خیلی چیزها را دروغ گفتم

03:15 - 1394/01/06

دختری 25ساله ام سه سال پیش عقد کردم و طلاق گرفتم . تو محیط جامعه خواستگارای زیادی دارم ولی اسم طلاق نگاهشونو به من تغییر میده چند وقت پیش با یکی از هم کلاسی هام آشنا شدم چون قصد ازدواج نداشتم خیلی دروغ ها گفتم مثلا طلاقمو نگفتم و اینکه اصالت شهرمو دروغ گفتم و این دروغا  ، دروغهای دیگه رو دنبالش اورد .حالا اون بهم علاقه مند شده و حرف ازدواجو میزنه و خصوصیات اخلاقیش خیلی با معیارهای من میخونه. نمیدونم چکار کنم رابطه رو تمام کنم و حقیقت رو نگم که خورد نشم یا بگم و کوجیک بشم اصلا نمیدونم عکس العمل اون چیه؟ خواهش میکنم به همفکری تون نیاز دارم

http://btid.org/node/60334
تصویر hpkr
نویسنده hpkr در

حقیقت بهترین گزینس
حتی اگه نگید ک طلاق گرفتین و این اقا با شما ازدواج هم کنه
بازم یه روزی میفهمه ، و اینجور درست نیست
شما حقیقت رو بگو اگه با شرایط شما مشکلی نداشته باشه و شما رو قلبا بخاد حتما ادامه میده .
موفف باشی

تصویر خانم آسمان

من جای شما باشم بهش میگم میخوام یه حقیقتی رو بهت بگم و یه ذره هم یه کاری میکنم که فکر کنه الان یه اتفاق خیلی بدی افتاده بعدش بهش ماجرای طلاق رو میگم دورغ های دیگه رو اصلا نمیگم اگر موند و طلاق رو پذیرفت بقیه رو هم میگم اگه جریان طلاق رو نپذیرفت و خواست بره که بقیه دروغ هارو هم لزومی نداره که متوجه بشه.

نگران طلاق هم نباش الان این همه میان میگن میخوان با یه دختر فلان ازدواج کنن شما که کار خلافی نکردی یه ازدواج شرعی کردی و حالا به هر دلیلی که برای خودت مهم بوده طلاق گرفتی به نظرم همون موضوع طلاق رو بگی متوجه میشه که چقدر تحت فشار بودی و بقیه دروغها رو چرا گفتی.

انشاالله که هر چی خیر هست پیش بیاد.

تصویر سوگل
نویسنده سوگل در

راستشو بگید.

تصویر mr x
نویسنده mr x در

سلام علیکم

و باز هم این جمله طلایی و مشهور یک پایان تلخ بهتر تز یک تلخی بی پایان

با صداقت راستش رو بگین اگه ایشون واقعا علاقمند باشن ادامه میدن وگرنه که هیچی یه جورایی یه آزمون به حساب میاد که ببینید ایشون چند مرده حلاجه یا به عبارتی چقدر خود شما براش مهم هستین

تصویر barfi
نویسنده barfi در

به نظر من هم نامه نوشتن بهتره 

اگر بعد از نامه برگشت و بخشیدتون که خیلی مردونگی کرده

اگر هم نه که انشاالله که حلالتون کرده...

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت شما 

بهتره که حقیقتو بهش بگید و بذارید خودش تصمیم بگیره .... اما همه حقیقتو کامل بگید !!!! 

یا میره و پشت سرشو نگاه نمیکنه که بنا بر اینکه شما از اولم قصد ازدواج نداشتید پس مشکلی ایجاد نمیکنه ...

و یا منطقی درک میکنه شرایط شما رو که باید ادامه اشنایی یا رابطه رو فقط و فقط از طریق خانوادش بخواید پیگیر باشه ... چون این پسر شاید شرایط شما رو بپذیره و قبول کنه اما خانواش هم هستن که نظر میدن و میتونن منصرفش کنن از ازدواج باشما ... پس بهتره اگر هم مشکلی نداشت فقط و فقط از طریق خانوادش به خواستگاری تون بیاد و بعدش ادامه اشنایی رو باهاش داشته باشید 

موفق باشید 

تصویر مریم8989

سلام بنظر من یه روزی رو باهاش قرار بذار و شروع کن بگو من تو گذشته م یه مشکلی دارم و چون برام سخت بود نتونستم راجع بش حرفی بزنم
و یواش یواش بگو
اگ دوستت داشته باشه واقعا!!!! خب خوردت نمیکنه
ولی اینک چه تصمیمی در موردت بگیره ب طرز فکرش بستگی داره
یه ریسکه
ولی زودتر بگو

