به نظر من باید به رفت و آمد ها وهمچنین کسی که باهاشون دوسته بیشتر دقت کرد چون این روزا همین دوستای مدرسه هستن که باعث و
بانی گمراهی نوجوونا میشن،وهمچنین رمانها ، رمانها عامل بدبختی بسیاری از دخترای نوجوونن باچیزایی که توشون نوشته نوجوونا تحریک به امتحان و انجام اونا میشن
گذشته از اینا علت اصلیش کمبود محبته .
چندین و چند نکته هست که باید خیلی بهش دقت کرد .....
یک از قبل از تولد با پاک بودن پدر و مادر چون خیلی اون خصوصیات درونی فرزند از پدر و مادر به ارث میره .... پس پاکی اونا هم منتقل میشه .... دو اون موقع تولد هست یعنی اون نه ماه که فرزند در شکم مادرهست باید اون لقمه ای که مادر میخوره و اون محیطهایی که حضور داره کاملا محافظت شده و کنترل شده باشه !!!!
دو در کودکی و نوزادی با کارهایی که در قران و روایات اومده باید فرزندان رو بزرگ کرد ..
این نکات رو که رعایت کردیم میرسیم وقتی که باید ازدواج کنن یعنی سنین نوجوانی و جوانی !!این مواقع باید خیلی زودتر پیشگیری ها و اموزش هاد داده بشه که خیلی زودتر بتونن ازدواج موفقی داشته باشن و فوران نیازهاشون باعث گناه و اشتباهشون نشه ... یعنی فرضا اگه 18 سالگی دختر باید ازدواج کنه از 14 سالگی مهارت و اموزش ها داده بشه ...
و یا پسر از لحاظ شخصیتی بزرگ رشد کنه که تو سنین 20 یا 22 به بلوغ های لازم رسیده باشه و کار و خیلی موارد دیگه اش درست بشه با کمک شما پدر ومادرااااا .....
از بدو تولد
بله اگر از بدو تولد فرزند محبت کافی از خانواده ببینه به سمت جلب محبت خیابونی نمیره
همچنین اگاهی و درک در سن نوجوانی
ازدواج مناسب در سن مناسب
از حالا با دوستان خوب که دختر دارند رفت و امد کنید یا دوستانی که پسر دارند تا پسر یا دختر شما. که به سن ازدواج رسید انقدر مورد خوب دورش باشه که تو خیابون دنبتل عشق نگرده
این نکته بسیار مهم است که والدین، با چه محوریّتی مفاهیم و احکام دینی را به فرزندانشان منتقل میکنند. اگر والدین، فرزندانشان را براساس محوریّت خدا تربیت کنند، در ادامه مسیر تربیت، فرزندانشان کمتر دچار آسیب و کجروی خواهند شد. امام علی(علیهالسلام) خطاب به امام حسن(علیهالسلام) فرمود: «قلب فرزند نورس، مانند زمین خالی است، خالی از بذر و گیاه، هر تخمی که در آن بیفشانی همان میروید.»[1] چه بسا یکی از عوامل مهم تغییر رفتار نوجوان و جوان، همین محور قرار دادن غیر خدا در شیوه تربیت والدین باشد که با تغییر نوع نگاه به مسائل، رفتار فرزندانشان نیز تغییر میکند.
بنابراین؛ لازم است این نکته را در نظر گرفت که باید تربیت فرزندان با محوریّت خواست خدا باشد، نه حرف و نگاه مردم؛ چنانچه اگر تربیت فرزندان با محوریّت نگاه و حرف مردم باشد، به طور مسلّم با تغییر نگاه مردم، رفتار فرزندان نیز به تدریج تغییر خواهد کرد.
از طرفی، کودک همچون آهن ربایی است که رفتار، حرکات و گفتارهای پیرامون خود را به صورت خودکار و پیوسته جذب میکند و با دنیای اطراف خود آشنا و آشناتر میشود. او منتظر والدین نمیماند تا به او بگویند چه چیزی را از چه کسی جذب بکند یا نکند.
دوستی و هم کلامی با کودکان بی ادب در کوچه، پارک، مدرسه و حتی فامیل باعث میشود که کودک خواسته یا ناخواسته واژهها و رفتارهای زشت را وارد دایرةالمعارف خودش بکند و گاهی نیز از آنها استفاده نماید؛ بنابراین والدین باید دوستان او را بشناسند و ارتباطش با آنها را مدیریت و کنترل کنند.
در انجام این کار جدی باشند و فراموش نکنند که بسیاری از ضربههایی که انسان در طول زندگی میخورد، از ناحیه دوستان نامناسب است. اهمیت این مطلب تا آن جاست که قرآن کریم از زبان جهنمیها بیان میکند «ای وای بر من! ای کاش با آن شخص دوست نشده بودم.»[فرقان/28]
برای شناسایی دوستان کودک راههای مختلفی وجود دارد؛ مثلا میتوان به فرزندان اجازه داد تا آنها را برای بازی به خانه دعوت کند تا از نزدیک و به شکل نامحسوس آنها را بشناسیم.
