگیرید.بنابراین با آگاهی از این حس عاطفی، سعی کنید رابطه خود با مادرشوهرتان را به تدریج بهبود دهید. مطمئنا نوع روابط شما با مادرشوهرتان در زندگی زناشویی شما تاثیرگذار خواهد بود.از این رو میتوانید در مناسبتهای خاص، با یک هدیه دادن به ایشان، رابطهتان را بهبود دهید. پیغمبر اکرم(ص) در حدیثی در این باره فرموده: «تَهادَوا تحابُّوا فَانَّ الهَدیَّةَ تَذهَبُ بِالضَّغائِن؛ هدیه دهید و به یکدیگر محبت کنید چرا که هدیه کینهها را از دل میبرد.»[1](البته انتظار نداشته باشید که به سرعت رابطه شما با مادر شوهرتان بهبود پیدا کند، ولی رفتار شما نقش مهمی در بهبود رابطهتان خواهد داشت. پس با سعهصدر با این مسأله روبهرو شوید.)هرگاه روابط شما با خانواده همسرتان بهبود پیدا کند، مسلما بیشتر به حرفهای شما گوش خواهند داد و بیشتر اهمیت خواهند داد.امّا راهکارهایی برای بهتر شدن روابط شما با همسرتان:برای بهبود روابطتان اول سعی کنید، محیط گرم و صمیمی و با نشاط را برای همدیگر ایجاد کنید.- سعی کنید در هنگام ارتباط با همسرتان در محیط خانه، چه از جهت بصری، سمعی و لمسی از همدیگر لذت ببرید.- سعی کنید زمانی که همسرتان نزد شماست، میل جنسی و عاطفی همدیگر را ارضا کنید(بد نیست که خود شما پیش قدم شوید و همسرتان را در این رابطه به وجد بیاورید تا او نیز تمایل بیشتری به ارتباط با شما داشته باشد.)- سعی کنید با ایجاد فضای آرام در خانه، با همسرتان درد دل کنید و در مورد مشکلات بوجود آمده با همسرتان گفتگو کنید. مسلما گفتگو و کمک خواستن از همسرتان بهترین راهکار برای دلسردی شما نسبت به همسرتان است.- برای تغییر نگرش همسرتان نسبت به زندگی باید اول خودتان را تغییر بدهید و از هر لحاظی که میتوانید؛ چه از جهت کلامی، عاطفی، جنسی، لمسی، شنوایی به همسرتان اهمیت بدهید. مطمئنا هرچقدر که به همسرتان اهمیت بدهید باعث میشود که او هم به شما اهمیت بدهد.- سعی کنید در زمانی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.- هیچگاه نسبت به خانواده همسرتان نزد ایشان و دیگران بدگویی نکنید که به شدت روابط شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.- اگر گاهی همسرتان، شما را با مادرش مقایسه میکند، شما حساسیتی نشان ندهید و سعی کنید رضایت او را بدست بیاورید؛ زیرا حساسیت ایجاد کردن شما باعث میشود که او نیز حساستر شود و بیشتر شما را با مادرش مقایسه کند ولی واکنش منفی نشان ندادن شما باعث میشود که به تدریج کمتر این رفتار را انجام دهد.- گاهی در خلوت خود با همسرتان، احساسات او را برانگیزانید و به او اظهار محبت کنید و به او قدرت بدهید مثلا به او بگویید که خوشحالم که تو را دارم، به تو افتخار میکنم و ... هرچقدر که به او قدرت بدهید، مسلما به شما احساس علقه بیشتری خواهد کرد.- از انتقاد كردن زياد به او اجتناب كنيد و اجازه دهيد خودش به اشتباهاتش پى ببرد، خيلى از كارها به مرور زمان حل مىشود.- میتوانید هر از گاهی به مناسبتی به همسرتان هدیه بدهید.امّا یک نکته در خصوص انتخاب هدیه عرض کنم؛ برای انتخاب کردن هدیه، باید چند چیز را در نظر بگیریم تا از دادن هدیه به همسرمان نتیجه خوبی[که همان بهبود روابط است] بگیریم. لذا 1. باید روحیات کسی را که قصد داریم به او هدیه بدهیم درنظر بگیریم و ببینیم او از چه چیزی خوشش میآید یا به چه چیزی نیازمند است. 2. نسبت به چه زمانی حساس است، برخی نسبت به زمان تولدشان برخی نسبت به زمان روز پدر برخی نسبت به روز عید حساس هستند و یا... که میتوان گفت همان زمانی که فرد بدان حساس است، زمان مناسبی میتواند برای هدیه دادن باشد.نکته بعدی؛ آنچه که از اهمیت بیشتری برخوردار است نحوه هدیه دادن است، بدین معنی؛ زمانی که هدیه را تهیه کردهاید سعی کنید این هدیه را با کلام و عبارت محبت آمیز و دلشین همراه کنید؛ چون تاثیرگذاری آن دوچندان خواهد شد.خلاصه اینکه هر چند هدیه دادن مهم است؛ ولی زبان هدیه (نحوه دادن هدیه) از زمان آن، بیشتر اهمیت دارد و میتوان با نوشتهای کوتاه یا حرف محبتآمیز محبت بین خود و همسرتان را ارتقا دهید.با آرزوی موفقیتمنبع:[1]. وسائل الشیعه/ ج7/ ص289
