بعد از رد خواستگار پشیمون شدم

13:50 - 1393/08/02

سلام،دختری هستم 25ساله سه ماه پیش خواستگاری داشتم که چهار ماه از من کوچیکتر بود یه جلسه باهاش صحبت کردم در ظاهر پسر خوبی بود و هفتاد درصد ملاکای منو داشت اما چون قدشم یه کم ازم کوتاه تر،بود و چهر شم ب دلم ننشست ردش کردن بعد اون جلسه سه تا واسطه فرستادن تا شاید نظرم عوض بشه اما هر کاری کردم نتونستم خودمو راضی کنم الان پشیمونم به نظرتون بگم دوباره بیاد باهم حرف بزنیم،بابام خیلی موافق این ازدواجه از طرفی دوست صمیمی این اقا هم بهم گفته بهتر این ازدواج صورت نگیره چون این اقا ادم ناسازگاریه نمیدونم راست میگفت یانه لطفا کمکم کنین

http://btid.org/node/44086
تصویر haghi
نویسنده haghi در

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

گفته های شما چند مطلب کاملا نمایان است که لازم است کاملا روشن شود.

1- سن خواستگار  شما؛ معمولا در میان ازدواج های موفق فاصله ی سنی بایستی بیش از 5 سال باشد. و الا مشکلات عدیده ای میان زوجین ایجاد می شود.

2- احتیاط در امر ازدواج؛ وقتی کسی در مورد خواستگار مطالبی را می گوید که ممکن است بعد از ازدواج مشکل آفرین شود لازم است با وسواس بیشتر در مورد خواستگار تحقیق کرد.

3- اما قد و چهره؛ در امر ازدواج هر چند که قد و چهره خواستگار باید مطلوب دختر خانم ها واقع شود ولی اگر فردی چنان حائز خصوصیات برتری بود که بتوان از قد و چهره صرف نظر کرد، لازم است با توجه به شرایط خود دختر خانم از آن صرف نظر کرد. البته برخی از نظر روحیه شاید زیبایی همسر را بر ثروت او ترجیح دهند. در ضمن بسیاری از پسران و دختران پس از ازدواج موفق چهرشان زیباتر و متین تر می شود.

4- سن ازدواج شما؛ با توجه به این که شما 25 سال دارید بایستی بدانید که خیلی نمی توانید هر گزینه ای را رد کنید بهتر است اگر مورد مناسب پیش آمد زود ازدواج کنید.

توصیه: توصیه می کنم در ازواج چنان خوب تحقیق کنید که دیگر نیازی به چند ماه نامزدی که متأسفانه مرسوم شده است نشود نامزدی بیش از یک ماه پایه های زندگی را سست می کند. نامزدی طولانی به بهانه شناختن هم دیگر کاملا غلط است چرا که اگر شما طرف مقابل را نشناخته اید چرا عقد می کند و اگر شناخته اید چرا نامزدی را طولانی می کنید که خدای ناکرده در این میان اتفاقی بیفتد و ... به کتاب های و سخنرانی های استاد عزیز جناب حجه الاسلام دهنوی مراجعه کنید.

تصویر آقا حمید

من اون بخشی که میگید تفاوت سنی باید 5 سال باشه رو اصن قبول ندارم

به نظر من تفاوت سنی باید حداکثر 3 سال باشه
و حداقلش این باشه که هم سن باشن

تصویر imanflying
نویسنده imanflying در

 

با سلام

مورد شما بسیار شبیه موردی است که برای من پیش امده با این تفاوت که من آن پسری بودم که جواب رد شنیدم. شاید نکاتی که من اشاره می کنم بسیار به نظر خواستگار شما نزدیک باشد که موقعیت مشابه با ایشان را دارم. 

نکته اول: من به شخصه انتظار ندارم بعد از یک جلسه خواستگاری هیچ گونه تصمیم گیری و جوابی از طرف مقابل بشنوم.  این تصمیم گیری سریع تنها در صورتی موجه است که فرد ایراد بزرگی داشته باشد.  من به شخصه پس از شنیدن جواب منفی، ساعت ها و روزها به این فکر می کردم که چرا باید از آن دخترخانوم پس از یک جلسه جواب منفی بشنوم در صورتی که وقتی خودم را جای ایشان قرار میدهم دلیل بزرگی نمی یابم. اطرافیان کارکشته تر از من هم من هم از جواب منفی شنیدن پس از یک جلسه متعجب شدند و شناخت و همچنین تصمیم گیری بر اساس یک جلسه غیرممکن می دانستند. 