تصویر هانا
نویسنده هانا در

بهش بگو چه بخوای جدا بشی چه نشی ..اگر بهش نگیو جدا بشی تو ذهنش میمونه ناراحت میشه که چرا چون دلیلشو نمیدونه اگر بگی دیگه تصمیم با خودشه یا قبول میکنه یا نه ..شما هم دیگه خیالت راحته اینجوری بلاخره هر دروغی تاوان داره 

تصویر saharkhize
نویسنده saharkhize در

سلام

اولا کار شما از اول درست نبوده (دروغ گفتن)

دوما: اگه قصد ازدواج نداشتید برا چی اجازه دادید رابطه به جایی بکشه که یه مباحثی مطرح بشه و بعدشم دروغ پشت دروغ؟

سوما: اگه حالا، هم شما و هم اون آقا قصدتون برا ازدواج قطعیه پس یادتون باشه که نجات در صداق و راستگویی است. حتما اتفاقاتی که براتون افتاده رو براشون روشن کنید و به دروغ هاتون اعتراف کنید که در این صورت دو حالت به وجود میاد: یا قبول میکنند که در این صورت کارتون راحته یا قبول نمی کنند و ازتون دلخور میشن. بنده پیشنهادم اینه که هر چه زودتر برا صداقت داشتنتون اقدام کنید بهتر از هر چیزیه چون اگه اتفاقات گذشته رو نگید و ایشون روز به روز به شما وابسته تر بشن و از اطرافیان در مورد شما بشنوند اون وقت باید هم تو این دنیا و هم تو اون دنیا جوابگو باشید به هر حال ایشون به قصد ازدواج به سراغتون اومدن و نباید کار از اینی که هست خرابتر بشه.

موید باشید

تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام

ضمن عرض تقدیر و تشکر از صبر شما و همچنین قدردانی از حسن اعتماد و انتخاب شما گروه مشاوره سایت رهروان ولایت ، توجه شما را به نکات ذیل جلب می‌نمایم :

دروغ در هر حالتی ناپسند و قبیح است مگر اینکه مصالح بسیار مهمی در پیش رو باشد.

اما اینکه شما به هر نیتی وارد این مقوله شده اید به خود شما مربوط و اگر مصالح عدیده ای را در نظر نداشته اید حتما از خداوند بابت مرتکب شدن این بدی طلب مغفرت نمائید.

ابتدا باید متوجه بشوید آیا تصمیم ایشان نسبت به ازدواج قطعی شده است .

اگر بنا شد ایشان جهت امر ازدواج اقدام کند و قدم اول که حضور در خانه شما و مطرح کردن ماجرای ازدوجتان صورت گیرد ، لازم است نسبت به رفتارهای قبلیتان ایشان را توجیه نموده تا بدبینی و دیدگاه یک دروغگو را به شما نداشته باشد.

ابتدا باید شما ایشان را ستایش و صداقتشان را بستائید و بگوئید در این مدت در صدد برانداز کردن ایشان و محک زدن شخصیت ایشان بوده اید.

دیدگاه شما و نگرشتان نسبت به ایشان باید خاص بوده و این مطلب را اثبات یا حداقل بیان کنید.

بهتر است قبل از اینکه مطالب را بیان کنید یکی دوروز از ایشان فاصله گرفته و قطع ارتباط کنید.

بلافاصله مسائل را مطرح نموده و دلیل این قطع ارتباط را فکر کردن در مورد ایشان ذکر کرده و شروع به بیان مسائل ناگفته  نمائید.

در مورد اینکه چگونه و با چه روشی باید مطالب را به صورت واقعی بیان کنید باید شخصیت ایشان را بسنجید ولی در هر صورت به نظر می‌رسد از نوشته و نامه ای استفاده کنید .

دو حسن در نامه نوشتن وجود دارد :

اول اینکه هر چه که می‌خواهید بگوئید را بدون در نظر گرفتن شرائط بیان می‌کنید.

دوم درمورد ایشان است که بعد از متوجه شدن واقعیت به اندازه کافی فرصت فکر کردن داشته و بدور از احساسات تصمیمی عاقلانه خواهد گرفت.

مهم ترین قسمت این کار نوشتن یک متن دقیق ، گویا و پر بار است که دربر دارنده همه جوانب باشد .

موفق و موید باشید