به طور غریزی نیازهای عاطفی و جنسی دختر و پسر از دوره نوجوانی آغاز میشود و نوجوان خواه ناخواه با این غرایز روبه رو میشود. البته این غرایز میتوانند در مسیر فرصت و استعداد قرار بگیرند و هم میتوانند تبدیل به یک تهدید در زندگی نوجوان شوند.
به طوری که اگر جهت دهی مناسبی از سوی والدین برای نوجوان صورت نگیرد، این غرایز تبدیل به تهدید برای او میشوند.
بنابراین؛ لازم است که والدین نسبت به دوره نوجوانی فرزندشان و همچنین روابط دختر و پسری اطلاعات کافی را داشته باشند و بدانند که با فرزند نوجوان خودشان چگونه برخورد داشته باشند به گونهای که از آنها حرف شنوی داشته باشد.
ناگفته نماند که استفاده از ادبیات دستوری و زور نسبت به نوجوانی که دارای غرور و عزت نفس است، تاثیرات منفی روی رفتار نوجوان میگذارد، از این رو والدین آن نتیجه لازم را از رفتار فرزندشان نخواهند گرفت.
لذا والدین در کنار درک شرایط دوره نوجوانی فرزندشان میبایست به طور منطقی و سخت گیری معقول، روابط او را کنترل کنند.(البته این کنترل نباید محسوس باشد)
لازم به ذکر نیست؛ والدینی که به راحتی در کنار فرزندانشان، فیلمها و سریالهای ماهوارهای را بدون محدودیت مشاهده میکنند، رفته رفته سبب میشود فرزندانشان نیز به راحتی به خودشان این اجازه را بدهند تا به دور از چشم والدین، ارتباطاتی با جنس مخالف داشته باشند.
پینوشت: [1]. نهجالبلاغه، نامه حضرت به امام حسن(علیهالسلام)
به نظر من باید به رفت و آمد ها وهمچنین کسی که باهاشون دوسته بیشتر دقت کرد چون این روزا همین دوستای مدرسه هستن که باعث و
بانی گمراهی نوجوونا میشن،وهمچنین رمانها ، رمانها عامل بدبختی بسیاری از دخترای نوجوونن باچیزایی که توشون نوشته نوجوونا تحریک به امتحان و انجام اونا میشن
گذشته از اینا علت اصلیش کمبود محبته .
وقتی از نظر عاطفی تامین باشه تربیت و اصالت خانوادگی داشته باشه مقید به انجام فرایض دینی باشه مطمئنا نمیره طرفش
سلام خدمت سوال کننده محترم ...
چندین و چند نکته هست که باید خیلی بهش دقت کرد .....
یک از قبل از تولد با پاک بودن پدر و مادر چون خیلی اون خصوصیات درونی فرزند از پدر و مادر به ارث میره .... پس پاکی اونا هم منتقل میشه .... دو اون موقع تولد هست یعنی اون نه ماه که فرزند در شکم مادرهست باید اون لقمه ای که مادر میخوره و اون محیطهایی که حضور داره کاملا محافظت شده و کنترل شده باشه !!!!
دو در کودکی و نوزادی با کارهایی که در قران و روایات اومده باید فرزندان رو بزرگ کرد ..
این نکات رو که رعایت کردیم میرسیم وقتی که باید ازدواج کنن یعنی سنین نوجوانی و جوانی !!این مواقع باید خیلی زودتر پیشگیری ها و اموزش هاد داده بشه که خیلی زودتر بتونن ازدواج موفقی داشته باشن و فوران نیازهاشون باعث گناه و اشتباهشون نشه ... یعنی فرضا اگه 18 سالگی دختر باید ازدواج کنه از 14 سالگی مهارت و اموزش ها داده بشه ...
و یا پسر از لحاظ شخصیتی بزرگ رشد کنه که تو سنین 20 یا 22 به بلوغ های لازم رسیده باشه و کار و خیلی موارد دیگه اش درست بشه با کمک شما پدر ومادرااااا .....
