همش تقصیر انتظارات بی مورد خود دختراس که پسرا تن به ازدواج نمیدن، باید حقوق ثابت داشته باشی، طلا بخری، شیر بها بدی، خونه و ماشین به کنار که خدودا کم کمش سی میلیون میخاد، آخه یه پسر جوون که تازه مثلا درسش تموم شده، تو این اوضاع بی ریخت اقتصادی و بیکاری ، اول زندگی سی میلیونش کجا بود، منی که مهندس ناظرم ماهی 500 تومن درامد دارم ولی بخدا خرج یه ماه لوازم آرایشی بعضی دخترا نمیشه. بعض دخترا اول کار شاید اونم شاید قبل ازدواج بگن فقط محبت و آرامش اما بعدا انتظارات نجومی وتخیلی از مرد دارن و اگه هم مرد در توانش نباشه میگن عرضه نداشتی زن نمی گرفتی زن فلانی اله شوهر فلانی بئله،
در کل همه تقصیرا بر میگرده به تشریفات مادرها و انتظارات بیمورد دخترا، یه پسر هم چون تنها مسئول تامین خانوادس پس وقتی این توانایی رو در خودش نمیبینه که از پس انتظارات دخترای این زمونه بر بیاد چاره ای نداره صبر کنه تا وقتی که ،...
آخه مگه قدیما زن و شوهر و بچه تو یه اتاق زندگی میکردن چی میشد، الاغ نداشتن چی میشد، پیش مادر شوهر بودن چی میشد، صفره های آنچنانی و رنگین نداشتن چی میشد، تو هر مجلس یه لباس عوض نمیکردن چی میشد، و....آره اون موقع ها دوست داشتن و محبت کافی بود ولی الان گنج قارون میخاد زن بگیری تا به آرامش برسی وگرنه به جهنم واقعی تو زنگیت می رسی.
همش تقصیر انتظارات بی مورد خود دختراس که پسرا تن به ازدواج نمیدن، باید حقوق ثابت داشته باشی، طلا بخری، شیر بها بدی، خونه و ماشین به کنار که خدودا کم کمش سی میلیون میخاد، آخه یه پسر جوون که تازه مثلا درسش تموم شده، تو این اوضاع بی ریخت اقتصادی و بیکاری ، اول زندگی سی میلیونش کجا بود، منی که مهندس ناظرم ماهی 500 تومن درامد دارم ولی بخدا خرج یه ماه لوازم آرایشی بعضی دخترا نمیشه. بعض دخترا اول کار شاید اونم شاید قبل ازدواج بگن فقط محبت و آرامش اما بعدا انتظارات نجومی وتخیلی از مرد دارن و اگه هم مرد در توانش نباشه میگن عرضه نداشتی زن نمی گرفتی زن فلانی اله شوهر فلانی بئله،
در کل همه تقصیرا بر میگرده به تشریفات مادرها و انتظارات بیمورد دخترا، یه پسر هم چون تنها مسئول تامین خانوادس پس وقتی این توانایی رو در خودش نمیبینه که از پس انتظارات دخترای این زمونه بر بیاد چاره ای نداره صبر کنه تا وقتی که ،...
آخه مگه قدیما زن و شوهر و بچه تو یه اتاق زندگی میکردن چی میشد، الاغ نداشتن چی میشد، پیش مادر شوهر بودن چی میشد، صفره های آنچنانی و رنگین نداشتن چی میشد، تو هر مجلس یه لباس عوض نمیکردن چی میشد، و....آره اون موقع ها دوست داشتن و محبت کافی بود ولی الان گنج قارون میخاد زن بگیری تا به آرامش برسی وگرنه به جهنم واقعی تو زنگیت می رسی.