خیلی وابسته شدم و دوست دارم مدام کنارم باشن

15:19 - 1401/11/25

سلام وقت بخیر.
من هشت ماهی هست نامزد کردم و با نامزدم محرم هستیم
نامزدم در یکی از شهر های نزدیک محل زندگی مان سرکار میرن و این هفته مرخصی گرفتن و کل روز خونه هستن
وقتی ازشون درخواست میکنم میشه این هفته هر روز همدیگه رو ببینیم میگن ما نامزد هستیم و زیاد جالب نیست خب منم بهشون حق میدم ولی من واقعا خیلی وابسته شدم و دوست دارم مدام کنارم باشن
وقتی میگن نمیتونم بیام پیشت زود ناراحت میشم
حتی بعضی اوقات به مادرشون حسادت میکنم ک بیشتر از من نامزدمو میبینن
لطفا منو راهنمایی کنین و بگین باید چی کار کنم

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/237034
تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

علاقه و محبت شما نسبت به نامزدتان یک رفتار مثبت و قابل تقدیر می‌باشد. همان‌طور که جسم انسان نیاز به غذا دارد، روح و روان نیز بدون نیاز نبوده و باید به آن توجه شود. امیدواریم اعتماد شما به ما آرامش و هدفمندی در این علاقه‌مندی‌ها را به همراه داشته باشد.

درست است که عشق و علاقه در رابطه همسران بسیار مهم بوده و از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ اما توجه داشته باشید که همین مسئله اگر مدیریت نشده و قرار باشد سمت‌وسو داده نشود، دردسرهایی را ایجاد خواهد کرد که ابتدا دامن شخص را گرفته و در ادامه دیگران را نیز درگیر خواهد کرد.

نامزد شما ممکن است چنین حسی را داشته و شما را یک شخصیت وابسته و ضعیف می‌بیند. البته ناگفته نماند که شدت گرفتن این مسئله ممکن است به اختلال نیز تبدیل شده و همین ابتدا باید تعدیل و کنترل شود. اصلاً نیاز نیست نگرانی و ناراحتی در این مورد داشته باشید و کار سختی را انجام بدهید؛ بلکه کافی است تا جایگاه زنانگی خودتان را حفظ و به نامزدتان فرصت مردانگی بدهید.

بله دقیقاً نکته اینجاست: ناز زنانه و نیاز مردانه، این دو اگر جایگاهشان تغییر کند به مرور طرفین با مشکلاتی روبرو خواهند شد. فکر نکنید نامزدتان به دیدن شما و یا با شما بودن فکر نکرده و بی‌خیال از کنار این ماجرا رد می‌شود، او به شدت و بیشتر از شما به حضور در کنارتان نیاز دارد. ملاحظاتی که وجود داشته در کنار عدم مهارت‌های شما در این دوران باعث شده این فاصله گرفتن‌ها نمایان شود.

محرم بودن ولی در عین حال محدودیت‌های مربوط به این دوران و یا حرف و حدیث‌های احتمالیِ در نظر گرفته شده می‌تواند یکی از ملاحظات باشد. در این قسمت یک نظر شخصی هم خدمت شما تقدیم کنم و آن هم اینکه شما باید خوشحال باشید که همسر آینده‌ی شما شخصیتی است که به رسم و رسومات احترام گذاشته و دارای شخصیت اجتماعی است. شاید بتوان گفت این ملاحظات بیشتر به نفع شما است تا ایشان. چرا که از نظر اکثر کارشناسان در دوران نامزدی دختر خانم‌ها فوق‌العاده باید مراقب باشند تا اگر به هر علتی این رابطه به ازدواج ختم نشد، آسیب نبینند.

در قسمت دوم که اشاره به مهارت نداشتن‌های شما شد، کافی است شما مقداری نسبت به جنس مرد و خصوصاً درمورد همسرتان شناخت پیدا کنید. سفارش ما در ابتدای هر زندگی مشترک این است که زوجین علاوه بر شناخت جنسیت طرف مقابلشان به صورت کلی، از همسرشان شناخت پیدا کنند. این شناخت هر چه دقیق‌تر و بیشتر باشد، نحوه‌ی تعامل و میزان روابط مؤثر طرفین را بهتر و بالا خواهد برد.

شما می‌دانید نامزدتان چه رفتارهایی را دوست دارد؟ شخصیت و زن جذاب زندگی همسرتان دارای چه خصوصیاتی است؟ یا اصلاً به صورت خیلی کلی‌تر: از نظر مردان یک زن جذاب که مرد را به سمت خود جذب می‌کند دارای چه ویژگی‌هایی است؟ مطمئناً خانمی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار باشد، در کانون توجه مردان قرار نخواهد گرفت مگر در موارد استثنایی که این توجه بیشتر ضرر خواهد داشت تا منفعت.

پس در قدم اول، مدیریت و کنترل هیجانات که در صورت تمایل در جلسه‌ی بعد مستقل و مفصل به آن می‌پردازیم و در قدم بعدی شناخت نسبت به شخصیت نامزدتان و احترام به علاقه‌ها و نیازهایی که دارند را در دستور کار قرار بدهید. مطلب مهم بعدی نگاه و نگرش شما نسبت به مادر ایشان بوده که اصلاً حس حسادتی که اشاره کردید درست نیست و ممکن است در آینده نه تنها مشکل ساز بلکه ممکن است ویران کننده بوده تا حدی که زندگی‌تان را نابود کند.

بهتر است به جای این حس به مادر نامزدتان نزدیک شده و در طول روزهایی که نامزدتان سرکار است به مادرش سر بزنید و با ایشان در حد امکان توان صمیمی بشوید. این صمیمت می‌تواند ثمرات زیادی داشته باشد که یکی از آنها سر زدن به صورت عادی و طبیعی در زمانی است که نامزدتان نیز حضور دارند. به نوعی شما کار روزمره‌ی خودتان را انجام داده؛ ولی در عین حال در کنار نامزدتان نیز حضور دارید بدون اینکه این مطلب برای کسی واضح بشود.

تیر خلاص این قضیه آنجایی است که نامزدتان نباید حس کند برای رفت و آمد و پیش شما بودن، مجبور بوده و شما برای ایشان برنامه ریزی می‌کنید. با رعایت نکات ذکر شده اجازه بدهید خودش به این عطش و تشنگیِ باهم بودن برسد و برای با شما بودن لحظه شماری کند.

این فرصت را هم به خودتان و هم به نامزدتان بدهید و نتایج مثبت و لذت بخش آن را ببینید.

موفق باشید.