سلام روزتون بخیر....
این از نظر اسلام درسته؟؟؟
قابل توجه آنهایی که هنوز متعجباند از سکوت حوزه دربرابر کشتن مردم: «حفظ نظام اسلامی از اهم واجبات است لذا حضرت امیرالمؤمنین حتا با ریختهشدن خون هزاران مسلمان نظام اسلامی را حفظ کرد: جمل ۳۰ هزار نفر، صفین ۷۰ هزار نفر و نهروان ۴ هزار نفر.»
تجمع «علما و فضلا و طلاب»، فیضیه، ۱۵ آذر
یعنی برای حفظ نظام مسلمانا کشته بشن نظریه درستیه؟؟؟
یا اینکه میگن حفظ نظام از حفظ جان امام زمان واجبتر است این دیدگاه درسته؟؟؟
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
سلام علیکم
متأسفانه در تجمع حمایتی طلاب حوزه علمیه قم در تاریخ 15 آذرماه در مدرسه فیضیه که همگام با مردم در دیگر نقاط کشور صورت گرفته است و پاسخی به انتظار مردم برای اظهار موضع طلاب حوزه علمیه قم بود با شیطنت رسانهها تصویری منتشر شد که باعث به حاشیه بردن اصل مراسم گردید.
در تصویر منتشره که ظاهراً واقعیت داشته و فتوشاپی نیست نوشته شده است:
«حفظ نظام اسلامی از اهم واجبات است لذا حضرت امیرالمؤمنین حتی با ریختهشدن خون هزاران مسلمان نظام اسلامی را حفظ کرد: جمل ۳۰ هزار نفر، صفین ۷۰ هزار نفر و نهروان ۴ هزار نفر.»
قطعاً برای یک طلبه و تحصیلکرده حوزه علمیه، مشکل است که بتواند باور کند این دستنوشته ارتباطی با حوزه و روحانیت دارد چراکه این نوشته دچار برخی از اشتباهات فاحش و غیرقابلتوجیه است که در این مجال، به نقد مختصری از آن اکتفا میکنیم.
یکی دسته از روایتهای ابهامآفرین که بهشدت قابل خدشه است و در تاریخ اسلام راه یافته است آمارهایی است که در مورد شمار کشتهها در جنگهای صدر اسلام ارائه شده است که معمولاً دست بالایی داشته و بیشترین رقم ممکن را راویان آن ثبت کردهاند، شاید تلاش برای بزرگنمایی آمار کشتهها، برخواسته از برخی اذهان غلط باشد که گمان میکردند اگر گزارش عددی آنها حاوی بیشترین کشتههای ممکن باشد تأییدی بر قدرت و دلاوری یکی از طرفهای درگیر است، از سویی در دوره صدر اسلام و بهصورت کلی در زمان قدیم امکان آمارگیری دقیق فراهم نبوده است و بیشتر آمارها بر مبنای حدس و گمان گزارش میشده است.
به همین علت برخی از محققین و پژوهشگران حوزوی نسبت به این آمار تردید جدی داشته و آنها را بهصورت علمی نقد کردهاند همانند آقای دکتر مصطفی صادقی که در این مورد مقاله مفصلی را در مجله تاریخ اسلام منتشر کردهاند [1].
بررسی شرایط زمانی و قرائن پیرامونی، شکی نمیگذارد که این آمار ارائهشده از جنگهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نادرست بوده و با اغراض خاصی همانند خشونتطلب نشان دادن حضرت نقل شده است که از میان اشکالات فراوان به چندین مورد از آن اشاره میشود:
نکته مهم این است که در منابع روایی و حدیثی ما، روایتی برای پی بردن به تعداد دقیق کشتهها یافت نمیشود و برخلاف آن بیشتر این تاریخ نویسان بودند که گزارشهای پراکنده و متناقضی را نقل کردهاند.
