من از پدرم و خواستگارم از نا مادری اش ناراحتیم

13:10 - 1393/08/16

باسلام
من 24 سال دارم. شخصى به خواستگارى ام ٱمده که 6 سال از من بزرگتر است, از لحاظ سطح فرهنگى, تحصىلات,اعتقادات و خانواده ها باهم تناسب داریم, ولى موضوعى در این میان وجود دارد که مرا مردد کرده...

من در خانواده اى تقریبا پدرسالار بزرگ شده ام,
پدرم شخصى عصبى و زودجوش است و اکٽر اوقات باید درباره همه چیز نظر خودش ملاک عمل کل خانواده قرار گیرد, و من همیشه از این رفتارها بیزار و در عذاب...
از ٱنطرف خواستگارم از دوسالگى پدرومادرش جداشده اند و از همان سن نامادرى داشته تا الان...
از حرفهایش چنین فهمیدم که همیشه در خانه ٱنها حرف ٱخر را نامادرى اش میزند و او از این وضعیت بیزار و در عذاب بوده, و عملا پدر خود را شخصى بى عرضه میداند!
با این توصیف و سابقه خانوادگى و ذهنى ما دونفر; میتوان با اطمینان گفت که این ازدواج به صلاح ما نیست و در ٱینده به مشکل میخوریم?!

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/45065
تصویر ناجی
نویسنده ناجی در

سلام این موضوعی که گفتید دلیل قانع کننده ای برای به هم زدن ازدواج نیست اگه شما یک زندگی مستقل و بدون این ذهنیتها رو شروع کنید  حتما زندگی خوبی خواهد بود مگر این که خودتون این موضوعات رو درگیر زندگی مشترکتون کنید

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

اگر هر کدام از شما بخواهید خلاف آنچه را که بر سر شما آمده در زندگی زناشویی خود پیاده کنید و انتقام آن سالها را از زندگی خود بگیرید، بله این ازدواج به صلاح نیست؛ بلکه حتی هیچ ازدواج به صلاح هیچ کدام از شما نیست؛ چون تفکر هر دوی شما نتیجه عقل و منطق نیست بلکه صرفا از روی احساس و تعصب است و این در زندگی برای شما مشکلات زیادی ایجاد میکند.

بنابراین اگر میخواهید ازدواج کنید، ابتدا باید روی دیدگاهی که دارید خوب فکر کنید و آن را به یک نتیجه معقول برسانید. مثلا اگر رفتار پدر شما نادرست بوده فکر کنید کدام قسمت آن نادرست بوده و بگردید رفتار درست را پیدا کنید. برای پیدا کردن آن هم حرف اول و آخر را دین میزند؛ چون همه قوانین آن بر اساس شناختی است که خدا نسبت به انسان دارد و هیچ کس انسان را بهتر از خدا نمیشناسد.

آنچه دین میگوید، نه تفکر مرد سالاری است و نه زن سالاری. دین مشورت را در هر امری برای هر فردی لازم میداند منتها نه با هر کسی. لذا اگر زنی با شوهر خود در امری مشورت کند و او نظری خلاف عقل و شرع داشته باشد طبیعی است که عمل کردن به آن مذموم است چنانچه از طرف مرد هم همین است. لذا زمانی میشود از کسی مشورت گرفت که فرد مقابل را در کار مورد نظر خبره و صاحب نظر بدانیم؛ مثلا یک مرد همیشه باید در خرید لوازم منزل با همسر خود مشورت کند چون او بهتر میداند اولا چه چیزی برای زندگی مورد نیاز است و ثانیا چه چیزی کاکرد بهتری دارد. اما مثلا در مورد خرید یک ابزار کار مثل دستگاه چوش یا ... طبیعی است که زن اطالاعاتی در این زمینه نداشته و مشورت او کارساز نیست و باید مرد سراغ خبره آن برود. بنابراین صلاحیت مشاور از مهمترین شرایط یک مشورت کارساز است.

لذا اگر زن و شوهر حد و مرز خود را بدانند و در چیزی که در آن خبره نیستند دخالت نکنند، هیچ وقت به مشکل نمیخورند. ولی اگر هر کدام خود را در هر امری صاحب نظر بداند طبیعی است که این اختلاف نظر همیشه باعث جنگ و دعواست و مایه سلب آرامش.

وقتی شما توانستی به یک نتیجه معقول برسی آن موقع برای طرف هم میتوانی این مسئله را تبیین کنی و نظر ایشان را در این باره جویا شوی. اگر توانستی حد معقول و معتدل را به ایشان تفهیم کنی میتوانید با هم ازدواج کنید.

پیروز و سربلند