مادرم خیلی بد زبان و بد اخلاق است....

11:03 - 1401/09/29

سلام خسته نباشید

ببخشید از مزاحتم، من دختری ۱۶ساله هستم
مادرم خیلی خیلی بد زبان و بد اخلاق است افسرده و وسواس داره مخصوصا با من خیلی بد رفتاری میکنن فحش میدن و حرفای شرم اور و رکیک میزنن
ترو خدا بگین چی کار کنم؟

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/229273
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

ضمن تشکر از شما بابت اعتمادی که به مجموعه داشتید که با امید به حل مشکلی که باهاش دست و پنجه نرم می کنید  با ما مکاتبه کردید. در یک موقعیت چالشی خاصی واقع شدید. از برخوردهای نابهنجار مادرتون معذب هستید، مادری که مجسمه مهر و مودته اما در عوض شنیدن فحش و الفاظ نابهنجار شاید بر این عذاب بیفزاید

چند نکته عرض می شه امیدوارم مفید واقع بشه

نفرمودید که سن مادر بزرگوار شما چقدر هست و معمولا در چه مواقعی چنین حالتی براش پیش میاد؟آیا بدون علت هستش یا علتی در رفتار شما دیده که از چنین ابزاری استفاده می کنه؟ چند فرزند هستید؟ وسواسی ایشون در چه زمینه ای است ؟ رابطه ایشون با شوهرش چگونه است؟ و اینکه آیا عامل دیگری هست که فکر کنید متاثر از اون عامل، مادر شما پرخاشگر شده و آستانه تحملشون پایین اومده یا خیر!؟

اگر دلیلی هست بفرمایید و الا اگر دلیل خاصی متوجه ایشون نیست موادی به طور کلی عرض میشه

شما نمی تونید رفتار مادرتون رو تغییر بدید. بخصوص وقتی مسن باشند مگر اینکه خود مادر شما این قضیه رو با ما در میان بزارن که به درجه از خودأگاهی رسیده باشند که عیبی دارند که باید اصلاح شود.
آنچه مهم است این هست که شما با این چالش چگونه باید رفتار کنید که زندگی خود شما تحت تاثیر قرار نگیره. طبعا وقتی خود شما در قبال این کنشهای مادر، روحیه رقابتی و انتقام جویانه داشته باشید نه تنها مشکلی حل نخواهد شد بلکه بر مشکل اعصاب و روان شما هم خواهد افزود. پس راه معقول این هست که جدای از هیجانی رفتار کردن آرامش خودتون رو حفظ کنید و بیشتر فکر کنید که در این مخمصه چگونه باید رفتار کرد و بهترین گزینه رو انتخاب کنید. بهترین کاری که می تونید در این شرایط نسبت به مادرتان انجام بدید «اصل پذیرش» هست. بپذیرید که مادر شما اینگونه هست و خودتون رو با همین ویژگی که دارن خو بدید. دقیقا مثل رفتاری که دکتر با مریض خود داره. لذا با پذیرش این خصیصه از مادر ، مقاومت نمی کنید، گارد نمی گیرید، مقابله به مثل و انتقام نمی گیرید. بلکه به وظیفه انسانی خودتون عمل می کنید و اون هم احترام بدون چشم داشت هست. احترام بدون چشم داشت، شاه کلید نرم کردن و آب کردن یخ دیگران هست. و این فرایند تدریجی خواهد بود. سعی کنید تعامل شما با مادر تجاری نباشه.

آنچه لازم هست بدانید این هست که نباید یه خصیصه منفی رو به کل شخصیت یک فرد تعمیم بدید، و این نکته منفی مانع ارتباط گیری ، ابراز محبت و احترام به مادر بشه، درسته که اگر این خصیصه رو نداشتن بهتر بود اما تندزبانی دیگران یک خطاست و انزوا و دوری گزیدن از مادر و بی احترامی متقابل خطاهای دیگر.

این طور به نظر میرسه که خوشبختانه شما نصف و حتی بیشتر مسیر رو رفتید و آن "گذشت کردن" هستش. این چیز کمی نیست و این هنری است که شما دارید که خیلیها ندارند. پس باید این خصیصه رو قدر بدونید. هیچ گاه از این برخورد کریمانه ناراحت نشوید و حس باخت به شما دست نده،

البته این به این معنا نیست که شما دائما روحیه منفعلانه داشته باشید و هیچ حرکتی از خود نشون ندید. کاری که شما می تونید انجام بدید:

