دست تقدیر ما را سر راه هم قرار داد!

12:51 - 1393/10/27

به پسری علاقمند بودم ،چیزی ازین علاقه نگذشت که ایشون با زنی مطلقه از اقوامشون (که خانم چندسال ازشون بزرگتر بودن )ازدواج کردند. بعد از ازدواج ایشون به خاطر شرایط روحی بدی که داشتم و افت شدید تحصیلی و این تفکر که بالاخره هر کس روزی باید ازدواج کنه، به یکی از خواستگارانم پاسخ مثبت دادم و بر سر سفره عقد نشستم که متاسفانه بخاطر معیار نادرستی که داشتم این ازدواج بعد از 8 ماه منجر به شکست شد و من در خانه پدر ماندم. در همون روزهای سخت دوران شکست بسر می بردم که متوجه شدم اون آقا پسری که قبلا بهشون علاقمند بودم هم از همسرشون جدا شدند و دست تقدیر ، قسمت یا هرچیز دیگری که نامش را بگذاریم ما رو دوباره بر سر راه هم قرار داد. اما اینبار ایشون هم به من علاقه نشون دادن و بسیار محبت داشتند. حدود یکسال باهم در ارتباط  بودیم البته ارتباطی محدود و متعارف و به منظور آشنایی. توی این مدت چیزی که در ایشون باعث ناراحتی من هست این مسئلست که احساس می کنم ایشون هنوز به همسر سابقشون علاقمند هستن و به ایشون توجه می کنند و طاقت دیدن ناراحتی ایشون رو ندارند. (ناگفته نمونه که همسر سابقشون موقعیت اجتماعی و کاری خوبی دارند و در کارشون سرشناس هستند و این خانم هم به خاطر اینکه توی دومین ازدواجشون با این آقا پسر بودند که شکست خوردند خیلی تلاش می کنند که دوباره بر گردند و رابطه سابق رو از سر بگیرند). این مسئله بسیار باعث رنجش من شده چون هر بار که ازین بابت اعتراض می کنم و به نشونه ناراحتی قهر می کنم ایشون به همسر سابقشون توجه نشون می دن و طوری وانمود می کنند که اگر برنگردی من به رابطه گذشته با اون زن باز خواهم گشت ، و بعد از بازگشتنم دوباره محبت می کنند و ابراز علاقه به من. این قضیه دستاویزی شده برای ایشون تا من رو مجبور کنند از ترس دوباره ترک شدن ،شرایط رو هر طور که هست تحمل کنم و اعتراض به هیچ چیز نداشته باشم. آخرین بار متاسفانه خیلی عصبانی شدم و چیزهایی که نباید رو به زبون آوردم همین باعث شد که اوضاع بدتر از سابق بشه و ایشون بیش از پیش لجبازی کنند و رفتارهاشون علنی تر بشه، البته ایشون هنوز قضیه جداییشون رو از اون زن به شکل کامل علنی نکردند و خیلی ها هنوز از جداییشون بی اطلاع هستند. شرایط روحی خوبی ندارم و اگر ترس از خدا نبود تا حالا خودم رو از صحنه زندگی محو می کردم. نسبت به مردها بسیار بدبین شدم و تا بحال اگر هرچیزی رو تحمل کردم فقط بخاطر علاقه و ترس از خدا بوده.من فکر می کنم ایشون بین انتخاب ما دو نفر مردد موندن و متاسفانه حس می کنم دوباره به بازی گرفته شدم...

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/53270
تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام علیکم....

یک راه کاملا معقولانه ،قطع رابطه بااین آقاست...چون شکستی دیگر درانتظارشماست...

ان شاءالله خوشبخت باشید...

تصویر saharkhize
نویسنده saharkhize در

سلام. حداقل تا وقتی که مطمئن هستید ایشون در انتخاب شما مردد هستند و به هر بهانه ای شما رو تهدید به ارتباط مجددشون با اون خانم می کنند بهشون اعتنایی نکنید و سعی کنید به طور منطقی با این مسأله برخورد کنید. انشالله که خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند.

