نمیخام کسی رو تایید یا رد کنم خیلی سخته مردی با عذاب روحی تو زندگی با زن اولش باشه.هرچقدر از نظر همه این زن فرشته صفت باشه دلیل بر این نیست که بتونه شوهرش رو از نظر عاطفی درونی یا حتی جنسی تامین کنه .در غیر این صورت مرد سالم اصلا به بیرون و زن های دیگه گرایش پیدا نمیکنه.پس یک طرفه قضاوت نکنید.
گاهی مردها انقدر از خود گذشتگی و عطوفت دارند که زن قدر بودن در کنار چنین مرد ی رو نمیدونه و این باعث میشه مرد از زنش زده بشه و به سمت دختر یا زن دیگه ای رو میکنه که ببینه آیا همه مثل همن یا اون به تنهایی داره این عذاب رو تحمل میکنه .
و این ممکنه یکی از دلایل گرایش به زن دوم باشه .
من خودم دختری 28ساله ام که تقریبا4ساله با مردی متاهل رابطه دارم .
از زندگی با این مرد هیچ رضایت مالی ای ندارم ولی یه چیزی در این مرد هست که منو مقید و پاک نگه داشته و اون عشق و محبت و غیرتی هست که روی من داره و اجازه نمیده با تمام شرایط مالی بدی که داره من به سمت فساد یا فحشا برم .تا قبل از رضایت من برای با هم بودنمون با چند تا پسر همزمان دوست بودم و ممکن بود تو همون وادی اتفاقات بدی برام بیوفته .این مرد کاری کرد تا من خودشناسیم بالا بره و درک زیادی از خودم و دنیای درونم بدست بیارم.
الان که به این درجه از انسانیت رسیدم و موقعیت ازدواج خیلی خوب برام پیش میاد اون به خاطر وابستگی و عشق زیادشه نسبت به من نمیتونه دست ازین رابطه بکشه و همچنان مسمم برای ادامه زندگی من با خودشه.
خانومشون از نظر ما خانوما ها بسیار خانم زحمت کش و خوبی شاید باشه ولی از نظر اخلاقی عذاب مطلق برای کل خانواده خودشه که باعث شده اعضای خانواده از هم فاصله بگیرند.اگر اون لعنتی تواین چند سال خودش رو تغییر داده بود و رابطه شو بهتر میکرد الان من مجبور به ازدواج با همسرش نبودم و خودش هم درد وصنی دار شدن رو تحمل نمی کرد.بعضی از زنها حق شونه که همچین چیزی براشون پیش بیاد.
نمیخام کسی رو تایید یا رد کنم خیلی سخته مردی با عذاب روحی تو زندگی با زن اولش باشه.هرچقدر از نظر همه این زن فرشته صفت باشه دلیل بر این نیست که بتونه شوهرش رو از نظر عاطفی درونی یا حتی جنسی تامین کنه .در غیر این صورت مرد سالم اصلا به بیرون و زن های دیگه گرایش پیدا نمیکنه.پس یک طرفه قضاوت نکنید.
گاهی مردها انقدر از خود گذشتگی و عطوفت دارند که زن قدر بودن در کنار چنین مرد ی رو نمیدونه و این باعث میشه مرد از زنش زده بشه و به سمت دختر یا زن دیگه ای رو میکنه که ببینه آیا همه مثل همن یا اون به تنهایی داره این عذاب رو تحمل میکنه .
و این ممکنه یکی از دلایل گرایش به زن دوم باشه .
من خودم دختری 28ساله ام که تقریبا4ساله با مردی متاهل رابطه دارم .
از زندگی با این مرد هیچ رضایت مالی ای ندارم ولی یه چیزی در این مرد هست که منو مقید و پاک نگه داشته و اون عشق و محبت و غیرتی هست که روی من داره و اجازه نمیده با تمام شرایط مالی بدی که داره من به سمت فساد یا فحشا برم .تا قبل از رضایت من برای با هم بودنمون با چند تا پسر همزمان دوست بودم و ممکن بود تو همون وادی اتفاقات بدی برام بیوفته .این مرد کاری کرد تا من خودشناسیم بالا بره و درک زیادی از خودم و دنیای درونم بدست بیارم.
الان که به این درجه از انسانیت رسیدم و موقعیت ازدواج خیلی خوب برام پیش میاد اون به خاطر وابستگی و عشق زیادشه نسبت به من نمیتونه دست ازین رابطه بکشه و همچنان مسمم برای ادامه زندگی من با خودشه.
خانومشون از نظر ما خانوما ها بسیار خانم زحمت کش و خوبی شاید باشه ولی از نظر اخلاقی عذاب مطلق برای کل خانواده خودشه که باعث شده اعضای خانواده از هم فاصله بگیرند.اگر اون لعنتی تواین چند سال خودش رو تغییر داده بود و رابطه شو بهتر میکرد الان من مجبور به ازدواج با همسرش نبودم و خودش هم درد وصنی دار شدن رو تحمل نمی کرد.بعضی از زنها حق شونه که همچین چیزی براشون پیش بیاد.