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.گاهی بعد از مدتی از زندگی زناشویی، زندگی یکنواخت شده و آن شور و نشاط اوایل زندگی زناشویی کم رنگ میشود که برای عبور از این زندگی یکنواختی و بهترشدن زندگی نیاز به انجام راهکارهایی است که ازجمله آن؛- سعی کنید در هنگام ارتباط با همسرتان در محیط خانه، چه از جهت بصری، سمعی و لمسی از همدیگر لذت ببرید.- سعی کنید زمانی که همسرتان نزد شماست، میل جنسی و عاطفی همدیگر را ارضا کنید(بد نیست که خود شما پیش قدم شوید و همسرتان را در این رابطه به وجد بیاورید تا او نیز تمایل بیشتری به ارتباط با شما داشته باشد.)- سعی کنید با ایجاد فضای آرام در خانه، با همسرتان درد دل کنید و در مورد مشکلات بوجود آمده با همسرتان گفتگو کنید.-بطور مسلم شما همدیگر را دوست دارید و علاقه دارید که با هم باشید ولی نمیدانید که چگونه از کنار هم بودن آرامش داشته باشید.لذا بهتر است که محیط خانه را آرام، با نشاط و صمیمی کنید.- سعی کنید در زمانی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.- یک نکته را از یاد نبرید که هرگاه محدوده زندگی شما کوچک شود، اتفاقات کوچک در آن برای شما بزرگ جلوه پیدا میکند ولی اگر محدوده زندگی شما بزرگتر شود، مسلما اتفاقات بوجود آمده در آن برای شما کوچک و کم اهمیت میشود.تا به حال توجه کردهاید که وقتی کره زمین را مشاهده میکنید، چقدر شهرها و کشورها و ... برای شما کوچک میشوند و اگر فرض بگیریم هنگام مشاهده شما، در یک جایی و در یک منطقهای از این کره زمین اتفاقی یا رخدادی بوجود بیاید، چقدر این مسأله برای شما کوچک و چه بسا کم اهمیت جلوه پیدا میکند.بنابراین سعی کنید محدوده زندگی خود را گسترش دهید؛ محدوده زندگی شما میتواند در درجه اول خانواده باشد و بعد محلهای که در آن زندگی میکنید؛ یعنی همسایگان، اقوام و فامیل، مسجد محلهتان، شهرتان، کشورتان ....هر چقدر محدوده زندگیتان بزرگتر باشد، جزئیات آن برای شما کوچکتر خواهد شد. پس نوع نگاهتان را تغییر دهید.- سعی کنید مهارتهای زندگی و ارتباطی خود را ارتقاء دهید و تلاش کنید مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف، مطالعه، ارتقاء مهارتهای ارتباطی درست و... بالا ببرید که مسلما همه اینها باعث افزایش اعتماد به نفس شما نیز میشود.- در نشستهای دوستان(البته به شرط اینکه هدفمند باشد و حرفهای خاله زنکی نباشد) و نشستهای فامیلی و همچنین سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید که همگی اینها باعث ارتقاء مهارتهای ارتباطی، زندگی و همچنین باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما هم میشود.نکته: وقتی به اندازه کافی اعتماد به نفس شما بالا رود، باعث میشود که شما به تدریج نسبت به رفتارهای اطرافیانتان به ویژه رفتارهای همسرتان حساسیت نداشته باشید. البته ارتقاء اعتماد به نفس، کاری زمان بر و نیازمند پشتکار و حوصله است.- سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به زندگیتان میشود، جدا خودداری کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بیشتر کنید و سعی کنید در مورد نحوه و روش زندگی انسانهای بزرگ بیشتر مطالعه کنید، سعی کنید بعضی از رفتار انسانهای بزرگ را بکار گیرید و دقت کنید که راز موفقیت انسانهای بزرگ در زندگی چه بوده است.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.