نکته دوم: اصالت خانوادگی،  اخلاق،  ویژگی های رفتاری،  سیاست های رفتاری،  خانواده دوست بودن،  پتانسیل عشق ورزی،  قدرت مدیریت خانواده،  شور و نشاط در شرایط مختلف،  میزان وفاداری، مدیریت بحران، استحکام فکری را واقعا نمی شود در یک جلسه آنالیز و تحلیل کرد ولی آیا وجود این ویژگی های مثبت در یک مرد به ظاهر مرد نمی چربد!؟  به نظر من اگر در ذهن شما دخترخانوم ظاهر متوسط رو به بالا و مثبت است، وزنه ای که گفتم کاملا می چربد ولی اگر ظاهر طرف  متوسط رو به پایین است،  شاید نچربد. 

نکته سوم: بحث سن است که ترجیحا سن اقا باید دو سال بیشتر از سن خانم باشد اما از نظر خود من احاطه فکری مرد به زن،  برتری قدرت صحبت و بیان مرد بر زن،  نگرش و جهان بینی گسترده ترمرد به زن مسیله اختلاف سن را حل می کند و به نظر من رسیدن به اینکه آیا مرد این برتری را نسبت به زن دارد در یک جلسه غیرممکن است

نکته چهارم: مسیله ناسازگاری از طرف یک دوست را آقای مشاور خوب بیان کردند اما به نظر من خود شما این مسیله را باید به خواستگارتان انتقال دهید و واکنش ایشان را ببینید.  بعضی اوقات  واسطه ها حرف های درستی انتقال نمی دهند.  

 

نتیجه کلی و پیشنهاد: ترتیب ملاقات های دیگر رو با طرف مقابلتون بدین تا بتونین بیشتر بشناسینشون و بعد تصمیم قاطع بگیرید

تصویر آقا سعید

آفرین.معلومه از اون زخم خورده ها هستین.

دقیقا منم وقتی تو اولین جلسه صحبت جواب منفی شندیم حسابی بهم ریختم؟!آخه چطور تونستین بشناسین ؟چطور یه آدم رو با قاطعیت رد کردین؟!

تا حالا و هنوزم که هنوزه به این فکر میکنم چراااااااااااااااااا؟؟؟؟؟

این چرایی دیونم میکنه.بعضی ها رو دیدم میگن من چند ساله دارم با همسرم زندگی میکنم هنوز نشناختمش اونوقت چه طور یه دختری که تنها سالهایی که تو اجتماع بوده فقط دوران دانشگاهشون بوده به این شناخت رسیدن؟؟؟!!آدم میمونه.

من خودم از سن 6 سالگی میرفتم بازار مغازه بابا.از صبح ساعت 8 تا 9 شب هر سال تابستون.هزاران نفر دیدم هر سال که بزرگتر میشدم کارهای بزرگتری انجام میدادم و برا خودم کار میکردم (مغازه داشتم) با این همه سن و تجربه جرات نمیکنم بگم من شناختم و با قاطعیت بگم خوبه یا بده ولی بعضی ها رو میبینی سر ضرب میگن نههههههههههههههه

بهر حال دوستان بحث یه عمر زندگیه نمیشه با یه جلسه حرف زدن اظهار نظر قطعی کرد.مگر در مسائل اصلی و پایه ای مثل اعتقادات که اونم جای بحث داره.

یه پستی رو یادمه خوندم طرف نوشته بود پسره خیلی اصرار میکرد و من از خدا خواستم هرچی هست رو به دلم بندازه وقتی برا آخرین بار دیدمش چشممو بستم و از خدا خواستم به دلم بندازه و وقتی چشممو باز کردم دیدم به دلم نمیشینه فهمیدم خدا نخواسته ینی مغز آدم سوت میکشه(و در بعضی مواقع کف میکنه).واقعا یه عده فکر میکنن پیغمبرن که بهشون الهام بشه .علمای بزرگ که روزی چند جز قرآن میخونن و چندین رکعت نماز مستحبی و هیچ نماز و روزه ای به گردن ندارن و حالات عرفانی دارن جرات نمیکنن از حرفها بزنن اونوقت این بنده خدا ........

