سلام روز به خیر
من چند تا سئوال اعتقادی دارم
۱. چرا خدا توی قرآن گفته زن تحت تملک مرد هست؟
۲. چرا زن رو پست تر می دونه
۳. در مورد مشروب از قدیم شنیدیم که نجسه تا ۴۰ روز نماز طرف باطله، درسته؟ تو قرآن که نداریم نه؟
اگر امکان داره جواب بدید واقعا از بچگی برام سئوال هست ولی هیچ کس جواب نداده که کافر نشو به حکم خدا زن تحت تملک مرده
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
پاسخ سؤال دوم:
نسبت به شراب در قرآن چنین چیزی وجود ندارد که خوردن آن باعث قبولی نماز نمیشود؛ ولی در روایات ما نقل شده که کسی که شراب بخورد، تا چهل روز نمازش قبول نمیشود مگر آنکه توبه نماید.[2]
البته به چند نکته توجه داشته باشید:
1. در هیچ آیه و روایتی گفته نشده که نماز شخص شرابخوار باطل است؛ یعنی شخصی که شراب خورده باید نماز بخواند و شراب خوردن از مبطلات نماز نیست. مثلاً اگر کسی در حین نماز رویش را از قبله برگرداند، نمازش باطل میشود؛ ولی اگر کسی قبل از نماز شراب خورده و از مستی آن خارج شده و آنگاه نماز بخواند، نمازش باطل نمیشود؛ در نتیجه نماز برهمه حتی شرابخوار هم واجب است و اگر نخواند به خاطر نماز نخواندنش عقوبت میشود و اگر بخواند، تکلیف از او ساقط میشود و نیازی به تکرار آن ندارد.
2. بر اساس برخی از روایات، نماز شخص شرابخوار اگرچه باطل نیست؛ ولی خدا آن را قبول نمیکند. در واقع خدا نازش بالا است و برای قبول کردن نماز بندهاش، باید شرایطی در او وجود داشته باشد تا نماز او را از او بِخَرد. این مثل آن میماند که شما هدیه دوستی را که به شما توهین کرده قبول نمیکنید. البته باید بدانید که این قبول نشدن نماز، اختصاص به شرابخوار ندارد؛ بلکه حرامخوار و عاق والدین و برخی دیگر از گناهکاران نیز نمازشان قبول نمیشود. دلیل آن نیز این است که شخص از گناه فاصله بگیرد نه اینکه نمازش را ترک کند؛ مثل اینکه پدر و مادری به فرزندشان میگویند: اگر فلان اشتباه را بکنی به خانه راهت نمیدهیم. آنها این حرف را نمیزنند تا فرزندشان به خانه نیاید؛ بلکه برای ترک آن کار او را از طریق یک تهدید، نسبت به ترک آن تشویق مینمایند.
3. همانگونه که بیان شد نماز شرابخوار تنها در صورت توبه نکردن قبول نمیشود؛ اما در صورتی که توبه نماید، نمازش قبول میشود. این نیز برای آن است که شخص شرابخوار سریعتر توبه کرده و از کار خود دست بردارد.
پینوشت:
[1]. نساء: 34.
[2]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، موسسه آلالبیت علیهمالسلام، ج17، ص57.
در صورت تمایل به لینک زیر مراجعه نمایید:
https://btid.org/fa/news/139395.
با عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر محترم
پاسخ سؤال اول:
زن و مرد دارای دو بُعد معنوی و مادی هستند. از لحاظ بُعدِ معنوی و پیشرفت در مسیر بندگی، خداوند این دو را در یک ردیف قرار داده است تا جایی که حتی گاهی برخی از زنها را بهجهت رسیدن به مراتب بالای کمال ستوده و بهعنوان الگوی همه معرفی نموده است.
به این آیات توجه کنید:
1. سوره احزاب آیه 35: «به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است».
همانگونه که پیداست از جنبه معنوی زنان دوشادوش مردان قرار گرفتهاند.
2. سوره تحریم آیه 11 و 12: «و خدا برای مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است هنگامی که گفت: پروردگارا! برای من نزد خودت خانهای در بهشت بنا کن ومرا از فرعون وکردارش رهایی بخش ومرا از مردم ستمکار نجات ده و [نیز] مریم دختر عمران [را مثل زده است] که دامان خود را پاک نگه داشت ...».
در این دو آیه خداوند حضرت آسیه و مریم را بهعنوان الگوی همگانی معرفی نموده است بهگونهای که لازم دانسته تا مردان مؤمن نیز از آن دو الگو بگیرند.
