ایران لبنان نیست. شما دو اشتباه بسیار بزرگ دارید.
اول اینکه باید بدانید اسلام به هر قیمت دنبال جذب نیست. جذب به هر قیمت
یعنی جذب شدن و عدول از خط قرمزها. اسلام خط قرمزهای بسیار پر رنگی در
امور شریعت دارد. اسلام هم جاذبه دارد و هم دافعه. لازم است شما حتی
حداقل یکبار کتاب جاذبه و دافعه امام علی علیه السلام از شهید مطهری را
بخوانید. شما از خدا و پیامبرش دلسوز تر نیستید. خود خدا می گوید قرآن
برای مومنان شفا و رحمت است اما برای ظالمان جز خسران نیست. (سوره اسراء
آیه 82). اشتباه دوم شما هم این است که دقت نمی کید رویکرد صرفا تبلیغی
اسلام مال دوره مکه و قبل از هجرت است. تا قبل از تشکیل حاکمیت اسلامی
تنها وظیفه پیامبر صرفا تبلیغ لسانی است. در این دوره است که شنیده اید
حتی به بالین بیمار یهودی می رود که زباله بر سر ایشان می ریخت. اما پس
از هجرت و تشکیل حکومت اسلامی داستان فرق می کند. دیگر هیچ گونه اجازه
ای برای بروز رفتارهای کفر آمیز و خلاف شریعت اسلامی داده نمی شود. الان
با یهودی پیمان شکن با زبان شمشیر پاسخ داده می شود. اساسا اگر قرار بود
کافر برای اظهار کفر در مدینه آزاد باشد که نیازی به ایجاد نفاق نبود!
حزب الله لبنان در کشوری است که اساسا اسلامی نیست. حکومتش هم در دست حزب
الله نیست. پس جز رویکرد تبلیغی وظیفه ای ندارد. حداکثر وظیفه آنها صرفا
حفظ جان و ناموس شیعه است. اما در ایران صدها هزار شهید رفتند تا حاکمیت
الله برقرار شود. شرایط لبنان شرایط مکه است و شرایط ایران شرایط مدینه. ارزش رهبری فقط به این است که احکام اسلام را پیاده کند. اگر قصدمان
صرفا داشتن یک پادشاه قوی سکولار برای حفظ حدود و ثغور و امنیت کشور بود که نیازی
به انقلاب اسلامی نبود.
پس اگر افراد فاسق که در گناه علنی جری شده اند ابراز علاقه به رهبری کنند
از دو حال خارج نیست
یا دروغ می گویند و دارند خالی می بندند که متدینان را بفریبند.
و یا نظام به راه خطایی رفته
ایران لبنان نیست. شما دو اشتباه بسیار بزرگ دارید.
اول اینکه باید بدانید اسلام به هر قیمت دنبال جذب نیست. جذب به هر قیمت
یعنی جذب شدن و عدول از خط قرمزها. اسلام خط قرمزهای بسیار پر رنگی در
امور شریعت دارد. اسلام هم جاذبه دارد و هم دافعه. لازم است شما حتی
حداقل یکبار کتاب جاذبه و دافعه امام علی علیه السلام از شهید مطهری را
بخوانید. شما از خدا و پیامبرش دلسوز تر نیستید. خود خدا می گوید قرآن
برای مومنان شفا و رحمت است اما برای ظالمان جز خسران نیست. (سوره اسراء
آیه 82). اشتباه دوم شما هم این است که دقت نمی کید رویکرد صرفا تبلیغی
اسلام مال دوره مکه و قبل از هجرت است. تا قبل از تشکیل حاکمیت اسلامی
تنها وظیفه پیامبر صرفا تبلیغ لسانی است. در این دوره است که شنیده اید
حتی به بالین بیمار یهودی می رود که زباله بر سر ایشان می ریخت. اما پس
از هجرت و تشکیل حکومت اسلامی داستان فرق می کند. دیگر هیچ گونه اجازه
ای برای بروز رفتارهای کفر آمیز و خلاف شریعت اسلامی داده نمی شود. الان
با یهودی پیمان شکن با زبان شمشیر پاسخ داده می شود. اساسا اگر قرار بود
کافر برای اظهار کفر در مدینه آزاد باشد که نیازی به ایجاد نفاق نبود!
حزب الله لبنان در کشوری است که اساسا اسلامی نیست. حکومتش هم در دست حزب
الله نیست. پس جز رویکرد تبلیغی وظیفه ای ندارد. حداکثر وظیفه آنها صرفا
حفظ جان و ناموس شیعه است. اما در ایران صدها هزار شهید رفتند تا حاکمیت
الله برقرار شود. شرایط لبنان شرایط مکه است و شرایط ایران شرایط مدینه. ارزش رهبری فقط به این است که احکام اسلام را پیاده کند. اگر قصدمان
صرفا داشتن یک پادشاه قوی سکولار برای حفظ حدود و ثغور و امنیت کشور بود که نیازی
به انقلاب اسلامی نبود.
پس اگر افراد فاسق که در گناه علنی جری شده اند ابراز علاقه به رهبری کنند
از دو حال خارج نیست
یا دروغ می گویند و دارند خالی می بندند که متدینان را بفریبند.
و یا نظام به راه خطایی رفته