امر به معروف و نهى از منكر يا نظارت ملى
معناى نظارت ملى اين است كه همه يافراد جامعه بر كارهاى يكديگر ناظر باشند و مراقب اعمال و رفتار هم باشند. زن و شوهر بر اعمال يكديگر نظارت كنند تا واجبات دين عمل شود. پدر و مادر مراقب رفتار فرزندان خود باشند تا به انحراف كشيده نشوند. دوستان بر اعمال همديگر نظارت كنند. روحانى بر غيرروحانى و نيز غير روحانى بر روحانى ناظر باشند، همه مواظب باشند كه در جلسهها غيبت نشود، شخصيت افراد پايمال نشود و دروغ گفته نشود. در بازار اسلامى گرانفروشى و رباخوارى نشود. در جامعه ى اسلامى همه ى مردم بايد برامور يكديگر نظارت كنند تا همه ى امور بر مدار قانون و شرع بگردد. قرآن شريف ميفرمايد :
يالمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر. ي10
مردان مؤمن و زنان مؤمن، برخى از آنان دوستان برخى ديگرند، امر به معروف ميكنند و از زشتيها بازميدارند.
بنابراين آيه ى شريفه، مسلمانان دوست يكديگرند. نشانه يدوستى آنها اين است كه بر امور يكديگر نظارت دارند.
نظارت ملى به دو روش انجام ميشود : مبارزه ى مثبت و مبارزه ى منفي.
مبارزه ى مثبت اين است كه انسان وقتى شاهد گناهى بود، با زبان خوش و با مهربانى، گناه كننده را از كار خود باز دارد، با او صحبت كند و از عواقب كار زشتش او را آگاه سازد. خداوند به حضرت موسى (ع) و برادرش خطاب ميكند :
ياذهبا الى فرعون انه طغى، فقولا له قولا لينا، لعلّه يتذكر او يخشي. ي11
به سوى فرعون برويد كه او طغيان كرده است. با او به نرمى سخن بگوييد، شايد پند گيرد يا بترسد.
مبارزه ى منفى اين است كه انسان معاشرت با گناهكار را ترك كند و با او داد و ستد نكند. در روايات فراوانى داريم كه از شرابخوار دختر نگيريد، به ترككننده ينماز دختر ندهيد،از رباخوار چيزى نخريد و به او چيزى نفروشيد و با ظالم و كسانى كه منزلشان محل گناه است، معاشرت نداشته باشيد.
يك نمونه از مبارزه ى منفى در صدر اسلام را ميتوان در جنگ تبوك مشاهده كرد. قرآن كريم به اين موضوع اشاره كرده است وميفرمايد :
يو على الثلاثة الذين خلفوا حتى اذا ضاقت عليهم الارض بما رحبت و ضاقت عليهم انفسهم و ظنّوا ان لا ملجا من الله الا اليه. ي12
و خدا پذيرفت توبه ى آن سه تن را كه از جنگ تخلف كرده بودند،آن گاه كه زمين با همه يوسعتش بر آنها تنگ شد و جان در تنشان نميگنجيد و خود دانستند كه جز خداوند هيچ پناهگاهى كه بدان رويآورند، نيست.
در جنگ تبوك، هنگاميكه پيامبر اكرم (ص) فرمان جهاد صادر كردند، همه ى مردم آماده ى جهاد شدند، مگر كسانى كه عذرى داشتند، مثلاً به بيمارى يا نقص عضو مبتلا بودند. در ميان مردم مدينه سه نفر بدون هيچ عذرى در جنگ شركت نكردند. وقتى كه پيامبر اكرم (ص) و سپاهيان از جنگ بازگشتند، آن سه نفر به استقبال آن حضرت شتافتند. پيامبر اكرم (ص) با ديدن آنان از دور، دستور دادند كه هيچ مسلمانى با آنان صحبت نكند. هنگامى كه آن سه نفر به حضور پيامبر اكرم (ص) رسيدند، سلام كردند. اما آن حضرت به آنان پاسخى نداد. آنها به هر كدام از سپاهيان كه سلام ميكردند، پاسخى نميشنيدند. همه ى مسلمانان با آنان قهر كردند. كار به جايى رسيد كه همسران و فرزندان آنان نيز در خانه به آنها توجهى نميكردند. قرآن كريم در اين مورد ميفرمايد كه براى آن سه نفر زندگى به قدرى سخت شد كه نتوانستند در شهر بمانند، مدينه و حتى خانه ى آنان برايشان مانند زندان بود. بر اثر مبارزه ى منفى مسلمانان، آن سه نفر از كار خود پشيمان شدند و براى توبه به درگاه الهى به بيابان رفتند. پس از مدتى پيامبر اكرم (ص) به دنبال آنان فرستادند و فرمودند : «خداوند توبه يشما را پذيرفت» و آنان نيز به شهر بازگشتند.
حكايت بالا اين نكته را به ما ميآموزد كه بايد با گناهكار مبارزه ى منفى كنيم و با او رابطه نداشته باشيم تا از گناه خود دست بردارد. در جامعه ي اسلامى همه بايد با گناهكاران مبارزه ي منفى كنند و چند نفر به خصوص،نميتوانند كارى از پيش ببرند. اگر همه ى مردم اين كار را انجام دهند، گناه از جامعه رخت برميبندد. اگر با كسى كه فسق و فجور انجام ميدهد، مبارزه ى منفى شود، آن شخص ديگر گناه نميكند، چنانچه كسى با رباخوار معامله نكند، او از رباخوارى دست ميكشد. پيامبر اكرم (ص) ميفرمايند :
«كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته.» 13
تمام شما به منزله ى نگهبان و شبان يكديگر هستيد و تمام شما نسبت به ديگران مسئوليت داريد.
اين بيان پيامبر گرامى اسلام نوعى تعهد و مسئوليت مشترك ميان مسلمانان براى حفظ و نگهدارى جامعه ى اسلامى بر مبناى تعاليم اسلام به وجود ميآورد. امر به معروف و نهى از منكر شيوه ي همه ي پيامبران است و بدين وسيله واجبات الهى به پا داشته و جامعه ى اسلامى آباد ميشود.