21:16 - 1395/09/09
سلام من جوان 19 ساله ای هستم و خواهان دختر 17 ساله ای هستم خانواده من پا پیش نمیگزارند تا با من همراهی نمی کنند تا به خواستگاری آن دختر بروم وا قبل از سربازی او را نامزد کنم و تا حرف ازدواج پیش میافتد میگویند زیر 30 سالگی ازدواج بکنی پایت را میشکنیم و بخاطر اینکه خانواده دختر فقیر هستند از دختر خوششان نمی آید من میخواهم دختر را بدون اطلاع خانواده هایمان نامزد کنم ولی اطلاع پیدا کردم اجازه پدر دختر لازم است ولی مرجع تقلید من اردبیلی میگوید ازدواج بدون اجازه پدر دختر صحیح است،حالا من مانده ام ازدواج بدون اجازه پدر میشود یا خیر؟
انجمنها:
http://btid.org/node/101624
آقا من بد حل؟
ستاره خاموش !مرد نادان زن را زودتر پیر میکنه ! مراقب باش چی میگیییییییییییییییییییییییییی
زن ادمو پیر میکنه هر چند ک لازمه زندگیه.ادم بوقتش ازدواج کنه خیلیم خوبه.
.زوده الان چ خبره.یکم کمتر باهم باشید که کنترل کنید عواطف و احساساتتون.اینا ب کنار خانواده شما ک راضی نباشن اون دختر اذیت میشه خوده شما اذیت میشید.حمایتم که نمیکنن از شما.بازم اصرار دارید؟خب اگ اینطوره پس یقینا شما از سر احساس تصمیم گرفتید ادم عاقل برا خودش دردسر درس نمی کنه.
سلام؛ این که شما توانستید در سن 19 سالگی کسب و کار خوبی را برای خود فراهم آورید و جوان موفّقی باشید به شخصه شما را تحسین میکنم.
اما در مورد این مورد عاطفی پیشرو باید عرض کنم؛ واقعا چقدر احتمال میدهید انتخاب شما از روی احساس نباشد؟
از کجا معلوم در آینده وقتی دخترانی مناسب با وضعیت خانوادگی خود را دیدید، از انتخاب الان خود پشیمان نشوید و حتی زندگی را بر همان دختر بیگناه زهر نکنید؟!
آنچه عرض کردم حقیقتا موارد کوچکی نیستند
به عنوان یک دوست درخواست میکنم خیلی به این مسائل فکر کنید...
خب فهمیدن اینها ملاک این نیستن که شما امادگی ازدواج رو دارین. وقتی توی شرایط سخت قرار بگیرین واکنشتون اون چیزی که الان از بیرون از اون حالت درموردش تصمیم میگیرین نیست...
مشاور خیلی بهتر متوجه اینا میشه...
و این هم یادتون باشه که اگر تصمیم بر این شد که ازدواج کنین حتما یه دوره توی عقد باشین...حتی اگر یه هفته باشه.و این دوره بیشتر از 2 3 سال هم نشه
q33ny همه توی این سن فکر میکنند که انتخابشون بهترینه !!!!!!!!!!
جناب متفکر حرفاتون کاملا درسته. ولی چیزی که درباره ما آدمها هست هیچ چیزیش مطلقا برای همه درست نیست! منظورم اینه که ممکن هست یک پسر در سن 19 سالگی آمادگی ازدواج چه نظر جسمی و چه از نظر فکری و عقلی و اقتصادی رو داشته باشه گاهی هم ممکنه فردی تا 40 سالگی هم به بلوغ فکری نرسه.
چیزی که معمولا میگن بهترین سن برای ازدواج هست برای همه درست نیست.
و شما آقا پسر، اگر فکر میکنید به بلوغ فکری و اقتصادی و ... رسیده اید و توانایی اداره یک خانواده و سرپرستی یک فرد دیگه و در اینده ای شاید نزدیک سرپرستی چند فرد دیگه رو دارین باید به یک مشاور مراجعه کنید و ازش بخواین با سوالاتی شما رو مطمئن کنه که درست فکر میکنید. و یا اینکه اشتباه میکنید.
در هر صورت اگر نظر مشاور این بود که شما آمادگی لازم برای ازدواج رو دارین میتونین ازش درخواست کنین با پدر و خانواده تون صحبت کنن و خیلی منطقی اونها رو راضی کنن. اگر هم نظر مشاور این بود که آمادگی لازم رو ندارین بهتره فعلا پا پس بکشید، با دختر صحبت کنید که اگر قراره با هم ازدواج کنید باید ایشون به پای شما صبر کنند، و در آخر هم فعلا رابطه تون رو با خانم قطع کنید و نذارین وابستگی شدیدتری ایجاد بشه.
البته اگر تصمیم بر این شد که ازدواج کنید "حتما" کتابهای مفید و توصیه شده ی افراد با تجربه در مورد ازدواج رو تهیه کنید و هم خودتان و هم دختر مورد علاقه تان کتابها رو به دقت و چندین بار مطالعه کنید و در حین زندگی مشترک هم چندین بار سعی کنید کتابها رو مرور کنید.