تصویر merida
نویسنده merida در

اشتباه از خوده شماست.شما نقش هارو وارونه کردی شما باید ناز کنی براش  تا بیشتر در طلب شما باشه نه اینکه اون  تهدیدکنه که بره!!!!!!!

این مرد ارزش خودکشی رو داره عایا!!!!

دوست داشتن یک طرفه که بیفایدس شما مطمئن باش کسی اگه ادمو بخواد طاقت یه لحظه  ناراحتیشو نداره زود اقدام میکنه ومیاد خواستگاری.اگه واقعا میخواد شمارو ،قطع رابطه کن تا بیاد خواستگاری.چرا شما خودتو عذاب بدی دو حالت داره واقعا بخواتت میاد رسماخواستگاری نخوادتت هم نمیاد خانمی بهانه میاره تابره.یادت باشه کسی که بخواد بره دنبال بهانس برا رفتن کسی که بخواد بمونه دنبال راهه برا موندن ...

یاعلی

 

 

 

   

تصویر merida
نویسنده merida در

اشتباه از خوده شماست.شما نقش هارو وارونه کردی شما باید ناز کنی براش  تا بیشتر در طلب شما باشه نه اینکه اون  تهدیدکنه که بره!!!!!!!

این مرد ارزش خودکشی رو داره عایا!!!!

دوست داشتن یک طرفه که بیفایدس شما مطمئن باش کسی اگه ادمو بخواد طاقت یه لحظه  ناراحتیشو نداره زود اقدام میکنه ومیاد خواستگاری.اگه واقعا میخواد شمارو ،قطع رابطه کن تا بیاد خواستگاری.چرا شما خودتو عذاب بدی دو حالت داره واقعا بخواتت میاد رسماخواستگاری نخوادتت هم نمیاد خانمی بهانه میاره تابره.یادت باشه کسی که بخواد بره دنبال بهانس برا رفتن کسی که بخواد بمونه دنبال راهه برا موندن ...

یاعلی

   

تصویر یه عاشق واقعی

اینو یادت باشه 

آرامش یعنی ؛

هر وقت قهر کردی ، 

مطمئن باشی بجز تو ، هیچکس جاتو نمی گیره broken heart

تصویر یه عاشق واقعی

سلام

کمی رک و صریح صحبت میکنم از این بابت پوزش میخواهم ایشالله بقیه دوستان دلداری میدن و نوع دیگری بهتون کمک میکنن 

خانم محترم  قبل از ازدواجتون نتونستید علاقه یک طرفه خودتون به این اقا رو از بین ببرید و قطعا یکی از دلایلی که شکست خوردید همین موضوع بوده ....پس از اون شکست علاقه یک طرفه تون ادامه داشته تا این اقا پسر هم به شما علاقه نشون دادن ... در واقع محبت و عشق گدایی کردید اونم از کسی که حتی تکلیفش با خودشم معلوم نیست 

شما حاضری با چه ادمی زندگی کنی ؟؟؟ با پسری که عاشقت نیست فقط چون تو دوسش داری ؟؟؟ این به نظرت چند روز دووم داره ؟؟؟ فکر میکنی ازدواجت موفق خواهد بود ؟؟؟ اگه 8 ماهه ازدواج قبلیت به شکست رسید این یکی به دوماه میرسه ؟؟؟ 

بذار چندتا نکته بگم تا خودت و این اقا رو بهتر بشناسی 

این پسر رو چجور ادمی میدونی ؟؟؟ خوب یا بد ؟؟؟ خائن یا  ... ؟؟؟ عاشق تو هست یا ... ؟؟؟ زندگی موفقی داشته یا ... ؟؟؟ ازدواج با این اقا به هر قیمتی رو میخوای یا ... ؟؟؟ 

خواهر عزیز شما خودتو معطل پسری کردی که از شعور و فهم و درک و عشق هییییییییییییچ نمیفهمه ... حتی انقدر گستاخ و مغروره که تهدیدت میکنه 

واااااای از دست شما که دوست داری بازیچه مردان بول هوس بشی و بعدشم ارزوی مرگ میکنی 

