سلام و خسته نباشید.اول از همه میخواستم بگم در مورد پست های من بدونه هیچ اطلاعی نظر هایی در مورد شخصیتم ندهید چون من بعضی از مشکلات دوستانمو هم مطرح میکنم تا بهشون کمک کنم.و اما سوال............... دو ساله با یکی دوست هستم که دوستم قبل از من با دختر خالش دوست بوده وچون دختر خالش با کسه دیگه هم دوستی میکرده واون فهمیده وولش کرده........دوست پسرم از اول دوستیمون نسبت به دخترا بی اعتماد بود ومدام منو امتحان میکرد با شماره های دیگه که متاسفانه منم اشتباهه دختر خالشو کردم واون منو بخشید و ادامه دادیم.بعد از یه مدتی به طور تصادفی متوجه شدیم که من پردم آسیب دیده به طوره جزئی که من خودمم خبر نداشتم.ولی دوستم باور نکرد ومدام بهم فشار میاورد که باید بگی چی شده درحالیکه خودمم نمدونستم چی شده.به هر حال با صدت بدبختی قانعش کردم ولی باز شروع کرد به امتحان کردنه من که من باز جواب دادم به شماره ی دیگه اونم گفت که تو با کسای دیگه هم دوستی ورابطه داری.درحالیکه بقران همچین چیزی نیس من فقط از روی کنجکاوی جوابه شماره ی دیگه رو دادم.خلاصه دیگه پنج ماهه برا همیشه ولم کرده.من خیلی پشیمونم تا حالا هرکاری از دستم اومد کردم که برگرده الماس کردم قول دادم گریه کردم ولی هیچی اثر نمیکنه.میدونم ته دلش هنوز یه کم محبت مونده.ولی روز به روز اوضاع بدتر میشه نه تنها دیگه یک ذره بهم اعتماد نداره بلکه دیگه این روزا شروع کرده به فش دادن به من.به آبروم زبون دراز میکنه.دیگه تحمل این فش د ادناشو ندارم.میخوام بیخیالش شم ولی دسته خودم نیس نمیتونم.آیا این مشکلات قابل جبرانه؟به نظرتون من چیکار کنم؟راه حلی بگین
بی خیالش شو...
فکر کن اگر این پسر با شما دوست نمیشد با یکی دیگه دوست میشد.
فکر کن اون هر کونه لذت از شما برده و شما براش تکراری شدی و دنبال بهانه است
فکر کن عاشقی یا وابسته؟
امام رضا عليه السلام فرمود: هر گاه بندگان گناهان تازه اختراع كنند، خداوند نيز بلاهائى تازه كه سابقه نداشته و نمى شناختند، بر آنها ايجاد مى كند.
دنیا فکر ساخت بمب اتمه وای که شما فکر چی هستین .... اوووووه
من جای شما باشم این اقارو فراموش میکنم و از کارهام هم توبه میکنم چون اگه به کارهاتون ادامه بدین رفتار این اقا و امثال این اقا خیلی بدتر هم میشه.
یادت باشه مردها از دخترهای مغرور خوششون میاد هر چی از مردها دورتر بشی بیشتر سعی میکنن بهت نزدیک بشن ولی اگه بخوای به زور بهشون نزدیک بشی دفعت میکنن.
موافقم
توبه کنید و ترک گناه
به فرض که با این اقا تونستی ازدواج کنی بعدش چی؟ خوشبخت میشی؟ بعیده
همین یه بار فرصت زندگی داری حرومش نکن!
پسری که عاشق یه دختر باشه امکان نداره با دوستهایش اون دختر رو چک کنه اصلا دوستهاش حق ندارن اسم دختررو جلوش بیارن پس این اقا شمارو برای ازدواج نمیخواسته.
بعدم میگین به طور تصادفی فهمیدید که پردتون دچار اسیب شده!