سلام خیلی ممنون بابت نظرتون،ببینید من آدم واقع بینی هستم بیش از اینکه عاشق دختر بشم اون از همه لحاظ مورد آزمون قرار دادم و اخلاق و رفتار مورد نظر من دارا هستن و از همه مهم تر درک و فهم خوبی دارند،البته ببینین مرد که ازدواج کرد چشش باید از همه دختر و زنا بپوشون و فقط زن خودش ببین و با بقیه مقایسه نکن قیاس یکی از کار های پلید شیطان اگه رفتار زنش کمی هم تغییر کرد بازم نباید آدم خودش نفرین کن چون من با خواسته خودم ایشون به همسری قبول کردم کسی که خودش میخوره زمین گریه نمیکنه
دوست عزیز.......
اینکه من به شما به عنوان برادر توصیه ای می کنم به خاطر اینه که شخصا این راه ها رو رفتم هرچند نمیشه برای همه یک نسخه پیچید..... برای سن وسال شما دل مشغولی زیاده ...... و چی بهتر از ساختن آینده خودتون ....... مراقبت دلتون باشید ...... تا وقت مناسب خیلی خوب ازش محافظت کنید ....... نهایتا انشاالله تا چند سال دیگه ازدواج خواهید کرد ... رابطه وقتی آسیب هاش کم میشه که زیر نظر بزرگترها باشه و در حالت رسمی و عقد باشه ...... در غیر اینصورت هم خودتون و هم طرف مقابل آسیب خواهند دید........ اگر نمیشه که رابطه رو رسمی کرد با دقت و ظرافت و البته سرعت عمل اون رو قطع کنید... سراغ مورد دیگری هم فعلا نرید ...فعلا به زندگی و آینده خودتون بپردازید ...... همیشه سربلند باشید
ریسکش بالاست....... تو این سن و سال و با شرایط شما همراهی خانواده الزامیه...... نگید که دیگران از خانواده خودتون نسبت به شما دلسوزتر هستند که سخت در اشتباهید.....
من نظر شمارو کاملا قبول میکنم نه دیگران برا من دلسوزی نمیکنن حالا که نتونستم ازدواج کنم باید چیکار کنم رابطم قطع کنم چیکار کنم؟
ببخشید ولی اگه من جای خانواده شما بودم علاوه بر پا یکی از دستات رو هم می شکوندم. آخه نمیدونم چرا این دهه هفتادیا اینقد برای ازدواج عجله دارن. خب بذار یه کم معیارهای انتخابت واقع بینانه و تثبیت بشه بعد اقدام کن.
حاجی مال مفت گیر آوردیا !!!!
درسته 19 سال سن پایینی هست ولی 30 سال هم زیاده دیگه. بعد 30 سال میخواد ازدواج کنه کی میخواد زندگی کنه پس!!!!
با سلام به شما کاربر محترم
قبل از هر چیز، شرایط شما را درک میکنم، ولی توصیه میکنم هرگز بدون موافقت خانوادهها، اقدام به ازدواج نکنید؛ چراکه علیرغم ایجاد کدورت و تنش، موجب میشود که شما از خانواده طرد شوید و چه بسا در بزنگاههای حسّاس زندگی تنها بمانید و حامی نداشته باشید و در نهایت گذران زندگی برای شما و همسر آیندهتان با مشکل همراه شود. مضاف براینکه آموزههای دینی تاکید زیادی بر حفظ حرمت والدین شده، گرچه نظرات والدینتان غیرمنطقی و نادرست باشد، ولی با لجبازی و ایجاد تنش، نمیتوان نتیجه دلخواه را گرفت.
در مورد اینکه آیا میتوان بدون اجازه خانوادهها، با دختر موردنظر ازدواج کرد باید عرض کنم؛ فارغ از اینکه این کار، وضعیت را دشوارتر خواهد کرد، ولی اینکه شما مقلد کسی باشید که اجازه عقد دختر، نیاز به اذن پدر ندارد، باعث نمیشود که عقد شما صحیح باشد؛ زیرا ممکن است دختر مورد علاقهتان، مقلد عالمی باشدکه اذن پدر در عقد را لازم بداند، در نتیجه ایشان نمیتواند بدون اذن پدر خود، به عقد شما در بیاید. امّا با فرض اینکه امکان عقد بدون اذن پدر دختر وجود داشته باشد، هرگز به چنین کاری توصیه نمیکنم؛ چرا که با خود تبعات جبران ناپذیری برای شما بدنبال خواهد داشت.
