سوال اخلاقی: اقوام همسرم فکر می‌کنند طلبه ها افرادی هستند که دچار فقر شدید مالی هستند...

13:48 - 1401/11/05

سلام علیکم .
همسر بنده طلبه هستند و در اقوام آن ها فقط ایشان و بنده طلبه هستیم . مشکلی که هست اطرافیان و  اقوام همسرم فکر می‌کنند طلبه ها افرادی هستند که دچار فقر شدید مالی هستند حتی مادرشوهرم هم همین تفکر را دارد . برادرشوهر و جاری ام هر دو کارمند هستند و بقیه  ما و ان ها رامقایسه می‌کنند از لحاظ مادی و فکر می‌کنند ما فقیر و بیچاره هستیم .
اما درصورتی که ما بهترین جهیزیه و لوازم خانه را داریم و مهمان که دعوت می‌کنیم غذای خوب می‌گذاریم و یا لباس و پوشش نو و مرتب داریم . اما با این حال نمی‌دانم چرا این طرز تفکر رو دارند و مقایسه می‌کنند و فکر می‌کنند ما فقیر و بیچاره هستیم . و آن ها هم خیلی مغرور هستند .

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/234475
تصویر روئین تن مهدی

سلام خدمت شما کاربر گرامی

ضمن تشکر از ارتباط شما با مجموعه

سوال فرمودید که نزدیکان به دید محقرانه به شما نگاه می کنند با این بعضی ظواهر زندگی تون در تضاد با این نگاه هستش.

نفرمودید که از کجا متوجه چنین طرز نگاهی شدید، آیا واقعا قرائنی دیدید، چیزی شنیدید، یا این صرفا پرورش و ساخته و پرداخته ذهن شماست که چنین نگاهی به شما دارند؟ که این ذهنیت هم ناشی از اون پیشفرضی است که در ذهن خود دارید که این صنف معمولا از زندگی سطح پائینی بر خوردارن؟ یعنی تا حدودی با این ذهنیت این طرز نگاه رو دارید به اونها تحمیل می کنید که چنین قضاوتی درباره شما دارند؟

بهر حال درک می کنم این قضیه چه واقعیت داشته باشه یا نباشه، بهر حال چالشی هستش که شما رو اذیت می کنه.
اما سوال من از شما این هستش که چرا قضاوت دیگران در مورد شما باید مهم باشه؟
مگر نه این است که مردم را به هیچ وجه نمی شه راضی نگهداشت؟ فکر کنید اگر وضع ظاهری زندگی شما بیش از حد معمول هم خوب باشه، به نظر شما باز هم به دید دیگری شما رو قضاوت نمی کردن؟ آیا با وصله هایی که معمول هست شما رو قضاوت نمی کردن؟ طبعا بله. وقتی مبنای مردم در قضاوت اشیاء و اشخاص، شاخصه مند نباشه همواره دچار تناقض و پارادوکس می شن.
وقتی یک روحانی میوه فروشی میره، مغازه دار، پیشنهاد نسیه به روحانی میده که مثلا اگر نداری حالا باشه برا بعد، همین مغازه دار اگر یک روحانی رو در کوچه و خیابان ببینه ، با وصله های دقیقا برعکس موضع قبلی بدرقه خواهد کرد.

شما در درون دل و بطن خانواده طلبگی خود چیزهایی دارید که بقیه ندارن. و شاید مذاقشان هم یکبار نچشیده باشه. پس اعتماد به نفس داشته باشید، به داشته هاتون ببالید. و براتون مهم نباشه که دیگران چه قضاوتی در مورد شما دارن، و الا اگر قرار باشه ذهنتون رو مکرر درگیر این قضیه کنید که نکنه مردم نسبت به ما نگاه محقرانه ای داشته باشند هم روحیه تون رو تخریب کردید و هم اعتماد به نفستون رو و هم از زندگی لذت نخواهید برد!
عزتمندی در مال و مجهز بودن زندگی نیست که دوست دارید دیگران در مورد شما چنین نگاهی داشته باشند

امام علی(ع) می‌فرماید: مِن عِزِّ النفسِ، لُزومُ القَناعَهًِْ؛ پايبندى به قناعت، از عزّت نفْس است.[1]

 قناعت همان بی‌نیازی و غنای واقعی است؛ روایت می فرماید: خداوند متعال به داوود(ع) وحى كرد: وَضَعتُ الغِنى في القَناعَهًِْ و هُم يَطلُبُونَهُ في كَثرَهًِْ المالِ؛ فلا يَجِدُونَهُ؛ من توانگرى را در قناعت نهاده‌ام، اما مردم آن را در فراوانى مال مى‌جويند؛ از اين رو نمى‌يابندش.[2]
پس چه ظاهر زندگی تون تو چشم باشه یا نباشه شما عزیز هستید چون عزت مخصوص خداست نه در مال او منال داشتن.