همچنین باید این نکته را خاطرنشان کرد که کمک گرفتن از آمار کشتههای جنگ در دوران امیرالمؤمنین برای لزوم برخورد بازدارنده در شرایط فعلی و فتنه اخیر، مقایسهای فارق القیاس است چراکه کشتههای جمل، صفین و نهروان مربوط به «جنگ» بوده و نه اغتشاش و آشوب؛ و قطعاً کیفیت مواجه با جنگ تحمیلی که دشمن در آن متجاوز محسوب میشود با آشوبی که دشمن به دنبال کشتهسازی است متفاوت است بر همین اساس در جنگ تحمیلی ایران و عراق، بیش از سیصد هزار نیروی بعثی عراقی کشته شده است که هیچگاه بر پایه آن، جمهوری اسلامی متهم به خشونت نشده است چراکه عراق متجاوز بوده و ما راهی جزء دفاع نداشتهایم لذا در جنگ صفین که شامیها به دنبال تصرف کوفه بودهاند و متجاوز محسوب میشوند برفرض درستی آمار، نمیتوان آن را خشونت نامید.
لذا دستنوشته این طلبه ناآگاه درجایی توجیهپذیر است که کشوری به خاک مقدس این مرزوبوم یورش ببرد که در این صورت همانند جنگ تحمیلی باید به شدیدترین وجه ممکن، پاسخ تجاوزگر داده شود تا پشیمان کننده باشد اما در یک فتنه و آشوبی که بسیاری از افراد فریبخورده و بازیچه شبکههای لندنی و سعودی همانند اینترنشنال و منوتو شدهاند اولویت اول جدا کردن معترضین از صف آشوبطلبان است که نظام اسلامی هم در این راستا رفتار نموده و اجازه مسلح شدن نیروهای انتظامی و مردمی را نداده است و با وجود بیش از صد شهید از جوانان مظلوم وطن، اجازه شعلهور شدن فتنه و شکل گرفتن جنگ داخلی را نداده است.
در مورد جمله نقلشده از حضرت امام خمینی (ره) که حفظ نظام از حفظ جان امام زمان واجبتر است نیز بارها در فضای مجازی توضیح دادهشده است که در دنیای امروز که شرق و غرب خود را تنها منبع اندیشه و دارنده مکتب فکری میدانستند و اسلام موجود در کشورهای دیگر هم خود را زیر یوغ شرق و غرب قرار داده بودند این تنها جمهوری اسلامی بود که قائل به توان مدیریتی اسلام بدون وابستگی به کمونیسم و کاپیتالیسم بود، این جمهوری اسلامی بود که باور به نه شرقی و نه غربی داشت لذا مادامیکه نظام اسلامی در مسیر پیادهسازی تعالیم اسلام باشد ارزش و اهمیت حفظ و حراست آن بیشتر از جان هر شخصی است چنانچه حفظ آموزه و اصل اعتقادی «امامت» مهمتر از حفظ جان امام میباشد، همانگونه قرآن کریم نیز در جنگ احد، مسلمانان را سرزنش مینماید که حتی کشته شدن پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در راه اسلام نباید کوچکترین تردیدی در شما به وجود آورد د راین ارتباط به نوشتههای دیگر میتوانید مراجعه کنید.[2]
سلام علیکم
متأسفانه در تجمع حمایتی طلاب حوزه علمیه قم در تاریخ 15 آذرماه در مدرسه فیضیه که همگام با مردم در دیگر نقاط کشور صورت گرفته است و پاسخی به انتظار مردم برای اظهار موضع طلاب حوزه علمیه قم بود با شیطنت رسانهها تصویری منتشر شد که باعث به حاشیه بردن اصل مراسم گردید.
در تصویر منتشره که ظاهراً واقعیت داشته و فتوشاپی نیست نوشته شده است:
«حفظ نظام اسلامی از اهم واجبات است لذا حضرت امیرالمؤمنین حتی با ریختهشدن خون هزاران مسلمان نظام اسلامی را حفظ کرد: جمل ۳۰ هزار نفر، صفین ۷۰ هزار نفر و نهروان ۴ هزار نفر.»
