سوال اخلاقی: فکرای ناخواسته ی گناه، گناه محسوب میشود؟

09:02 - 1402/12/24

سلام
ببخشید یه سوال داشتم؛

آیا فکرای ناخواسته ی گناه، گناه محسوب میشود؟ چیکار کنم که فکر گناه تو ذهنم نیاد و همچنین یه فکرایی که ناخواسته نسبت به اهل بیت علیهم السلام  میاد تو ذهنم خواهش میکنم راهنماییم کنید خیییلی احساس بدی دارم

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/285174
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم

ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر

چالشی که باهاش مواجه هستید رو متوجه شدم. امیدوارم بتونم در حل این مشکل شما رو یاری کنم.

سوال فرمودید که گاهی ناخواسته فکر گناه به ذهنتون میاد و گاهی حتی افکار منفی و بد نسبت به اهل بیت که منبع و نمونه پاکی و طهارت هستند به ذهنتون میاد.

از این که فرمودید که نسبت به این افکار احساس بدی دارید، این احساس بد، برگرفته از درک  و احساس نفس مطمئنه ای (فطرت پاک) است که این افکار رو به عنوان یک امور ممنوعه تلقی می کنه و چون این افکار رو بر خلاف ماهیت پاکش، زشت و تاریک می بینه در نتیجه چنین حس بدی به شما دست میده. و این یک امتیاز هست که شما دارید که فطرت شما از سلامتی برخودار است که نسبت به این افکار واکنش نشون میده بر خلاف بعضی افراد که فطرت خودشون رو دستخوش آلودگی مفرط نسبت به گناه قرار دادند و دچار قساوت قلب شده اند، نه تنها از این افکار اذیت نمی شن بلکه این افکار رو در وادی عمل هم پیاده می کنند و نعوذبالله به این وجودات پاک و مقدس اهانت عملی و زبانی می کنند، وجودات مقدسی که هیچ ضرری به این گونه افراد نرسانده بلکه جرمشان فقط و فقط پاک بودنی است که نفوس پلید و زشت پاکی آنها رو نمی تونن تحمل کنند، پاکی برای این گونه افراد ضد ارزش شده و پلشتی و ناپاکی ارزش، بخاطر همین از نور و پاکی بدشون میاد همانطور که خفاش از نور و روشنایی بدش میاد.
پس آنچه شما باید در این نزاع تاریکی و نوری که احیاناً در درون خود حس می کنید مغلوب این شرارت نفسانی نشید و این افکار رو به عمل تبدیل نکنید، بلکه برای مواجهه با این افکار مقابله به ضد کنید، یعنی وقتی افکار منفی و بد نسبت به اهل بیت به ذهنتون میاد شما با عمل خوب مثل صلوات فرستادن، مثل صدقه دادن به نیابت از اهل بیت، خدمت به زوار و هیأتی ها و ... می تونید حس خوبی رو به خودتون تزریق کنید، هر چند باز شرور نفسانی شما رو ترغیب کنه که از انجام چنین کارهایی کراهت داشته باشید. درسته که سخته، هر نزاع وجنگی، سختی داره و این جنگی است که در درون شما بین جنود شر و جنود عقل اتفاق خواهد افتاد، اما مطمئن باشید که روز به روز از این حالت خارج خواهید شد و نور و روشنایی بر قلب شما حکمرانی خواهد کرد. تا جایی که شیفتگی خاصی نسبت به اهل بیت پیدا خواهید کرد.
در خصوص اهل بیت ع، چیزی که شما رو زودتر می تونه به نتیجه برسونه، شناخت و معرفتی است که می تونید نسبت به اهل بیت ع پیدا کنید، کرامات و معجزات و اخلاق نیکویی که در بستر زندگی خود داشتند به شدت می تونه این ذهنیت ناخواسته رو به سمت قداست و نورانیت بکشونه.