دوستان تو رو خدا اگر نماز و روزه تونو میگیرین و هر از گاهی دعایی میخونین و نماز شبی رو خدا توفیق میده به خوندنش توهم نزنین به ارتباط خدایی والا بخدا فقط توهمه .شیطان میخواد از راه به درتون کنه میخواد غرور ،شما رو بگیره (مستند شوک در مورد کسانی که به دروغ عنوان میکردن با امام زمان در ارتباط هستن گواه این مطلبه) اگر نماز و روزه رو میگیریم و انجام میدیم فقط داریم به وظیفمون عمل میکنیم.اگر دل صاف و پاکی داریم و از گناه چشم میپوشیم فقط وظیفه مونه و اگر این کارا رو نکنیم فردا مجازات میشیم پس برا انجام وظیفمون چنین حالاتی نباید دست بده .تو رو خدا اول فکر کنیم.اول فکر

خدا همه مون رو به راه راست هدایت کنه.ان شاءالله

تصویر هانا
نویسنده هانا در

حرفاتون خوب بود مرسی انشالله برا شما هم هر چی به صلاحتونه پیش بیاد

تصویر مهتاب2

به نام خدا

سلام

باید ببینی که الان پشیمان شدی برای چیه، یعنی دیگه ظاهرش برات مهم نیست و فکر که کردی دیدی می تونی قبولش کنی؟ یا فقط به خاطر ترس از تجرد می خوای جواب بدی، درسته که معیارهاتون شبیه به همه ولی باید ظاهرش هم برات پذیرفته شده باشه و اگر در ابتدا متوجه نمی شی با چند جلسه صحبت می تونی بفهمی که ظاهرش رو پذیرفتی یا برات عادی می شه یا نه، با این حال به نظر من اینکه خودتون بگید دوباره بیان درست نیست چون ظاهر خوبی نداره که یه دختر با این همه پافشاری روی حرفش برای نخواستن پشیمون بشه مگر اینکه با واسطه و غیر مستقیم باشه.

ان شاء الله هر چی خیره بشه.

تصویر هانا
نویسنده هانا در

آره واقعا موافقم از دسته بعضی از ما دخترا.....منم با همچین مشکلی مواجه شدم ولی خود کرده را تدبیر نیست باید باهاش کنار اومد ولی خب پسرا هم باید یکم درک کنن وقتی میان خواستگاری یا حرف ازدواجو میزنن یکم زمان بدن تا دختر کامل فکراشو بکنه یه مدت خیلی میان و میرن وقت نمیدن آدم فک کنه یا بفهمه احساسش چیه

تصویر Mohammad_1365

از دست شما خانم ها.

بابا ما چیکار کنیم!!!؟؟؟ با هزار التماس میاییم و ابراز علاقه میکنیم و بعد رد می کنید و حالا میایید میگید پشیمون شدم!!

 

تصویر mr pajoohi
نویسنده mr pajoohi در

اشتباه دخترهایی که مجرد می مونن همینه دیگه...! موقع ازدواج که می رسه دو دل، نگران، بی خیال و .. می شوند و خواستگار رد می کنند. بیشتر دخترهای متاهل به اولین خواستگارشون فورا جواب مثبت داده اند  و  رفته اند سر خانه و زندگیشون.

تصویر hadiis
نویسنده hadiis در

چقدر جالب و دقیقsmiley گفتین موقع ازدواج که می رسه دو دل، نگران، بی خیال و ...

تصویر mazhararamesh

مخاطب گرامی!

اینکه همسرگزینی رو با معیارها و تناسب های درست پیش میرید جای شکر و تحسین داره

خب شما به تمام همتایی ( کفوفیت) نمره 70 دادید و این بیشتر راه رو درست رفتید اماااااااا،  معیار مهمی در همسرگزینی داریم بنام* پسندقلبی* حداقلی علاقه  و به عرف امروز، دلنشینی، درسته که دلنشینی با احساس و دل شما درگیر هست اما یادتون نره که دل رو با عقل همراه کنید بعد پاسخ بدید به این معیار، اینکه این معیار مه رو شما پذیرش نکردید و در برآیند همتایی رای نیاورد جای تامل داشت، پس باید ببینید دلیل بازگشت شما به پسند قلبی با تصمیم و اراده و تعقل خودتو بوده که در اینصورت تمام همتایی و همسرگزینی تون خوب پیش رفته که با همون محور اعلام مجدد توسط شخص ثالث یا دوست خانواده  که اعلام نمایند به پسر یکبار دیگه برید برای جواب گرفتن( نه توسط اعلام مستقیم خودتون) پذیرش و خواستن رو پیش برید وگرنه اگر این معیار پسند قلبی با اراده خودتون محقق نشده و فقط بصرف خانواده تن به رضایت 70 درصدی میدهسد بیشتر تامل کنید چون معیار پسند قلبی مهمترین معیاری هست که الان خیلی از دختران ببواسطه عدم توجه جواب بله دادند و عقد هم کردند و حالا خوشایندشون نبوده این داماد...