با گذشت 5 سال از زندگی تاحدودی طبیعی است که زندگی زناشویی به مانند اوایل زندگی آن شور و نشاط اولیه را نداشته باشد؛ چون تاحدودی زندگی یکنواخت شده و قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف، زندگی زناشویی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.امّا برای بهبود روابطتان اول سعی کنید محیط گرم و صمیمی و با نشاط را برای همدیگر ایجاد کنید.- سعی کنید در هنگام ارتباط با همسرتان در محیط خانه، چه از جهت بصری، سمعی و لمسی از همدیگر لذت ببرید.- سعی کنید زمانی که همسرتان نزد شماست، میل جنسی و عاطفی همدیگر را ارضا کنید(بد نیست که خود شما پیش قدم شوید و همسرتان را در این رابطه به وجد بیاورید تا او نیز تمایل بیشتری به ارتباط با شما داشته باشد.)- سعی کنید با ایجاد فضای آرام در خانه، با همسرتان درد دل کنید و در مورد مشکلات بوجود آمده با همسرتان گفتگو کنید. مسلما گفتگو و کمک خواستن از همسرتان بهترین راهکار برای دلسردی شما نسبت به همسرتان است.- برای تغییر نگرش همسرتان نسبت به شما باید اول خودتان را تغییر بدهید و بعد از آن با همسرتان گفتگو کنید و هر لحاظی که میتوانید چه از جهت کلامی، عاطفی، جنسی، لمسی، شنوایی به همسرتان اهمیت بدهید. مطمئنا هرچقدر که به همسرتان اهمیت بدهید باعث میشود که او هم به شما اهمیت بدهد.- سعی کنید در زمانی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.اینکه با وجود همه خطاهایی که خواسته و ناخواسته در گذشته انجام دادهاید، پشیمان هستید و آن را به عنوان گذشته تلخ نام میبرید، نکته مثبت است و جای امیدواری برای یک زندگی جدید وجود دارد. از یاد نبرید که به هرحال عواقب رفتارهای غلط گذشته را نیز در حال حاضر به یدک میکشید، و همین باعث شده تا حدودی ناامید شوید و احساس پوچی و بی اعتمادی به خود و زندگی و اطرافیان پیدا کنید.اینکه در گذشته رفتارهای اشتباهی داشتهاید و همسر شما نیز از رفتارهای گذشته شما آگاهی دارد و ... تا حدودی طبیعی است که همسر شما نسبت به رفتارهای شما و چه بسا با توجه به اتفاق بدی که برای پدرتان بوجود آمد، نسبت به شما و خانواده شما نگاه و نگرش منفی داشته باشد، ولی شما در حال حاضر با دو چالش در زندگی روبه رو هستید؛ 1. نداشتن امید و افسرده شدن بابت رفتارهای غلط گذشته که به نوعی در زندگی حال حاضر شما نیز تاثیرگذار بوده است. 2. نگاه و نگرش منفی اطرافیان به ویژه همسرتان نسبت به رفتارهای شما.برای این منظور شما برای اینکه یک زندگی جدید و بهتری را خلق کنید، باید در ابتدا خواست و اراده محکمی برای تغییر در زندگی داشته باشید که به واقع نداشتن اراده محکم برای تغییر و بهتر شدن (و احساس مفید بودن در زندگی) کار ناممکنی خواهد بود.البته این نکته را هم مدنظر داشته باشید که تغییر هر رفتاری، نیازمند زمان است و به صورت تدریجی امکان تغییر وجود دارد، پس شتابزده عمل نکنید. همانطور که خودتان هم میدانید یکی از عواملی که باعث اشتباهات الان و گذشته شما شده است، ضعیف بودن ایمان و بنیهی اعتقادی شماست که لازم است از این جهت، بنیهی ایمانی و اعتقادی خود را ارتقاء دهید و از طرفی با بالا بردن بنیهی اعتقادی که راهکارهایش را در ادامه خواهیم گفت، باعث ارتقاء اعتماد به نفس خود نیز میشوید.(توجه داشته باشید که هرچقدر بنیه ایمانی و اعتقادی خود را بالا ببرید، اعتماد به نفس و امید به زندگی شما افزایش پیدا میکند، فقط کافی است که اراده محکمی برای این قضیه داشته باشید.)همچنین براى تقويت اراده، راههاى زيادى پيشنهاد شده كه از جمله آن؛ تلقين به خود است. ويكتور پوشه؛ روان شناس فرانسوى در این باره مىگويد: «افراد مبتلا به اين عادت شوم، هر روز به دفعات مختلف با تمركز فكر به خود بگويند: «من به خوبى قادر هستم که اين عادت بد را از خود دور كنم، من قادر هستم.» تكرار اين عبارت ساده، اثر عجيبى در تقويت اراده و روحيه دارد.»