قطعاً برای یک طلبه و تحصیلکرده حوزه علمیه، مشکل است که بتواند باور کند این دستنوشته ارتباطی با حوزه و روحانیت دارد چراکه این نوشته دچار برخی از اشتباهات فاحش و غیرقابلتوجیه است که در این مجال، به نقد مختصری از آن اکتفا میکنیم.
یکی دسته از روایتهای ابهامآفرین که بهشدت قابل خدشه است و در تاریخ اسلام راه یافته است آمارهایی است که در مورد شمار کشتهها در جنگهای صدر اسلام ارائه شده است که معمولاً دست بالایی داشته و بیشترین رقم ممکن را راویان آن ثبت کردهاند، شاید تلاش برای بزرگنمایی آمار کشتهها، برخواسته از برخی اذهان غلط باشد که گمان میکردند اگر گزارش عددی آنها حاوی بیشترین کشتههای ممکن باشد تأییدی بر قدرت و دلاوری یکی از طرفهای درگیر است، از سویی در دوره صدر اسلام و بهصورت کلی در زمان قدیم امکان آمارگیری دقیق فراهم نبوده است و بیشتر آمارها بر مبنای حدس و گمان گزارش میشده است.
به همین علت برخی از محققین و پژوهشگران حوزوی نسبت به این آمار تردید جدی داشته و آنها را بهصورت علمی نقد کردهاند همانند آقای دکتر مصطفی صادقی که در این مورد مقاله مفصلی را در مجله تاریخ اسلام منتشر کردهاند [1].
بررسی شرایط زمانی و قرائن پیرامونی، شکی نمیگذارد که این آمار ارائهشده از جنگهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نادرست بوده و با اغراض خاصی همانند خشونتطلب نشان دادن حضرت نقل شده است که از میان اشکالات فراوان به چندین مورد از آن اشاره میشود:
نکته مهم این است که در منابع روایی و حدیثی ما، روایتی برای پی بردن به تعداد دقیق کشتهها یافت نمیشود و برخلاف آن بیشتر این تاریخ نویسان بودند که گزارشهای پراکنده و متناقضی را نقل کردهاند.
همچنین باید این نکته را خاطرنشان کرد که کمک گرفتن از آمار کشتههای جنگ در دوران امیرالمؤمنین برای لزوم برخورد بازدارنده در شرایط فعلی و فتنه اخیر، مقایسهای فارق القیاس است چراکه کشتههای جمل، صفین و نهروان مربوط به «جنگ» بوده و نه اغتشاش و آشوب؛ و قطعاً کیفیت مواجه با جنگ تحمیلی که دشمن در آن متجاوز محسوب میشود با آشوبی که دشمن به دنبال کشتهسازی است متفاوت است بر همین اساس در جنگ تحمیلی ایران و عراق، بیش از سیصد هزار نیروی بعثی عراقی کشته شده است که هیچگاه بر پایه آن، جمهوری اسلامی متهم به خشونت نشده است چراکه عراق متجاوز بوده و ما راهی جزء دفاع نداشتهایم لذا در جنگ صفین که شامیها به دنبال تصرف کوفه بودهاند و متجاوز محسوب میشوند برفرض درستی آمار، نمیتوان آن را خشونت نامید.
لذا دستنوشته این طلبه ناآگاه درجایی توجیهپذیر است که کشوری به خاک مقدس این مرزوبوم یورش ببرد که در این صورت همانند جنگ تحمیلی باید به شدیدترین وجه ممکن، پاسخ تجاوزگر داده شود تا پشیمان کننده باشد اما در یک فتنه و آشوبی که بسیاری از افراد فریبخورده و بازیچه شبکههای لندنی و سعودی همانند اینترنشنال و منوتو شدهاند اولویت اول جدا کردن معترضین از صف آشوبطلبان است که نظام اسلامی هم در این راستا رفتار نموده و اجازه مسلح شدن نیروهای انتظامی و مردمی را نداده است و با وجود بیش از صد شهید از جوانان مظلوم وطن، اجازه شعلهور شدن فتنه و شکل گرفتن جنگ داخلی را نداده است.
