پرسش و پاسخ

در مورد مولوي و عرفان مولوي و اينكه مولوي چه طرفداران و چه مخالفاني دارد؟

09:50 - 1393/07/12

چکیده: از جمله علماي مخالف مثنوي (و طبعا مولوي) علامه محمد باقر مجلسي ـ رحمة الله عليه ـ است كه در اواخر كتاب عين الحياة مي فرمايد: در هيچ صفحه اي از صفحات مثنوي نيست كه اشاره به جبر يا وحدت وجود يا سقوط عبادات يا غير اين ها از اعتقادات فاسده نكرده باشد.

در مورد شيخ ابوالحسن خرقاني و احوالات او توضيح دهيد؟

09:46 - 1393/07/12

چکیده: ابوالحسن خرقاني و بايزيد بسطامي و ابوسعيد ابوالخير و... جزء صوفيان بزرگ معرفي شده‌اند بنابراين هر نقدي كه بر صوفيان وارد شود بر اينها هم وارد است. پس جز راه قرآن و اهل بيت _ عليهم السّلام _ راه مستقيم ديگري وجود ندارد. و ما مكلف به پيروي از ثقلين و نائبان عام آنها يعني علماء و مراجع هستيم.

در مورد منصور بن حلاج توضيح دهيد.

09:44 - 1393/07/12

چکیده: منصور حلاج يكي از اقطاب صوفيه بود كه به تاريخ 244 هـ، در روستاي «طور» هفت فرسخي شيراز از توابع بيضاء ديده به جهان گشود و به سال 309 هـ .ق به علّت برخي افكار و عقايد دربارة خدا و پيامبر، محكوم به اعدام گشت و به قتل رسيد.(1)
نظرات بزرگان مذكور پيرامون حلاج، بدين شرح نگاشته مي شود:...

افكار نهضت حروفيه در اشعار عماد الدين نسيمي در جنبه عرفان تا چه اندازه با عقايد شيعه منطبق است؟

09:39 - 1393/07/12

چکیده: هيچ كدام از اينها نه با آيات قرآن مطابقت دارد و نه با عقل سليم انسان. خداوند سوره‌اي به نام توحيد نازل نموده و مسلمانان هر روز در نماز با خواندن آن اعتراف مي كنند كه خدايي جز او نيست و او بي نياز و بي مانند است. به علاوه آيات فراواني در مورد توحيد خدا وجود دارد كه پندارهاي حروفيه را باطل مي كند.

شاه نعمت الله ولي چه مذهبي داشت؟

09:37 - 1393/07/12

چکیده: در مورد مذهب شاه نعمت الله بايد يادآور شد كه او به گواه اشعار فراواني كه خود سروده و نيز همراهي با استاد خويش شيخ عبدالله يافعي، از اهل سنت بوده است،

حسين بن منصور حلاج موحّد بوده يا كافر؟

09:34 - 1393/07/12

چکیده: حلاج و ديگر افرادي مثل او در گمراه كردن مردم از شيوة شيطان تبعيت كرده اند. حال با اين توصيفات خود قضاوت فرمائيد كه افرادي مثل حلاج موحد بودند يا كافر. براي كامل شدن مطلب چند بيتي از اشعاري كه دربارة حلاج سروده شده است حسن ختام قرار مي دهيم...

منصور حلاج چه شخصيتي داشته و داراي چه عقايدي بوده است؟

09:30 - 1393/07/12

چکیده: با وجود قرآن و اهل بيت نيازي به حلاج و امثال وي نيست به خصوص علماي بزرگ شيعه در كتاب هاي خود به حكم بر كفر و ضلالت فرقه حلاجيه يعني طرفداران حلاج داده اند. به عنوان مثال شيخ صدوق در كتاب «اعتقادات» ص 71 تا 76 و شيخ مفيد نيز در كتاب مستقلي به نام «الردّ علي الحلاج» و شيخ طوسي در كتاب «اقتصاد» و «الغيبة» حلاج و طرفداران وي را مذمت كرده و افكار وي را مردود دانسته اند.

حضرت امام تصوف را مقبول مي دانستند؟

09:28 - 1393/07/12

چکیده: زبان شعر زبان كنايه و استعاره است و نمي توان از آن مراد جدّي و واقعي گوينده را به دست آورد چه بسا شخصي در عالم شعر مطالبي را بگويد كه مراد جدّي و واقعي سراينده نباشد و جنبه اي سمبليك داشته باشد و در حالت عادي و معمولي است كه مي توان ديدگاه واقعي گوينده و يا نويسنده را به دست آورد و به او نسبت داد كه در مورد فلان امر و يا فلان شخص نظر مثبت و يا منفي دارد.

چرا برخي ابن عربي را كافر و برخي او را عارف كامل مي‌دانند؟

09:25 - 1393/07/12

چکیده: هر چند دراين باره مي‌توان بسيارسخن گفت ولي روشن شدكه مساله مورد اختلاف انديشه‌ها و آثار ابن عربي است كه امام خميني رضوان الله عليه با تائيد عرفان و عرفان ابن عربي، ما را به برخورد محتاطانه با علومي همچون عرفان فرا مي‌خواند تا انسان ازحق دور و يا با آن در ستيزقرار نگيرد.

آيا امام (ره)در مورد صوفیه اشتباه كرده‌اند؟

09:20 - 1393/07/12

چکیده: امام (ره) اولا به خود گورباچف پيشنهاد نكرده است كه كتابهاي ابن عربي را بخواند. دوماً از گورباچف خواسته كه بزرگانتان را براي آشنايي با مباحث عرفاني ابن عربي به قم بفرستد تا از چم و خم مطالب ابن عربي آگاه شوند، معرفي افرادي چون فارابي، ابوعلي سينا، صدر المتالهين و ابن عربي بيانگر اين مطلب نيست كه امام (ره) تمام مطالب و نظرات آنها را در باب فلسفه‌اي اسلامي و عرفان قبول دارد.

چرا بيشتر قريب به اتفاق صوفيه مذهب اهل سنت دارند؟

09:14 - 1393/07/12

چکیده: چون شيعه پيرو اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ است و در هر عصر و زماني امامي و حجت از طرف خداوند براي ارشاد و هدايت بشر وجود دارد، واجبات و مسائل را از آنان مي‌گيرد. لذا ترك شريعت نمي‌كند، و آداب و مسائل خلاف شرع انجام نمي‌دهد.

آيا واقعاً عده‌اي از اصحاب پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ صوفي بودند؟

09:12 - 1393/07/12

چکیده: در صدر اسلام و در ميان صحابه و تابعين نام و نشاني از تصوف ديده نمي‌شود. تنها در نيمه آخر قرن دوم بود كه دسته‌اي از مردم در ميان مسلمانها ديده شدند كه زندگي عجيب و خاصي داشتند به اين معني كه رفتار و ظواهر حالات آنها هيچ شباهتي به ساير مردم نداشت و قهراً اسم مخصوص مي‌بايست به آنها داده مي‌شد. و آن نام صوفي بود به مناسبت اينكه اين مردم به لباس پشمينه و خشن ملبس بودند.

صفحه‌ها