15:26 - 1393/04/02
سمانه
سلام
من 22 سالمه/پنج ساله که متاهلم.سن شوهرم موقع ازدواج 19 و سن من17.زندگی برام خیلی سخت شده.قبلا دختر پر شر و شوری بودم.اعتماد بنفس داشتم.اما الان به پوچی رسیدم.راحت در مورد خودکشی حرف می زنم.شوهرم خیلی خیلی پسر خوبیه فقط دنیاهامون از هم دوره.یعنی حتی گنجینه ی لغاتمون هم باهم فرق داره.نمی تونیم منظورمون رو بهم برسونیم.و هر چی جلو تر میریم.بیشتر سر یک چیز کوچیک افسرده میشیم.من دوست ندارم ناراحتیشو ببینم برای همین قرار طلاق گذاشتیم توافقی.اما بعد چند روز دوباره(صدباره)دلمون برای هم تنگ شدو نمیخوایم بریم دادگاه.راستی من اعتماد بنفسم خیلی کم شده.و با یه حرف سریع تحت تاثیر قرار میگیرم.بنظرتون با این حس پوچی چطور برخورد کنم؟و توی این شرایط چطور اعتماد بنفسم رو تقویت کنم؟
انجمنها:
http://btid.org/node/31937
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
گاهی بعد از مدتی از زندگی زناشویی، زندگی یکنواخت شده و آن شور و نشاط اوایل زندگی زناشویی کم رنگ میشود که برای عبور از این زندگی یکنواختی و بهترشدن زندگی نیاز به انجام راهکارهایی است که ازجمله آن؛
- سعی کنید در هنگام ارتباط با همسرتان در محیط خانه، چه از جهت بصری، سمعی و لمسی از همدیگر لذت ببرید.
- سعی کنید زمانی که همسرتان نزد شماست، میل جنسی و عاطفی همدیگر را ارضا کنید(بد نیست که خود شما پیش قدم شوید و همسرتان را در این رابطه به وجد بیاورید تا او نیز تمایل بیشتری به ارتباط با شما داشته باشد.)
- سعی کنید با ایجاد فضای آرام در خانه، با همسرتان درد دل کنید و در مورد مشکلات بوجود آمده با همسرتان گفتگو کنید.
-بطور مسلم شما همدیگر را دوست دارید و علاقه دارید که با هم باشید ولی نمیدانید که چگونه از کنار هم بودن آرامش داشته باشید.لذا بهتر است که محیط خانه را آرام، با نشاط و صمیمی کنید.
- سعی کنید در زمانی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.
- یک نکته را از یاد نبرید که هرگاه محدوده زندگی شما کوچک شود، اتفاقات کوچک در آن برای شما بزرگ جلوه پیدا میکند ولی اگر محدوده زندگی شما بزرگتر شود، مسلما اتفاقات بوجود آمده در آن برای شما کوچک و کم اهمیت میشود.
تا به حال توجه کردهاید که وقتی کره زمین را مشاهده میکنید، چقدر شهرها و کشورها و ... برای شما کوچک میشوند و اگر فرض بگیریم هنگام مشاهده شما، در یک جایی و در یک منطقهای از این کره زمین اتفاقی یا رخدادی بوجود بیاید، چقدر این مسأله برای شما کوچک و چه بسا کم اهمیت جلوه پیدا میکند.
بنابراین سعی کنید محدوده زندگی خود را گسترش دهید؛ محدوده زندگی شما میتواند در درجه اول خانواده باشد و بعد محلهای که در آن زندگی میکنید؛ یعنی همسایگان، اقوام و فامیل، مسجد محلهتان، شهرتان، کشورتان ....
هر چقدر محدوده زندگیتان بزرگتر باشد، جزئیات آن برای شما کوچکتر خواهد شد. پس نوع نگاهتان را تغییر دهید.
- سعی کنید مهارتهای زندگی و ارتباطی خود را ارتقاء دهید و تلاش کنید مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف، مطالعه، ارتقاء مهارتهای ارتباطی درست و... بالا ببرید که مسلما همه اینها باعث افزایش اعتماد به نفس شما نیز میشود.
- در نشستهای دوستان(البته به شرط اینکه هدفمند باشد و حرفهای خاله زنکی نباشد) و نشستهای فامیلی و همچنین سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید که همگی اینها باعث ارتقاء مهارتهای ارتباطی، زندگی و همچنین باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس شما هم میشود.
