گفتند به آرایشگردختر نمی دهیم

بله دنیایی شده که ماما !!! هم کلاس میذاره ...
ولش کنید خودتونو کوچیک نکنین برید دنبال یه کیس بهتر این دختر براتون همسر نمیشه
 

با سلام؟؟؟؟؟
مامای سریع استخدام میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر نمیکنم از این خبرها باشه. اون پرستاریه که با توجه به نیاز استخدامی سریع جذب خواهد شد.........
ای کاش اون خانواده محترم بیشتر به این فکر میکردن که شما درامدتون حلال و پاک هست و پسری سالم هستید....... چون از لحاظ مدرک تحصیلی (که البته خیلی مهم نیست) اصلا کمتر نیستید و چه بسا در یک سطح هم هستید. معیارهای دختر و خانواده دختر بسیار مهم هستن. خانواده ای که سالم بودن، کاری بودن، با اخلاق بودن و انسان بودن پسر براشون مهمه، در آینده قابل اتکاتر هستن تا خانواده ای که .......

سلام از قدیم گفتن خواهان کسی باش که خواهان تو باشند

بار اول خانوادش گفتن ما دختر به آرایشگر نمیدیم یعنی زدن تو سرت
بار دوم خودش گفته من نیخوامت

چون اینا میگن تا دخترمون بره سرکار از زمین و آسمون خواستگار میاد اینجاست که  اگر تو اصرار کنی هم خودت کوچیک می کنی هم اگر اونا اوکی بدن همیشه تو سرت میزنن پس اگر خیلی به دختر علاقه داری و میتونی صبر کنی بذار فارغ التحصیل بشه بره ببین اوضاع چطور بعد اقدام کن اگر هم نمیتونی برو سراغ کسی که شرایط تو براش پذیرفته باشه

اگرم میتونی بهتر با لیسانس روانشانسیت دنبال کار باشی مثلا برای یک ترک اعتیاد بری کار کنی  یک شیفت اونجا یک شیفت پیرایش گری ادامه بدی

خلاصه دختری بگیر که اگر فردا رفتی خونه پدرزن ومادرزن برات احترام و ارزش قائل باشند نه اینکه بزور بخوان تحملت کنند

با سلام
این حرفها می تواند دلایلی داشته باشد:
1. شاید آنقدر روی مخش کار کرده اند که دختره منصرف شود، یعنی طوری جریان و شرایط زندگی شما را توضیح داده اند و از آرزوهای اش گفته اند که متمایل به نظر منفی شده.
2. شاید یک خواستگار دیگری در میان باشد.
3. در مورد شما چیزهایی شنیده و یا دیده و منصرف شده اند.
در هر صورت در چنین مواقعی باید:
1. اگر واقعا شما را نمی خواهد و شرایط شما را نمی پذیرد، اصلا این وصلت صلاح نیست، چون بعدا مشکلات زیادی را به دنبال خواهد داشت، و شاید نتواند زندگی با شما را تحمل کند، چنین رفتاری دال بر این است که شما را واقعا خیلی دوست ندارد چون اگر دوست داشت، به هیچ وجه چنین حرف هایی را نمی گفت، حال که خودش را لو داده معلومه که فردی نیست که شما روی او در زندگی حساب باز کنید.( البته اون فرد را ما مذمت نمی کنیم، اگر واقعا شرایط  این خواستگار را نمی تواند قبول کند بهتر است از همان ابتدا معلوم شود، چون بعدا شاید دیر شود)
2. افرادی که در ابتدا با توقعات بالا وارد زندگی شوند، معمولا زندگی پر تنشی را تجربه می کنند، انتظارات باید معقول و منصفانه باشد.
3. می توانید شما یک جلسه خواستگاری هم ترتیب بدهید و حرفهای خودتان را به صورت رسمی مطرح کنید، تا صورت مساله کاملا روشن شود، چه بسا تحت تاثیر احساسات دوستان خانواده چنین تصمیمی را گرفته، ولی خیلی جدی نیست و با شما به طور کامل حرف بزند و شما بتوانید حرفهای او را گوش کرده و به خواسته های معقولش توجه و اهمیت بدهید چه بسا مشکل حل شود، پس فعلا تصمیم سریع برای رد نگیرید، دوباره تلاش کنید و به صورت حضوری دوباره موضوع را بررسی کنید چه بسا بتوانید او را قانع کنید.
4. در هنگام صحبت و گفتگو سعی کنید، حرفهای حساب شده را مطرح کنید و از گفتار بی اساس و خالی از مصلحت را بیان نکنید که فردا خودتان پشیمان می شوید.
5. اگر احساس کردید که هیچ تمایل و انگیزه ای برای وصلت با شما ندارد، این وصلت و اصرار شما مصلحت نیست و بیخال این فرد شوید و به فرد دیگری که شرایط شما را بپذیرد و تناسب فکری و فرهنگی بیشتری را داشته باشد، فکر کنید.