3. سوره آل عمران آیه 37: «هر زمان که زکریا در محراب [عبادت] بر او وارد میشد، رزق ویژهای نزدش مییافت. [روزی در کمال شگفتی] گفت: ای مریم! این رزق ویژه برای تو از کجاست؟! گفت: از سوی خداست، یقیناً خدا هر کس را بخواهد، رزق بیحساب میدهد».
در این آیه خداوند نشان میدهد که چگونه حضرت مریم به پیامبر الهی زکریا، آموزش بندگی، دعا و امیدواری به فضل خدا میدهد.
پس زن در جهت معنوی چیزی از مرد کم ندارد.
اما بهلحاظ بُعد مادی و جنبه اجتماعی و تقسیم مسئولیت در خانواده، خداوند مدیریت خانه را به مرد داده است. حتماً توجه دارید که در هر جمعی که با هم زندگی میکنند نیاز به یک مدیر است. خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ زیرا در فضای خانه مسائلی پیش میآید که در آن باید یک نفر حرف آخر را بزند و تصمیمگیری نماید. خداوند با دو دلیل این مدیریت را به مرد داده است:
1. مرد از نظر نوع خلقت بهگونهای آفریده شده که جنبه تعقلش بر جنبه احساساتش غلبه دارد؛ ولی زن چون باید فضای خانه را گرم نگهداشته و به تربیت و پرورش فرزندان برسد، جنبه احساسات و عواطفش قویتر است. بدیهی است که برای مدیریت و تصمیمگیری غلبه تعقل بر احساسات اهمیت بسزایی دارد. خداوند این برتری مرد در تعقل را بهعنوان یکی از دلایل مدیریت او در فضای خانواده معرفی مینماید.
2. خداوند وظیفه خرج و مخارج خانواده و نفقه را به عهده مرد گذاشته و مسئولیت هر نوع درآمدزایی را از دوش زن برداشته است تا با خیال راحت بتواند به فرزندآوری و تربیت فرزندان بپردازد. این درآمد زایی و مدیریت مسائل مالی در خرج و مخارج منزل، دلیل دیگری برای مدیریت مرد در فضای خانواده میباشد.
پس با این توضیحات و مقدمات که بیان شد، خداوند در قرآن سرپرستی زن و مجموعه خانواده و مدیریت این جمع را به عهده مرد گذاشته است و اینگونه فرموده: «مردان، سرپرست زنانند، به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مىكنند».[1]
منظور از برتری در آیه همانگونه که گفته شد برتری معنوی نیست؛ بلکه منظور برتری به لحاظ غلبه قوه تعقل بر احساسات میباشد.
با این توضیحات هیچگاه نه زن تحت تملک مرد است و نه از مرد پستتر است. دشمنان دین با تفسیر غلطی که از آیات حکیمانه قرآن ارائه مینمایند، قصد بدبین کردن مؤمنین نسبت به این کتاب عزیز را دارند. آنها در صدد آن هستند تا اسلام را بهعنوان دینی معرفی کنند که مرد را بر زن ترجیح میدهد. کسی که مجموع آیات قرآن را دیده باشد، به غیر واقعی بودن این تصویر سازی نابکارانه پی میبرد.
با سلام خدمت شما کاربر محترم
ممنون از دعای خیر حضرتعالی. انشاءالله روح پدر و برادر شما مشمول رحمت ویژه الهی قرار بگیرند.
از برخی روایات استفاده میشود، افرادی که به بیماریهای عمومی مانند طاعون از دنیا میروند و یا با حوادث خاصی مانند منهدم شدن منزل [بر اثر زلزله] یا غرق شدن، میمیرند، اجر شهید برایشان نوشته شده و مورد رحمت قرار میگیرند.[1]
در برخی روایات نیز نقل شده: کسی که مریض شود و در اثر مریضی از دنیا برود، اگر از مریضی خود به عیادت کنندگانش شکایت نکند، شهید از دنیا رفته است.[2]
علاوه بر این، خود مریضی و تحمل سختیهای آن، باعث میشود تا گناهان انسان بخشیده شده و سبکبال از دنیا برود.
البته توجه داشته باشید که برخی از امور که به عهده میت است را در حد امکان ادا کنید؛ مثلاً اگر نماز یا روزه قضایی دارند و یا قرض و بدهی به عهدهاشان هست و یا حقالناسی به گردنشان است، آن را تا حدی که برایتان مقدور است ادا نمایید.
پینوشت:
[1]. مجلسی، بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج78، ص245.
[2]. همان، ص211.
در صورت تمایل به لینک زیر مراجعه نمایید:
https://btid.org/fa/photogallery/56651