نکته: وقتی به اندازه کافی اعتماد به نفس شما بالا رود، باعث میشود که شما به تدریج نسبت به رفتارهای اطرافیانتان به ویژه رفتارهای همسرتان حساسیت نداشته باشید. البته ارتقاء اعتماد به نفس، کاری زمان بر و نیازمند پشتکار و حوصله است.
- سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به زندگیتان میشود، جدا خودداری کنید.
- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بیشتر کنید و سعی کنید در مورد نحوه و روش زندگی انسانهای بزرگ بیشتر مطالعه کنید، سعی کنید بعضی از رفتار انسانهای بزرگ را بکار گیرید و دقت کنید که راز موفقیت انسانهای بزرگ در زندگی چه بوده است.
با آرزوی موفقیت
سبک زندگی خودتون رو تغییر بدید
برای قدم اول وقت خودتان را پر کنید مخصوصا کلاسهای هنری
در تمام امور زندگی تنوع به خرج دهید
با همسرتان فیلمها و سریالهای طنز نگاه کنید و سعی کنید بخندید
با هم مسافرت یا تفریح بروید مثل شهربازی
به دوستان گذشته خود رجوع کنید و رفاقت با آنان را از سر بگیرید یا آنها را به مهمانی در منزل خود دعوت کنید
در صحبت با همسرتان خلاقیت به خرج دهید و به طرز خلاقانه ای او را وادار به صحبت کنید مثلا اگر میخواهید خبری به او بدهید مستقیم این کار نکنید و به جای آن صحبت خود را با اگه گفتی.... شروع کنید و سعی کنید مکالماتتان خلاقانه باشد
و....
با سلام
قرار نیست یک زندگی زناشویی یا هر نوع رابطه ای بدون مشکل باشد و امکان حل همه مشکلات هم بصورت یکجا و لحظه ای وجود ندارد.
اما راه هایی هست که بشود در کاهش این موانع و مشکلات قدم های موثری برداشت.
در احادیث و روایات ما تاکید زیادی بر روحیه امید شده است و اینکه گاهی اعتماد به نفس از دست رفته حاصل بی اعتمادی و دور شدن از خداست . به این حدیث توجه کنید تا ادامه مطالب را به عرضتان برسانم.
الثِّقَةُ بِاللهِ ثَمَنٌ لِکٌلِّ غالٍ و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عالٍ؛
اعتماد به خدا بهاى هر چیز گرانبها است و نردبانى به سوى هر بلندایى.
بحارالانوار، ج۵، ص۱۴
راه کار های زیادی وجود دارد برای برگشتن شما به زندگی که به بعضی از آنها اشاره میکنم.
قبل از طلاق و جدا شدن به عواقب شوم ان حتما توجه داشته باشید.
مشکل را تقسیم کرده و درصد گیری نصف نصف داشته باشید نیمی که مربوط به شما هست را حل کنید.
ذکر فرزند نشده ولی داشتن یک فرزند میتواند تاثیر بسزایی در کاهش تنش ها داشته باشد.
مشغول شدن به کارهای جنبی اگر اقتصادی هستید راه اندازی یک پروژه میتواند تا حدی شما را از بگو مگو دور کند.
در صورت نیاز اشاره بفرمایید اضافه شود .
موفق و موید باشید.
سلام.. به نظر من راه حل شما طلاق نیست بهترین کار اینه که برین پیش مشاور... شاید به یه مقدار تنوع و تغییر تو روابططتون و زندگیتون احساس بشه... اما راهش طلاق نیست....
اگر سر یک چیز کوچیک زود افسرده میشین، شاید به این خاطر است که بیش از حد ایده آل گرا هستید... لذا سعی کنید واقع بین تر باشید و روزنامه و اخبار مطالعه کنید
اینکه گنجینه لغات فرق میکنه خب بین زن و مرد تا حدی ممکنه طبیعی باشه
باید بشینید با هم صحبت کنید و ببینید چطوری میتونید با عشق روی اشتراکات حرف بزنید.
برای خودتون هدف تعیین کنید؛ تا از پوچی دربیایید، سعی کنید با تعدادی از دوستان خود، در ارتباط باشید هر از گاهی و اگر قدرت ندارید برای تعیین اهداف کوتاه مدت یا میان مدت، از دوستان همسن و سال خود کمک بگیرید.
و بیش و پیش از هرچیر ذکر خدا و قرائت قرآن مایه نورانی شدن زندگی تان خواهد شد.