1- سکوت شما بسیار پسندیده است اما شما می تونید در جهت اصلاح طرف مقابل هم گام بردارید. و چون روحیه گذشت رو دارید و این پتانسیل در شما دیده میشه این پیشنهاد به شما داده میشه. ، اونم اینکه جواب بدی رو به خوبی بدید. اگر مادر شما، محبت شما رو در عوض واکنش به رفتارش ببینه، دیر یا زود از خودش انعطاف نشون خواهد داد. منتهی باید حرکت و جوابهای شما غیر منتظره باشه، که نافذتر باشه. مثلا وقتی به شما تندزبانی می کنند به طور غیر منتظره بهش بگید   «این نظر لطف شما به بنده است» یا «اگر دوست داری منم چنین رفتاری باهات داشته باشم، این رفتارت رو نسبت به من می پذیرم»، یا «اگر این ایراد و نسبتی که به من میدید درست باشه سعی در اصلاح دارم، و اگر نه شما رو میبخشم». شاید ادای این کلمات برای بار اول سخت باشه، اما این اراده و جرأت شما رو می طلبه که در عوض می تونید مدیریت قلب مادرتون رو در دست بگیرید. و مشمول این آیه شریفه بشید که از خصیصه های مومنین خردمند خواهد بود که بدی مردم رو به خوبی جواب می دهند.
 وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ [1]؛ ... در عوض بدیهای مردم نیکی می‌کنند، اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یابند.

2- اگر می بینید که از گذشت مکرر خود حس بدی به شما دست میده، نشون میده در عین امتیازی که دارید، آستانه تحملتون پایین هست که لازم است روح و بُنیه روحی خودتون رو تقویت کنید، روح شما وقتی بزرگ شد، این برخوردها برای شما ناچیز خواهد بود. دقیقا مثل دکتری که رفتارهای خارج از محدوده بیمارش رو تحمل می کند، چون می داند مریضش بیمار است و انتظاری از او نیست.
لازمه مقاومت در برابر بد رفتاری دیگران، روح بلند و قوی است. یک مثال : اگر روح را به لاستیک وسیله نقلیه تشبیه کنیم خواهیم دید که وسیله ای مثل دوچرخه، که لاستیک باریکی دارد در مواجهه با دست اندازها، رعشه شدیدی به پیکر دوچرخه وارد می شود. اما تصور بفرمایید لاستیک تراکتور در مواجهه با همان دست انداز چگونه است!  بی تفاوت از آنها خواهد گذشت.

همه اینها بر این فرض استوار است که رفتارهای ایشون بی اساس و صرفا هیجانی و بدون علت باشه، که عرض شد. و الا اگر در اثر رفتارهای اطرافیان اقدام به چنین رفتاری میکنه باید تا اونجا که ممکنه زمینه رو برای رفتارهای نا بهنجار مادرتون کم کنید. درست است که اساسا بد دهنی و فحش امر پسندیده ای نیست اما چه بسا این نشانه ضعف از این سو و از طرف دیگه ابراز اعتراض شدید نسبت به اطرافیان باشه و تا حدودی خودش رو از این گونه رفتارها معذور بدونه

موفق باشید

 

تصویر دریافت سوالات

ببخشید در جواب بعضی سوال های در این سایت از من شد باید بگم مادرم ۴۲سالشه،مشکل بزرگ و انچنانی نداره اون عاشق فرزند پسر هست فقد یه دونه پس داره،خیلی وسواس نصبت به تمیزی و ظرفا داره خودش ظرف نمی شوره منم که می شورم پدرمو در میاره که این کثیفه در صورتی که خودش ماهی یه بارم حموم نمیره با شرمندگی و خجالت باید بگم سالی یه بارم مسواک نمیزنه هیچ حرکتی هیچ کار مثبتی فعالیتی ورزشی پیاده رویی هیچی عاشق خوابیدنِ فقد من جلوش ستون فقراتم کج شد اصلا به پدرم نگفت اصلا خودش منو دکتر نبرد اگه زود می بردن کارم به عمل نمی کشید ولی الان عمل شدم بازم کل کارای خونه با منه بازم راضی نیست همش بده منو به بابامیگع فقد دنبال یه اشتباه کوچیک از منِ مثلا الان هوا سرد سرما خوردم جای پرستارس جای مهربونی فوش میده  و میگع تو مراقب هودت نبودی تو سرما بیرون رفتی و الان می خوای بقیه هم مبتلا بشن شما فرموندین سکوت کن کوتاه بیا ولی خب....
تا جاییی ادم توان داره......
خواهرمم سرکار شب میاد پز کارشو میده سرکوفت میزنه داداشمم که چون پسره تاج سر همه هست من تو خونه تنها و غریبم کسی دوسم نداره خیلی به خود کشی فکر میکنم ولی از جهنم می ترسم فقد اگه گناهش نبود دو ثانیه هم تحمل نمی کرررررردم