جعلی و ضعیف بودن این روایت نا گفته پیداست و برای چنین روایتی که با مبنانی محکم قرآن و روایات اسلامی (ازجمله ایات و روایت اول بحث) در تناقض است، نمیتوان اصالتی در نظر گرفت، زیرا در شرح اصول الكافی، ج 2، ص 419 از پیامبر اسلام(صلیاللهوعلیهوآله) نقل شده: «اگر سخنی از من برای شما نقل شد، آن را بر کتاب خدا و عقولتان عرضه کنید، اگر موافق آنها بود بپذیرید و الا آن را بر دیوار بکوبید.» با این بیان مشخص میشود حدیث مورد مناقشه کاملا در تعارض با آیات، روایات محکم و عقل سلیم است، با عنایت به مطالبی که در ارزش و کرامت زنان در ابتدای مطلب بیان شده و در آنها به طور مطلق به ارزش و کرامت ذاتی بانوان تاکید شده (بدون اینکه صنفی مثلا بانوان نازا مستثنی شوند) باید از این حدیث مورد مناقشه، اعراض کرد.
باید دقت کرد همه احادیثی که در کتاب امالی مرحوم صدوق(رحمهاللهعلیه) آمده صحیح نیست و ممکن است احادیث ضعیف و مجهول نیز در آن پیدا شود، ازجمله این حدیث مورد مناقشه، زیرا سند روایت ضعیف است، چون «اسحاق بن نجیح ملطی ازدی» در سند وجود دارد که در متون رجالی از وی به عنوان حدیثساز، دروغگو، خبیث و جاعل یاد شده است.[الوضاعون و احادیثهم الموضوعه : من کتاب الغدیر للشیخ الامینی، رامی یوزبکی. ص 147]
جعلی و ضعیف بودن این روایت نا گفته پیداست و برای چنین روایتی که با مبنانی محکم قرآن و روایات اسلامی (ازجمله ایات و روایت اول بحث) در تناقض است، نمیتوان اصالتی در نظر گرفت، زیرا در شرح اصول الكافی، ج 2، ص 419 از پیامبر اسلام(صلیاللهوعلیهوآله) نقل شده: «اگر سخنی از من برای شما نقل شد، آن را بر کتاب خدا و عقولتان عرضه کنید، اگر موافق آنها بود بپذیرید و الا آن را بر دیوار بکوبید.» با این بیان مشخص میشود حدیث مورد مناقشه کاملا در تعارض با آیات، روایات محکم و عقل سلیم است، با عنایت به مطالبی که در ارزش و کرامت زنان در ابتدای مطلب بیان شده و در آنها به طور مطلق به ارزش و کرامت ذاتی بانوان تاکید شده (بدون اینکه صنفی مثلا بانوان نازا مستثنی شوند) باید از این حدیث مورد مناقشه، اعراض کرد.
باید دقت کرد همه احادیثی که در کتاب امالی مرحوم صدوق(رحمهاللهعلیه) آمده صحیح نیست و ممکن است احادیث ضعیف و مجهول نیز در آن پیدا شود، ازجمله این حدیث مورد مناقشه، زیرا سند روایت ضعیف است، چون «اسحاق بن نجیح ملطی ازدی» در سند وجود دارد که در متون رجالی از وی به عنوان حدیثساز، دروغگو، خبیث و جاعل یاد شده است.[الوضاعون و احادیثهم الموضوعه : من کتاب الغدیر للشیخ الامینی، رامی یوزبکی. ص 147]