همان گونه كه در مورد انسان هايي كه از جاده حق با سوء اختيار خود منحرف ميشوند، اين سخن جاري است. امّا در نگاه نسبت شيطان با انسان، اگر چه وجود شيطان براي كساني كه فريب او را خورده و از راه خدا باز مانده اند و دعوت شيطان را لبيك گفته و به نداي پيامران الهي و خداوند پاسخ ندادهاند، شر و وسيله گمراهي محسوب مي شود، امّا براي مؤمناني كه فريب او را نخورده اند، آزمايشي است كه موجب سربلندي مؤمن و ارتقاي مرتبه و كمال انسان مي شود. از طرف ديگر، شيطان يكي از ابزارهاي آزمون الهي است، همانند نفس اماره در وجود انسان.
به عبارتی دیگر اگر بی راهه نباشد، راه نیز معنای خود را از دست میدهد؛ کما اینکه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ج8، ص 50 ميفرمايد: "اگر شیطانی نبود، نظام عالَم انسانی هم نبود و وجود شیطانی كه انسان را به شر و معصیت دعوت كند، از اركان نظام عالم بشریت است و نسبت به صراط مستقیم، او به منزله كناره و لبه جاده است و معلوم است كه تا دوطرف برای جاده نباشد، متن جاده فرض نمیشود".
همان گونه كه در مورد انسان هايي كه از جاده حق با سوء اختيار خود منحرف ميشوند، اين سخن جاري است. امّا در نگاه نسبت شيطان با انسان، اگر چه وجود شيطان براي كساني كه فريب او را خورده و از راه خدا باز مانده اند و دعوت شيطان را لبيك گفته و به نداي پيامران الهي و خداوند پاسخ ندادهاند، شر و وسيله گمراهي محسوب مي شود، امّا براي مؤمناني كه فريب او را نخورده اند، آزمايشي است كه موجب سربلندي مؤمن و ارتقاي مرتبه و كمال انسان مي شود. از طرف ديگر، شيطان يكي از ابزارهاي آزمون الهي است، همانند نفس اماره در وجود انسان.
به عبارتی دیگر اگر بی راهه نباشد، راه نیز معنای خود را از دست میدهد؛ کما اینکه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ج8، ص 50 ميفرمايد: "اگر شیطانی نبود، نظام عالَم انسانی هم نبود و وجود شیطانی كه انسان را به شر و معصیت دعوت كند، از اركان نظام عالم بشریت است و نسبت به صراط مستقیم، او به منزله كناره و لبه جاده است و معلوم است كه تا دوطرف برای جاده نباشد، متن جاده فرض نمیشود".