12:46 - 1400/07/24
سلامببخشیدیهراهکارمیخواستمبهمبگید کهچجوری به اطرافیانم اهمیت ندم
چون همخیلیوقتامو میگیره وهمروحیهامتأثیرزیادیمیذاره
ممنون
-----------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
انجمنها:
http://btid.org/node/186440
سلام بر شما دست خوب ما
در کل بی اعتنایی و اهمیت ندادن به افرادی که نسبت نزدیکی با ما دارند و یا بنوعی پیرامون ما هستند؛ مثل همسایه و آشنایان و ... کار درستی نیست. و در مورد افرادی که ارحام ما هستند؛ چه بسا موجبات گناه ما رو فراهم بیاره و زندگی ما رو به گره های کور زیادی مواجه کنه!
ولی برداشت من از سؤال شما این بود که عده ای با حرفهای لغو و ... شما رو می آزارند و شما پیگیر راهی برای اهمیت ندادن به اینگونه صحبتها و ... هستید.
بنظر من اگر شما اهداف بزرگی در زندگی داشته باشید؛ اونوقت هر حرفی شما رو نمی شکند و مشغول هم نمی کنه!
شاید استفاده از کلمه "اهداف" یک مقدار مطلبی را گفتم، غیرقابل دسترس نشان بده!
ولی اونجورها هم دور از دسترس نپندارید. مثلا شما اگر سرگرمی مفید و ارزشمندی داشته باشید؛ هم مسائل کم ارزش شما رو مشغول نمیکنه!
براتون مثال میزنم که بازتر بشه. مثلا یک شاعر دائماً در حال سروکله زدن با کلمات هست. خب اینگونه فکرش مشغول شعر میشه و از تمرکزش بر امور کم اهمیت کاسته میشه! و نتیجه اش هم برای خودش لذت بخشه! چون بهرحال حس میکنه وقتش بیهوده تلف نشده و توانسته یک اثر خلق کنه!
یا مثلا یک خیاط یا نقاش یا ... .
یا حتی جدول سودوکو حل کردن و کارهایی از این قبیل...
امیدوارم توانسته باشم کمکتون کنم.
یاعلی
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی:
بهتر بود منظورتون رو واضحتر می فرمودید یا حداقل مثالی می زدید تا تصویر واضح تری از مطلبتون دستگیر می شد.
اما احتمال می دم که منظورتون این هست که خدمت رسانی تون به دیگران زیاده و قدرت "نه گفتن" رو ندارید. اگر چیزی غیر از این بود مجددا بفرمایید.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که خدمت به دیگران فی نفسه، امتیاز ممتازی هست که خیلی ها از این امتیاز محروم اند. فقط به فکر خودشون هستند و دیگر هیچ، هیچ غمی از دیگران رو به جان نمی خرن و با دیگران احساس همدلی ندارند. همانطور که شاعر می گه : تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی
امام صادق(ع) فرموده است: سئل رسولالله صلیالله علیه و آله عن احب الناس الی الله؟ قال: انفع الناس للناس؛ از رسول خدا سئوال شد، محبوبترین مردم در پیشگاه خدا کیست؟ پیامبر فرمود: کسی که بیشترین سود و خدمت را به مردم برساند. (بحارالأنوار، ج73، ص339)
حضرت رسول فرموده است: من اصبح لایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم؛ کسی که صبح کند و به مسائل مسلمانان همت نگمارد، مسلمان نیست. (بحارالانوار، ج74، ص337)
امام صادق(ع) به من فرمود: نیازمندی که به من مراجعه میکند من زود نیاز او را برطرف میکنم از ترس اینکه او بینیاز شود و این کار نیک از دستم برود. (بحارالانوار، ج74، ص317)
امام صادق(ع) میفرماید: خداوند بزرگ فرمود: مردم خانواده و نانخور من هستند، پس محبوبترین آنها پیش من کسانی هستند که نسبت به مردم مهربانتر باشند و در تأمین نیازهایشان کوشاتر باشند. (بحارالانوار، ج 74، ص 336)
پس ضمن ملاحظه این نکته، اگر در زمینه خدمت به مردم به نحو افراطی وقت می گذارید که از کارهای خود باز می مونید که احیانا موجب ضایع کردن حقوق دیگران هم میشه توصیه میشه از فن "تاخیر" استفاده کنید.
شما احیانا چون بهر دلیلی (مثل خجالت یا ...) قدرت "نه گفتن" ندارید و می تونید از این تاکتیک استفاده کنید.
وقتی کسی از شما درخواست کاری رو داره که اگر در محیطش افتادید فکر می کنید که وقت زیادی از شما می گیره یا حق کسی دیگه ضایع میشه، نه فورا جواب "بله" بدید و نه فورا جواب "نه"، بلکه بهش بگید "فلان موقع جوابتون رو می دم" یا بگید "باید با فلانی مشورت کنم" و ...
اینگونه "وقت خریدنها" شما رو از حالت هیجانیِ خدمت (که گویا بر این وصف عادت کرده اید) خارج می کنه، و باعث میشه بیشتر با تامل و تأنی جواب بدید تا هم زمانی زیادی صرف نکنید و هم روحیه تون مخدوش نشه.
موفق باشید
سَلامٌ عَلَى آلِ یس
سلام علیکم و رحمه الله
علاوه بر نویسنده سؤال؛ من هم استفاده کردم. سپاسگزارم
یاعلی
و علیکم السلام و رحمه الله
وفقکم الله لمرضاته