اولا چطوری فهمیدید که اسیب دیده بعدم اگه کار کس دیگه بوده این اسیب که این اقا حق داشته بره و این کارها رو هم بکنه اگر کار خودش باشه که همچین ادمی بدرد زندگی و دوستی نمیخوره و شما رو برای لذت میخواسته.
راه حل مفید می خواید واقعا ؟؟؟ راه حل مفیدی که همه سوش واسه شماست اینه :
"بشینید ببینید کجای دنیا هستید ، به کجا می خواهید برید ، اگر همه هدفتون از این دنیا اون پسرس که هیچی ولی اکر هدفای بیشتری هم دارید فکر اون از ذهنتون بیرون کنید چون بر فرض محال پسره برگرده و ازدواج هم کنید به هیچ جوه به شما اعتماد نداره ، آینده خوب دست یافتنی نیست ساختنی است "
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
اولا: همانطور که خودتان هم میدانید ایجاد دوستی و ادامه دادن آن، ازهمان ابتدا کار اشتباهی بوده؛ زیرا علاوه براینکه اینگونه روابط از منظر شرع و عرف نادرست و گناه آلود است، با خود عواقب و پیامدهایی را بدنبال دارد که از جمله این پیامدها؛ ایجاد سوءتفاهم، سوءبرداشت و ایجاد وابستگی و دلبستگیهای طرفینی است.
با توجه به توضیحاتی که دادهاید، همه این موارد در فرایند روابط شما وجود داشته است. امّا اینکه چرا باوجود قطع ارتباط به هردلیلی از سوی دوست پسرتان، کماکان قصد دارید که با او ارتباط برقرار کنید، باید عرض کنم که این مسأله ناشی از همان وابستگی و دلبستگیهایی است که در مدت دو سال دوستی بوجود آمده است.
ولی مسألهای که وجود دارد این است که آیا شما این دوستی و رابطه را صرفا برای دوستی و رابطه میخواستید یا اینکه قصدتان از این روابط ازدواج و تشکیل زندگی مشترک بوده است؟
اگر هدفتان از این دوستی و رابطه، صرفا رابطه و دوستی بوده که مسلما اشتباه بزرگی را مرتکب شدهاید؛ زیرا علاوه بر نادرست بودن اینگونه روابط از منظر شرع و عرف، دو سال بیخودی انرژی و وقت خود را هدر دادهاید و چه بسا موقعیتهای مناسب ازدواج را هم از دست داده باشید و نهایت چیزی که بدست آوردهاید؛ احساس گناه، حسرت، ناراحتی و سوءتفاهم و سوءبرداشتهایی که همچنان شما را آزار میدهند.
امّا اگر هم هدفتان از این دوستی و رابطه، ازدواج و تشکیل زندگی مشترک بوده که باید عرض کنم راه را اشتباه رفتهاید؛ زیرا معمولا اینگونه روابط، برفرض اینکه منجر به ازدواج و تشکیل زندگی بشود و مشکلات دیگری بوجود نیاید، به دلیل اینکه جنس اینگونه روابط معمولا احساسگونه و عاطفی است، لذا طرفین رابطه، بعد از گذشت مدتی از رابطه و بوجود امدن احساسات میان آنها، همدیگر را به صورت عاطفی و بدون ارزیابی کردن دیگر ملاکها و تناسبات لازمه(تناسب اخلاقی، اعتقادی، رفتاری، فکری، فرهنگی و خانوادگی) برای ازدواج، انتخاب میکنند و در نهایت با ورود به زندگی مشترک، دچار پشیمانی و سرخوردگی از انتخاب خود میشوند.
بنابراین، چه هدفتان از این رابطه، دوستی برای دوستی و چه دوستی برای ازدواج، هر دوی این مسیرها به ویژه مسیر اول اشتباه و معمولا پشیمان آور است.
لذا با توجه به اتفاقاتی که در جریان روابطتان بوجود امده است، لازم است این مورد را به کلی فراموش کنید و همچنین میبایست یک بازنگری درست درباره اهداف و روش زندگیتان داشته باشید.
باآرزوی موفقیت