در مورد جمله نقلشده از حضرت امام خمینی (ره) که حفظ نظام از حفظ جان امام زمان واجبتر است نیز بارها در فضای مجازی توضیح دادهشده است که در دنیای امروز که شرق و غرب خود را تنها منبع اندیشه و دارنده مکتب فکری میدانستند و اسلام موجود در کشورهای دیگر هم خود را زیر یوغ شرق و غرب قرار داده بودند این تنها جمهوری اسلامی بود که قائل به توان مدیریتی اسلام بدون وابستگی به کمونیسم و کاپیتالیسم بود، این جمهوری اسلامی بود که باور به نه شرقی و نه غربی داشت لذا مادامیکه نظام اسلامی در مسیر پیادهسازی تعالیم اسلام باشد ارزش و اهمیت حفظ و حراست آن بیشتر از جان هر شخصی است چنانچه حفظ آموزه و اصل اعتقادی «امامت» مهمتر از حفظ جان امام میباشد، همانگونه قرآن کریم نیز در جنگ احد، مسلمانان را سرزنش مینماید که حتی کشته شدن پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در راه اسلام نباید کوچکترین تردیدی در شما به وجود آورد د راین ارتباط به نوشتههای دیگر میتوانید مراجعه کنید.[2]
پینوشت:
سلام علیکم
متأسفانه در تجمع حمایتی طلاب حوزه علمیه قم در تاریخ 15 آذرماه در مدرسه فیضیه که همگام با مردم در دیگر نقاط کشور صورت گرفته است و پاسخی به انتظار مردم برای اظهار موضع طلاب حوزه علمیه قم بود با شیطنت رسانهها تصویری منتشر شد که باعث به حاشیه بردن اصل مراسم گردید.
در تصویر منتشره که ظاهراً واقعیت داشته و فتوشاپی نیست نوشته شده است:
«حفظ نظام اسلامی از اهم واجبات است لذا حضرت امیرالمؤمنین حتی با ریختهشدن خون هزاران مسلمان نظام اسلامی را حفظ کرد: جمل ۳۰ هزار نفر، صفین ۷۰ هزار نفر و نهروان ۴ هزار نفر.»
قطعاً برای یک طلبه و تحصیلکرده حوزه علمیه، مشکل است که بتواند باور کند این دستنوشته ارتباطی با حوزه و روحانیت دارد چراکه این نوشته دچار برخی از اشتباهات فاحش و غیرقابلتوجیه است که در این مجال، به نقد مختصری از آن اکتفا میکنیم.
یکی دسته از روایتهای ابهامآفرین که بهشدت قابل خدشه است و در تاریخ اسلام راه یافته است آمارهایی است که در مورد شمار کشتهها در جنگهای صدر اسلام ارائه شده است که معمولاً دست بالایی داشته و بیشترین رقم ممکن را راویان آن ثبت کردهاند، شاید تلاش برای بزرگنمایی آمار کشتهها، برخواسته از برخی اذهان غلط باشد که گمان میکردند اگر گزارش عددی آنها حاوی بیشترین کشتههای ممکن باشد تأییدی بر قدرت و دلاوری یکی از طرفهای درگیر است، از سویی در دوره صدر اسلام و بهصورت کلی در زمان قدیم امکان آمارگیری دقیق فراهم نبوده است و بیشتر آمارها بر مبنای حدس و گمان گزارش میشده است.
به همین علت برخی از محققین و پژوهشگران حوزوی نسبت به این آمار تردید جدی داشته و آنها را بهصورت علمی نقد کردهاند همانند آقای دکتر مصطفی صادقی که در این مورد مقاله مفصلی را در مجله تاریخ اسلام منتشر کردهاند [1].
