13:41 - 1394/06/24
با سلام خدمت همه دوستان رهروان
پسری هستم 22 ساله دانشجوی بورسیه و سال آینده وارد بازار کار میشم و سربازی هم ندارم . تقریبا میشه گفت شرایط ازدواج را دارم(هزینه مراسمات خونه) و از طرفی هم مایل به ازدواج هستم ولی یه عامل درونی شاید ترس یا عدم اعتماد به نفس مانع میشه تا برای ازدواج اقدام کنم.خانواده هم موافق ازدواج من هستن و خودشون گفتن که کسی را معرفی کن تا اقدام کنیم ولی من قبول نکردم.به نظر شما این عامل درونی چیه و چطور میشه بر اون غلبه کرد؟آیا بهتر نیست کلا از فکز ازدواج بیام بیرون وذهنم را درگیرش نکنم و ادامه تحصیل بدم؟
انجمنها:
http://btid.org/node/74107
این موضوع جمع بندی شد: http://www.btid.org/fa/news/87050
سلام داداش
یعنی یک بار دیگه اون عامل درونی که جدوی ازدواجت رو میگیری امد سراغت.
با دنپایی بیفت دنبالش
عامل خیلی بدردنخور و چرتیه
من رو که بدبخت کرد بی.....
ولی تو گوش به حرفش نده
فردا هم سن من میشی
به خودت میگی"پیر شدم کسی بهم نگفت بابا"
تا جونی ازدواج کن و از زندگی لذت ببر.
البته من 23 سالمه
دقیقل سه ماه پیشم عاشق ی دختر شده بودی پستاتو ک خوندم.خوب بازم عشق همون وادارت کرده ب ازدواج؟
لابد تو هم مث خودم دانشجو معلمی؟؟؟؟
هم ازدواج کن هم ادامه تحصیل بده . اگه بتونی یه دختر جوون و خوب که بهت بخوره پیدا کنی و اینکه از نظر خرج و مهریه و ... که اصولاً زنا میگیرن نگرانی نداشته باشی و بتونی ازدواج دانشجویی انجام بدی حتماً می تونی عالی زندگی کنی. به انتخابت خیلی ربط داره ... دختر متوقع نگیری
ممنون بابت نطرات
جالبه! یکی هم که شرایط داره ، میل نداره:)
اگه یه دو سه ماه بشینید کامل در مورد ازدواج تحقیق کنید و مطالعه داشته باشید با خیلی از زوایای ازدواج آشنا می شید و حتی مشتاق..!
موفق باشید:)
عزيزم خداوند انسان را بلكه تمام موجودات را جفت افريده وانسان با ازدواج تكامل پيدا ميكند ونياز به همدم ومونسي مهربان دارد بشرطي كه انتخاب اگاهانه و تعهد اور باشد وبا عشق زندگي كني وهدف زندگي را مشخص كرده باشي چون انسان خيلي زود غافل ميشود ووضعيت موجود را قدر نميداند شما هم با چشماني باز و تعقل و تدبر وامادگي كامل وارد حوزه زندگي مشترك شو و ........موفق باشي
خانم ها با زیاد خواستگاری رفتن پسرها مشکل ندارن اتفاقا هم به نفع پسرها هست هم به نفع دخترها هر چه تعداد خواستگاریها بیشتر بشه تجربه دو طرف بالا میره به شرطی که دو طرف پر توقع نشن.
بالاخره قراره دو نفر همدیگرو بپسندن و یه عمر زندگی کنن ولی با خواستگاریهایی که خانواده پسرها دنبال منافع هستن ببینن دختره شاغل هست و باباش چیکارست و خونشون چند متره و مال خودشونه و فرششون چیه و... کاملا مخالفم به نظرم اصلا همچین خانواده هایی رو نباید راه داد و باید تحریمشون کرد.
برعکسشم خانواده دخترهایی که واسه پسرها نقشه میکشن.
بهتره با یه مشاور در میون بذاری
مگه بازی تدارکاتی هست که چند جا بره خواستگاری
اونوقت همین شما دخترا میایین میگین چرا پسرا بیست جا میرن خواستگاری و از این جور حرفا
بنظرم وقتی شرایط شو داری اشتباه که ازدواج نکنی
میگن زود ازدواچ کردن اشتباه ولی دیر ازدواج کردن اشتباه بزرگ تر
دس به عامل درونی نزن
به نظرم هیچ کس به غیر خود ادم نمیتونه به خودش کمک کنه و بگرده علت مشکلاتش رو پیدا کنه.
شما بشین راست و درست با خودت فکر کن که از چه مرحله ای از ازدواج میترسی.
مثلا بعضی ها هستن از خود خواستگاری رفتن میترسن اصلا نمیتونن تحمل کنن ممکنه ردشون کنن یا خودتون خوشتون نیاد و بخواین جوب رد بدین که اینها همه بر میگرده به اعتماد بنفس.
من اگه جای شما باشم دو سه تا خواستگاری میرم تا ترسم بریزه.
سعی کن همیشه با ترسهات روبرو بشی.
خواستگاری برای رفع ترس.نسخه جدید خانم دکتر
برو ازدواج کن سخت نگیر
نگرانیت بی مورده
سلام
نه این راهکار درستی نیست و به نوعی پاک کردن صورت مسئله است. علت ترس شما از ازدواج را ما نمی توانیم همینطوری حدس بزنیم و نیاز به بررسی دارد. لذا راحت ترین راه این است که شما خودتان دست به کار شوید و برای این کار ابتدا در درون خود یک واکاوی انجام دهید ببنید چه ندایی به شما می گوید ازدواج نکن؟ آیا ترس از مشکلات اقتصادی است؟ آیا ترس از مسئولیت پذیری است؟ آیا ترس از سلب آزادی های دوران مجردی است؟ آیا نبود اعتماد به نفس است یا چیز دیگری مانع اقدام شما برای ازدواج می شود؟ اگر خودتان نتوانستید پاسخی پیدا کنید لازم است که از یک شخص ثالث برای این کار مثل یک مشاور به طور حضوری کمک بگیرید.
با این حال آنچه می توان به طور کلی گفت این است که تمام افراد ذاتا توانایی اداره یک زندگی مشترک و مستقل را دارند و کسی نباید بگوید من نمی توانم؛ چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ های دیگر؛ منتها ممکن است بعضی های به دلیل شرایطی محیطی، مهارت های لازم را فرا نگرفته باشند که این هم مشکل خاصی نیست و می توان به طور همزمان هم برای ازدواج اقدام کرد و هم مهارت های لازم را فرا گرفت. بعلاوه اینکه خیلی از مهارت ها تا قبل از ازدواج قابلیت فراگیری ندارد چون طرف در آن شرایط قرار نگرفته و صرف فراگیری آموزش های تئوری فایده چندانی برای او نخواهد داشت.
اگر خودتان یا به کمک فرد دیگر به این نتیجه رسیدید که علت ترس شما نداشتن اعتماد به نفس است این موضوعات را مطالعه کنید:
چگونه اعتماد به نفس و اراده داشته باشيم؟
اعتماد به نفس
راه کارهای تقویت اعتماد به نفس
مهارتهای افزایش اعتماد به نفس
پیروز و سربلند