 

انشالله موفقید

تصویر hadiis
نویسنده hadiis در

به نظر من اول به ویژگی ظاهریش فکر کن چون تااخر عمر اگه به دلت نباشه عذابت میده ضمن اینکه چیز مهمی نیست من خودم n مورد دیدم خانم بلندتر از اقاست ...

به نظر من ملاک مهمه ولی اخلاق مهم تره که البته توی دوره اشنایی فقط شناخت ممکنه همونطور که جناب مشاور گفتن میتونین با یه واسطه غیر مستقیم درخواست رو مطرح کنین و بعد یه مدت اشنایی تعیین کنیدو اخلاقشو بررسی کنید

یه چیزیم بگم من تویه کتاب روانشناسی خوندم گاهی ادما به خاطر نیاز به ازدواج فرار از تنهایی یا اصلا از دست ندادن یه موقعیت بعضی رفتارای شخص رو در نظر نمی گیرن یا یه چیزایی رو الکی واسه خودشون توجیه و تفسیر میکنن

دقت کنید اینکه بعد یه مدتی دوباره به فکر افتادین به خاطر توجیه کردن یه چیزایی نباشه وگرنه به ضررتونه...

 

تصویر shamim91
نویسنده shamim91 در

سلام بنظرم بجای زنگ زدن بسپر ب خدا و از خدا بخواه بگو اگه ب صلاحته و خیره دوباره از طرف اونا خبری بشه و زنگ بزنن ولی اگه ب صلاح نیس دیگه خبری ازشون نشه و ی خواستگار بهتر پیدا بشه ....
بنظرم اگه خیلی خالص و از ته دل بخوای حتماااا حتماااا جواب میگیری شک نکن من خیلی اینطوری جواب گرفتم بنظرم بسپر ب خداااا....
من نمیگم زنگ بزن یانه ولی من خودم بودم بجای زنگ زدن اینکارو میکردم چون واقعااااا وقتایی ک این کار از ته دل و خالص از خدا خواستم و یا توسل کردم خیلی جواب گرفتم ...بخصوص الانم ک دو دل هستی از ی طرف دلت میخواد و از طرفی هم دلت راضی نیس...
دیگه خودت میدونی...توکل ب خدا...

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خواهر گرامی 

چون اول به دلتون ننشست و ردش کردید الانم به دلتون رجوع کنید و بعد عقل !!! جدا از اینکه دوستش چی گفته شما با خود ایشون موافقت نداشتید و همچنین کوچیکتر هم بودید ..... این دوتا موضوع اگه حرف دوستش هم درست باشه واسه خودش یه بمب هست برای طلاق !!!! 

ازدواجی که دختر بزرگتر باشه تنها در صورتی درسته که همه چیز سرجاش باشه و هر دو طرف عاقل و متناسب باشن اگه یه درصد مشکل بینشون باشه وقتی اختلاف سنی حتی چند ماه معکوس وجود داشته باشه چندین برابر میشه و باید هزار برابر بهش دقت کرد ..... 

عقل و دل میگه نه ..!!!!!

خوشبخت بشید 

یاحق

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

اگر طرف مورد مناسبی است و تا حدود زیادی ملاک های شما را دارد و از لحاظ فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری با شما تناسب دارد، میتوانید از طریق یکی از همان واسطه ها بگویید که دوباره بیاید و صحبت کنید. البته باید کسی را پیدا کنید که نگوید این خواسته شماست بلکه او از جانب خود بگوید من دوباره اقدام کردم و ایشان گفته بیایید تا چند جلسه دیگر با هم صحبت کنیم.

در مورد اینکه دوست صمیمی ایشان گفته فلانی فرد ناسازگاری است باید مسئله بررسی شود و  به صرف اینکه ایشان این را گفته نباید جواب در بدهید. چون ممکن است تعریف ایشان از ناسازگاری چیزی باشد که هیچ تاثیر در زندگی آینده شما نخواهد داشت! البته بی توجه هم نباید باشید و در طی جلسات خواستگاری و تحقیقات بعد از خواستگاری، حتما این مسئله را مد نظر داشته باشید و مورد بررسی قرار دهید.

در مورد ظاهر ایشان هم حتما باید بتوانید ایشان را به عنوان همسر آینده خود بپذیرید و به دل شما بنشیند.

پیروز و سربلند