موانع افزايش رزق و بركت ـ علي مختاري
در شمارة گذشته، يكي از موضوعات در «سبك زندگي ديني» را ارائه كرديم كه عبارت از «راز و رمز افزايش روزي» بود. در آن مقاله، به سببهاي افزايش خير و بركت، همچون: «نيّت خوب»، «استغفار»، «گفتار نيك»، «حُسن خُلق» و ... اشاره شد؛ اكنون موانع افزايش رزق و روزي را ارائه ميکنیم.
آنچه سبب نابودي بركتهاست
1. فساد نيّت
امام علي(علیه السلام) میفرماید: «عِنْدَ فِسَادِ النِّيَّةِ تَرْتَفِعُ الْبِرْكَةِ؛[1] هرگاه نيّت فاسد باشد، بركت برداشته ميشود.»
حضرت امام صادق(علیه السلام) نیز میفرماید: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَنْوِي الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ رِزْقَهُ؛[2] همانا مؤمن، نيّت گناه ميكند، [در نتيجه] از روزياش محروم ميشود.»
2. گناه و كارهاي بد
پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «أَرْبَعَةٌ لَا تَدْخُلُ بَيْتاً وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا خَرِبَ وَ لَمْ يُعْمَرْ بِالْبَرَكَةِ الْخِيَانَةُ وَ السَّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الزِّنَا؛[3] چهار چيزند كه يكي از آنها وارد هيچ خانهاي نميشود؛ مگر آنكه [آن خانه] خراب ميشود و هرگز با بركت و آباد نميشود: خيانت، دزدي، شرابخواري و زنا.»
حضرت علي(علیه السلام) ميفرمايد: «الْبَغْيُ يُزِيلُ النِعَم؛[4] ستم، نعمتها را نابود ميسازد.»
همچنين ميفرمايد: «مُدَاوَمَةُ الْمَعَاصِي تَقْطَعُ الرِّزْق؛[5] تداوم گناه، رزق را قطع ميكند.»
آن حضرت در جای دیگر ميفرمايد: «از گناهان بپرهيزيد كه [وقتي] شخصي گناه ميكند، روزياش حبس ميشود.»[6]
3. ترك امر به معروف و نهي از منكر
پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «لَا يَزَالُ النَّاسُ بِخَيْرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَكَاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ نَاصِرٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاء؛[7] تا وقتي كه مردم امر به معروف و نهي از منكر ميكنند و يكديگر را در خوبي و تقوا ياري ميرسانند، همواره در خير و نيكياند؛ ولي هنگامي كه چنين نكنند، بركتها از آنان جدا ميشود و برخي، برخي ديگر مسلّط ميشوند و برايشان هيچ ياوري نخواهد بود؛ نه در زمين، نه در آسمان.»
4. فحّاشي و دشنام به مسلمان
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «مَنْ فَحُشَ عَلَى أَخِيهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَكَةَ رِزْقِهِ وَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ أَفْسَدَ عَلَيْهِ مَعِيشَتَهُ؛[8] هر كه به برادر مسلمانش دشنام دهد، خداوند بركت روزياش را از او ميگيرد و او را به خودش وا ميگذارد و زندگياش را برايش تباه ميكند.»
5. داوري ظالمانه
ابو ولّاد در محضر امام صادق(علیه السلام) جريان يك داوري ناحقّ را نقل كرد كه امام(علیه السلام) هم آن را نميپسنديد؛ آنگاه حضرت فرمودند: «فِي مِثْلِ هَذَا الْقَضَاءِ وَ شِبْهِهِ تَحْبِسُ السَّمَاءُ مَاءَهَا وَ تَمْنَعُ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا؛[9] در مثل اين داوري و همانند آن است كه آسمان، آب خود را و زمين، بركت خود را دريغ ميكند.»
6. سبك شمردن نماز و نماز جمعه
در ضمن روايتي از پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دربارة مصيبتهايي كه به سبكشمارندة نماز ميرسد، آمده است: ... امّا پيامدهاي دنيويِ سبكشمردن نماز عبارت است از:
الف) خداوند، بركت را از عمرش برميدارد.
ب) بركت از روزياش ميرود.
ج) سيماي صالحان را از چهرهاش ميزدايد.
د) هر عملي كه انجام ميدهد، پاداش نمييابد.
هـ) دعايش به آسمان بالا نميرود (قبول نميشود.)
و) در دعاي صالحان، بهرهاي نخواهد داشت.[10]
7. ناسپاسي و كفران نعمت
امام علي(علیه السلام) در این باره ميفرمايد: «سَبَبُ زَوَالِ النِعَمِ الْكُفْرَانُ؛[11] ناشكري، سبب نابودي نعمتهاست.»
8. بيتوجّهي به نيازمندان
امام علی(علیه السلام)ميفرمايد: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً يَخْتَصُّهُمُ اللَّهُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِم؛[12] خداوند گروههايي دارد كه ـ براي سوددهي به مردم ـ نعمتها را به آنان ارزاني ميدارد و تا وقتي از آن نعمتها ببخشند، آنها را برايشان نگه ميدارد. پس هرگاه از بخشش دريغ كنند، خداوند، نعمتها را از ايشان ميگيرد و به ديگران ميدهد.»