خوشبخت بشید
یاحق
از بدو تولد
بله اگر از بدو تولد فرزند محبت کافی از خانواده ببینه به سمت جلب محبت خیابونی نمیره
همچنین اگاهی و درک در سن نوجوانی
ازدواج مناسب در سن مناسب
از حالا با دوستان خوب که دختر دارند رفت و امد کنید یا دوستانی که پسر دارند تا پسر یا دختر شما. که به سن ازدواج رسید انقدر مورد خوب دورش باشه که تو خیابون دنبتل عشق نگرده
واقعیتش اینه که اگه بچه ها تو محیط خانواده نیاز عاطفیش برطرف بشه امکان انحرافش کمتره
سلام بهتر ازهمه خانواده خوب و دوستای خوب باعث میشه سمت چیزی نره
دوست محترم سلام
به نظر من یکی خونواده مهمه و دیگری انتخاب مدرسه ای که بچه تون رو میفرستید
ممکنه محیط خانواده خیلی مودبانه و فرهنگی باشه ولی با انتخاب نادرست در مدرسه بچه ها باعث بشید که بچه ها از نظر تربیتی مشکل پیدا کنن
این نکته بسیار مهم است که والدین، با چه محوریّتی مفاهیم و احکام دینی را به فرزندانشان منتقل میکنند. اگر والدین، فرزندانشان را براساس محوریّت خدا تربیت کنند، در ادامه مسیر تربیت، فرزندانشان کمتر دچار آسیب و کجروی خواهند شد. امام علی(علیهالسلام) خطاب به امام حسن(علیهالسلام) فرمود: «قلب فرزند نورس، مانند زمین خالی است، خالی از بذر و گیاه، هر تخمی که در آن بیفشانی همان میروید.»[1]
چه بسا یکی از عوامل مهم تغییر رفتار نوجوان و جوان، همین محور قرار دادن غیر خدا در شیوه تربیت والدین باشد که با تغییر نوع نگاه به مسائل، رفتار فرزندانشان نیز تغییر میکند.
بنابراین؛ لازم است این نکته را در نظر گرفت که باید تربیت فرزندان با محوریّت خواست خدا باشد، نه حرف و نگاه مردم؛ چنانچه اگر تربیت فرزندان با محوریّت نگاه و حرف مردم باشد، به طور مسلّم با تغییر نگاه مردم، رفتار فرزندان نیز به تدریج تغییر خواهد کرد.
از طرفی، کودک همچون آهن ربایی است که رفتار، حرکات و گفتارهای پیرامون خود را به صورت خودکار و پیوسته جذب میکند و با دنیای اطراف خود آشنا و آشناتر میشود.
او منتظر والدین نمیماند تا به او بگویند چه چیزی را از چه کسی جذب بکند یا نکند.
دوستی و هم کلامی با کودکان بی ادب در کوچه، پارک، مدرسه و حتی فامیل باعث میشود که کودک خواسته یا ناخواسته واژهها و رفتارهای زشت را وارد دایرةالمعارف خودش بکند و گاهی نیز از آنها استفاده نماید؛ بنابراین والدین باید دوستان او را بشناسند و ارتباطش با آنها را مدیریت و کنترل کنند.
در انجام این کار جدی باشند و فراموش نکنند که بسیاری از ضربههایی که انسان در طول زندگی میخورد، از ناحیه دوستان نامناسب است. اهمیت این مطلب تا آن جاست که قرآن کریم از زبان جهنمیها بیان میکند «ای وای بر من! ای کاش با آن شخص دوست نشده بودم.»[فرقان/28]
برای شناسایی دوستان کودک راههای مختلفی وجود دارد؛ مثلا میتوان به فرزندان اجازه داد تا آنها را برای بازی به خانه دعوت کند تا از نزدیک و به شکل نامحسوس آنها را بشناسیم.
به طور غریزی نیازهای عاطفی و جنسی دختر و پسر از دوره نوجوانی آغاز میشود و نوجوان خواه ناخواه با این غرایز روبه رو میشود. البته این غرایز میتوانند در مسیر فرصت و استعداد قرار بگیرند و هم میتوانند تبدیل به یک تهدید در زندگی نوجوان شوند.
به طوری که اگر جهت دهی مناسبی از سوی والدین برای نوجوان صورت نگیرد، این غرایز تبدیل به تهدید برای او میشوند.
بنابراین؛ لازم است که والدین نسبت به دوره نوجوانی فرزندشان و همچنین روابط دختر و پسری اطلاعات کافی را داشته باشند و بدانند که با فرزند نوجوان خودشان چگونه برخورد داشته باشند به گونهای که از آنها حرف شنوی داشته باشد.
ناگفته نماند که استفاده از ادبیات دستوری و زور نسبت به نوجوانی که دارای غرور و عزت نفس است، تاثیرات منفی روی رفتار نوجوان میگذارد، از این رو والدین آن نتیجه لازم را از رفتار فرزندشان نخواهند گرفت.
لذا والدین در کنار درک شرایط دوره نوجوانی فرزندشان میبایست به طور منطقی و سخت گیری معقول، روابط او را کنترل کنند.(البته این کنترل نباید محسوس باشد)
لازم به ذکر نیست؛ والدینی که به راحتی در کنار فرزندانشان، فیلمها و سریالهای ماهوارهای را بدون محدودیت مشاهده میکنند، رفته رفته سبب میشود فرزندانشان نیز به راحتی به خودشان این اجازه را بدهند تا به دور از چشم والدین، ارتباطاتی با جنس مخالف داشته باشند.
پینوشت:
[1]. نهجالبلاغه، نامه حضرت به امام حسن(علیهالسلام)
برگرفته از وبلاگ؛ آرامش کجاست؟