بررسی شرایط زمانی و قرائن پیرامونی، شکی نمیگذارد که این آمار ارائهشده از جنگهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نادرست بوده و با اغراض خاصی همانند خشونتطلب نشان دادن حضرت نقل شده است که از میان اشکالات فراوان به چندین مورد از آن اشاره میشود:
نکته مهم این است که در منابع روایی و حدیثی ما، روایتی برای پی بردن به تعداد دقیق کشتهها یافت نمیشود و برخلاف آن بیشتر این تاریخ نویسان بودند که گزارشهای پراکنده و متناقضی را نقل کردهاند.
همچنین باید این نکته را خاطرنشان کرد که کمک گرفتن از آمار کشتههای جنگ در دوران امیرالمؤمنین برای لزوم برخورد بازدارنده در شرایط فعلی و فتنه اخیر، مقایسهای فارق القیاس است چراکه کشتههای جمل، صفین و نهروان مربوط به «جنگ» بوده و نه اغتشاش و آشوب؛ و قطعاً کیفیت مواجه با جنگ تحمیلی که دشمن در آن متجاوز محسوب میشود با آشوبی که دشمن به دنبال کشتهسازی است متفاوت است بر همین اساس در جنگ تحمیلی ایران و عراق، بیش از سیصد هزار نیروی بعثی عراقی کشته شده است که هیچگاه بر پایه آن، جمهوری اسلامی متهم به خشونت نشده است چراکه عراق متجاوز بوده و ما راهی جزء دفاع نداشتهایم لذا در جنگ صفین که شامیها به دنبال تصرف کوفه بودهاند و متجاوز محسوب میشوند برفرض درستی آمار، نمیتوان آن را خشونت نامید.
لذا دستنوشته این طلبه ناآگاه درجایی توجیهپذیر است که کشوری به خاک مقدس این مرزوبوم یورش ببرد که در این صورت همانند جنگ تحمیلی باید به شدیدترین وجه ممکن، پاسخ تجاوزگر داده شود تا پشیمان کننده باشد اما در یک فتنه و آشوبی که بسیاری از افراد فریبخورده و بازیچه شبکههای لندنی و سعودی همانند اینترنشنال و منوتو شدهاند اولویت اول جدا کردن معترضین از صف آشوبطلبان است که نظام اسلامی هم در این راستا رفتار نموده و اجازه مسلح شدن نیروهای انتظامی و مردمی را نداده است و با وجود بیش از صد شهید از جوانان مظلوم وطن، اجازه شعلهور شدن فتنه و شکل گرفتن جنگ داخلی را نداده است.
در مورد جمله نقلشده از حضرت امام خمینی (ره) که حفظ نظام از حفظ جان امام زمان واجبتر است نیز بارها در فضای مجازی توضیح دادهشده است که در دنیای امروز که شرق و غرب خود را تنها منبع اندیشه و دارنده مکتب فکری میدانستند و اسلام موجود در کشورهای دیگر هم خود را زیر یوغ شرق و غرب قرار داده بودند این تنها جمهوری اسلامی بود که قائل به توان مدیریتی اسلام بدون وابستگی به کمونیسم و کاپیتالیسم بود، این جمهوری اسلامی بود که باور به نه شرقی و نه غربی داشت لذا مادامیکه نظام اسلامی در مسیر پیادهسازی تعالیم اسلام باشد ارزش و اهمیت حفظ و حراست آن بیشتر از جان هر شخصی است چنانچه حفظ آموزه و اصل اعتقادی «امامت» مهمتر از حفظ جان امام میباشد، همانگونه قرآن کریم نیز در جنگ احد، مسلمانان را سرزنش مینماید که حتی کشته شدن پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در راه اسلام نباید کوچکترین تردیدی در شما به وجود آورد د راین ارتباط به نوشتههای دیگر میتوانید مراجعه کنید.[2]
پینوشت:
با عرض سلام و خسته نباشید
سوالی که شما پرسش کردید ریشه در سخنرانی امام ره دارد امام خمینی رحمهالله، در یکی از سخنرانیهای خود فرمودند: «حفظ جمهوری اسلامی، از حفظ یک نفر - ولو امام عصر عجلالله باشد - اهمیتش بیشتر است».[1] این جمله امام، سؤالی را به این مضمون در ذهن انسان تداعی میکند که آیا حفظ حکومت جمهوری اسلامی با کاستیهایی که دارد، حفظ آن، ارزش بیشتری از جان امام معصوم دارد؟!