9. زنا
حضرت امام كاظم(علیه السلام) ميفرمايد: «اتَّقِ الزِّنَا فَإِنَّهُ يَمْحَقُ الرِّزْقَ وَ يُبْطِلُ الدِّينَ؛[13] از زنا بپرهيز كه روزي را ميكاهد و دين را خراب ميكند.»
10. دروغ
پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «الْكِذْبُ يَنْقُصُ الرِّزْقَ؛[14] دروغ، روزي را كم ميكند.»
و امام علي(علیه السلام) ميفرمايد: «إعْتِيَادُ الْكِذْبِ يُورِثُ الْفَقْرِ؛[15] عادت به دروغگويي، تهيدستي ميآورد.»
گاهی در زندگی روزمره انسان پیش میآید که وعدههایی به همسر و فرزند خود میدهد! حال جای سؤال است که آیا این وعدهها (که در بعضی موارد عملیاتی نیستند) حکم دروغ را دارند یا خیر؟
در پاسخ باید گفت: وعده دادن به همسر و فرزند دو حالت دارد: الف) وعدههايي كه شوهر واقعاً ميخواهد آنها را برآورد؛ ولي فعلاً امكانش نيست. اين وعدهها، قطعاً دروغ نيست. مثال ديگر وقتي است كه مثلاً فرد در بستر بيماري است و پزشك، مرگ سريع او را پيشبيني كرده و تنها خودش باخبر است؛ ولي به همسرش ميگويد: إنشاء الله وقتي خوب شدم، سالهاي آتي، شما را به زيارت مكّه و مشاهد مشرّفه و كربلا ميبرم. يا اكنون بينواست و ميگويد: اگر وضع ماليام، خوب شود، براي شما منزل مستقلي تهيه ميكنم يا ... با اينكه خيلي بعيد است بتواند اين وعدهها را انجام دهد؛ ولي همين وعدهها سبب دلخوشي و دلگرمي خانواده است و به فرضي كه مرگ يا فقر پيش آيد، همسر، شوهر خود را بامحبّت تلقي ميكند؛ نه كذّاب و دغل باز.
ب) وعده دروغ كه در كتابهاي اخلاقي مطرح شده است؛[16] مثل: خريد سرويس طلا براي عروسي فلان فاميل و ... كه قطعاً دروغ و مخرّب زندگي و اخلاق است.
11. مال حرام
امام هادي(علیه السلام) ميفرمايد: «إِنَّ الْحَرَامَ لَا يَنْمِي وَ إِنْ نَمَى لَا يُبَارَكُ لَهُ فِيهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ وَ مَا خَلَّفَهُ كَانَ زَادَهُ إِلَى النَّار؛[17] همانا [مال] حرام، افزايش نمييابد و اگر افزايش يابد، بركتي در آن نيست و اگر آن را انفاق كند، پاداشي نميبرد، و آنچه بر جاي ميگذارد، توشهاش به سوي آتش خواهد بود.»
12. اسراف
امام علي(علیه السلام) ميفرمايد: «الْقَصْدُ مَثْرَاةٌ وَ السَّرَفُ مَتْوَاةٌ؛[18] ميانهروي افزايشدهنده و اسراف، نابودكننده است.»
13. خواب صبحگاهي
پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد: «الصُّبْحَةُ تَمْنَعُ الرِّزْقَ؛[19] خواب بامدادي، جلوي رزق را ميگيرد.»
امور ديگري كه مانع خير و بركت است ـ و ما احاديث و آياتش را نقل نميكنيم تا طولاني نشود ـ عبارت است از: بخل، ندادن زكات، ندادن حقّ مسلمانان، فريب مسلمانان، فروتني و خضوع در برابر دنياداران، دوري از علما، علمآموزي ريايي، سوگند خوردن در داد و ستد، بسم الله نگفتن هنگام غذا خوردن، فروش ملك، خريد از آدم كمبخت و كمروزي، گدايي و درخواست و خوردن غذاي داغ.
________________________________________________________________________
[1]. غرر الحكم و درر الکلم، تمیمی آمری، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366 ش، ج4، ص327، ح 6228.
[2]. وسائل الشيعة، شیخ حرّ عاملی، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم، ج1، ص58، ح 7.
[3]. ثواب الأعمال، ابن بابویه، نشر شریف رضی، قم، 1406 ق، ص289، ح 1.
[4]. غرر الحكم و درر الکلم، ج1، ص131، ح 486.
[5]. همان، ج6، ص127، ح 9771.
[6]. الخصال، شیخ صدوق، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1362 ش، ص620، ح 10.
[7]. مشکاة الانوار، شیخ طبرسی، المکتبة الحیدریه، نجف، 1385 ق، ص51.
[8]. الكافي، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج2، ص325.
[9]. همان، ج5، ص290، ح 6؛ بحار الانوار، ج47، ص375، ح 98.
[10]. بحار الانوار، ج83، ص21، ح 39.
[11]. غرر الحكم و درر الکلم، ج4، ص121، ح 5517.
[12]. بحار الانوار، ج71، ص418.
[13]. الكافي، ج5، ص541، ح 2.
[14]. نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، نشر دنیای دانش، تهران، 1382 ش، ص373.
[15]. خصال، ج2، ص505.
[16]. ر.ك: معراج السعادة، ملاّ احمد نراقي، نشر هجرت، قم، 1371 ش، ص575.
[17]. الكافي، ج5، ص125، ح 7.
[18]. همان، ج4، ص52، ح 4.
[19]. بحار الانوار، ج73 ص318.