اما منشاء این افکار ناخواسته می تونه تقویت و حجیم شدن قوای درونی شما مثل قوه شهوانی شما و نفس اماره شما باشه، خدای ناکرده گناهان شهوانی، دیدن تصاویر مستهجن به طور مکرر می تونه این نیروها رو در شما حجیم و تقویت کنه، وقتی این قوا حجیم و شعله ور شد، عقل فطری شما رو متاثر خواهد کرد و باعث میشه که این قوای درونی (شهوت و حتی غضب)، به ذهن شما ملات و مواد ناخواسته ای آماده کنه و باعث بشه ناخواسته به افکار بد فکر کنید. در این بین شیطان هم فرصت رو غنیمت می شمره و این افکار رو زینت می ده

اما در مورد احکام افکار و خطورات ذهنی:

یه موقع هست که این خطورات بدون اینکه ارادی و اختیاری باشه به ذهن شما میاد که اصل این خطورات ذهنی، گناه نیست اما لازم هست زمینه های اختیاری به وجود اومدن این افکار رو از بین ببرید. شما باید ذهنتون رو اختیاراً به امور مثبت منصرف کنید. هر تصویر مثبت و دلنشینی که به سادگی قابل دسترس باشه. مثلا شما می تونید در اون لحظه خاطرات زیبای کودکی خودتون رو تصور کنید، و وارد اون فضا بشید، می تونید گل، سیمای فرضی امام زمان عج، زیبایی خلقت یک گل یا گلی مثل خود وجود شما یا هر چیز دیگر.

اما یه موقع هست که خطورات ذهنی نیست بلکه فکر کردن ارادی است. یا حتی ممکنه اول خطورات باشه اما بعدا به فکر ارادی تبدیل بشه، که در این جا لازم هست که:

*در وهله اول از روی اراده از این افکار پرهیز کنید.

*هر کار ارادی (مثل فکر) در مرحله پیشینش، انگیزه ، میل و شوق به این کار وجود داره، که شما باید این "میل" یا "شوق" رو جایگزین کنید. تا به مرحله فعل اختیاری "فکر" نرسه. مثلا میل به بهشتی شدن و در محضر پیامبر و امامان علیهم السلام واقع شدن، میل به پیشرفتهای شغلی و موفقیتهای دنیایی و...

نکته: میل شهوانی قابل حذف شدن نیست اما قابل تعدیل شدن هست و شما می تونید تا حدودی این میل رو تا موقع خودش مدیریت کنید.

*از تنهایی بپرهیزید و به یک نحوی خودتون رو به مطالعه یا ساده ترین راه افکار مفید مشغول کنید. یا کتابهایی رو مطالعه کنید که زمینه سوژه یابی برای تفکر رو برای شما فراهم بیاره مثل کتاب توحید مُفَضَّل. که بسیار کتاب جذاب است و دقت آدم رو نسبت به پدیده های پیرامونی بالا میبره.

* به طور کلی اگر ذهن خودتون رو مثل یه ظرف فرض کنید، این ظرف هم محتوی و هم گنجایش محدودی داره، اگر خود شما بتونید برای این ظرف محتوی تهیه کنید، این خطورات شهوانی مجال و جایگاهی در ذهن شما نخواهند داشت. چون ظرفی که پر شد جایی برای محتوای جدید نخواهد داشت. که مواردی که عرض شد همگی در این راستاست. اما شما مطمئن باشید که با فکر نکردن به امور گناه و شهوانی، هیچ چیزی رو از دست نخواهید داد. بلکه با فکر کردن به این امور، جلوی پیشرفت روحی و تربیت نفسانی خودتون رو خواهید گرفت.

* تصویر سازی مثبت و وارسته ای از خودتون داشته باشید. برای این کار سیره شهدا و داستانهای شهداء رو بخونید و بر خودتون تطبیق بدید. این مورد هم سوژه دیگری است برای مدیریت ذهن شما.  و سعی کنید فاصله این دو تصویر (تصویر خود و شهدا) رو کم کنید.

* سعی کنید در کنار موارد فوق خودتون رو در یک رشته ورزشی مشغول کنید.

نکته مهم و آخر: این توصیه برای یک روز و دو روز نیست و باید به طور مکرر، بخشی از روال زندگی تون باشه و پیروزی نهایی شما و رسیدن به یک درجه مطلوب که با به چالش کشیدن "نفس" میسر میشه فقط با تکرار و مداومت حاصل میشه. بعد از مدتی خواهید دید که بُنیه روحی شما قوی شده و به راحتی می تونید این قضیه رو مدیریت و کنترل کنید.

بهترین ها رو برای شما آرزومندم