خواهرم نکن با خودت 

مردی که از عشق و علاقه به زنی دیگه حرف میزنه جلوت یعنی کثیف ترین و اشغال ترین ادم روزگاره ..... ای کاش حداقل 10 درصد جلوی شما حیا میکرد ... هیچ حیایی میان شما نیست پس فکر میکنی باهاش ازدواج کنی چی میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

دنبال ازدواجی ؟؟؟ خب چه ازدواجی ؟؟؟ ازدواجی که به شکست میرسه ؟؟؟ 

و در اخر بهت بگم حتی اگر هم میخوای خودتو بدبخت کنی و باهاش ازدواج کنی 

دیگه باهاش ارتباط نداشته بااااااااااش هیچی ... هیچ ارتباطی تا وقتی که بیاد خواستگاریت ......... 

از اشتباهات درس بگیر ............ درررررررررررررررررس

موفق باشی 

یاحق 

تصویر توسلی
نویسنده توسلی در

سلام

گرفتاری شما مال اینه که مسیر درست رو برای ازدواج انتخاب نکردید هر چیزی راه و رسم خودش رو داره که وقتی افراد از اون تخطی کردند دچار مشکل می شودند بنابراین رابطه راه درستی برای ازدواج نیست چون احتمال سوء استفاده پسر از دختر در اینجور روابط زیاده. از طرفی هم وابستگی طرفینی بوجود میاد که این وابستگی سبب میشه دختر یا پسر عیوب طرف مقابل رو نادیده بگیره و بخاطر اون علاقه ازدواج کنند. مثل همین ماجرای شما اون پسر از علاقه شما داره سوء اشستفاده می کنه و شما رو تو رابطه نگه داشته. 

شما زمانی میتونید به این پسر اعتماد و باهاش ازدواج کنید که مطمئن بشید یا اون خانم رابطش رو کات کرده. در غیر این صورت هر لحظه احتمال این وجود داره که دوباره فیلش یاد هندوستان کنه و دوباره برگرده به رابطه قبلی و این وسط تنها نفری که ضرر می کنه و دوباره شکست میخوره شما هستید.

بنابراین به پسر بگید که اگه قصد ازدواج با من رو داری اولا علنی به همه بگو که رابطت رو با اون خانم تمام کردی دوما با خانوادت رسمی بیا خواستگاری.

به این نکته هم توجه داشته باشید دو نکته منفی در مرد مطلقه هست که در پسر نیست اول اینکه پسری که تا قبل ازدواج دلش رو به کسی نداده عشقش عمیقتره چون اولین عشق موندگار ترین عشقه بر خلاف مطلقه که یه بار دلش رو به کس دیگه داده چون معمولا عمق عشق دوم به عشق اول نمی رسه.

نکته دوم اینه که مطلقه رفتارهای همسر دوم رو  با همسر قبلی مقایسه می کنه و ممکنه همسر  دوم را که در این زمینه بی تجربه است خام ببینه ولی پسر این طور نیست.

برای اینکه این دو نکته اثر منفی در ازدواج نذاره چاره اش اینه که بررسی کاملی در زمینه تناسبهای لازمه فکری اخلاقی رفتاری و خانوادگی بین دو نفر بشه و در صورت وجود تناسبها ازدواج انجام بشه چون اگه تناسبهای لازمه باشه تدریجا عشقی شدیدی بین اونا ایجاد می شه که اگرچه مثل عشق اولیه نیست اما زندگی رو پایدار می کنه.و همچنین وقتی تناسبهای لازمه باشه زن یا مرد مورد نامناسب فکری یا اخلاقی یا رفتاری نمی بینه که این همسر رو با همسر اول مقایسه کنه و مشکلی پیش بیاد

البته یه نکته مثبت در مرد مطلقه هست که در پسر نیست اونم اینه که با تجاربی که در زندگی مشترک قبلی پیدا کرده سعی می کنه احیانا اشتباهاتی که مرتکب شده تکرار نکنه و این به پایداری زندگی بعدی کمک می کنه. نکته مهم دیگه در مورد علت طلاقه که باید روشن بشه که چی بوده و در همین راستا باید با همسر سابق و خانواده اش صحبت کنید تا علت مشخص بشه که نکنه زندگی دوم هم به مشکل زندگی اول دچار بشه.

موفق باشید