برای روشن شدن مفهوم کلام امام رحمهالله، باید به منظومه فکری امام رجوع کرد. در منطق ایشان، حفظ اسلام در زمان ما، به حفظ جمهوری اسلامی بستگی دارد و باید آن را حفظ کرد؛ به همین خاطر بیان میکنند: «حفظ اسلام یک فریضه الهی است، بالاتر از تمام فرایض؛ یعنی هیچ فریضهای در اسلام بالاتر از حفظ خود اسلام نیست. اگر حفظ اسلام جزء فریضههای بزرگ است و بزرگترین فریضه است؛ بر همه ما و شما و همه ملت و همه روحانیون حفظ این جمهوری اسلامی از اعظم فرایض است».[2]
همچنین از دیدگاه حضرت امام رحمهالله، ارزش جمهوری اسلامی، بر اساس نقشی است که در مقدمهچینی ظهور حضرتش ایفا میکند: «... بحمدالله تعالی، این مولود نوپای ابراهیمی، محمدی صلیاللَّهعلیهماوآلهما به رشد و قدرت و شهرت خود ادامه داده، بهپیش میرود و انعکاس جهانی آن، ملتهای دربند را در سراسر جهان به خود آورده و مظلومان را بر ستمگران شورانده است و امید است آفتاب درخشان اسلام، بر جهانیان نور افشاند، و مقدمات ظهور منجی بشریت را فراهم آورد».[3]
در نتیجه، فهم سخن امام در این نکته نهفته است که تمامی اولیای الهی، وجود و همه هستی خود از جمله مال، جان، آبرو و خویشان خود را در راه دین خدا و اجرای فرامین و اوامر خداوند متعال فدا نمودهاند که واضحترین آنها در ماجرای زندگی امام حسین علیهالسلام در واقعه کربلا جلوهگر شده است.
منظور حضرت امام رحمهالله از حفظ جمهوری اسلامی، حفظ نظام و حکومتی است که اگر از بین برود، اصل اسلام مورد تهدید جدی قرار خواهد گرفت[4] و مفروض این است که حضرت ولیعصر علیهالسلام، طبعاً با چنین مقولهای همچون جد شهیدش حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام رفتار خواهد کرد و به بهانه حفظ جان خود از حراست این نظام اسلامی کوتاهی نخواهد کرد؛ چه رسد به ما که تکلیفمان از این معادله، کاملاً معلوم است که باید جانمان را فدای این ودیعه الهی نماییم.
در نتیجه فهم درست این سخن امام، علاوه بر اشراف بر دانش فقهی، بصیرت سیاسی و عرفانی ایشان، نیاز است که تحقق جمهوری اسلامی در این عصر را برای ظهور غیرقابلانکار دانست.
در نگرش زمانشناسی امام رحمهالله، زمانی که ما در آن زندگی میکنیم یک زمان استثنایی است و سابقه تاریخی ندارد؛ همانطور که فهم فلسفه قیام حضرت اباعبدالله علیهالسلام هم منوط به درک شرایط استثنایی زمان آن حضرت است که نظیرش در زمان امام حسن و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسلام نبوده است.
1. امام خمینی، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج 15، ص 365.
2. همان، ج15، ص329.
3. همان، ج19، ص 146.
4. همان، ج21، ص 447.