لطفا به این راهکارها توجه کنید؛- اول این را بدانید که فکر نکنید که شما نمیتوانید زندگی خود را تغییر دهید؛ چون تعداد قابل توجهای از افراد توانستهاند پس شما هم میتوانید، البته این به اراده و عزم شما بستگی دارد.- به شدّت از تنهایی بپرهیزید.(البته از تنهایی که موجب افکار نادرست و تحریک آمیز میشود، خودداری کنید و گرنه تنهایی که باعث شود به مشکلتان فکر کنید و یا تنهایی که برای راز و نیاز و دعا باشد، خوب است.)- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهمالسلام) را بیشتر برقرار کنید.- از دعا و گریه در درگاه خدای متعال غافل نشوید؛ چون هم سبک میشوید و هم خدا در این زمینه به شما کمک میکند. سعی کنید اعتقادات دینی خود را از طریق مطالعه، شرکت در جلسات دینی، خواندن قرآن، خواندن ادعیههای وارده به خصوص دعای توسل و دعای کمیل، خواندن اذکاری همچون صلوات، بسماللهالرحمنالرحیم، لاحول و لاقوة الا بالله و استغفرالله ربی و اتوب الیک و از آنجایی که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، زمان مناسبی برای استغفار و توبه از خطاهای گذشته است، لذا از این فرصت نهایت استفاده را بکنید.در مورد توبه این را عرض کنم که چه بسا قبلا چند بار توبه کرده باشید، ولی موفق به کنار گذاشتن این گناه نشده باشید، امّا باز هم به شما توصیه میکنیم، توبه کنید و هیچ گاه ناامید نشوید؛ زیرا با توبه کردن تا هنگامی که گناهی را تکرار نکرده باشید، بر اساس آموزههای دینی، تمام گناهانی که حقالله محسوب میشوند، پاک میشوند و بخشیده میشوید. البته به شرطی که توبه حقیقی باشد و توبه حقیقی هم بدین معنی است که واقعا فرد نسبت به گناهان گذشته خود پشیمان شده و قصد و اراده تکرار گناهان گذشته خود را نداشته باشد که در اینصورت حقيقت توبه محقق شده و حتى اگر خداى ناخواسته شكستى رخ دهد، شما نبايد مأيوس شوید بلکه مىتوانید مجددا عزم خود را بر ترك گناه جزم کنید. از طرفی خدای متعال توبه کاران را دوست میدارد؛ «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ»[بقره/222]همچنین براساس آموزههای دینی، کسی که توبه کند و رفتارهای گذشته را تکرار نکند، به مانند فرد مومن و سالمی است؛ گویا اینکه اصلا گناهی نکرده است؛ امام باقر(علیهالسلام) در اين باره فرموده: «التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لَاذَنبَ لَهُ؛ توبه كننده مانند كسى است كه اصلاً گناه نكرده است.»[اصول كافى، ج2، ص435] زیرا همه گناهان فرد گناهکار بخشیده میشوند هر چند گناهان بزرگی مرتکب شده باشد؛ چون خدای متعال همه بندگانش را دوست دارد و هر راهی را قرار میدهد که بندگانش به سوی او باز گردند.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به افکار و نگرشهای منفی و ناامید کننده را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت خود را با یادگیری مهارتهای زندگی، مهارتهای هنری، تفریح، بازی، مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه، فامیلی و سفرهای جمعی و همچنین کلاسهای مختلف؛ مانند کلاس خیاطی، آشپزی، هنری و... بیشتر شرکت کنید.- فعالیتهای ورزشی فکر را مشغول و انرژی شما را تخلیه میکند.- توجه داشته باشید که بايد هميشه براى ذهن و فكر خود، محتواى مطلوب و موضوع مناسب داشته باشيد. برای همین سعی کنید کتاب و مطالعات دینی داشته باشید و با افرادی که میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند، ارتباط برقرار کنید و از آنها مشورت بگیرید.- سعی کنید با همسرتان در مورد نحوه تغییر زندگیتان گفتگو کنید و از او کمک بگیرید تا زندگی شما بهتر شود و زندگی توام با نشاط و معنویت را تجربه کنید.