این یک حقیقته که عقل خیلی ها در چشمان اونهاست. و چیزی عمیق تر و والاتر از ظواهر رو نمی تونن بببینن. با چنین نگاهی ، مسلم است که این گونه افراد ادیسون رو بر امام حسین علیه السلام ترجیح می دن، چون ادیسون ظاهر زندگی ها رو مثلا عوض کرده. اما امام حسین نعوذبالله در سال 61 هجری منقضی شده. و اگر خوب بوده برای خودش خوب بوده. بنده دارم از واقعیت جامعه خودمون خدمت شما عرض می کنم.

خلاصه اینکه برای خودتون و رضای خدا و امام زمانتون زندگی کنید نه برای رضای مردم و تعدیل نگاه اونها به شما! و رضایت خدا و ائمه برای شما مهم باشه نه رضایت مردم! یک مومن واقعی نه از سرزنش دیگران منفعل خواهد شد و نه از قضاوت بد دیگران.
هر چقدر وضعیت ظاهری زندگی شما هم خوب باشه، باز هم شما رو در ذهن اطرافیان از صنف طلبگی خارج نمی کنه، و شما نمی تونید این ذهنیت رو تغییر بدید.

اما بهر حال پیشنهاد ما اینه که:

 عرض شد که شما نمی تونید این ذهنیت رو تغییر و یا محو کنید، چون این ذهنیت در ذهن عُرف جامعه رسوخ کرده. حداقل اگر خوشبینانه بگیم این قضاوت در بین آشنایان هست که موونه خاصی نداره و بار منفی نداره، در مقایسه با موردی که هیچ آشنایی وجود نداشته باشه، که در اینصورت روحانی و طلبه را با وصله های ناجور همراه می کنند، که تا حدودی این قضاوت منفی ناشی از چند دهه فعالیت رسانه ای با دهها ترفند تبلیغاتی بر علیه صنف روحانیته.
اما بهر حال در حیطه خانوادگی خودتون دو پیشنهاد داده میشه که حداقل می تونید این ذهنیت رو به قهقراء ببرید.
1- آدمها معمولا حسرت چیزی رو می خورند که ندارند. شما باید برای این ذهنیت (وضع زندگی) یک جایگزین پیدا کنید. بهترین جایگزینی که به نظر میرسه محبت متقابل شما با همسرتون در این گونه جمع هاست. وقتی شما و همسرتون در این جمع ها برای داشتن روابط زیبا انگشت نما بشید، حسرت روابط شما رو خواهند خورد نه اینکه با غرور مال و منال خودشون رو به رخ بکشند. البته لازم هست که شوهر تون رو هم در این زمینه توجیح کنید. اگر مخالفت کردند اصرار نکنید. چون شاید برای ایشون هم مهم نباشه مردم در مورد شما چه قضاوتی دارند. البته این پیشنهاد، چیزی است که باید اینگونه باشید نه اینکه برای تحصیل رضایت دیگران اینگونه باشید
2- گاه گاهی به مادر شوهر تون هدیه بدید. و دائم گشاده رو باشید و گرم بگیرید. هدیه دادن محبت بین شما رو افزایش خواهد داد. به مرور محبت ورزی شما بر اون نگاه منفی که به شما دارن پررنگ تر خواهد شد، و حتی گاهی ممکنه در ظرف مقایسه هم بیفتن. البته مومن باید در آداب معاشرتش اینگونه باشد، نه اینکه به نیت رضایت مادر شوهر اینکار رو بکنید.

آنچه عرض شد برای هضم شدنش نیاز به زمان داره، نیاز به تمرین داره تا بعد از اقناع ذهن به قلب هم رسوخ کنه، و گرنه این موارد رو شما قطعا می دونستید.

موفق باشید

پی نوشت :
1-غررالحكم، شمار حدیث ۹۴۵۲
2-بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۴۵۳، حدیث۲۱