امّا برای کسب موافقت خانواده، راهکارهایی ارائه میکنم که امیدوارم با انجام آنها بتوانید موافقت آنها را جلب کنید:
1. صحبت همراه با احترام و محبت با خانواده بدون اصرار و سماجت (البته توجه داشته باشید که تمرکز خود را روی این مسأله بگذارید که فعلا خانواده شما تنها با خواستگاری فرد موردعلاقه شما موافقت کنند نه اصل ازدواج؛ یعنی موافقت کنند که به صورت رسمی خانواده طرف مقابل اقدام کنند؛ زیرا چه بسا با دیدن و آشنایی بیشتر با خواستگار و خانوادهاش، نظرشان تغییر کند.)
2. استفاده از همكارى و میانجىگرى خیراندیشان و خویشاوندان نزدیك و صاحب نفوذ بر روى خانواده خود
3. اصرار و سماجت، آمیخته به محبت و فرمانبرى و با توکل برخدا
4. اثر گذاری بر یکی از والدین و فرستادنش به سراغ دیگری؛ مثلاً شما میتوانید با مادرتان صحبت کنید و از او بخواهید که پدرتان را هم قانع کند.
5. کمک گرفتن از بزرگان، خواهر برادر و هر کس که میتواند بر والدین تاثیر بگذارد.
6. استفاده از حساسیت والدین؛ اگر والدین شما شخصیت احساسی دارند، میتوانید روی احساسات آنها کار کنید؛ مثلا اگر به غذا خوردن و یا لاغر شدن شما حساسند، میتوان تا حدودی دل آنها را بدست آورد. بعضاً با خرید یک هدیۀ خوب برای پدرتان چه بسا بتوانید دل او را نرم کرده و به تدریج با شما همنظر شود.
7. گاهى اوقات صبر و تحمل و گذر زمان، خود به عنوان یك عامل مؤثر، مىتواند شما را در رسیدن به هدفتان یارى دهد. پس صبر و تحمل داشته باشید و عجولانه عمل نكنید؛ بلكه اجازه بدهید مدتى بگذرد؛ لذا اگر شرطشان این است که شما به سربازی بروید، حداقل مقدمات آن؛ از جمله معرفی خود به نهادها جهت انجام خدمت سربازی و ... را فراهم کنید تا بلکه سماجت و جدیت شما در تصمیم گیری را ببینند.
امیدوارم با عمل کردن به این راهکارها، موافقت خانواده را جلب کنید، امّا اگر خانواده به رغم سعى و تلاش شما، رضایت ندادند، به مصلحت شما است كه از این ازدواج، فعلاً دست بكشید و بدون رضایت آنان اقدام نكنید، مگر آنكه مخالفت آنان را برطرف و تبدیل به رضایت كنید و چنانچه احساس كردید لجاجت در كار است، نه مخالفت، در این صورت از همكارى افراد خیرخواه و آگاه، در رفع این حالت كمك بگیرید.
در مورد نظر مراجع در مورد اذن پدر بیشتر بخوانید
با آرزوی موفقیت
خطاب به q33ny
یا والدین شما همانطور که اشاره کردید، دید تجملاتی نسبت به مسئله ازدواج دارند یا اینکه والدینتان مسئله تشریفات را بهانهای برای مخالفت با ازدواج شما در این سن کردهاند؛ لذا بهتر است در این زمینه بدون ایجاد تنش و دعوا، از یک واسطه خیرخواه که ضریب نفوذ بالایی نسبت به خانواده شما دارد، استفاده کنید تا به تدریج نظرشان نسبت به ازدواج شما تغییر کند.
سلام من با نظر شما جلو رفتم ولی آن ها حرف خودشان را میزنند و اصلا منطقی نیستند.آقای مصطفوی من شرایط خوبی دارم و شغل خوبی دارم که مطمئنم و میتوانم بعد از سربازی خرج خانواده و زندگی ام را بدهم همه حرف پدر مادرم این است که باید تجملاتی ازدواج کرد ماشین و خونه باید داشت در حالی یدونه ماشین اونم نه گرون کفایت میکنه خب آدم باید منطقی باشه آقا الان نمیشه خونه خرید خیلی گرون، من که به ازدواج صحیح و سالم از طریق والدینم به نتیجه نرسیدم الان به هر دری میزنم میگن الان که نتونستی باهاش ازدواج کنی باید رابطتون ببری و تموم کنی اگه الان اینجوری بخوای ازدواح کنی با 30 35 میلیون خریت ولی حرف من این همیشه حداقل باید در نظر گرفت نه حداکثر و فردی که میخوام باهاش ازدواج کنم چنان پولکی نیست که بخواد من تحت فشار قرار بده حتی خودشون جشن کوچک به جای عروسی پر خرج ترجیح داده بودن، از یه زاویه دیگه به این نگا میکنم شاید تو آینده بخاطر مشکلات اقتصادی دچار مشکل بشیم الان من کلا نمیدونم رابطرو باید ببرم یا نه؟ اگه اره چرا؟ اگه خونواده باهام راه میومدن خیلی خوب میشد زودتر و بهتر به نتیجه میرسیدیم و شناخت کاملتری پیدا میکردیم کلا خانواده من نسبت به امر ازدواج من خیلی بی مسئولیت هستند.کمکم کنید ممنون میشم