- برای تغییر نگرش همسرتان نسبت به شما باید اول خودتان را تغییر بدهید و بعد از آن با همسرتان گفتگو کنید و هر لحاظی که میتوانید چه از جهت کلامی، عاطفی، جنسی، لمسی، شنوایی به همسرتان اهمیت بدهید. مطمئنا هرچقدر که به همسرتان اهمیت بدهید باعث میشود که او هم به شما اهمیت بدهد و همین عامل باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما نیز میشود.- هرگاه احساس کردهاید که نیاز عاطفی و یا جنسی دارید خود را ملزم کنید که در نزد همسرتان این نیاز را برطرف کنید. سعی کنید در زمانی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.- این را هم از یاد نبرید که هرگاه روابط شما با همسرتان بهبود پیدا کند، روابط همسرتان با خانواده شما نیز به مانند پازل بهبود پیدا خواهد کرد و نگرش او به تدریج تغییر خواهد کرد.در پایان یک بار دیگر تاکید میکنم که شرط اساسی در حل مشکل، داشتن اراده و عزمی محکم است که علاوه بر آن میتوان با مطالعه تجارب موفق افرادى كه مدتها با اين معضل دست و پنجه نرم مىكردند و به دلیل عدم شناخت كافى يا جدى نگرفتن راه مقابله با آن و يا به هر دليل ديگرى گرفتار اين مسأله شدهاند، اين اراده را در خود تقويت كرد كه به واقع خواستن توانستن است؛ چرا که در راه مبارزه با اين مشکل، احساس ضعف و سستى، آفتى بزرگ است.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.علت رفتار شما که در نبود همسرتان، وسوسه میشوید که با مردان دیگر به صورت تلفنی ارتباط برقرار کنید ناشی از چندعامل است که دو عامل مهم آن، ضعیف بودن ایمان و بنیهی اعتقادی شماست و دوم اینکه از جهت عاطفی و چه بسا جنسی از سوی همسرتان ارضا نمیشوید.امّا به خاطر داشته باشیدکه ادامه این روند، زندگی زناشویی شما را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد و چه بسا از رحمت خدا نیز محروم بمانید.اینکه متوجه رفتار اشتباه خودتان شدهاید و قصد اصلاح خود و به نوعی قصد جبران دارید، میتواند نشانه خوبی باشد و البته این قدم اول است ولی به یاد داشته باشید که برای از بین بردن یک رفتار غلط نیازمند خواست و اراده مستحکمی دارید تا با این اراده محکم بتوانید بر رفتار غلط و وسوسه شیطانی غلبه کنید.برای این منظور بهتر است به این راهکارها توجه داشته باشید؛- سعی کنید زمانی که همسرتان نزد شماست، میل جنسی و عاطفی خودتان را پیش همسرتان ارضا کنید(بد نیست که خود شما پیش قدم شوید و همسرتان را در این رابطه به وجد بیاورید تا او نیز تمایل بیشتری به ارتباط با شما داشته باشد.)- سعی کنید در هنگام ارتباط با همسرتان چه از جهت بصری، سمعی و لمسی از همدیگر لذت ببرید.- هنگامی که همسرتان سرکار میباشد، از تنهایی که باعث افکار مخرب و وسوسههای شیطانی میشود خودداری کنید.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن و تحریک شدن از طریق وسوسههای شیطانی را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با یادگیری مهارتهای هنری، مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف؛ همچون کلاس خیاطی، آشپزی، هنری بیشتر شرکت کنید.- سعی کند روابط معنوی خود را با خدا و اهل بیت(علیهالسلام) را ارتقا دهد.- از دعا و گریه در درگاه خدا غافل نشوید چون هم سبک میشوید و هم ممکن است که خدا در این رابطه به شما کمک کند.- سعی کنید اعتقادات دینی خود را از طریق مطالعه، شرکت در جلسات دینی، خواندن قرآن، خواندن ادعیههای وارده به خصوص دعای توسل و دعای کمیل، خواندن اذکاری همچون صلوات، بسماللهالرحمنالرحیم، لاحول و لاقوة الا بالله و استغفرالله ربی و اتوب الیک و از آنجایی که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، بیشتر به امورات معنوی بپردازید.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی و فامیل را تقویت کنید.- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه میکند.با آرزوی موفقیت
Páginas